شناسهٔ خبر: 22051403 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: جماران | لینک خبر

نامه ۱۴۲ تشکل‌های دانشجویی به روحانی درباره گزینه احتمالی تصدی وزارت علوم

۱۴۲ تشکل دانشجویی از دانشگاه‌های سراسر کشور درباره گزینه‌ احتمالی تصدی وزارت علوم دولت دوازدهم به رییس‌جمهور نامه نوشتند.

صاحب‌خبر -

به گزارش جماران، متن این نامه را در زیر می‌خوانید:

جناب آقای دکتر حسن روحانی

رئیس محترم جمهوری اسلامی ایران

 

با سلام و احترام؛

دانشگاه و جریان دانشجویی ایران از آغاز تا کنون کوشیده است در مسیر تعالی، توسعه و پیشرفت کشور، عدالت خواهی، آزادی طلبی و تحقق دموکراسی و حاکمیت مردم برسرنوشت خویش گام بردارد؛ اما در سال‌های اخیر، سختی گام برداشتن در این مسیر چندین برابر شده است؛ احضار و بازداشت فعالین دانشجویی، تعطیلی نهادهای اصیل و باسابقه، بستن راه بر فعالین دانشجویی و سنگ‌اندازی در مسیر تحقق آرمان‌های جنبش دانشجویی، جذب غیرعلمی و غیراستاندارد هیأت‌های علمی و خانه‌نشین کردن اساتید برجسته و تلاش در جهت انحراف مسیر آموزش عالی با رویکرد پولی کردن آن و گسترش قارچ‌گونه‌ی مراکز پولی غیراستاندارد تلاش‌هایی بود که همگی به منظور کاهش اثرگذاری دانشگاه بر جامعه صورت گرفت. علی‌رغم تمامی این ناملایمات، دانشجویان از شعله‌ی امید در سینه‌های خود محافظت کردند و در دو انتخابات اخیر ریاست جمهوری کوشیدند تا به همراه تحقق سایر نیازها و خواسته‌های جامعه، نهاد دانشگاه را بازستانند. بهار امسال با تکیه بر رأی تاریخی ملت ایران، سکان هدایت دولت مجددا به شما سپرده شد؛ نقش بی‌بدیل و غیرقابل‌انکار دانشگاهیان که به وعده‌های انتخاباتی شما خوشبین بودند در این پیروزی روشن است و از شما انتظار دارند بر اساس شرع، اخلاق و قانون به وعده‌های خود عمل کنید.

برای نمونه اردیبهشت ماه سال جاری در برنامه‌ی خود برای دولت دوازدهم که تحت عنوان "آزادی و امنیت؛ آرامش و پیشرفت" منتشر شد آورده‌اید:

"دانشگاه به عنوان اصلی‌ترین نهاد اندیشه ورز، نواندیش، نظریه پرداز، آینده‌پروژه، پرسش‌گر، نقاد و مشکل‌گشا نیاز به تغییرات ساختاری دارد." اما باید پرسید مدیریت این تغییرات ساختاری را که طبق وعده‌های شما در همان برنامه از مسیرهایی همچون "دانشگاه مستقل"، "دانشگاه تمدن‌ساز" و "دانشگاه امن و آزاد" تحقق می‌یابد، به چه کسانی می‌سپارید؟ به آن‌هایی که در کارنامه‌ی خود برخوردهای سلبی با دانشجویان داشته‌اند و در آزمون دانشگاه مردود شده‌اند؟ به آن‌هایی برای کسب این جایگاه هر دم به رنگی درمی‌آیند؟یا آنان که به آرمان استقلال دانشگاه پایبند هستند؟ کسانی که امنیت دانشگاه را در تکثر و چندصدایی می‌بینندیا مرتجعانی که هرچند با ظاهری مقبول، در پی آرامش پادگانی و محدودیت نهادن بر آزادی در این نهاد حیاتی‌اند؟

فعالین دانشجوییِ دانشگاه‌های کشور، امروز، با انواع و اقسام موانع، تهدیدها، ارعاب‌ها و احضارها مواجه هستند. اگر با معرفی وزیری به داد دانشگاه و دانشگاهیان نرسیده و این محتضر را جانی دوباره ندهید، نیک می‌دانید که ممکن است همراهی این پتانسیل عظیم از دست برود.

 

جناب آقای رئیس جمهور، امضاکنندگان این نامه که به حق دل‌بستگان راستین نظام، اسلام و ایران هستند و دل در گروی امیدی دارند که شما در ایام انتخابات به آن‌ها وعده داده‌اید؛ در خصوص معرفی وزیر علوم، تحقیقات و فناوری به طور مشخص و صریح مطالبات ذیل را اعلام می‌دارند:

۱-تلاش در جهت زدودن فضای امنیتی از چهره دانشگاه‌ها، پایان یافتن احضار فعالین دانشجویی به بهانه‌های واهی و جلوگیری از ورود نهادهای غیردانشگاهی به هر نحو در دانشگاه و اجرای طرح‌های حمایتی از دانشجویانی که توسط این نهادها احضار یا تهدید شده‌اند. 

