آن سال اگر به جای سوشا، یک دروازهبان مطمئنتر درون چارچوب میبود یا اگر برانکو برای جذب سیدجلال آن همه مقاومت نمیکرد، قهرمانی دور از دست نبود.... علیاکبر طاهری اما اجازه نداد پرسپولیس فصل بعد هم همان فرجام را پیدا کند.
بیرانوند و سیدجلال را جذب کرد. پرسپولیس با 11 بازیکن مشخص وارد فصل شد و با همان 11 بازیکن فصل را به پایان رساند. این بازیکنان در همه بازیها از لیگ برتر تا جام حذفی و لیگ قهرمانان بازی میکردند.... و در همه این بازیها چند جوان به نیمکت زنجیر شده بودند که برای یک 90دقیقه کامل، لحظهشماری میکردند. توقعی که تا پایان فصل محقق نشد و این بازیکنان یا در نیمههای فصل یا بعد از قهرمانی پرسپولیس، این تیم را
ترک کردند.
طاهری دوباره دست به کار شد و این بار چند بازیکن اسمی آورد تا برانکو دست و دلش برای تعویض نلرزد؛ اما برانکو تغییر نکرد. همان مربی لجباز سابق. او برای بازی دادن به بازیکنان مورد نظرش اصرار داشت. بازیکنی که همه معتقد بودند بیکیفیت است، محبوب او بود و چند امتیاز بیدلیل را برای لج کردن با بازیکنانی مانند سیدجلال از دست داد. او در هر دو بازی رفت و برگشت به چشم خود دید که نوراللهی بازیکن بهتری است و شکل بازی تیم را تغییر میدهد؛ اما باز هم ربیعخواه را به او ترجیح میدهد. انگار برانکو دوست دارد در این تیم لجبازی کند و شاید برایش مهم نیست اگر دوز این لجبازی بالا برود، بعد از شکست مقابل الهلال و حذف از لیگ قهرمانان آسیا، لیگ برتر و جام حذفی ایران را هم از دست بدهد. برانکو مجبور است چشمهایش را باز کند و ببیند در اطرافش چه میگذرد. او راهی ندارد جز اینکه به بازیکنان شایسته تیمش میدان دهد، نه به بازیکنان محبوب خودش.
رضا پورعالی
ورزش
نظر شما