خوشا به حال آنانی که سنگ قبرهاشان منعکسکننده زندگی زیبایی باشد که پشت سر گذراندهاند که البته نمونه این زندگیهای زیبا هم کم نبوده و نیست. مثل زندگی زیبا و سرشار از عشقی که یک زوج هلندی داشتهاند. این زوج در قرن 19 میزیستند و زندگی عاشقانه و شاعرانهای داشتند و خواستهاند که آن را بعد از مرگ نیز تداوم دهند، برای همین دوست داشتند که پس از مرگ نیز در کنار هم باشند، یعنی سنگ قبرهاشان، وگرنه کسی از آن دنیا که خبر نیاورده است، اما این زوج عاشق یک مشکل بزرگ داشتند و آن اینکه، به دلیل متفاوت بودن مذهبشان در دین مسیحیت حق نداشتند پس از مرگ در کنار هم و در یک قبرستان دفن شوند. زن کاتولیک بود و مرد پروتستان، بنابراین خود تصمیم گرفتند (یا برایشان تصمیم گرفتند) در کنار هم، اما در دو سوی مرز مشترک دو قبرستان، دفن شده و سنگ قبرهاشان را به صورت دو مجسمه دست در دست هم بنا کنند. این دو سنگ قبر که از عجیبترین سنگ قبرهای دنیاست، امروزه به نمادی تاثیرگذار از غلبه عشق بر اعتقاد و ایدئولوژی تبدیل شده است.
تلخی آوارگی مسلمانان میانماری
کیست که نداند این روزها در میانمار چه میگذرد. صدها هزار نفر از زن و مرد و کودک و پیر و جوان، پس از تهدید توسط نیروهای دولتی میانمار مجبور به ترک روستاها و خانههای خود شدند و به کشور بنگلادش گریختهاند. البته آنهایی که بهسلامت، به خاک بنگلادش رسیدند، جدای از کسانی هستند که زنده زنده در خانهها و روستاهای خود سوختند یا هنگام فرار و عبور از آبهای میان دو کشور غرق شدند. البته همانها هم که بهسلامت رسیدند، حالشان چندان روبه راه نیست، چراکه داغ مرگ عزیزان و سوختن و ویران شدن خانه و زندگیشان از یک سو و درد گرسنگی از دیگر سو، روزشان را چون شب سیاه کرده است. تصاویر زیادی این روزها از حال و روز این آوارگان در فضای مجازی میچرخد و منتشر میشود که بهترین سند تاریخی برای آیندگان از این جنایت تاریخی است. در کنار این تصاویر تلخ، تصاویری از کمکهای ارسالی کشورهای مختلف به این آوارگان نیز به فضای مجازی راه یافته که یکی از آنها تصویری است که مسلمانان آواره میانماری را درحالی که کمکهای ایران عزیز را در دست یا روی دوش دارند، نشان میدهد. نخستین محموله کمکهای بشردوستانه سازمان امداد و نجات جمعیت هلال احمر ایران شنبه ( 25 شهریور96) در بین آوارگان روهینگیایی میانمار در اردوگاههای اوخیا، تن کالی و کوتوبالانگو توزیع شد.
سیلابی که آبهایمان را هم برد
هفته پیش در دو سوی دنیا سیلابهای ویرانگری آمد؛ اولی در برخی ایالتهای آمریکا و دومی و به طور تقریبا همزمان در برخی شهرهای شمالی ایران. البته شدت طوفان و سیلاب آمریکا بسیار بیشتر بود، اما به هر حال از سیلاب در مناطق شمالی کشور هم اخباری منتشر شد و تصاویری به فضای مجازی راه یافت، از جمله این تصویر که بازار میوه و ترهبار لنگرود در گیلان را غرق در آب نشان میدهد. نکته طنز و تلخ ماجرا وجود هندوانهها و خربزههای شناور روی آب است. شاید از بین رفتن سرمایه کاسبان نجیب اولین چیزی باشد که جلب توجه کند، اما برای ما که دغدغه محیطزیستی و کم آبی کشور را داریم، اولین چیزی که به ذهن متبادر میشود، هدررفت آبهای کشور در این سیلاب است. اشتباه نکنید منظورمان سیلاب ناشی از بارندگی نیست، البته آن هم به نوعی هدررفت آب است و باید مهار شود، اما «ما برون را ننگریم و قال را، ما درون را بنگریم و حال را» جریان چیست؟ خدمتتان میگوییم میدانید چقدر آب صرف شده تا همان هندوانهها و خربزههای شناور از یک بذر به این تکامل برسند و به محصولی شیرین تبدیل شوند؟ میدانید هندوانه به عنوان محصول آببر مطرح است که تولید آن اصلا برای کشور نیمه خشک ما به صرفه نیست، بویژه وقتی با این بهای ناچیز به فروش میرسد؟ میدانید کشت محصولاتی چون همین هندوانه (که کشاورزان هم از فروش نرفتن و بهای اندک آن گلایه دارند)، هر روز بیشتر از دیروز دارد شیره جان زمین و ذخایر آبیاش را میمکد؟ و میدانید که کلا انگار نه انگار و نه مسئولان و نه کشاورزان عزیز توجهی به این مهم ندارند؟!
