شناسهٔ خبر: 21584927 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی | لینک خبر

صالحی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در گفت وگو با «ایران»/ باید از کلیشه کردن فرهنگ ایثار فاصله بگیریم

نیم نگاه اگر در جامعه ما، در بخش‌های سیاسی، منافع ملی بر منافع فردی، اولویت داشته باشد، مشکلات فراوانی حل خواهد شد و به‌طورحتم این عملکرد، یک نوع ایثار است. اینکه از خودِ کوچک فاصله می‌گیریم و به یک خود بزرگ متصل می‌شویم، نوعی از ایثار است و دستگاه‌های مختلف با این موضوع پیوند دارند

صاحب‌خبر -

تنوعی که حوزه ایثار دارد به نحوی راهبردهای عملی برای افراد در زندگی ایجاد می‌کند و همین تنوع حوزه ایثار در ترویج آن، بسیار مؤثر است.

ترویج فرهنگ ایثار و فداکاری در کشور نیازمند عزمی جدی است که دستگاه‌های مختلف باید آن را در دستور کار خود قرار دهند. بی‌شک در این بین، وزارت‌فرهنگ و ارشاد اسلامی وظیفه‌ای سنگین‌تر از سایر دستگاه‌های دولتی و حاکمیتی بر عهده‌ دارد و در این دوران نیز بخوبی در این حوزه عمل کرده‌ است. وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی به عنوان شخصیتی که در نهاد روحانیت و حوزه ریشه دارد، نیک می‌داند که با ترویج فرهنگ ایثار است که بسیاری از مشکلات کشور حل خواهد شد. سید‌عباس صالحی در گفت‌وگوی حاضر، نکات مهمی را برای ترویج فرهنگ فداکاری در کشور بیان کرد که مشروح آن را در ادامه می‌خوانید.

از نگاه شما درسی که دفاع مقدس و انقلاب اسلامی به مردم جامعه ما داد، چه بود؟

نکات متعددی را در فضای دفاع مقدس آموختیم که به‌عنوان درس‌های جاودان برای مردم ایران باقی مانده است. این درس‌ها بسیار فراوان و متنوع هستند اما من چند مورد اصلی‌تر و آنهایی  را که می‌توان در صدر نشاند  برای شما بازگو می‌کنم.
درس نخست همین موضوع ایثار و از خودگذشتگی است که در آن زمان، بسیار مشاهده می‌شد. در آن برهه تاریخی 8 ساله که دامنه گسترده‌ای نیز داشت، اقشار مختلف سنی از میان کودکان تا کهنسالان، مردان و زنان، قومیت‌های مختلف، واقعه ای را رقم زدند که در هیچ‌کدام از بازه‌های زمانی در تاریخ ایران ما شاهد این حماسه با این عمق نبودیم. در این بازه تاریخی، گروه‌های مختلف با تنوعی که ذکر شد در قالب‌های گوناگون و متنوع ایثار (وقت، جان، مال، خدمت و محبت) فضای خاصی را به‌عنوان نماد ایثار رقم زدند که در تاریخ ایران چشمگیر است.

دومین درسی که مردم ما از دفاع مقدس و جنگ 8ساله گرفتند، خودباوری ملی بود که در آن زمان میان جامعه نمود پیدا کرد. در طول تاریخ، هرگاه که ما مورد یک تهاجم وتجاوز نظامی واقع شدیم، اتفاقاتی که بعدها برای مردم و کشور ما رخ داد، رویدادهای خوب و مناسبی نبوده است. اما در دفاع مقدس، به گونه‌ای دیگر بود. در جنگ 8ساله و در حالی که نه فقط عراق، بلکه ارتجاع منطقه و استکبارجهانی در برابر کشورمان ایستاده بودند و همه تحلیلگران نظامی آن زمان تصور داشتند که نظام سیاسی و وحدت جغرافیایی ایران از هم خواهد پاشید، در یک خودباوری ملی، هم نظام سیاسی که برگرفته از یک انقلاب اسلامی بود، پایدار ماند و هم وحدت ملی و جغرافیایی ایران حفظ شد. این خودباوری ملی، یکی از درس‌هایی بود که دوران دفاع مقدس برای مردم کشور ما داشت و نمی‌توان از آن نام نبرد.

