شناسهٔ خبر: 22039787 - سرویس اجتماعی
نسخه قابل چاپ منبع: صدا و سیما | لینک خبر

شهادت آیت ا... سید مصطفی خمینی؛ نقطه عطف پیروزی انقلاب اسلامی

. شهادت آیت ا... حاج آقا مصطفی خمینی (ره)، شعله ای بر انبار باروت عقده های فروخفته مردم از رژیم شاه و جنایت های ساواک زد و خون پاکش حیات تازه ای به نهضت اسلامی بخشید و راهپیمایی ها و تظاهرات اعتراض آمیز را حول محور شخصیت امام خمینی (ره) متمرکز کرد.

صاحب‌خبر -

 ‍ پژوهش خبری صدا وسیما:

سید مصطفی خمینی، اولین فرزند امام خمینی (ره) در 21 آذر 1309 دیده به جهان گشود. او از همان سنین کودکی تحت تاثیر محیط مذهبی و علمی زندگی خود رشد کرد و پس از طی آموزش های مرسوم در مکتب خانه ها و دوره دبستان، به حوزه علمیه قم وارد شد و به فراگیری علوم و تحصیلات حوزوی پرداخت. دیری نگذشت که نبوغ خود را در حوزه علمیه قم نشان داد و از اقران خود پیشی گرفت. او به زودی پله های ترقی را پیمود و پس از گذراندن دوره های مقدماتی، سطوح عالی و دوره خارج فقه و اصول، در 27 سالگی به درجه اجتهاد نایل آمد.

سید مصطفی با تاثیرپذیری از محیط حوزه علمیه قم و شخصیت و دیدگاه های امام خمینی (ره)، به فعالیت های سیاسی نیز روی آورد و با شروع نهضت امام خمینی (ره) به طور جدی این فعالیت ها را پی گرفت و در مقاطع مختلف نهضت، چه در ایران و چه در دوره تبعید به ترکیه و عراق، همراه امام خمینی (ره) بود و به حمایت از ایشان و تبلیغ دیدگاه های امام خمینی (ره) می پرداخت که همین امر منجر به دستگیری، زندان و سرانجام تبعید او شد. حدود یک سال پس از تبعید حاج آقا مصطفی به ترکیه و پیوستن او به پدر، امام خمینی (ره) و فرزندش حاج آقا مصطفی در 13 مهر ماه 1344 ه.ش به عراق تبعید شدند. علی رغم پیش بینی رژیم شاه برای کم فروغ کردن نور امام راحل (ره) در میان مراجع تقلید و استوانه های علمی نجف و کربلا، حوزه علمیه عراق استقبال کم نظیری از امام خمینی (ره) به عمل آورد و وجوه علمی امام (ره) و فرزند دانشورش در آن حوزه جلوه ای دوچندان یافت و زمینه بیشتری برای فعالیت های سیاسی ایشان فراهم شد.

اما رابطه دولت عراق با امام خمینی (ره) و سید مصطفی، از روابط آن کشور با دولت ایران متاثر بود. تا زمان امضای قرارداد سال 1975 م./1354 ه.ش. الجزایر، رابطه دو کشور تیره بود و فشار زیادی از سوی دولت عراق بر امام خمینی (ره) و سید مصطفی وارد می آمد تا علیه ایران دست به تبلیغات بزنند که البته با مخالفت نفوذناپذیر امام (ره) و فرزندش مواجه شد. در سال های پس از انعقاد قرارداد الجزایر که به ظاهر روابط ایران و عراق عادی شد و از تیرگی روابط کاسته شد، عرصه بر مبارزین تنگ گردید و محدودیت هایی نیز برای امام خمینی (ره) و حاج آقا مصطفی پدید آمد؛ زیرا عراقی ها برای حفظ ظاهر هم که شده، نمی توانستند اجازه دهند که سرسخت ترین دشمنان حکومت پهلوی به فعالیت خود ادامه دهند؛ مضاف بر این که در دوره تبعید در عراق نیز، فعالیت های سیاسی سید مصطفی و امام خمینی تحت نظر عوامل ساواک بود. بنابراین در آن سال ها شایعات و خبرهای مختلفی در مورد تغییر محل تبعید یا ترور امام و حاج آقا مصطفی مطرح گردید. به طور مسلم این مدت، جزو سخت ترین دوران تبعید امام و سید مصطفی بوده است و یکی از زمینه¬های مهاجرت امام (ره) به پاریس ریشه در تحولات این دوره دارد. 

شهادت حاج آقا مصطفی خمینی (ره)

اما پیش از آن، فرا رسیدن پاییز سال 1356، از خزان زندگی حاج آقا مصطفی خمینی که امام (ره) او را «امید آینده اسلام» می دانست، حکایت داشت؛ او در شب اول آبان ماه آن سال، هدف توطئه ستمکاران تاریخ قرار گرفت و در حالی که 47 بهار بیش‏تر از عمرش نمی ‏گذشت، شمع زندگی اش ناباورانه خاموش شد. بدنش نیز همانند برگ پاییزی بر روی سجاده و کتاب دعا افتاد و روح والایش عاشقانه به دیدار یار شتافت. حاج آقا مصطفی خمینی در راهی شهید شد که از آینده‏اش خبر داشت؛ راهی که در این دنیا جز با پیروزی یا شهادت پایان نمی‏ یافت. او بارها سرانجام راه را به دوستان گوشزد می‏ کرد: «در راه آزادی کشته ‏ها خواهیم داد و بالاخره پیروزی ثمره پایداری است». در امتداد خط سرخ شهادت، شهادت حاج آقا مصطفی خمینی (ره) در دفتر تاریخ، در روز یک‏شنبه نهم ذی القعده 1397 ه ق، برابر با اول آبان 1356 ه . ش، نقش بسته و ماندگار شد.

