دنیا حیدری
پاي پرسپوليس به فينال باز نشد. گذشتن از اين خوان معجزه ميخواست، اما سلطان قابوس خانهاي بديمن بود آن هم با چهار مساوي، حذفي تلخ و شايد عادلانه.
رؤياي فينال و قهرماني يكبار ديگر ناكام ماند و اين نتيجه ناكارآمديهايي بود كه دست به دست هم داد تا پاياني تلخ را به دنبال داشته باشد، آن هم براي پرسپوليسي كه اميدوارانه گام برداشته بود، اما عدم مديريت درست سرانجام گريبانش را گرفت تا در روزي كه نه برد و نه كلينشيت داشت، صعود هم نكند!
دنبال مقصر نباشيم
صعود، توقع زيادي بود وقتي هيچيك از چهار بازي مقابل الهلال با برد به پايان نرسيده بود. داور را ميشد عامل تساوي 2- 2 دانست. اشتباهات فاحش او تأثيرگذار بود، اما آيا اين تيم توان زدن پنج گل را داشت كه داور با گرفتن يك پنالتي اشتباه و ناديده گرفتن يك پنالتي بحق مانع از آن شده باشد؟ خوردبين ميگويد كه پنالتي اشتباه مثل آب سردي روي سر پرسپوليس بود، اما شايد احساسات ناشي از گل زودهنگام سرخپوشان او را به اين واكنش واداشته است. مگر اين همان پرسپوليسي نبود كه در بازي رفت به راحتي هرچه تمامتر چهار گل خورد، اين بار دو گل ديگر هم به آن اضافه كرد. تيمي كه گلر شماره يك آن بعد از مليپوش شدن ديگر آن فروغ سابق را ندارد و در دو بازي پنج گل از يك بازيكن دريافت ميكند و مسلمان ميشود ستاره بيفروغ كه نه دوئل موفقي دارد، نه شوت يا حتي پاسي مثمرثمر، اما زمان تعويض به جاي شرمندگي از بازي بيتأثير، نسبت به تصميم سرمربي قيافهاي حق به جانب ميگيرد كه چرا بهرغم بيتأثير بودنش در زمين، بايد جايش را به ديگري بدهد. داور ميدان اشتباهات نابخشودني داشت، ولي اشتباهات پرسپوليس به مراتب بيشتر بود، اما نه به اندازه كاميابينيا كه در حد و اندازههاي خود نبود يا عليپوري كه جز يك پاس گل، نميتوان حركت مثبتي از او نام برد يا حتي ربيعخواهي كه معموليتر از معمولي بود! هرچند كه نبود بازيكن بزرگ در پرسپوليس كه بتواند در شرايط سخت تيم را هدايت كند هم مزيد بر علت شد.
دست برانكو رو شده
سلطان تعويض اينبار هم انتخابهايش بد نبود، بشار رسن كه به جاي مسلمان آمد، عملكرد خوبي داشت و شايد اگر خوششانس بود يك پنالتي هم ميگرفت. نوراللهي هم روند مثبتي داشت و مانند سيامک نعمتي حداقل شوتي از خود به جاي گذاشت، اما تعويضهاي او ميتوانست بهتر باشد. پرسپوليس در آن شرايط نيازمند بازي هجومي بود و بايد با كم كردن يك هافبك دفاعي، وظايف بيشتري براي كاميابينيايي تعريف ميشد كه در پست جديد كمفروغ بود. در كل واقعيت اين است كه ديگر دست برانكو براي حريفان رو شده، چه حريفان داخلي در ليگ و چه آسيايي؛ مشكلي كه باعث عدم نتيجهگيري اين تيم برابر پيكان و سپاهان بود و مقابل الهلال نيز چند مرتبه تكرار شد، مشكلي كه بدون شك اگر حل نشود، به حذف از ليگ قهرمانان آسيا و 25 ساله شدن حسرت رسيدن به فينال اين رقابتها ختم نميشود و در ادامه راه گريبان پرسپوليس را بدتر و بيشتر ميگيرد. دياز ميدانست كه برانكو چه برنامهاي براي تيمش دارد. او حتي ميدانست كه پرسپوليس برنامهاي براي مهار عمر خريبين سوريهاي، بازيكن سه گله ديدار رفت ندارد كه اگر داشت، دو مرتبه ديگر نيز از جانب اين بازيكن گزيده نميشد.
جزاي ندانمكاري
بازيكنان الهلال بابت تساوي 2-2 پاداش نقدي 100 هزار ريالي به جيب ميزنند كه اين جزاي ندانمكاري پرسپوليس است وقتي به جاي تمركز روي بازيهاي حساس، بازيكنانش شبهاي خود را در قليانسراهاي شيك صبح ميكنند و به جاي توبيخ شدن با حمايتها و توجيه مديران ناكارآمد روبهرو ميشوند. ندانمكاري و اهمالي كه نتيجهاش ميشود ريختن 110 ميليون تومان نقد به جيب بازيكنان سعودي و حسرتي تلخ بر دل هواداراني كه اميدوار بودند تيمشان با تكرار تاريخ و شگفتيسازي يك پاي فينال باشد، اما نتوانستند شايد چون نخواستند. چرا، چون فوتبال، پيروزي و موفقيت همه فكر و ذهن آنها را به خود مشغول نكرده و حواسشان در كافههاي ابوظبي و قليانسراهاي پرزرق و برق بود، نه در زمين كه بتوانند نتيجهاش را ببينند و معجزه كنند.
چهره متفاوت دياز و برانكو
دياز خوشحال از نتيجه رقم خورده، ميگويد كه ميدانست با چه شرايطي مواجه ميشود: «ما در انتظار واکنش پرسپوليس بوديم و ميدانستيم آنها بعد از شکست با چهار گل در بازي رفت با انگيزه و براي جبران ميآيند، به همين دليل کاملاً باهوش و با ضرباهنگ پايينتر سعي کرديم بازي را مديريت کنيم. در مجموع ما تيم بهتري بوديم و قطعاً بزرگترين دستاوردمان از اين ديدار حفظ روح پيروزي در تيم بود.» برانكو اما توان كنار آمدن با شرايط جديد را نداشت و بعد از اينكه تيمش همه چيز را از دست داد، حرصش را سر داور خالي كرد. داوري كه البته مقصر است، اما تنها مقصر نيست: «بايد چه ميكرديم، بايد با ۱۵ مهاجم بازي ميکرديم وقتي داور عماني مقابل ما بود و پنالتي اشتباه گرفت. ما تمام سعي خود را كرديم، اما نشد.»
هشدار جدي
همه افتخار تيمهاي ايراني در چهار سال گذشته نهايتاً صعود سرخابيها به نيمهنهايي و حضور نفت در يكچهارم نهايي بود، افتخاري كه بيشتر شبيه هشداري جدي است بهخصوص كه در اين مدت، الهلال عربستان دو بار فيناليست و العين و الاهلي امارات هم هر کدام يکبار نايبقهرمان شدهاند. نتايجي كه نشان ميدهد مسئله چيزي فراتر از اشتباهات داوري يا ناحقيهايي است كه ديگران در حق فوتبال ايران روا ميدارند. مسئله بيتوجهي، ناكارآمدي و اشتباهات محرز خودمان است كه به اينجا ميرسيم. اشتباهات داخل و خارج از زمين، وقتي دست به دست هم ميدهند، حسرت فيناليست شدن و رسيدن به جام قهرماني را سال به سال بيشتر و بيشتر ميكنند!
نظر شما