شناسهٔ خبر: 21567267 - سرویس اجتماعی
نسخه قابل چاپ منبع: ایران آنلاین | لینک خبر

با کاپیتان فهیمه احمدی دستجردی تنها مهندس پرواز زن ایران و یکی از نخستین بانوان خلبان ایران

زنی که رؤیاهایش را به پرواز درآورد

نیمی از میهمانان غرفه بانوان، آقا هستند. این همان دستاوردی است که کاپیتان دستجردی برای آن تلاش می‌کند. حضور بانوان و آقایان صنعت هوانوردی در کنار هم نه در مقابل هم. میزبانی این غرفه با کاپیتان فهیمه احمدی دستجردی مؤسس جامعه بانوان صنعت هوانوردی است.

صاحب‌خبر -

ایران آنلاین /تنها مهندس پرواز و یکی از نخستین خلبانان زن ایران. احمدی دستجردی بلند قامت با چهره‌ای گشاده در هر دقیقه چند نفری برای دیدار با او سری به غرفه می‌زنند، از دانشجویان خلبانی که دوست دارند با کاپیتان عکس یادگاری بگیرند تا همکاران و استادانش که حالا موفقیت او را باعث افتخار خود می‌دانند. کسی که توانایی‌هایش در اوج جوانی نه تنها در ایران که در سفرهای خارجی نگاه‌ها را به خود خیره کرده است. کسی که حضور در آسمان را نخستین بار در رؤیای کودکی تجربه کرد. بانویی که افتخار را در نه در داشتن حرفه‌ای ویژه که در خودباوری می‌داند. در یکی از پرکارترین روزهای کاری در نمایشگاه صنعت هوانوردی از این حرفه حساس و جذاب حضور بانوان در آن گفت‌  و‌ گو کردیم؛از جدی گرفته نشدن در سر کلاس‌ها وتجربه فرود آوردن هواپیمای آتش گرفته.

«مهد علم و هنر» این تعبیر فهیمه از اصفهان است، شهری که نوجوانی خود را در آن سپری کرد و به گفته خودش بخش‌های مهمی‌ از شخصیت اش متأثر از زیستن در این شهر بود. «این ویژگی همیشه در پی علم و هنر بودن را از اصفهان دارم.» راهنمایی و دبیرستان که  تمام شد خانواده احمدی دستجردی  به تهران بازگشتند فهیمه در کنکور در رشته مورد نظرش که مهندسی پزشکی بود پذیرفته  شد اما عشق او به خلبانی مسیر زندگی را تغییر داد. آشنایی با مرکز آموزش و فنون خدمات هوایی تهران و حضور در دوره آموزشی خلبانی، برای آزمون ورودی ادامه این مسیر بود، دوره‌ای که احمدی دستجردی  آن را با نمرات بالا گذراند و می‌خواست وارد رشته خلبانی شود، اما به پیشنهاد استادانش کاردانی را دررشته مهندسی پرواز  ادامه داد و کارشناسی خلبانی. جایی که تازه از آنجا سختی‌های کار شروع شد. «از روز اول به من گفتند که انتظاری نداشته باش. فکر نکن در آینده قرار است مهندس پرواز یا خلبان شوی. از همان اول نگاه جنسیتی بر رشته‌های هوانوردی حاکم بود. اگر من یک سؤال می‌پرسیدم پاسخ درست به آن نمی‌دادند و اصلاً جدی گرفته نمی‌شدم. حال اینکه اگر یک دانشجوی آقا همان سؤال را می‌پرسید کاملاً توجه می‌کردند.» تبعیض‌های جنسیتی در طول این 14 سال بقدری احمدی دستجردی  را رنجانده است که اگر بار دیگر در دو راهی انتخاب قراربگیرد روی خلبانی را قلم می‌گیرد و سراغ حرفه دیگری می‌رود. با این حال جامعه بانوان صنعت هوانوردی را تأسیس کرده که تا آنجا که توان دارد این نگاه را در جامعه و بین همکارانش اصلاح کند.« برای تأسیس این جامعه بارها شکست خوردم. انجام مراحل تأسیس آن دو سال به طول انجامید. خیلی واضح بگویم که مخالف تجمع و فعالیت بانوان بودند آقای «ن »در این صنعت ما را تهدید در نظر می‌گیرند در صورتی که من همیشه به همه‌شان گفته‌ام ما تهدید نیستیم ما در کنار شما هستیم.برای من نگاه جنسیتی معنا ندارد. برای من کار مردانه و زنانه ندارد. اگر فردی شایسته است پس مرد و زنش فرقی ندارد، این نگاه جنسیتی در طول این سال‌ها من را سخت آزرده کرده است. من به بانوان علاقه‌مند به این حرفه از خوبی‌ها و بدی‌ها می‌گویم و آگاهی‌ها را بهشان می‌دهم. دوست دارم افرادی که وارد صنعت حمل و نقل می‌شوند با آگاهی کامل وارد شوند، چون ما در این زمینه ضعف داریم.  تمام جوانان و نوجوانانی که علاقه‌مند هستند باید از توانمندی‌هایشان آگاه باشند چون این حرفه بسیار حساس و مسئولیت سنگینی بر عهده دارد.»