مدت کوتاهی پیش از شهادت او، دو فرد ایرانی شبی به دیدار او در نجف رفته بودند و یکی از آن دو در گفت ‏وگویی آهسته به وی هشدار داده بود که رژیم شاه برای پیش‏گیری از سقوط خود، درصدد است چند نفر را از میان بردارد که یکی از آن‏ها شما هستید. در شب شهادت، حاج آقا مصطفی زودتر به خانه رفت؛ زیرا قرار بود که ساعت 12 مهمان برایش بیاید. از قضا همسر ایشان آن شب بیمار بود و به توصیه حاج آقا مصطفی به استراحت می پرداخت و از آن رو متوجه نشد که مهمان‏ ها چه وقت آمدند و کی رفتند و چه شد. صبح یک‏شنبه نهم ذی القعده برابر با اول آبان 1356، خدمتکار منزل مانند همیشه صبحانه حاج آقا مصطفی را به اتاق او برد و در زد. در حالی که لامپ روشن بود، پاسخی نشنید. در را کمی باز کرد و متوجه شد که ایشان شام نخورده و ظرف غذا دست نخورده در کنار اتاق است. خودِ حاج آقا مصطفی را دید که بر روی سجاده و کتاب دعا به حالت سجده خم شده بود و حرکتی نداشت. زیر چشمان وی به رنگ خرما و کبود بود. دست‏هایش نیز کبود شده بود و لکه‏ هایی بنفش نیز روی سینه و سر شانه ‏هایش وجود داشت. پیکر حاج آقا مصطفی را به بیمارستان رساندند. پزشک پس از معاینه تشخیص داد که او بر اثر مسمومیت، دو ساعت پیش از معاینه از دنیا رفته است. با علایمی که روی پوست بدن حاج آقا مصطفی وجود داشت، مشخص بود که مرگ طبیعی نبوده و ناشی از مسمومیت بوده است. کبودی زیر چشم، کبودی دست‏ها و پاها، لکه‏ های بنفش روی سینه و سر شانه‏ ها، زردی انگشت بزرگ پای چپ، همه و همه حاکی از مسمومیت او بود. شهادت حاج آقا مصطفی، اندک تاثیری در عزم و اراده امام خمینی (ره) نگذاشت؛ امام (ره) در غم از دست دادن میوه دلش اشکی نریخت و آرزوی شکستن عزم و اراده اش را چون داغی بر دل دشمنان گذارد.

دشمنان حاج آقا مصطفی به خوبی دریافته بودند که وی مانند کوهی استوار در برابرشان ایستاده است و از تهدیدها و تبعیدها خم به ابرو نمی ‏آورد، بلکه پیوسته پنجه در پنجه آنان افکنده و برای شکستشان کمر همت بسته است. آنان برای پیشگیری از شکست و حفظ مقام و موقعیت خود، درصدد ترور آن عالم بزرگ برآمدند و برای اجرای این توطئه شوم، مناسب‏ترین راه را در سوءاستفاده از صفا و صمیمیت و مردانگی حاج آقا مصطفی یافتند؛ ازاین‏رو، در حوزه روابط اجتماعی او نفوذ کردند و در لباس دوستی و همراهی، خائنانه و مخفیانه، نقشه پلید خویش را به اجرا گذاشتند.

پس از آگاهی امام خمینی (ره) از شهادت فرزندش، خویشاوندان، دوستان و آشنایان برای عرض تسلیت یکی پس از دیگری نزد ایشان شتافتند. خبر شهادت مظلومانه حاج آقا مصطفی به سرعت در نجف و ایران و سایر بلاد اسلامی منتشر شد و موجی از اندوه و نفرت و انزجار از رژیم پهلوی را میان مردم برانگیخت که در اندک زمانی به توفانی سهمگین و دودمان برانداز تبدیل شد و عمر سلسله پهلوی را درنوردید.

 پژوهش پیش رو می کوشد تا گوشه ای از آثار شهادت سید مصطفی خمینی (ره) به عنوان نقطه عطفی در پیروزی انقلاب اسلامی را بازخوانی کند.

 بازتاب شهادت مرحوم حاج آقا مصطفی خمینی (ره)

الف) برپایی مجالس یادبود و بزرگداشت در نجف اشرف

حوزه علمیه نجف از همان روز شهادت حاج آقا مصطفی خمینی (ره) تا روز سه شنبه دهم آبان، به مدت ده روز تعطیل بود؛ بازار نجف نیز روز تشییع جنازه وی تعطیل بود. مدّت ده روز از شهادت غمناک حاج آقا مصطفی گذشته بود و هم‏چنان حوزه علمیه نجف در حال تعطیلی، عزاداری و برگزاری مجالس و محافل سوگواری بود. دوستان آن شهید تصمیم داشتند این برنامه را تا اربعین آن شهید بزرگوار ادامه دهند، ولی امام خمینی (ره) اعلام کرد: درس‏ ها نباید تعطیل باشد و آقایان درس ‏های خودشان را شروع کنند. امام خمینی (ره) خود، در روز سه ‏شنبه 18 ذی القعده 1398 ه.ق، برابر با 10 آبان 1356 ه.ش، تدریس و اقامه نماز جماعت را شروع کرد و پس از او، فضلا، مدرسین و طلاب، تحقیق، تدریس و تحصیل را آغاز کردند. امام خمینی (ره) آن روز در جلسه درس خویش، در یک سخنرانی بسیار مستدل و آرامش بخش، شهادتِ حاج آقا مصطفی را از «الطاف خفیه الهی» خواند.

