این تب چند بار قبل از این هم در فوتبال ایران به اوج خود رسیده بود و تلاشهای بسیاری شد تا دلایلی مستند برای این ماجرا تهیه شود، اما درنهایت پرونده جادو و جادوگری در فوتبال ایران خیلی زودتر از آنچه فکرش را میکردیم بسته شد. نه جادوگر کرجی به دادگاه فراخوانده شد و نه جادوگر شمالی.
نه پرونده تیم تهرانی باز شد و نه پرونده مربی معروف. همه چیز در حد ابهام باقی ماند. آن چیزی که فوتبال ما علاقه بسیاری به آن دارد. انگار همه میخواهند همه چیز در هالهای از غبار تردید و ابهام پنهان بماند. ماجرای جادو و پروندههای متعدد جادوگری مانند فساد در این فوتبال، در حد حرف و شایعه باقی میماند.
همه میدانند خبری هست، اما کسی جرات ندارد به آن ورود کند. در موضوع فساد در فوتبال هیچ فردی پیدا نمیشود آن را انکار کند. همه میدانند این فوتبال پاک نیست، اما کسی جسارت برخورد با آن را ندارد. موضوع آنقدر پیچیده است که حتی وقتی کمیسیون اصل 90 مجلس هم وارد گود میشود و میخواهد با فساد در فوتبال برخورد کند، پروندهاش خیلی زود بسته میشود و بدون نتیجهگیری مشخص به بایگانی سپرده میشود.
موضوع فساد در فوتبال در کنار بحث وجود جادوگر و رمال، اگرچه قابل انکار نیست، اما همچنان باید در محافل غیررسمی و به صورت درگوشی از آنها صحبت کرد. آنچه قطعیت دارد این است که فعلا زمان مبارزه جدی با این معضلات نیست.
رضا پورعالی
ورزش
نظر شما