به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از شاخص نیوز؛ در روزهای اخیر خبر کشتار بیش از صدها تن از مسلمانان میانماری توسط بودائیان افراطی و دولت این کشور، دل هر انسان آزادهای را به درد آورد.
فضای مجازی و رسانهها تصاویر و فیلمهای تکان دهندهای از خشونتهای وحشیانه علیه مسلمانان مظلوم و بی دفاع را منتشر کردند به طوری که هیچ کودک و مرد و زنی از آن در امان نمانده بود.
عدهای یا در آتش جزغاله میشدند و یا سر از تنشان جدا شده بود، کودکان بی دفاعی را میدیدیم که زیر لگدهای نژادپرستان و سمهای جاهلیت ضجه میزدند و جان میدادند؛ کودکانی که شاید روزها طعم غذایی گرم و سالم را نچشیده و از سوء تغذیه رنج میبردند.
زنان و دختران بی پناه چشم به لنز دوربینها دوخته بودند و با نگاهی مضطرب از هر آن کس که آنها را میدید طلب کمک میکردند و در جایی دیگر پیکرهای بی جانی را میدیدم که راه گریزشان از این مهلکه به غرق شدن در دریا ختم شده بود.
این کشتارهای وحشیانه، هزاران بیخانمان بر جای گذاشته است که دیگر خانه و کاشانهای ندارند و برای پناهندگی و مهاجرت به کشورهای همسایه از جمله بنگلادش در مرز این کشور آواره هستند.
در حال حاضر بنگلادش این آورگان بی پناه را میپذیرد اما شرایط در مناطق مرزی آنچنان وخیم است که کمپهای موقت تقریبا جایی برای زندگی طولانی مدت به حساب نمیآیند.
چند کشور اسلامی از جمله ایران و ترکیه درحال ارسال کمکهای دارویی و غذایی به مناطق مرزی میانمار و بنگلادش هستند اما به طور کلی جهان در مورد این بحران در سکوتی هولناک فرو رفته است.
مسلمانان ۴ درصد از جمعیت ۶۰ میلیونی آن را تشکیل میدهند
آری، همه این خبرها از کشوری در آسیای شرقی که مسلمانان ۴ درصد از جمعیت ۶۰ میلیونی آن را تشکیل میدهند مخابره میشود.
کشوری که رهبر آن “آنگ سان سوچی” درحالی در سال ۱۹۹۱ با حمایت غرب به جایزه صلح نوبل دست یافت که در ماههای اخیر صدها نفر از مسلمانان میانماری را به خاک و خون کشانده است.
خانم سوچی در حالی افتخار دریافت جایزه نوبل را با خود یدک میکشد که مسلمانان میانمار از کمترین حقوق بشر و شهروندی در این کشور محروم هستند و سازمان ملل متحد، آنها را «اقلیت دینی که در معرض بیشترین ظلمهای انسانی در جهان قرار دارند» معرفی کردهاست.
در حال حاضر دولت این کشور تابعیت مسلمانان را انکار میکند و آنها را مهاجران غیرقانونی از بنگلادش میخواند؛ تاریخ حضور اسلام در میانمار به قرن اول هجری برمیگردد.
در قرون بعد نیز بسیاری از بازرگانان مسلمان از مسیرهای زمینی به استان حاصلخیز و سرسبز آراکان در میانمار رسیدند و امروز جمعیت مسلمانان میانماری به حدود هشتمیلیون رسیده که حدود دومیلیون از آنها از قوم روهینگیا هستند که هنوز در استان آراکان زندگی میکنند.
سوابق تاریخی نشان میدهد که قوانین اسلامی در استان آراکان از سال۱۴۳۰ میلادی اجرا میشد که تا سال ۱۷۸۴ ادامه داشت.
از آن زمان که استان آراکان توسط سلطان بوداپایا، که مذهب بودایی داشت، اشغال شد، اجرای قوانین اسلامی ملغی و قانون ملی جایگزین آن گردید. اختلافات مسلمانان آراکان با دولت میانمار از همان زمان آغاز شد.
طی سالهای ۲۰۱۲ تا ۲۰۱۷ ارتش و پلیس میانمار حمایت آشکار و نهان از بودائیان تندرو داشتهاند و به بهانههای مختلف دست به کشتارهای گسترده مسلمانان زدهاند.