 ب) برپایی مجالس یادبود و بزرگداشت در قم

ظهر روز اول آبان، خبر شهادت حاج آقا مصطفی به شهر مقدس قم رسید و خویشاوندان وی، علما و فضلای حوزه علمیه و مردم مؤمن این شهر مذهبی اندک اندک با ناباوری، با این خبر دلخراش، روبه ‏رو و غمگین شدند و حوزه علمیه قم تعطیل گشت. چند لحظه پس از پخش این خبر، علمای حوزه علمیه قم و به پیروی از آنان، مردم همیشه در صحنه این شهر دشمن ستیز، در خانه امام خمینی (ره) اجتماع کردند؛ به گونه ‏ای که افزون بر آن خانه تاریخی، کوچه‏ های اطراف لبریز از جمعیت بود. برپایی مجالس عزاداری و سوگواری از سوی مراجع قم از همان شب در مسجد اعظم آغاز شد. مجلس روز دوشنبه پیش از ظهر نیز در همین مسجد بود. حضور گسترده و چشمگیر مردم در این دو مجلس، رژیم شاه را هراسان ساخت؛ به گونه ‏ای که اقدام به جلوگیری از تجمع مردم کرد. این رفتار رژیم سبب شد تا مردم داغدار و اندوهگین قم دست به تظاهرات بزنند و با شعار «درود بر خمینی» و نثار صلوات بر روان پاک شهدای اسلام و شهید حاج آقا مصطفی خمینی (ره)، فریاد شهر خون و قیام، قم را به گوش دیگر هم‏میهنانشان برساند. از روز دوشنبه تا چند روز بعد، بازار قم تعطیل بود و مجالس سوگواری با شکوه ادامه یافت.

خاندان آیت ا...‏ شهید حاج آقا مصطفی خمینی (ره) برای قدردانی از مردم، حوزه علمیه، علما، مراجع و استادان و درخواست شروع درس‏ها، مجلس بزرگی در مسجد اعظم برپا کردند. در این مجلس پس از قدردانی از فضلا و طلاب شهرستان‏ها که هر کدام خواستار برپایی مجالسی بودند و اگر ادامه می‏ یافت تا اربعین هم تمام نمی‏شد، از آنان خواستند که از تشکیل مجالس خودداری کنند. از سویی دیگر، در همان شب برگزاری آخرین مجلس سوگواری از طرف خاندان امام (ره)، کاسبان و مغازه ‏داران خیابان چهارمردان قم (خیابان انقلاب کنونی) اعلام کردند که مقدمات تشکیل مجلس فراگیری را فراهم کرده ‏اند، ولی شهربانی از برگزاری آن جلوگیری کرد. از آن پس، ساواک به کمک مأموران شهربانی از برپایی هر گونه مجلسی به مناسبت شهادت فرزند امام خمینی (ره) جلوگیری می‏کرد.

علما و مدرسین حوزه علمیه قم در تلگرافی به نجف اشرف، شهادت حاج آقا مصطفی را به امام خمینی تسلیت گفتند و امیدواری خود را نسبت به ادامه ایفای وظایف رهبری امام خمینی و بازگشت او به ایران اعلام کردند. البته این تلگراف یکی از هزاران تلگرافی بود که رژیم شاه با توقیف آن، آن‏ها را در بایگانی انباشت و نگذاشت هیچ کدام از آن‏ها به دست امام برسد.

 ج) بازتاب خبر شهادت در سایر نقاط ایران

خبر شهادت حاج آقا مصطفی به سرعت در تمام ایران پیچید و همگان را غمگین و عزادار ساخت. حوزه‏ های علمیه شهرهای قم، مشهد، اصفهان، شیراز، تبریز و دیگر شهرها تعطیل شد. ملت مسلمان ایران با شنیدن خبر شهادت فرزند امام خمینی پرچم‏ های عزا برافراشتند و محافل جشن و سرور به مناسبت خجسته میلاد امام رضا (ع) به مجالس عزاداری و سوگواری تبدیل شد. مجالس بزرگداشت و فاتحه از سوی شخصیت‏ های علمی، مذهبی و سیاسی به سرعت در سراسر کشور برپا شد و کوچک و بزرگ در آن مجالس شرکت کردند. در آن مجالس سوگواری، نام امام خمینی (ره) پس از سیزده سال ممنوعیت و در شرایطی که تنها به زبان آوردن آن شش ماه زندان داشت، بار دیگر به نیکی یاد می‏ شد و مردم با صلوات و عرض تسلیت، ابراز احساسات می‏ کردند و با همین اظهار علاقه و محبت نسبت به امام در فضای ایران اسلامی، موج می‏ آفریدند. رژیم شاه در هر مکان که سعی در جلوگیری از یادآوری نام امام خمینی (ره) می ‏کرد یا برقراری مجالس سوگواری را ممنوع می‏ ساخت، با تظاهرات و خشم مردم آن جا روبه ‏رو می ‏شد و به ناچار عقب می ‏نشست. افزون بر شهر قم، در شهرهای دیگر ایران مانند مشهد، شیراز، اصفهان، تهران، تبریز و یزد، مجالس گوناگونی به مناسبت شهادت حاج آقا مصطفی (ره) بر پا شد.

بیشتر سخنرانان در آغاز سخن، این آیه قرآن را می ‏خواندند: «وَ إِذِ ابْتَلی إِبْراهیمَ رَبُّهُ بِکَلِماتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قالَ إِنّی جاعِلُکَ لِلنّاسِ إِمامًا»  (بقره: 124). آنان با تشبیه امام خمینی به حضرت ابراهیم (ع) که در اثر پیروزی و سربلندی در همه آزمایش ‏های الهی و صبر در برابر قربانی کردن حضرت اسماعیل (ع) به مقام امامت رسیده بود، نام آیت ‏ا...‏ خمینی را به دلیل شکیبایی در شهادت حاج آقا مصطفی، با لقب «امام» می‏ آراستند.

