به نظر میرسد با توجه به بسط و گسترش رسانههای مجازی و نبود مهارتهای لازم رسانهای در بین شهروندان باید به این مساله اندیشید که چگونه میتوان بعد از هر فاجعهای در جامعه در کنار تاکید بر امنیت و مصونیت اجتماعی که برای عدم تکرار این وقایع بیان میشود، به مصونیت رسانهای آن هم اندیشید و ساز و کارهایی برایش طراحی کرد تا انتشار اخبار مربوط به یک فاجعه، خود به آسیبهای روانی و اجتماعی در جامعه منجر نشود.
یکی از مصادیق سواد رسانهای در چنین موقعیتهایی محقق میشود؛ اینکه افراد بدانند حد و مرز و حدود و ثغور نشر یک خبر کجاست و چقدر است. اینکه آگاه باشند انتشار افراطی یک خبر بد مثل فجایع انسانی میتواند بار روانی منفی برای جامعه داشته باشد و بهداشت روانی آن را آلوده کند. به عبارت دیگر خارج شدن از اعتدال خبری بویژه در ارتباط با اخبار ناگوار و ناراحتکننده میتواند مصداقی از آلودگی یا ویروس اطلاعاتی باشد که به سلامت روانی جامعه آسیب میرساند. بعید نیست انتشار بیش از حد خبر، عکس و فیلم یک فاجعه و جنایت، قبح آن را بتدریج از بین ببرد و به جای حساسیتزایی به حساسیتزدایی اخلاقی منجر شود. از این رو ضروری است تا کارشناسان رسانه و مراکز و نهادهای فرهنگی و رسانهای از طریق دورههای آموزش مهارتهای رسانهای در فرهنگسراها یا مراکز عمومی، آموزشهای لازم را برای کسب مهارتهای رسانهای به مردم انتقال داده و شیوههای مصونیت رسانهای را به یک فرهنگ عمومی بدل کنند.
سیدرضا صائمی
جامجم
نظر شما