۲-اعطای مجوز فعالیت به تمامی گروه‌های پایبند به قانون در سطح دانشگاه‌ها و  پیگیری هرچه سریع‌تر درخواست‌های تشکیل اتحادیه‌های دانشجویی و همچنین حمایت همه‌جانبه از برگزاری نشست‌های کشوری تشکل‌های اسلامی.

۳-حفظ استقلال نهاد دانشگاه با معرفی وزیر علومی مستقل و شجاع در جهت عدم دخالت نهادهای موازی اثرگذار در امور مربوطه، انتخاب روسای دانشگاه‌ها توسط اساتید دانشگاه و تلاش برای کوتاه کردن دست نهادهایی که کاری جز سنگ‌اندازی در این مسیر ندارند.

۴- بازگشت دانشجویانی که به بهانه‌های مختلف و واهی از جمله ستاره‌دار شدن، از تحصیل که حق قانونی آن هاست، محروم گشته‌اند و در این دوره نیز تعداد کثیری کماکان پشت در دانشگاه مانده‌اند.

۵-مبارزه‌ی جدی و مستمر با پدیده‌ی پولی شدن آموزش عالی، کالایی شدن دانش، خرید و فروش مقالات علمی، افزایش هزینه‌های رفاهی دانشجویان، تبعیض‌های منطقه‌ای، جنسیتی و بومی‌گزینی و هزینه‌های کمرشکن ورود به دانشگاه‌ها (که تنها قشر خاصی از جامعه توانایی پرداخت آن را دارند) و رشد قارچ‌گونه پردیس‌های دانشگاهی و مؤسسات بی‌کیفیت پول‌محور.

۶- بازتعریف دانشگاه به عنوان یک نهاد علمی - پژوهشی و مقابله با روند مدرک‌گرایی و مقاله‌محوری حاکم بر آن، برخورد با جذب غیراصولی و سلیقه‌ای و رانتی اعضای هیئت علمی، بازگشت اساتیدِ به اجبار بازنشسته‌شده، صیانت از علوم انسانی و جلوگیری از استحاله‌ی آن.

۷- جلوگیری از برخوردهای سلیقه ای با نشریات دانشگاهی به بهانه‌های واهی و بهبود اوضاع فرهنگی دانشگاه با انتصاب افراد شایسته و پایبند به قانون که چهارچوب فعالیت را بر اساس قوانین پایه‌ریزی می‌کنند و نه سلیقه‌ی شخصی و فشار نهادهای غیرمرتبط.

 ۸- بهبود اوضاع رفاهی دانشجویان با انتصاب افراد دلسوز و تلاش‌گر و پایبندی مسئولین مربوطه به اصل ۳۰ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و هموارسازی مسیر تشکیل اتحادیه شوراهای صنفی کشور.

۹- استفاده وزیر محترم از افراد دارای کارنامه‌ی روشن و دارای نظریات مطابق با اکثریت دانشگاهیان در سطح معاونین و مدیران وزارت‌خانه و رؤسای دانشگاه‌ها و معاونین آن‌ها.

۱۰- ارائه برنامه کارشناسی‌شده و مدون وزیر پیشنهادی برای بهبود وضعیت علمی، پژوهشی، فرهنگی و صنفی و سازوکار ایشان در جهت جلوگیری از سنگ‌اندازی‌ها در مسیر فعالین دانشجویی، امن شدن دانشگاه‌ها، صدور مجوز اتحادیه‌های دانشجویی و پولی‌سازی دانشگاه‌ها. 

 

حال سؤال مهم این است که چه کسانی می‌توانند این مطالبات را محقق کنند؟ به باور ما راه روشن است و با "اما نشد"ها نمی‌توان وزیری که در شأن دانشگاه نباشد را به اهالی آن تحمیل کرد. این روزها زمزمه‌هایی از معرفی برخی چهره‌ها به گوش می‌رسد که هیچ سنخیتی با این جایگاه خطیر ندارند:

۱- روندهای ناصواب برای معرفی وزیر تا آن‌جا پیش رفته است که در کمال ناباوری، خبر از گزینه‌هایی به گوش می‌رسد که اظهارنظرهای سیاسی آن‌ها در دانشگاه مربوطه، همگان را به تعجب واداشته است. در کادر مدیریتی دانشگاه و به طور اخص معاونت فرهنگی افرادی را به کار گماشته‌اند که با سیاست‌های کلان دولت همچون رویه‌های دیپلماتیک ضدیت آشکار داشته‌اند. آیا افرادی که تحت لوای مدیریتشان، با دانشجویان به بدترین شکل ممکن برخورد شده و روز دانشجو به سخره گرفته می‌شود، شایسته‌ی وزارت می‌باشند؟