شب هفتم شهادت حاج آقا مصطفی (ره)، همه گروه‏ ها، احزاب و سازمان‏ های سیاسی به شخصیت‏ های مذهبی، عالمان و مجتهدان پیوستند و همه با هم در مسجد ارک تهران، مجلس فاتحه برای شهید حاج آقا مصطفی برگزار کردند. آن شب، مسجد و میدان ارک پُر از جمعیت شد و زنگ خطر برای رژیم پوسیده سلطنتی به صدا درآمد.

با وجود سیاست‏ های بازدارنده ساواک، محافل سوگواری در گوشه و کنار شهرها و مراکز استان‏ها هر چه با شکوه ‏تر ادامه یافت.  گستردگی مجالس عزاداری تا روستاهای ایران پیش رفت و بیش‏تر مجالس به تظاهرات خیابانی و درگیری منجر شد. شهادت حاج آقا مصطفی، چهل روز عزاداری ملت با وفای ایران را در پی داشت. شعارهای مردم، انقلاب بزرگی را بشارت می‏ داد. مردم با شعار «مرگ بر حکومت یزیدی» خواستار بازگشت امام خمینی بودند. سخنرانی ‏های گویندگان مذهبی در مجالس ختم، ضبط می‏ شد و نوار آن تا نقاط دور دست ایران، پیام انقلاب را به گوش همگان می‏ رساند.

 د) بازتاب خبر شهادت در خارج از ایران

خبر شهادت حاج آقا مصطفی (ره) فراتر از مرزهای ایران و عراق نیز بازتاب گسترده ‏ای داشت. اعلامیه ‏ها و مجالس سوگواری و یادبود او، فضای شهرهای دیگر کشورهای مسلمان‏ نشین را نیز حـال و هوایی دیگری بخشید.

برخی از کشورهایی که در آن، مجالس بزرگداشت به مناسبت شهادت فرزند امام خمینی برپا شد، عبارت بودند از: عربستان، بحرین، کویت، قطر، امارات متحده عربی، پاکستان، افغانستان، کانادا، هند، سوئد، انگلیس و بعضی کشورهای اروپا و آمریکا. البته این مجالس در برخی از شهرها مانند لندن، تظاهرات گسترده‏ای را نیز به دنبال داشت. در پی انتشار خبر شهادت حاج آقا مصطفی در فراسوی ایران، سیل تلگراف، تلفن و نامه‏ های تسلیت و گسیل نمایندگان از طرف شخصیت‏ های علمی و سیاسی به پیشگاه امام خمینی (ره) سرازیر شد؛ به گونه ‏ای که در مدت کوتاهی، از سرزمین‏ های اسلامی و غیر اسلامی تلگراف‏ ها و نامه‏ های بی شماری به دست امام رسید.

ه) واکنش رژیم شاه

مراسم یاد بود و بزرگداشت شهید حاج آقا مصطفی (ره) در شهرهای ایران آنقدر با شکوه بود که رژیم شاه نتوانست آن همه ابراز احساسات و علاقه را تحمل کند. به موازات عمل هوشمندانه و سنجیده نیروهای انقلابی در برگزاری آن مجالس سوگواری، رژیم با خشمی جنون ‏آمیز، نسنجیده و نابخردانه عمل کرد. اعلام ممنوعیت برپایی هرگونه مجالس سوگواری به مناسبت شهادت حاج آقا مصطفی، از سوی رژیم شاه، جلوگیری از رسیدن تلگراف‏ ها و نامه‏ های مردم ایران به نجف، دستگیری و تبعید علمای مخالف رژیم و برخورد با آنان که بی ‏پروا نام امام خمینی (ره) را به زبان می ‏آوردند، همه و همه تیشه ‏ای بود که رژیم بر ریشه خود می‏زد و بیان گر وحشت ساواک از خواسته‏ ها و بیداری مردم و نشانه آخرین نفس‏ های رژیم سست پهلوی بود. نمونه‏ هایی از واکنش رژیم در برابر احساسات مردم به مناسبت شهادت حاج آقا مصطفی در شهر خون و قیام قم عبارت بودند از:

  1. رژیم شاه در شب اول شهادت حاج آقا مصطفی کوشید از انتشار خبر شهادت و واکنش مردم جلوگیری کند، ولی این اقدام رژیم، خشم و تظاهرات مردم شهر مقدس قم را به دنبال داشت و بر خلاف خواسته رژیم، شعار «درود بر خمینی» در فضای شهر علم و اجتهاد، قم طنین افکند.
  2. ساواک در روز چهارشنبه، چهارم آبان با سرسختی و توسل به زور، از برگزاری مجالس عزاداری جلوگیری کرد و برقراری هرگونه مجلس در مسجد اعظم و مسجد امام حسن عسکری علیه‏ السلام را ممنوع ساخت، ولی طلاب مدرسه امام صادق علیه ‏السلام، مجلس باشکوهی در این مدرسه ترتیب دادند و ساواک نتوانست کاری از پیش ببرد.
  3. شب هفت شهادت که قرار بود از سوی کاسبان و مغازه‏ داران خیابان چهارمردان ـ خیابان انقلاب کنونی ـ مجلس بزرگی بر پا شود، شهربانی از برگزاری آن مجلس جلوگیری کرد. از آن پس، ساواک برقراری هرگونه مجلس در محله‏ های شهر مقدس قم را ممنوع اعلام داشت. البته گفتنی است برپایی مجالس سوگواری تا چهلم شهادت به صورت‏ های گوناگون در این سرزمین دشمن ستیز ادامه یافت
  4. در همان روزهای اول انتشار خبر شهادت حاج آقا مصطفی، در برابر مدرسه خان پلاکارد بزرگی نصب شده بود و بر روی آن با رنگ سرخ، شهادت آن فقیه به جامعه روحانیت تسلیت گفته شده بود. ساواک که نسبت به کلمه «شهادت» حساسیت ویژه‏ای داشت، چندین بار به بیت امام خمینی (ره) تذکر داد و اصرار کرد که این پلاکارد باید برداشته شود، ولی کسی به خود اجازه چنین کاری را نمی‏ داد. ساواک نیز از دست زدن به این عمل در برابر دیدگان مردم قم وحشت داشت. سرانجام افراد رژیم در نیمه شب، روی کلمه «شهادت» را با پارچه سفیدی پوشاندند، بدین خیال که می‏ توانند جنایت خود را با این حیله و نیرنگ‏ ها پنهان نگه دارند.

