به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از پایگاه خبری تحلیلی طنین یاس، امیرحمزه نژاد - کشورهای غربی که امروز مدعی آزادی هستند در بسیاری از موارد برخلاف ادعای خود عمل میکنند و در واقع دچار تناقضات جدی هستند. البته غرب خود واهمه شدیدی در ابتدا از صنعت نشر داشت و در قرنهای 17 و 18 میلادی قوانین زیادی در خصوص کنترل صنعت نشر و چاپ وجود داشت که یکی از این موارد اخذ مجوزهای سنگین بود. در این راستا هنوز هم این قواعد با وجود سپری شدن سالهای طولانی وجود دارد.
درواقع سانسور سازمانیافته امروز معنا پیدا میکند زیرا انواع و اقسام کنترلها بر روی اخبار رسانهها و خبرگزاریهای مختلف غربی وجود دارد. البته استاندارد کاملا دوگانهای در غرب برای آزادی وجود دارد. آزادی در غرب محدود شده است و در برخی از ظواهر مانند موار جنسی که امروزه به صنعت در این کشورها تبدیل شده و سود کلانی را چه به طور زیرزمینی و چه آشکار به جیب چند درصد خاص روانه می کند موضوع فرق دارد.
از این رو است که برخی از کشورهای اروپای شرقی که وضعیت اسفباری داشتند در برابر شعار آزادی و برابری روی دیوارهای می نوشتند که برابری سرابی بیش نبود و آزادی فقط فساد برای ما آورد. در این راستا در غرب کسی به همجنسبازی و مواردی که باعث انحطاط بشریت میشوند و در هیچ گونه جانوری دیگری دیده نمیشود کاری ندارد اما در برابر افکار مثبتی که اغلب بنیان فکری غرب را به چالش میکشد شاخکهای سرویسهای امنیتی مختلف تیز میشود و با آن بر خورد سلبی با پوشش قانون صورت میگیرد.
آزادی در غرب با قوانین سخت و محکم پیگیری میشود اما همانطور که گفته شد برای کشورهای غیر این آزادی حد و مرزی نمیشناسد و بسیار مطلق است. در این آزادی که بیشتر بیبندباری و به فساد کشیدن کشورهای دیگر هدف است همه شاخصهای بشری به راحتی زیرپا گذاشته میشود اما از حقوق بشر در این حوزه صحبت میشود.
از این روست که اغلب کسانی که دچار ناهنجاریهای حاد اجتماعی هستند و از نظر روانی دارای سلامت نیستند و با یک مراوده ساده میتوان به این موضوع پی برد از سوی غرب تشویق و حمایت میشوند. در همین راستا حقوق بشر غربی پر از تناقضهای مسخره است و در همین اغلب دیده میشود که یک فرد تروریست برای غربیها به نماد آزادیخواهی بدل میشود. نمونه این موارد را قبلا در حمایت شبکههای معاند غربی از تروریستهای مناطق مرزی کشور شاهد بودهایم.
این درحالی است که آزادی قانونی اینطور تعریف میشود که هر فردی تا جایی آزاد است که به آزادی، امنیت، رفاه و جان دیگران آسیبی وارد نکند. اما آزادی که غرب برای غیر از خود تعریف میکند شامل همه جنایتها و بیاخلاقیهای غیرانسانی میشود. درواقع غرب برای کشورهای دیگر آزادی طلب میکند که یک نوع آنارشی، بیثباتی و بینظمی خاصی در آن مشهود است. این درحالی است که غربیها به این نتیجه رسیدهاند که هویت خانواده برای آنان بسیار مهم و حیاتی است و توجه خاصی به آن میکنند.
خوشمزه اینکه غربیها از آزادی مطبوعات سخن میگویند اما به طور مثال میبینیم که خبرنگار ایرانی در آمریکا محدودیتهای فراوانی دارد و ویزای محدود به او داده میشود که تنها میتواند از یک محدوده خیلی کوچک آنهم با تدابیر شدید امنیتی گزارش تهیه کند. اما در همین رابطه رسانههای غربی از یک شایعه در ایران موج خبری درست میکنند و خواهان آزادی غیر قابل تصور برای خبرنگاران خود هستند که اغلب در پوشش رسانهای جاسوسی هم میکنند.
حالا دیده میشود که قوانین سفت و سخت غربی تا جایی پیش میرود که یک پیرزن 88 ساله به خاطر انکار هلوکاست به حبس شش ماهه محکوم میشود. ماجرا از این قرار است که «خاویربک» پیرزن آلمانی در دادگاه عنوان کرد که در حال مطالعه کتابی بوده که حادثه هولوکاست را انکار کرده بود و او نیز در ملأ عام مطالب ذکر شده در این کتاب را نقل کرده است اما دادگاه دلایل او را نپذیرفته و این پیرزن را به 6 سال زندان محکوم کرده است.
موضوع حالا تا این حد جالب میشود که این پیرزن تنها برای مطالعه یک کتاب که هلوکاست را نقد میکرده است و آنرا برای یک جمع کوچکی بازگو کرده است باید شش ماه حبس آنهم در این سن تحمل کند. حال باید پرسید که اگر فردی بخواهد چنین کتابی بنویسد و یا ناشری آن را منتشر کند چه حکمی برای او صادر میشود. از این لحاظ غرب سالهاست که دستش برای جامعه جهانی رو شده است اما متاسفانه برخی مبلغین و سینهچاکان با چشم بستن بر روی چنین موارد به سیاهی لشکر و مزدوران سیاستهای شوم غربی بدل شدهاند.
انتهای پیام/
نظر شما