بر اثر حملات ارتش میانمار به روستاهای محل استقرار مسلمانان روهینگیا و به آتش کشیدن خانههای آنها و با اعمال فشار از طریق کشتار مردان و به اسارت بردن و حتی تجاوز جنسی به زنان و دختران، در صدد «کوچ اجباری» آنان به بنگلادش هستند.
جامعه بینالمللی که شاید در برابر مجازات یک خاطی در یک کشور فریاد سر میدهند اما امروز در برابر جنایات گسترده علیه مسمانان بی دفاع سکوت اختیار کرده و هیچ واکنشی در برابر نسلکشی در روهینگیا نشان نمیدهد و این امر موجب ادامه اقدامات خشونت بار دولت میانمار علیه مسلمانان گردیده است.
با وجود اینکه وظیفه ذاتی سازمانهای بینالمللی از جمله سازمان ملل متحد و کمیسیون حقوق بشر حمایت از بشریت و محکومیت و مانع شدن در برابر جنایات علیه انسانیت است اما انگار سران این سازمان و صاحبان قدرت، کشتار هزاران مسلمان را نه تنها در میانمار بلکه در دیگر کشورهای اسلامی از جمله یمن، بحرین و سوریه را نمیبینند.
امروز یک بار دیگر شاهد حقوق بشر آمریکایی هستیم که صدها انسان را در آتش خود میسوزاند، حقوق بشری که دروغ بزرگ حمایت از جامعه بشریت را در بوق و کرنا کرده اما به طور آشکارا با دست پروردههایی همچون داعش دست به جنایات گسترده میزند.
چشم زیادهخواهان به منابع زیرزمینی میانمار حتی به قیمت نسلکشی
این حجم از ناامنی و جنگهای داخلی را در کشوری فقیر همچون میانمار میبینیم که علی رغم بهرهمندی از منابع طبیعی متعدد، هنوز توسعه نیافته باقی مانده است و به عبارت دیگر اقلیتهای دینی در این منطقه از عدالت اجتماعی برخوردار نیستند.
جنگها و درگیریهایی که در این کشور اتفاق میافتد قطعا هزینههای زیادی را برجای میگذارد که دهها سال نیاز دارد تا ترمیم شود ، اما باید دید به وجود آمدن این درگیریهای گسترده و کشتارهای خونین جیب منافع چه کسانی را پر میکند.
متاسفانه باید گفت هنوز کشورهای فقیر و توسعه نیافته اما دارای منابع عظیم زیرزمینی هستند که طعم تلخ استعمار و ترکه ظلم و ستم قدرتطلبان را میچشند و روی آرامش را به خود نمیبینند.
میتوان یکی از دلایلی که میانمار رنگ ثبات و آرامش را به خود نمیبیند، سیاستهای استعماری قدرتهای بزرگ نظیر آمریکا را برشمرد که با همپیمانی با کشورهای خاورمیانه مانند عربستان و تزریق فضای چالشی در این کشورها، به صورت آشکار و نهان درصدد عدم پیشرفت و توسعه آنها هستند تا بتوانند به حکمرانی خود در این مناطق ادامه دهند.
کشورهای استعماری برای تصاحب و بهرهبرداری از منابع طبیعی، نفتی و گاز مناطق مسلماننشین میانمار تلاش میکنند و میخواهند تا با تخلیه ساکنان این مناطق به اهداف خود دست یابند.
از طرفی دیگر عربستان که برچسب کشور اسلامی را بر پیشانی دارد برای دست یابی به منافع خود حاضر است خون هزاران مسلمان را در یمن بریزد و همچون غلامی حلقه به گوش، اهداف اربابان آمریکایی و اروپایی خود را اجرا کند و چکاچک رقص شمشیرهایشان در برابر فریاد کودکان بی گناه گوش فلک را کر کرده است.
مجامع اسلامی وظیفه سنگینی بر عهده دارند
از منظر دیگر باید به این امر توجه داشت که اسلامهراسی در جوامع غربی و غلامان حلقه به گوش آنها به سر حدی رسیده است که با راه انداختن سونامی مسلمانکشی در کشورهایی نظیر یمن، سوریه و میانمار در صدد ایجاد فضای خفقان و سرکوب فریاد آزادیخواهی و بیداری اسلامی در جهان هستند.