 و) بازتاب شهادت در رسانه ‏ها و مطبوعات داخلی و خارجی

شهادت حاج آقا مصطفی در رسانه‏ ها و مطبوعات داخلی و خارجی بازتاب ‏های گسترده ‏ای داشت و هر کدام به گونه ‏ای این خبر را منتشر کردند. رسانه‏ ها و مطبوعات داخلی ایران به دلیل وابستگی به رژیم شاه، سعی در پنهان کردن واقعیت داشتند و گاهی دلیل رحلت حاج آقا مصطفی را سکته قلبی عنوان می‏ کردند؛ ولی با اعلامیه‏ های جامعه مدرسین حوزه علمیه قم و روحانیان، واقعیت از چشمان واقع بین ایرانیان پنهان نماند و همگان به ژرفای فاجعه پی بردند. هم‏چنین مسلمانان، علاقه‏ مندان به انقلاب و دوستان حاج آقا مصطفی در سراسر جهان اعلامیه ‏ها و بیانیه‏ هایی به مناسبت شهادت حاج آقا مصطفی انتشار دادند که از جمله آن‏ها می‏ توان به بیانیه‏ ها و اعلامیه‏ های اتحادیه انجمن‏ های اسلامی دانشجویان در اروپا، مسلمانان سوئد، انگلستان و دیگر کشورهای اسلامی و غیر اسلامی اشاره کرد. 

روزنامه المجاهد چاپ الجزایر در 8 دسامبر سال 1977 نوشت: مصطفی خمینی، فرزند روح ا...‏ خمینی، مقام مذهبی مسلمانان شیعه در ایران، به دست ساواک به قتل رسیده است. خبرگزاری فرانسه در تاریخ 24 اکتبر 1977 چنین گزارش داد: این خبر موجب تأثر شدید ایرانیان شده و مردم این فرضیه را که ممکن است رژیم ایران مسئول مرگ مصطفی خمینی باشد، بعید نمی‏ دانند؛ همین خبرگزاری در گزارش دیگری به نقل از خبرگزاری «فلسطین وفا» در تاریخ 6 دسامبر 1977 گزارش داد: سید مصطفی خمینی، پسر امام روح ا...‏ خمینی، مقام مذهبی مسلمانان شیعه ایران، چهل روز پیش در نتیجه بد رفتاری‏ های ساواک (پلیس مخفی ایران) جان خود را از دست داده است. روزنامه ارشاد چاپ پاکستان نیز در مقاله‏ ای که در 29 اکتبر 1977 منتشر شد، به مرموز بودن شهادت حاج آقا مصطفی اشاره کرد. روزنامه «السفیر» چاپ لبنان هم در گزارشی، به انتشار بیانیه رهبران مذهبی ایران که در آن، ساواک را مسئول شهادت حاج آقا مصطفی دانسته بودند، اقدام کرد.

 ز) مراسم چهلمین روز شهادت

در آستانه چهلمین روز شهادت حاج آقا مصطفی خمینی، روحانیان مبارز حوزه علمیه قم با انتشار اعلامیه ‏ای طولانی، از مردم، عالمان و مبارزان خواستند از این فرصت تاریخی کمال استفاده را ببرند. در این اعلامیه، افزون بر تجلیل از مقام والای حاج آقا مصطفی (ره)، به افشاگری در مورد جنایات شاه و رژیم او و مشکلات سیاسی ایران پرداخته شده بود.  عالمان حوزه علمیه قم و یاران امام خمینی (ره) و دوستان آن شهید بزرگوار در جلسه ‏های گوناگون، به برنامه ‏ریزی برای برگزاری مجلسی بسیار باشکوه همت گماشتند. در این جلسه ‏ها تصمیم بر آن شد که عالمان و افراد سرشناس در شهرها و مناطق مختلف کشور، از همه مردم بخواهند که در مجلس چهلم آن شهید شرکت کنند و در مجلسی که در شهر مقدس قم بر پا می‏شود، کسانی که تازه از زندان آزاد شده و گروه‏های ضد اسلامی از آنان «چهره ‏های بریده از مبارزه» به تصویر کشیده‏ اند، با سخنرانی خود، ملت را به مبارزه جدی با رژیم تا دست‏یابی به پیروزی دعوت کنند. قطعنامه‏ ای نیز آماده شد و در آن خواسته‏ های اصولی و محوری قشرهای مختلف شرکت کننده اعلام گردید. در روز جمعه 11 آذر ماه 1356، به مناسبت چهلم شهادت فرزند امام خمینی (ره)، در مسجد اعظم شهر خون و قیام، قم مجلس با شکوهی برگزار شد. آن روز، شبستان‏ ها و صحن مسجد اعظم لبریز از انسان‏هایی شد که حضورشان گویای اراده مردمی مصمم به براندازی رژیم شاه بود. این مجلس بزرگ با محتوای ارزشمندش، زلزله ‏ای به وجود آورد که تاج و تخت سلطنت را لرزاند.

