ایران آنلاین /درست مثل کلیشهای که درباره کتابخانهها و کتابهای خاک خورده و باز نشده گفته میشد و میشود. البته امروز با اقلیت دیگری از روزنامهخوانها طرف هستیم که روزنامه را میخرد و آرشیو میکند تا چند سال بعد تکهای از روزنامه امروز را در یکی از شبکههای پیامرسان یا اجتماعی منتشر کند.
یک زمانی بود که از زمین به آسمان میبارید، روزنامهها گزارشهایی داشتند یا در گوشهای از یک ستون خبر کار میکردند که میشد خوراک رسانههای آنلاین. آن روزها خبری از «فیلترینگ عادلانه» نبود! نشسته بودی در تحریریه یکباره میدیدی نامهای را دادند دست سردبیر و سردبیر وارفته. حالا موضوع چه بود، دستور بود که فلان تیتر در صفحه اول کار نشود، یا فلان خبر کار نشود... این نامهها چنان روال شد که دیگر خبری از نامهرسان نبود، فکس میشد. اینبار روزنامهها وا رفتند. آنروزها سواد رسانهای را روزنامهها و روزنامهنگارانش ارتقا میدادند هم برای خود، هم برای مخاطب. آن روزها از پایین (مردم) به بالا(قدرت) اطلاعات منتقل میشد. نه مثل امروز که اطلاعات فقط از بالا (قدرت) به مخاطب منتقل شود.
حالا دیگر از آسمان هم به زمین نمیبارد؛ تلگرام، هم شده هم زمین هم آسمان. اینستاگرام محبوبترین شبکه اجتماعی و تلگرام با ۲۲ تا ۲۴ میلیون کاربر، پرکاربردترین اپلیکیشن پیامرسان میان ایرانیان است. درباره میزان اثرگذاری و اطلاعرسانی این پلتفرمها بارها صحبت شده، فضای مجازی خلاصه شده در تلگرام و اینستاگرام. برای مثال وقتی یک برنامه تلویزیونی را تماشا میکنید و مجری میگوید کانال ما در فضای مجازی منظور همان تلگرام است و وقتی میگوید صفحه ما در فضای مجازی منظور همون اینستاگرام است.
بجز این دو مورد تقریباً بقیه یا فیلتر است یا یکبار فیلتر و رفع فیلتر شده یا قرار است که فیلتر شود. برای بررسی همین موضوع چند نفری دور هم با عنوان دومین نشست همایش بینالمللی سواد رسانهای نشستهاند و بهدنبال این بودند که؛ «راهکاری برای فیلترینگ عادلانه فضای مجازی پیدا کنیم» بعد از کلی آسمان و ریسمان بافتن به اندیشه بومیسازی سواد رسانهای و فیلترینگی منطبق با سلیقه مردم نشستهاند. دقت کنید؛ فیلترینگی مطابق با سلیقه شما! جدا از بحث دسترسی آزاد به اطلاعات که امروز در مباحث رسانهای بدیهی است، مهندسان رسانهای که در این نشست دور هم جمع بودند ایکاش واکنشها درباره تیتر همین نشست را پایش کنند ببیند واکنش مخاطبانش چه بوده، البته اگر مخاطب را بشناسند، اگر رسانه را بشناسند اگر پیام را بشناسند اگر...ایکاش توجه میکردند با این همه ملغمه بیفایده، مانع ارائه اطلاعات واقعی در این زمینه میشوند.
همه با یک خط کش بالای سر مخاطب ایستادهاند. متولیان و مهندسان رسانهای این روزها با هزینهها و بودجههای همایشها و فلان و بهمان معتقدند «مردم باید سواد رسانهای خود را افزایش دهند و بدانند که نیازی نیست همه چیز در کشور کانال داشته باشد!» مردم همیشه مقصرند. مردمی که وقتی کانال تلگرام فلان نبود و توئیتر و فیس بوک و اینستاگرامی در کار نبود، ستون پیغامهایشان در رسانهها را هیچ کس نمیخواند، اما حالا کارشناسان و مهندسان رسانهای تازه از راه رسیده نسخه میپیچند که فیلترینگ عادلانه. مثل این است که بگویند دانستن با«فیلترینگ عادلانه»حق مردم است./ روزنامه ایران
نظر شما