همان طور که امروز شاهد سکوت سازمان ملل در برابر این اقدامات وحشیانه که هیچ شباهتی به حقوق بشر ندارد هستیم، متاسفانه برخی از کشورهای اسلامی هم سکوت اختیار کرده و عکسالعمل خاصی از خود نشان نمیدهند.
شاید بهتر باشد بار دیگر این حدیث از پیامبر اسلام را یادآوری کنیم که میفرمایند: “هرکس بشنود صدای مسلمانی را که فریاد میکند: مسلمانان به فریادم برسید و او کمک نکند، دیگر مسلمان نیست.”
مجامع اسلامی امروز قطعا وظیفهای سنگینتری در قبال دفاع و حمایت از سایر مسلمانان مظلوم که قربانی زیادهخواهی قدرتطلبان میشوند، دارند که اگر غیر از این باشد متاسفانه باید گفت که فقط نام مسلمانی را با خود یدک میکشند.
امروز باید از کسانی که در مقابل سفارت فرانسه شمع روشن کردند سوال کرد که چرا در برابر کشتارهای بی رحمانه مسلمانان سکوت کردهاند؟ چرا چراغ وجدان آنها برای کودکان بی گناه که تمام آرزوهایشان به گور برده میشود روشن نیست؟
مرگِ جایزهی صلح نوبل رقم خورد
رهبر معظم انقلاب اسلامی هفته گذشته در ابتدای جلسه درس خارج فقه با اشاره به حوادث فاجعهآمیز میانمار، از سکوت و بیعملی مجامع جهانی و مدعیان حقوق بشر در قبال این فجایع بهشدت انتقاد کردند و با تأکید بر اینکه راهحل این قضیه، اقدام عملی کشورهای مسلمان و فشار سیاسی و اقتصادی به دولت بیرحم میانمار است، خاطرنشان کردند: جمهوری اسلامی باید علیه ظلم در هر نقطه از جهان، صریح و شجاعانه اعلام موضع کند.
حضرت آیتالله خامنهای، تقلیل فاجعهی میانمار به یک درگیری مذهبی بین مسلمانان و بوداییها را نادرست خواندند و افزودند: البته ممکن است در این حادثه تعصب مذهبی تأثیر داشته باشد اما این قضیه، یک قضیهی سیاسی است، زیرا مجری آن، دولت میانمار است و در رأس آن دولت نیز زنی بیرحم قرار دارد که برندهی جایزهی صلح نوبل بوده و با این اتفاقات، در واقع، مرگِ جایزهی صلح نوبل رقم خورد.
ایشان افزودند: این فجایع در مقابل چشم کشورها و دولتهای اسلامی و مجامع جهانی و دولتهای ریاکار و دروغگوی مدعی حقوق بشر از سوی دولت بیرحم میانمار، در حال رخ دادن است.
رهبر انقلاب اسلامی با انتقاد از اکتفا کردن دبیرکل سازمان ملل به محکوم کردن جنایات در میانمار افزودند: مدعیان حقوق بشر که گاهی برای مجازات یک مجرم در یک کشور، جنجال و هیاهو میکنند، در مقابل کشتار و آواره شدن دهها هزار نفر از مردم میانمار، هیچ عکسالعملی نشان نمیدهند.
با توجه به بیانات مقام معظم رهبری راه و وظیفه دولتهای اسلامی مشخص میشود که باید شجاعانه در برابر ظلم در هر نقطه از جهان پیشرو باشند، همانگونه که جمهوری اسلامی ایران همیشه و در همه عرصهها یار و یاور مظلومان جهان بوده و برای حمایت از آنها به پاخواسته است.
دولت ایران باید از طریق دیپلماسی فعال و حضور در سازمانهای بین المللی و حمایت از آوارگان و مهاجرین مسلمان میانماری در برابر این فجایع عکسالعمل نشان دهد و مانع قتل و کشتار مسلمانان شود.
رسانههای جهانی و بخصوص اصحاب رسانه در ایران با توجه به رسالتی که بر دوش دارند قطعا نقش موثری در انعکاس واقعیتهای فجایعی که بر سر مسلمانان میانمار و آوراگان این کشور میآید داشته باشند.
امیدواریم روزی برسد که هیچ سرزمینی رنگ خشونت و بی عدالتی را به خود نبیند و قدرت طلبان با گوشت و استخوان انسانهای مظلوم پلی برای رسیدن به منافع خود نسازند.
انتهای پیام/
نظر شما