تهران-مشهد؛ سفری آسمانی
بعد از اتمام درس و آموزش در مهندسی پرواز نوبت به ورود به فضای حرفه‌ای بود‌، اما تا پیش از این نه تنها هیچ زنی در ایران در سمت مهندس پرواز، پرواز نکرده بود که حتی تصورش هم برای بسیاری افراد عجیب به نظر می‌رسید. منتها احمدی دستجردی  خوش شانس بود که مدیر شرکت هواپیمایی که در آن کار می‌کرد از این قاعده مستثنی بود «به من اعتماد کردند و اجازه دادند که بعد از چند مرحله آموزش مهندس پرواز توپولوف باشم، چرا که از پس آزمون‌ها بخوبی برآمده بودم.». مهندس پرواز باید حواسش به سیستم‌های یک هواپیما، بخش سوخت، الکترونیک و... باشد. همچنین باید به سیستم‌های ناوبری هواپیما هم آگاه باشد تا اگر مشکلی پیش آمد، بتواند آن را رفع کند، هر چند که الان با نو نوار شدن ناوگان حمل و نقل هوایی و بازنشسته شدن توپولوف‌ها، وظایف مهندس پرواز به خلبان دوم منتقل شده است، کاری که احمدی دستجردی  آن را نیز خیلی زود تجربه کرد.

«یک خلبان حداقل ١٦٠ ساعت را برای گرفتن مدرک CPL و IR باید بگذراند که با قیمت حدودی که الان، 450 هزار تومان برای هر ساعت پرواز می‌شود حدود 150 تا 200 میلیون تومان می‌شود و آن زمان هم به نسبت ارزش پول آن زمان همینقدر بود. درآمدش خوب است و حتماً تا الان این هزینه برای من جبران شده اما من آن موقع و حتی الان هیچ وقت به این فکر نکرده بودم که آیا این هزینه برمی‌گردد یا نه،چون با عشق و علاقه این کار را دنبال می‌کردم. من زمانی فکر می‌کردم اگر خانواده‌ای داشتم که در صنعت هوانوردی کار می‌کرد شاید اوضاع بهتر بود و من می‌توانستم بالاخره به محیط حرفه‌ای وارد شوم اما فهمیدم اگر خود آدم بخواهد هیچ مانعی جلو راهش نیست. بله الان اگر از من بپرسید که پارتی می‌خواهد می‌گویم شاید عوامل انسانی مثل پارتی در این کار بتوانند دخالت کنند ،اما  خواست خدا بالاتر از همه اینهاست. روزی که برای نخستین بار مهندس پرواز بودم را خوب به یاد دارم، چهارشنبه‌ای بود و پرواز تهران - مشهد، نگران بودم. هیچ وقت فکر نمی‌کردم یک روزی باشد که کنترل سه تا موتور در اختیارم باشد.»