درس دیگری که ما می‌توانیم به طور خاص از آن در دوران دفاع مقدس یاد کنیم، مختص به نسل جوانی است که در آن دوره درخشان رویید و این نسل برای ما یک تجربه بود. در آن زمان، رویش اجتماعی ما بسرعت رخ داد و امروز نیز آن روند می‌تواند ادامه پیدا کند. می‌توان به آن دوران بالید چرا که نوجوانان 15 یا 16 ساله بعد از چند سال، به فرماندهانی بزرگ تبدیل می‌شدند و سرعت این اتفاقات نشان دهنده آن بود که توان انسانی و قدرتی که خداوند در آدمی نهاده به حدی بالاست که می‌تواند جهش‌های عظیمی را در افراد به وجود بیاورد. نوجوانی که گاهی از یک منطقه دورافتاده، در فضای دفاع مقدس حاضر شده و به یک مرد بزرگ با ویژگی‌های خاص تبدیل می‌شد، از درس آموزه‌های دفاع مقدس است که نمی‌توان از آن چشم‌پوشی کرد و امروز نیز باید از آن آموزه‌ها استفاده کنیم.

بازگشت به فضای معنوی دوران دفاع مقدس و نیز گسترش روحیه ایثارگری و از خودگذشتگی تا چه حد می‌تواند ما را در حل مشکلات کشور کمک کند؟

مسائل اجتماعی ما، بخشی در حوزه راهبردهای نظری و بخشی در حوزه اجرایی هستند. در حوزه نخست، برخی از درس‌آموزه‌های نظری که ما از دفاع مقدس فراگرفته‌ایم، می‌توانند در این زمان نیز مورد استفاده قرار گیرد. اینکه ما اسیر یک فردگرایی هستیم و هر روزه از حلقه‌های جمعی فاصله می‌گیریم و این معضل، ریشه بخشی از مشکلات نظری و ناهنجاری های عملی تحمیل شده‌ است. فضای دفاع مقدس، فضای گریز از این فردگرایی حقیر به سمت یک جمعگرایی متعالی بود. همچنین لذتگرایی سطحی، از مشکلات و معضلات فضای اجتماعی است ولی در فضای دفاع مقدس اینگونه نبود و ما به لذتگرایی‌های عمیق دست پیدا کرده بودیم که از لذت‌های عادی مانند خواب و خوراک گذر می‌کرد. بازگشت و بازخوانی عصر دفاع مقدس، استخراج آن از تاریخ و تبدیل به یک منشور برای فضای معاصر، می‌تواند ما را در حل این مشکلات پایه‌ای که اشاره کردم، کمک کند.

از سوی دیگر، ما در مسائل راهبردی عملی نیز دچار برخی مشکلات هستیم. بی شک بخشی از مدیریت اجتماعی ما از طریق بازخوانی وتکامل فرهنگ جهادی دفاع مقدس می‌تواند اتفاق بیفتد و در همین راستا مشکلات حل شود. مدل مدیریت جهادی که در دوران دفاع مقدس اتفاق افتاد و البته با ارتقا و بازخوانی آن دوران می‌تواند برای حل مشکلات جدی کشور در همه حوزه‌ها (اقتصاد، اجتماع وسیاست) کارآمد باشد.