 رژیم که در رویارویی با این مجلس بزرگ، هراسان، دست‏پاچه و غافل‏گیر شده بود، پنج تن از روحانیانی را که در چهلم حاج آقا مصطفی (ره) سخنرانی کرده بودند، تبعید کرد.  یکی از طلاب حوزه علمیه قم، مجلس چهلم شهادت حاج آقا مصطفی (ره) در مسجد اعظم شهر قم را به نجف گزارش داده بود که بخش ‏هایی از این گزارش چنین است:

«... روز جمعه 20 ذیحجه 97 برابر با 11 آذر ماه 56، برای بزرگداشت و تجلیل از مقام این فقیه، حوزه علمیه در مسجد اعظم، مجلس سوگواری با شکوهی ترتیب داد... عموم طبقات مردم شرافتمند ایران از اکثر شهرستان ‏ها شرکت کردند و در این رابطه، جمعیت بی‏ سابقه ‏ای در شهرستان مذهبی قم گرد آمد و از روز چهارشنبه، روز عید غدیر، شهر قم شاهد ازدحام جمعیتی کم‏ نظیر بود...

مجلس قبل از ظهر ساعت 8 تا 30/ 12 برقرار بود... پس از پایان مجلس مردم به تظاهرات پرشوری پرداختند... رژیم خودباخته و خون ‏آشام به جای آن که به این احساسات گرم پاسخ مثبت بدهد، طبق خوی درندگی و وحشیانه‏ ای که دارد، به وسیله پلیس و کمک ارتش و کماندوها به جان مردم افتادند ... و با تمام نیرو برای متفرق کردن مردم کوشیدند، لیکن انبوه جمعیت آن‏قدر زیاد بود که صحن مطهر و خیابان‏ها از جمعیت موج می‏زد و کوشش پلیس برای متفرق کردن آنان بی‏ نتیجه ماند.

بعد از ظهر، ساعت 30/ 2 تا 5 نیز از طرف بازماندگان آن شهید، مجلس بزرگداشتی در مسجد اعظم برگزار شد. پس از نماز مغرب و عشا، جمعیت بار دیگر از مسجد اعظم به تظاهرات خیابانی پرداختند و با شعارهای «درود بر خمینی»، شهر قم را به لرزه انداختند. این تظاهرات با خشم پلیس و عکس‏ العمل شدید مزدوران رژیم سفاک پهلوی روبه‏رو شد و احساسات پرشور مردم را با چوب و چماق جواب گفتند و عده زیادی را مجروح و دستگیر نمودند.

متن قطعنامه ‏ای که از طرف حوزه علمیه صادر و ... در مجلس بزرگداشت قبل از ظهر خواندند، به شرح زیر است:

  1. بازگشت سریع حضرت آیت ا...‏ العظمی، قائد بزرگ اسلام، امام خمینی «دام ظله».
  2. آزادی زندانیان سیاسی.
  3. آزادی زندانیان جریانات دانشگاه تهران و جریان‏های مختلف تهران.
  4. استرداد مدرسه فیضیه، پایگاه حوزه علمیه قم.
  5. آزاد کردن بناهای توقیف شده مدارس.
  6. آزادی اجتماعات و بیان و قلم و رفع منع از منابر وعاظ دانشمند، خاصه آقای فلسفی و رفع سانسور از مطبوعات و کتب و دیگر وسایل ارتباط جمعی.
  7. نظارت و سانسور شدید فیلم‏ های سینمایی و تئاتر و جشن‏های به اصطلاح هنری و به طور کلی، جلوگیری شدید از آموزش‏ های شهوت ‏انگیز.
  8. بازگشت مسجد و کتاب‏خانه به دانشگاه تهران.
  9. تقبیح و تعقیب عاملان سختگیری نسبت به حجاب دختران دانشجو و جلوگیری از این‏گونه اعمال ضد اسلامی.
  10. تقبیح، توبیخ و تعقیب چماق به دستان مهاجم به مردم بی‏دفاع و جلوگیری از تکرار این‏گونه اعمال وحشیانه».

 ح) واکنش شاه

پس از شهادت حاج آقا مصطفی و پی‏آمدهای آن، شاه که خود را شکست خورده می‏ دید، تصمیم گرفت طرح شوم دیگری را به اجرا بگذارد. شاه دستور داد تا مقاله توهین ‏آمیزی نسبت به امام خمینی (ره) در روزنامه اطلاعات (17 دی 1356) منتشر کنند. این اقدام شاه در هتک احترام امام خمینی (ره)، تلاش برای خارج شدن از گردبادی بود که توفان خشم انقلابی مردم علیه رژیم شاه، در پی شهادت حاج آقا مصطفی به راه انداخته بود. البته این بار نیز این نقشه پلید شاه به زیان او و به سود نهضت اسلامی امام خمینی (ره) تمام شد، زیرا قیام 19 دی 1356 مردم قم را پدید آورد که گستره آن سراسر ایران را فرا گرفت و اندک اندک، رژیم کهن 2500 ساله شاهنشاهی را سست کرد و حکومت اسلامی ایران را به ارمغان آورد.

 اهداف رژیم شاه از شهادت حاج آقا مصطفی

رژیم شاه برای دست‏یابی به اهداف چندی، دست‏ های خود را به این جنایت آلود:

  1. ضربه زدن به نهضت اسلامی.
  2. ایجاد فشار روانی و لطمه روحی بر امام خمینی (ره).
  3. جلوگیری از سیاسی شدن حوزه علمیه نجف؛ زیرا این حوزه با اقدامات علمایی مانند حاج سید مصطفی خمینی (ره)، به کانون مخالفت جدّی با رژیم شاه تبدیل شده بود.
  4. ایحاد هراس و وحشت در بین مبارزان و مخالفان، تا آنان از ترس جانشان خاموش باشند و از ادامه مخالفت بر ضد شاه خودداری کنند.
  5. گرفتن یار و یاور و مددکار نزدیک امام خمینی (ره) از وی.
  6. پیش‏گیری از خطرهایی که در آینده ممکن بود از ناحیه فرزند امام خمینی (ره) برای رژیم به ‏وجود آید و آسوده خاطر شدن از تبدیل شدن حاج آقا مصطفی (ره) به خمینی دیگری.

