شناسهٔ خبر: 22068134 - سرویس گوناگون
نسخه قابل چاپ منبع: سلامت نیوز | لینک خبر

سريال چند فصلي آزار

فقر و اعتياد همچنان از كودكان ، قرباني مي گيرد/قضاتی که رای به بازگشت کودک بیگناه نزد والدین کودک آزار می‌دهند

صاحب‌خبر - سلامت نیوز:سريال كودك آزاري‌هاي سخت و خشن در ايران همچنان ادامه دارد و در تازه‌ترين قسمت، دختر سه‌ساله اي با آب جوش ، مورد آزار جسمي قرار گرفته است. به گزارش سلامت نیوز، قانون نوشت: همچون قسمت هاي قبلي اين سريال، اعتياد و مصرف مخدرهاي جنون آميزي چون شيشه، پاي ثابت كودك آزاري ها قرار دارد و پدر و مادر معتاد، به دفعات فرزند خردسال‌شان را مورد آزار قرار داده‌اند. حوادث تلخ كودك آزاري ، اين روزها كام بسياري از شهروندان را تلخ كرده و با آنكه هرچه مي‌كوشيم تا از آن‌ها نگوييم، اما دوباره حوادثي رخ مي‌دهد كه قابل اغماض نيست. موضوع كودك‌آزاري حكيمه در جنوب تهران و در ميان جهل و اعتياد و فقر خانواده، دل‌هاي بسياري را مي‌رنجاند و در سكوت و انفعال دستگاه‌هاي دولتي و اجرايي، همچنان رخ مي نماياند. پدرومادرحکیمه سه ساله، هر دو نشئه و خمارند، دخترشان بر اثر سهل انگاری آن‌ها سوخته و از او برای تكدی‌گری در سر چهارراه استفاده می‌کنند. وارد محله اوراقچی‌ها در جنوب تهران(شوش) كه مي شويد، همه‌گونه جرمي در آن پيدا مي شود، صدای مرد جوانی نگاه‌مان را جلب می‌کند كه با صدای بلند می‌گوید: مواد می‌خواهی یا بچه؟ توجه نمی‌کنیم و با مددکار موسسه خیریه مهر آفرین به مسیرمان ادامه می‌دهیم اما در مسیر به فکر کودکان و خانواده‌هایی هستم که اینجا زندگی می‌کنند. بالاخره به مقصد،به خانه‌ای قدیمی، می‌رسیم درب را می‌زنیم و وارد اتاقی مخروبه می‌شویم، از در و دیوار اتاق مشخص است که سال‌ها رنگ و نظافت به خود ندیده است. كودك آزاري‌هاي متولد از فقر شادی جعفری، مددکار اجتماعی موسسه مهرآفرین درباره چرایی حضور در این محله می‌گوید : زن و شوهر معتادی در اینجا زندگی می‌کنند که 6 فرزند دارند. از آنجایی که مددجو (مادر) تمامی بچه‌های خود را در خانه به دنیا آورده است، هیچ کدام از بچه‌ها شناسنامه ندارند و نتوانسته‌اند به مدرسه بروند. جعفری در خصوص نحوه تامین هزینه زندگی خانواده می‌افزاید: معیشت خانواده از راه تکدی‌گری تامین می‌شود.او در خصوص داستان دختر سه‌ساله این خانواده می‌گوید: چندی پیش برای پیگیری وضعیت مددجو به خانه‌شان مراجعه کردم که با صحنه دردناکی روبه‌رو شدم .حکیمه سه ساله دخترک معصوم خانواده، زیر ملحفه‌ای پیچیده شده بود و ناله می‌کرد و وقتی ملحفه را کنار زدم با بدن سوخته او روبه‌رو شدم. تاول‌های بزرگ بر بدن حکیمه باعث خونریزی و بوی تعفن شده بود؛درحالي که پدر و مادر وی نیز از این موضوع اطلاع داشتند اما خماری و نشئگی مواد نمی‌گذاشت آن‌ها کاری برای دخترشان کنند. به محض مشاهده این صحنه، موضوع را از طریق مادر حکیمه پیگیری کردم که مشخص شد او چند روز پیش بر اثر سهل انگاری والدین خمار با آب داغ سوخته است. به این ترتیب با هماهنگی موسسه مهر آفرین و یکی از بیمارستان‌های تهران، حکیمه باوجود ممانعت پدر و مادرش به بیمارستان، منتقل و مشخص شد که 12 درصد سوختگی عمیق پیدا کرده است. چند روز بعد، پدر و مادر حکیمه به بیمارستان مراجعه‌ و فرزند خود را پس از عمل جراحی ترخیص كرده و وی را با همان حال، برای ادامه تکدی‌گری به همراه خود می‌برند و اجازه نمی‌دهند دوران نقاهت حکیمه به اتمام برسد. پس از این برخورد پدر و مادر ، اقدامات قانونی از طریق موسسه مهرآفرین و با هماهنگی بهزیستی انجام و با توجه به شرایط خانواده و استفاده از حکیمه برای تکدی‌گری، وی به بهزیستی سپرده شد که متاسفانه چند روز بعد با دستور قاضی، کودک به خانواده باز گردانده شد. خيريه‌ها همچنان پيش‌قدمند در این ماجرا نیز، نقش مددکار اجتماعی که خود به محل زندگی کودکان در معرض آسیب می‌رود و به‌طور مرتب سرکشی‌ها را انجام می‌دهد، مشخص می‌شود زیرانخست اگر اصرار مددکار نبود والدین‌، فرزند خود را که شناسنامه نیز برایش نگرفته‌اند به بیمارستان نمی‌بردند و ممکن بود فوت شود و کسی نیز هیچ‌گاه از فوت این کودک به‌دلیل بی‌هویت بودن اطلاع پيدا نمي‌كرد و دوم آنكه مشکل صدوراحکام از سوی قضاتی که به گزارش‌های مددکاری توجه نکرده و رای به بازگشت کودک بیگناه نزد والدین کودک آزار می‌دهند همچنان پابرجابود. موضوعی که بارها توسط بسیاری از فعالان اجتماعی مورد اعتراض واقع شده و البته تاکنون بی نتیجه مانده است. بنابراين قانونگذاران و تدوین‌کنندگان لایحه حمایت از کودکان، شرایط این والدین را در تکمیل این لایحه مد نظر قرار داده و به صورت ویژه کودکانی که دارای والدین معتاد به‌ويژه مادر معتاد هستند، مورد توجه خاص قرار مي‌دهند. همچنین از اداره پیشگیری وقوع جرم قوه قضايیه نیز درخواست می‌شود، به وضعیت صدور احکام از سوی قضات پرونده‌های کودک آزاری ورود کرده و مانع رای‌های صادره اینچنینی که حیات کودک را دچار مخاطره می‌کند، شوند. مددکاران ما همچنان به حکیمه سر می‌زنند و فقط می‌توانند درد هایش را کم کنند ، به امید روزی که قانون به نفع کودکان اصلاح شود و قضات با مسئوليت بيشتري، رای صادر کنند.

نظر شما