بزرگان نظام و مسئولان بر این باور هستند که باید فرهنگ ایثار در جامعه نهادینه شود، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دولت دوازدهم چه راهبردهایی را برای این مهم در دستور کار دارد؟

مفاهیم حوزه ایثار را باید تعمیم داد و درونی‌تر کرد. وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی می‌تواند در این زمینه نقش داشته باشد. بی شک این وزارتخانه در چند حوزه که تأثیرگذار است، می‌تواند اقداماتی را انجام دهد. برای مثال در حوزه ادبیات باید به‌دنبال آن باشیم که دریابیم ما چگونه می‌توانیم مفاهیم حوزه ایثار و دفاع مقدس را از مفاهیم ذهنی، تاریخی و درگذشته، به کلماتی نافذ و مؤثر تبدیل کنیم. این کلمات می‌توانند در قالب رمان، شعر، فیلمنامه و... باشد. یعنی آنکه یک کلمه جاندار بتواند مفاهیم جاندار را منتقل کند و این وظیفه حوزه ادبیات، با نقش‌های قابل توجهی است که داشته و دارد.

از طرفی ما در حوزه هنر نیز باید دریابیم که چگونه می‌توانیم مفاهیم ذهنی، انتزاعی و درگذشته را به‌ تصاویر و آواهایی تبدیل کنیم که جان داشته باشند و بتوانند بر مخاطب تأثیر بگذارد و مفاهیم آن دوران دفاع را به این بازه زمانی نیز بیاورد.

حوزه سوم که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی می‌تواند در آن مؤثر باشد به عرصه رسانه و فضای مجازی بازمی‌گردد. اینکه دریابیم چگونه می‌شود مفاهیم ایثار در دفاع مقدس و سایر مفاهیم ایثار را از مفاهیم ذهنی به پیام‌های مؤثر تبدیل کرد. وزارت ارشاد در حقیقت، متولی کلمه، تصویر، آوا و پیام است. اینکه چگونه می‌توانیم مفاهیم را از گنجینه‌های مدفون در دل زمین با یک پتروشیمی فعال به این حوزه‌هایی که بیان شد، تبدیل کنیم.

به نظر شما، غیر از عملکرد فرهنگی چه مؤلفه‌های دیگری می‌تواند به ترویج فرهنگ ایثار در جامعه کمک کند؟

فرهنگ ایثار یک سری مبانی نظری و یک سری روش‌های عملی دارد. آن اتفاقی که می‌تواند مؤلفه‌های ایثار را در فضای جامعه قدرتمند سازد، تقویت مبانی نظری ایثار است. ما هم در معرفت و هم در باور ایمانی باید پاره ای از مسائل را در جامعه پدید بیاوریم تا ایثار محقق بشود. فردگرایی رو به رشد برای فرهنگ ایثار خطرناک است. اینکه آدم‌ها حس کنند در تار فردیتی تنیده‌اند و به پیرامون، وابستگی ندارند، این خطری است که در عصر مدرن به وجود آمده و در دوران فرامدرن نیز تقویت می‌شود، این برای فرهنگ ایثار مضر است. اینکه لذت‌ها را به لذت‌های زودگذر و سطحی تبدیل کنیم، مبادی دینی را در حوزه ایثار تعریف و تدوین نکنیم و این مسائل مهم، جایگاه خود را پیدا نکند، می‌تواند در ترویج ایثار مشکل ایجاد کرده و مخاطره‌آمیز باشد. ما در مبانی نظری بحث ایثار، نکته‌های قابل توجهی داریم.

ادبیات ایثار در فرهنگ دینی و ملی ما ادبیاتی قوی است. برای مثال اینکه اگر تعارضی بین یک عمل مستحب مؤکد و یک عمل خدمت به خلق و ایثار به وجود آمد، ادبیات دینی نشان می‌دهد که ایثار بر عمل مستحب مقدم است، این نمایانگر عمق توجه ادبیات دینی ما به این امر مهم است. در ادبیات دینی ما مشخص است که بعد از واجبات فردی، هیچ مهمی والاتر از ایثار و خدمت به خلق نیست، اما گویی این مفاهیم نظری را درست مفهوم و تبیین نکردیم. از طرفی در مؤلفه‌های عملی باید الگوهایی را که در حوزه ایثارهستند، شکار کنیم.