بادبادک باز
آرزوی پرواز رؤیایی است که فهیمه از کودکی در سر می‌پرورانده است،البته پروازی فارغ از هر وسیله پرنده‌ای «در کودکی آرزویم این بود که خودم  پرواز کنم، مثل پرنده‌ها بال داشتم و بال می‌زدم» او ریشه این علاقه به رهایی را در باورهای شخصی‌اش می‌داند و مسیر عرفان که از کودکی و نوجوانی دنبال کرده است‌؛ علاقه احمدی دستجردی  به رهایی از بادبادک بازی تا پاراگلایدر سواری به عالی‌ترین حالت خود یعنی خلبان هواپیماهای بزرگ مسافربری رسید، اما هیچ وقت او را محدود به یک زندگی روتین و تکراری نکرد، هر چند که نظم و زمان‌بندی را برایش به ار مغان آورد.
«من به طور حرفه‌ای سنگ نوردی می‌کنم برای همه این‌ها برنامه‌ریزی کردم برایم مهم بود و وقت می‌گذاشتم. آدم هر چه کم سن‌تر باشد انرژی بیشتری دارد و وقتی که کاری را که دوست‌داری انجام می‌دهی همان هم برایت استراحت است و خسته و اذیت نمی‌شوی.» برنامه روزهای پروازی احمدی دستجردی  این طور است. حتماً استراحت کافی قبل از پرواز، آماده شدن برای رفتن به فرودگاه از دو ساعت قبل، حرکت به سمت فرودگاه، واحد اطلاعات پرواز، گرفتن فایل‌های پروازی حرکت به سمت هواپیما، چک هواپیما، انجام پرواز بعد از پرواز  برگشتن به سمت خانه و استراحت و مهم‌تر از آن مطالعه. «مطالعه لازمه کار ماست،» البته احمدی دستجردی  بجز مطالعه تخصصی به‌ دلایل شخصی وقت زیادی را هم برای مطالعات اجتماعی می‌گذارد.»

«ایران بانو» بودن افتخار است
احمدی دستجردی آرزوی شخصی‌اش را ناگفته می‌گذارد و می‌خندد که «در ذهن خودم باشد بهتر است می‌گویند وقتی رؤیا را می‌گویی شاید برآورده نشود، محقق نشود. انرژی مثبت است و منفی اصلاً معنی ندارد .دوست دارم سال‌ها بعد زمانی که خودم فعالیت حرفه‌ای نمی‌کنم جامعه بانوان را ببینم که کاملاً شکل و پا گرفته باشد و به آن اهدافی که من برایش تعیین کرده‌ام رسیده باشد واز اینکه من مؤسس آن بوده ام احساس خوبی داشته باشم.»

با وجود همه این تلاش‌ها و عشق و علاقه‌ای که احمدی دستجردی به حرفه‌اش دارد همچنان اولویتش خانواده است. «برای من اولویت ،کانون خانواده است و با همه زحمتی که کشیدم اگر زمانی که ازدواج کردم احساس کنم کارم به زندگی‌ام صدمه می‌زند باز هم رهایش می‌کنم‌، هر چند معتقدم وقتی یک خانم مسئولیتی را قبول می‌کند صددرصد می‌تواند مدیریتش کند‌، وقتی توان مدیریت را دارد پس دیگر محدودیت برایش معنایی ندارد، اما اگر توانش را نداریم پس شایسته انجام این کار نیستم. مهم‌ترین موضوع برای خانم‌ها داشتن خودباوری است من دست خانمی خانه‌داری را می‌بوسم که خودباوری دارد و فرزندانی را تربیت می‌کند که در جامعه تأثیر گذارند، دست خانم عشایری را می‌بوسم که همپای مردان جامعه‌اش فعالیت می‌کند، شاید بعضی شغل‌ها شاخص‌تر به نظر برسند، اما همه خانم‌ها از خانم خانه دار تا مشاغل دیگر همه باید به خودباوری برسند. جامعه ما صرفاً به پزشک و مهندس و خلبان احتیاج ندارد. جامعه ما به «ایران بانو» احتیاج دارد به بانوانی که مادر خوبی باشند احتیاج دارد. من همیشه گفته‌ام زمانی به خودم افتخار می کنم که مادر خوبی باشم. و تمامی موفقیتم را تقدیم مادرانی می کنم که فرزندانشان را در راه آزادی کشور داده اند.»/ ایران بانو 

 

 

نظر شما