 3-  پیامدهای شهادت مرحوم حاج آقا مصطفی خمینی (ره)

3-1. گسترش نفوذ و محبوبیت امام خمینی (ره).

پس از شهادت حاج آقا مصطفی (ره) ناگهان در سراسر ایران، در مساجد و مدارس حوزوی و نیز در دانشگاه‏های داخل و خارج، صدها مجلس ترحیم و تسلیت برگزار شد و از رهگذر این مجالس، دل‏ها متوجه نجف گشت و امام خمینی (ره) به عنوان رهبر انقلاب دوباره توجه تمامی جامعه ایران را به خود معطوف ساخت.

در حالی که رژیم خوشحال بود که امام خمینی (ره) از خاطر مردم و طلاب محو شده است، با شهادت حاج آقا مصطفی (ره)، همه کوشش ‏ها و سیاست‏ هایش نقش بر آب شد؛ زیرا پس از 13 سال ممنوعیت، نامِ امام خمینی (ره) در مجالس و محافل سوگواری متعدد و گوناگون، به نیکی یاد شد و ایشان بیش از پیش در دل‏ ها محبوبیت روز افزون یافت.

 3-2. تثبیت رهبری امام خمینی (ره)

سخنرانان در مجالس سوگواری و عزاداری متعدد به مناسبت شهادت حاج آقا مصطفی (ره)، با تشبیه مقام شکیبایی امام خمینی (ره) در شهادت فرزندش، با حضرت ابراهیم (ع) در آزمایش الهی قربانی کردن فرزندش، حضرت اسماعیل (ع) و منصوب شدن او به مقام امامت از سوی پروردگار به دلیل سربلندی و پیروزی در آزمایش ‏های گوناگون، حاج آقا روح ا... خمینی را امام و رهبر خواندند و با نام امام خمینی از ایشان تجلیل و قدردانی کردند. بدین ترتیب، در مدتی کوتاه در مساجد ایران، رهبری امام خمینی (ره) تثبیت شد؛ مراجع، علما، روشن‏فکران و مردم به صورت رسمی، رهبری امام را اعلام کردند و پیوند و پیمان رهبر و مردم محکم ‏تر و استوارتر گشت.

 3-3. آشکار شدن ماهیت ضد اسلامی رژیم شاه

مردم با دیدن این کردار نادرستِ رژیم شاه بیش از پیش به ماهیت این رژیم پی بردند و دانستند که رژیم شاه بر خلاف ظاهرش، نه تنها اسلامی نیست، بلکه ضد اسلامی است و آشکارا اسلام ستیزی می‏ کند.

 3-4. بیداری روز افزون مردم و حضور در صحنه.

برگزاری مجالس سوگواری، عزاداری و مراسم بزرگداشت حاج آقا مصطفی (ره)، مردم را به مساجد کشاند. آنان نفرت و بیزاری خود را از رژیم شاه اعلام کردند و تظاهرات خیابانی و درگیری با پلیس، زمینه فراگیری و گسترش انقلاب اسلامی را فراهم کرد.

3-5. زمینه سازی قیام 19 دی مردم قم.

با شهادت حاج آقا مصطفی، جنگ میان روحانیان و شاه آشکار شد و رویارویی شدید رژیم با مرجعیت، به تهیه مقاله توهین ‏آمیز 17 دی 1356 با عنوان «ایران و استعمار سرخ‏وسیاه» و چاپ آن در روزنامه ‏اطلاعات و سپس قیام 19 دی مردم قم انجامید. در پی جلوگیری از برپایی مجالس سوگواری در چهلم شهادت حاج آقا مصطفی از سوی رژیم، مردم خشمگین شدند و همچنین در واکنش به مطالب واهی، سست و اهانت ‏آمیز آن مقاله نسبت به امام خمینی (ره)، بغض مردمِ به ستوه آمده رها شد و در 19 دی، قیامی بنیان برافکن پدید آمد که نقش مهمی در شکست رژیم داشت و به «جرقه انقلاب» معروف گشت.

 3-6. سرعت یافتن روند انقلاب اسلامی.

با برگزاری مجالس سوگواری پی در پی به مناسبت شهادت حاج آقا مصطفی و سخنان انقلابی سخنرانان، تحرک و شور انقلابی روز افزونی در میان مردم به وجود آمد که مظهر آن، تظاهرات و راه‏پیمایی‏ های پراکنده و درگیری با ساواک بود و قیام 19 دی مردم قم، اوج این راه‏پیمایی‏ ها و درگیری‏ ها بود. از آن پس نیز مجالس ترحیم متعددی به مناسبت شهادت شهدای 19 دی و مراسم سوم، هفتم و چهلم آنان در شهرهای گوناگون ایران بر پا شد که در بعضی شهرها مانند تبریز و یزد به درگیری میان نیروهای رژیم و مردم انجامید. مجالس ختم شهدای این درگیری‏ها همچنان ادامه یافت و بدین ترتیب، حضور مردم و خشم آنان و برخوردهایشان با رژیم شاه و هدایت‏ های امام خمینی، همه و همه به روند انقلاب اسلامی سرعت ویژه‏ای بخشید؛ به گونه ‏ای که یک سال و اندی بعد، رژیم شاه فروپاشید و انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی (ره) و روحانیت پیروز شد.

 3-7. ایجاد وحدت و یکپارچگی در میان نیروهای مخالف رژیم شاه.

با شهادت حاج آقا مصطفی (ره)، اتحاد چشمگیر و کم نظیری در میان ملت ایران پدید آمد. عموم مردم، روحانیان، دانشگاهیان، سازمان‏ها و گروه‏ های سیاسی و ... یک‏پارچه و یک صدا پشت سر امام خمینی (ره) به حرکت در آمدند که این خود، یکی از عوامل مهم در پیروزی انقلاب اسلامی به شمار می ‏رود.