سنگ‌اندازی و تبعیض در راستای صدور مجوز گروهی از دانشجویان منتقد متقاضی تشکل اسلامی، ایجاد مانع در مسیرفعالین نشریاتی و صنفی و تعلیق آن‌ها، رفتارهای نامناسب و برخوردهای قهری با دانشجویان منتقد از طریق احکام کمیته انضباطی و حفظ مدیران سرکوب‌گر در تیم مدیریتی خود، به خوبی گواه عدم کفایت این قبیل گزینه‌ها می‌باشد.

۲-از سویی دیگر شاهد زمزمه‌ی حضور افرادی هستیم که بی هویتی سیاسی‌شان بر همگان آشکار است؛ گاهی نقاب اصولگرایی بر چهره دارند و گاه دم از اصلاح‌طلبی می‌زنند و با تزویر سیاسی قصد سوءاستفاده از مطالباتی مانند وزارت زنان را در سر می‌پرورانند. قطعا مطالبه‌ی وزارت زنان، مطالبه‌ای است بر حق که تا به امروز و به اشتباه بر آن چشم پوشانیده‌اید، اما نه اینکه افراد به صرف جنسیت و با سوءاستفاده از این خلأها سعی در پوشاندن نقاط سیاه کارنامه‌ی خود و تصاحب این پست کلیدی داشته باشند.

۳-معضل دیگری که این روزها دانشگاهیان را نگران کرده است خبرهایی مبنی بر معرفی جایگاه مذکور از میان رؤسای کنونی دانشگاه‌های شهر تهران است. نکته‌ی تأسف‌برانگیز این است که این افراد حتی در مدیریت دانشگاه‌های زیر نظر خود نیز عملکردی بسیار ضعیف داشته‌اند و دانشجویان رضایت حداقلی از عملکرد آن‌ها ندارند، اما حال شاهد آن هستند که به یکباره مردودین دانشگاه برای مدیریت مجموعه‌ی کشوری وزارت علوم در نظر گرفته می‌شوند. کسانی که در دوران مدیریت خود، آورده‌ای جز ادامه‌ دوران امنیتی گذشته، سنگ‌اندازی در راه فعالین دانشجویی، کاهلی و بی‌عملی و عدم تحقق وعده‌های دولت (مانند بازگشت دانشجویان ستاره دار به تحصیل) نداشته‌اند. افرادی این‌چنین به هیچ طریق حتی درخور مطرح شدن به عنوان گزینه برای مدیریت‌های میانی نیز نیستند، چه رسد به معرفی برای سکان داری این وزارت‌خانه‌ی مهم و حیاتی.

 

نیک می‌دانیم که اگر بنایی بر تحول در کشور است باید از دانشگاه آغاز گردد چرا که "دانشگاه مبدأ همه تحولات است." ما باور داریم که ایجاد تحول در دانشگاه و به دنبال آن در جامعه، جز از طریق هم‌افزایی تمام توان دانشگاه امکان‌پذیر نخواهد بود و این هم‌افزایی زمانی محقق خواهد شد که فردی لایق، آزاده، آزادی‌خواه،پایبند به قانون و آزمون پس‌داده مدیریت نهاد آموزش عالی در کشور را بر عهده داشته باشد. تنها در همین بستر است که امکان "بازگشت به عقب" از پیکر جامعه سلب خواهد شد و کشور در مسیر تحقق "آزادی و امنیت؛ آرامش و پیشرفت" گام برخواهد داشت. در شرایطی دیگر ممکن است همچون دوره‌های پیشین در پس این عدم ایستادگی شاهد ظهور عوام‌فریبانی باشیم که آواربرداری دوران آن‌ها خود برنامه‌ی دولت‌های بعدی خواهد بود و کشور را به تنگناهایی وحشتناک سوق خواهد داد. امید است که با عنایت به تاثیرگذاری بی بدیل دانشگاهیان و دانشجویان بر جامعه، با انتخاب گزینه‌ی اصلح، دانشگاه بار دیگر بتواند در مسیر صحیح رشد و بالندگی قرار گیرد تا وظیفه‌ی تاریخی ایجاد تحول در کشور را به خوبی انجام دهد.

وَالسَّلَامُ عَلَی مَنِ اتَّبَعَ الْهُدَی

اسامی تشکل‌های دانشجویی امضا کننده این نامه در آرشیو جماران موجود است.

 

انتهای پیام

نظر شما