تنوعی که حوزه ایثار دارد به نحوی راهبردهای عملی برای افراد در زندگی ایجاد می‌کند و همین تنوع حوزه ایثار در ترویج آن، بسیار مؤثر است. برای مثال فراموش نکرده‌ایم که داستان دهقان فداکار، تأثیر فراوانی بر ما داشت؛ از این داستان‌های واقعی و نه تخیلی، فراوان است. اگر ما با تنوع در حوزه ایثار بتوانیم برای انسان‌ها مکشوف کنیم که راه خدمت به خلق و جلب رضایت خالق، گسترده و متنوع است، فرهنگ ایثار در میان مردم گسترش پیدا خواهد کرد.

وظیفه سایر دستگاه‌ها و نهادها برای گسترش و ترویج این فرهنگ چیست؟

مؤلفه‌های فراوانی در حوزه‌های نظری وجود دارد که می‌توان روی آنها بیشتر کار کرد و در حوزه عملی نیز ما باید از کلیشه‌ کردن ایثار در یک حوزه فاصله بگیریم. ایثار تنوع فراوانی دارد و ما می‌توانیم برای موضوع ایثار با این روند جاذبه ایجاد کنیم.

به نظرم همه حوزه‌های زندگی انسان با فرهنگ ایثار می‌تواند پیوند پیدا کند. باید مصداق‌یابی شود که در هر حوزه این فرهنگ ایثار چه مصداق‌هایی می‌تواند داشته باشد. برای مثال در حوزه دستگاه‌های اقتصادی، فرهنگ ایثار در موضوع کلان اقتصاد مانند اقتصاد مقاومتی، جایگاه مهمی را می‌تواند پیدا کند. البته اگر دستگاه‌های متولی اقتصاد حس کنند که فرهنگ ایثار نیز یکی از مؤلفه‌های جهش اقتصادی است. از طرفی اگر جامعه باور کند که رفع تنگناهای اقتصادی، رونق و رشد به ایثار فردی و جمعی نیاز داشته و این ایثار در ارزش‌های اخلاقی، دینی و فردی جایگاه تأثیرگذاری دارد، اتفاق‌های خوبی در بخش اقتصادی کشور خواهد افتاد.

از طرف دیگر، در عرصه اجتماعی نیز همینگونه است. در ده‌ها دستگاه یا مؤسسه‌ای که در عرصه‌های اجتماعی فعالیت می‌کنند، فرهنگ ایثار می‌تواند معنادار باشد. بی شک هیچ مؤسسه اجتماعی را در کشور نمی‌توان یافت که با حوزه ایثار ارتباط نداشته باشد و اقداماتی که برای رفع مشکلات اجتماعی صورت می‌گیرد، نوعی از ایثار است.

ناگفته نماند بخش سیاسی نیز با فرهنگ ایثار می‌تواند ارتباط برقرار کند. اگر در جامعه ما، در بخش‌های سیاسی، منافع ملی بر منافع فردی، اولویت داشته باشد، مشکلات فراوانی حل خواهد شد و به‌طورحتم این عملکرد، یک نوع ایثار است. اینکه از خودِ کوچک فاصله می‌گیریم و به یک خود بزرگ متصل می‌شویم، نوعی از ایثار است و دستگاه‌های مختلف با این موضوع پیوند دارند.

3400ایثارگر در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی حضور دارند، این عزیزان، هم از لحاظ کمیت و هم کیفیت، یک فرصت به حساب می‌آیند، به نظر شما چگونه باید از این فرصت استفاده شود؟

جامعه ایثارگران در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، پشتوانه‌ای عظیم هستند ولی این نکته را فراموش نکنیم که همه افراد وزارت باید جامعه ایثارگر باشند. جامعه ایثارگری، بخشی از وزارتخانه هستند که طبق قانون جامع ایثارگران، مورد توجه بوده و به اعتبار ارزش‌های انسانی که داشته‌اند باید پرچمدار جریان ایثار باشند؛ ولی همه کارکنان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، جامعه ایثارگر هستند و باید از ظرفیت‌های آنها بهره مناسب را برد.

 

سامان صابریان

 

 

نظر شما