 3-8. اثرگذاری بر جنبش مقاومت اسلامی فلسطین و لبنان

امام خمینی (ره) از نخستین روزهای نهضت همواره مسایل جهان اسلام را در کنار مسایل و مشکلات ایران مطرح می‏کرد و منشأ همه مشکلات جهان اسلام را از آمریکا و صهیونیسم می‏ دانست. بنابراین، بیشتر گروه‏ ها و محافل سیاسی و نیروهای مبارز کشورهای اسلامی حرکت جهادی، دیدگاه‏های امام را راهنمای عمل خویش می‏دانستند. در این میان، نقش حاج آقا مصطفی در برقراری تماس مستقیم با مبارزان مسلمان کشورهای اسلامی به ویژه نهضت مقاومت اسلامی فلسطین و لبنان و نیز آموزش، سامان‏دهی و گسیل نیروهای مبارز به جنوب لبنان بسیار تعیین کننده بود. در چنین شرایطی، خبر شهادت حاج آقا مصطفی (ره) بی‏درنگ در کشورهای اسلامی بازتاب یافت و غم و اندوه فراوان نیروهای مسلمان را در بر گرفت. از سوی دیگر، خبر این شهادت مظلومانه همان‏گونه که در داخل ایران، موجی از خشم انقلابی را به همراه داشت، در میان مجاهدان کشورهای اسلامی نیز به تقویت روحیه جهاد و مبارزه انجامید.

 جمع بندی

شهادت مرحوم آیت ا... حاج آقا مصطفی خمینی (ره)، روحیه مبارزه را در میان نیروهای سیاسی و انقلابی به شدت افزایش داد. پس از شهادت ایشان، غم و اندوه سراسر کشور را فرا گرفت و در جای جای ایران در غم از دست دادن مردی که امام خمینی (ره) او را «امید آینده اسلام» می دانست، مجالس سوگواری برگزار شد. علی رغم تصور رژیم پهلوی، شهادت مظلومانه حاج آقا مصطفی خمینی (ره) نه تنها بر روند رشد نهضت اسلامی مردم ایران به رهبری امام خمینی (ره) تاثیری منفی بر جای نگذاشت، بلکه خود، عاملی موثر و شتاب دهنده برای رسیدن به پیروزی نهایی بود. یکی از مهم ترین آثار شهادت حاج آقا مصطفی (ره)، ترویج نام و یاد امام خمینی (ره) و تحکیم موقعیت رهبری ایشان بود. در بسیاری از مجالس ترحیم و بزرگداشت، شعارهایی در اعلام حمایت از امام خمینی (ره) و رهبری ایشان سر داده شد؛ این در حالی بود که پیش از آن، بردن نام امام خمینی (ره) در سخنرانی ها حداقل شش ماه زندان در پی داشت. شهادت آیت ا... حاج آقا مصطفی خمینی (ره)، شعله ای بر انبار باروت عقده های فروخفته مردم از رژیم شاه و جنایت های ساواک زد و خون پاکش حیات تازه ای به نهضت اسلامی بخشید و راهپیمایی ها و تظاهرات اعتراض آمیز را حول محور شخصیت امام خمینی (ره) متمرکز کرد. از آن پس امام خمینی (ره) و نهضت اسلامی، در سطح گسترده ای وارد تیترهای رسانه های گروهی در سطح بین المللی شدند و بسیاری از خبرنگاران معتبر و بزرگ جهان سعی کردند که در ارتباط با دیدگاه ها و نظریات امام خمینی (ره) با ایشان مصاحبه هایی انجام دهند که این خود، به نهضت بُعدی جهانی بخشید و موجب معرفی بیشتر رهبری و ماهیت نهضت شد. اینجاست که می توان عمق کلام امام خمینی (ره) که شهادت ایشان را «از الطاف خفیه الهی» دانسته بودند، درک کرد.

 پژوهش خبری // گروه سیاسی

 -----------------------------------------

منابع

- بخش خاطرات بنیاد تاریخ، هفت هزار روز تاریخ ایران و انقلاب اسلامی، زیر نظر غلامرضا کرباسچی، چاپ اول، 1371، نشر بنیاد تاریخ انقلاب اسلامی ایران.

- برّی دیزجی (و دیگران)، روزها و رویدادها، چاپ اول، 1377، چاپ مرکز خدمات فرهنگی، انتشارات زهد.

- حسینیان، روح ا...‏، ستاره صبح انقلاب (آیت ا...‏ سید مصطفی خمینی)، چاپ اول، 1379، تهران، چاپ مرکز چاپ و انتشارات ‏وزارت امور خارجه، انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی.

- کمیته علمی کنگره شهید آیت ا...‏ سید مصطفی خمینی (ره)، شهیدی دیگر از روحانیت، چاپ دوم، 1376، تهران، موسسه چاپ ونشر عروج.

- کمیته علمی کنگره شهید آیت ا...‏ سید مصطفی خمینی (ره)، مجموعه مقالات کنگره شهید آیت ا...‏ سید مصطفی خمینی (ره)، چاپ اول، 1377، تهران، چاپخانه سازمان فرهنگی سیاحتی کوثر، نشر شاهد.

- کمیته علمی کنگره شهید آیت ا...‏ سید مصطفی خمینی (ره)، یادها و یادمان‏ها از شهید آیت ا...‏ سید مصطفی خمینی (ره)، چاپ ‏اول، 1376، تهران، چاپ و نشر موسسه چاپ و نشر عروج.

-  واحد پژوهش ‏های تاریخی بنیاد انقلاب اسلامی و نشر ذره، راز توفان، چاپ اول، 1376، تهران، چاپ آزاده، نشریه بنیاد تاریخ ‏انقلاب اسلامی ایران.

 

نظر شما