زبالههای ما در خانه اسب دریایی
شاید یکی از تلخترین تصاویری بود که تا به حال در این فضای بیانتهای مجازی به چشم مان خورده بود؛ تصویر یک اسب دریایی در اعماق اقیانوس که گوش پاکنکنی را با خود به همراه میبرد. میدانید این یعنی چه؟... یعنی زبالههای ما به بکرترین نقاط این کره زمین راه یافته است؛ به اعماق اقیانوسها. آنوقت زبالههای ما چه هستند؟ هر نوع زبالهای؛ از زبالههای معمولی و فاضلابهای شهری و صنعتی گرفته، تا انواع زبالههای پلاستیکی؛ پلاستیکهایی که برای تجزیهشان 500 تا هزار سال زمان نیاز است و در این مدت، تمام زیستگاههای جانداران روی زمین و حتی خود بشر را تسخیر و نابود میکنند. این هشداری است که اگرچه کارشناسان محیطزیست درخصوص آن اطلاع رسانی میکنند، اما باز جای تکرار و هشدار دارد. البته هشدار تنها کافی نیست، باید آستینها را بالا زد و کاری کرد؛ تنها راهکار هم کم کردن زبالههاست، کاستن از مصرف پلاستیک و جایگزین کردن کیسههای پارچهای و کاغذی به جای کیسههای پلاستیکی. راستی این را هم عرض کنیم که عکس اسب دریایی و گوش پاککن را جاستین هافمن (عکاس) گرفته و اظهار امیدواری کرده با این تصویر جالب توجه همه مردم جهان را به آلوده شدن محیطهای بکر جلب کند.
با یک بلیت به 3 کشور سفر کنید
اگر مشتری ثابت این صفحه باشید، حتما یادتان هست که حدود یک ماه پیش، از خودمان ابتکار به خرج دادیم و شما را با یک هزینه و به طور همزمان (همان طی الارض خودمان)، به دو کشور خارجی بردیم. یعنی گفتیم اگر به یکی از دو کشور فرانسه یا سوئیس سفر کرده و در هتلی در مرز این دو کشور یعنی هتل دو ستاره آربز اقامت کنید، درواقع به هر دو کشور سفر کردید، چون هتل آربز که در قرن 19 ساخته شده، روی مرز فرانسه و سوئیس قرار گرفته و اقامت در آن به شما این امکان را میدهد که همزمان هم در سوئیس و هم در فرانسه باشید و اینکه مرز این دو کشور از وسط سالن غذاخوری، پلکان، راهرو، اتاقهای هتل و خلاصه وسط همه چیز این هتل میگذرد و به طور مثال شما میتوانید روی یک تختخواب باشید و یک شب فرانسه بخوابید و یک شب سوئیس یا میتوانید فرانسه حمام کنید و خودتان را سوئیس خشک کنید و... .
حالا یک جای دیگر را کشف کردهایم از آنجا هیجانانگیزتر. یعنی با سفر به یک نقطه، در آن واحد به سه نقطه سفر کرده اید. کافی است به یکی از سه کشور اسلواکی، مجارستان یا اتریش سفر کنید. جای کوچکی بین این سه کشور وجود دارد که یک میز با سه نیمکت روی آن قرار گرفته که اگر از روی یک نیمکت بلند شوید و روی دو نیمکت دیگر بنشینید، در اصل از یک کشور خارج شدهاید و به دو کشور دیگر سفر کردهاید!
نظر شما