شناسهٔ خبر: 21545589 - سرویس استانی
نسخه قابل چاپ منبع: شبستان | لینک خبر

به بهانه انتشار اطلس لشکر ۴۱ ثارالله؛

مقدمه حاج قاسم سلیمانی بر یک کتاب/دانشگاه ثارالله افتخار می‌کند استادان عارف و سرداران سربداری همچون شهسواری دارد

خبرگزاری شبستان: بیت‌الله ثارالله از آنچنان جاذبه‌ای برخودار بود که کمتر کسی با دیدن آن می‌توانست خود را از آن جدا کند. مدیران این مدرسه عشق و ایثارگری، جوانانی بودند که در دامن‌های پاک پرورش یافته و از صُلبی به صُلبی،برای چنین روزی ذخیره شده بودند.

صاحب‌خبر -

به گزارش خبرگزاری شبستان از کرمان، کتاب «اطلس لشکر 41 ثارالله در 8 سال دفاع مقدس» توسط مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس و موسسه «حماسه ثارالله» و با همکاری اداره کل حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس استان کرمان در ۶ فصل تجاوز ارتش عراق و تشکیل هسته‌های مقاومت، آزادسازی سرزمین‌های اشغالی، تعقیب متجاوز، نبردهای پیروز، نبردهای کوهستانی و پایان جنگ به چاپ رسیده است.

 

سردار سرلشکر حاج قاسم سلیمانی، فرمانده نیروی قدس سپاه و فرمانده لشکر ۴۱ ثارالله در دفاع مقدس در یادداشتی بر این کتاب آورده است:

 

در بستر تاریخ همواره کره زمین از فعل و انفعالات پیوسته‌ای برخوردار بوده است. طوفان‌ها، سیلاب‌ها، زلزله‌های سهمگین، آتشفشان‌ها، یخبندان‌ها و گرماها و سرماهای شدید، این تلاطمات، موجب دگرگونی‌های فراوانی در این پوسته آبی و خاکی زمین شده‌اند. 

 

دانشمندان بر هریک از اعصار آن، نامی گذارده اند. اما جان حقیقی زمین، یعنی «انسان» که خداوند سبحان آن را  «اشرف مخلوقات» نامیده و دیگر مخلوقات خود را برای خدمت او پدید آورده و از روح خود در آن دمیده و او را خلیفه خود قرار داده است و ملائکةالله بر عظمت این خلقت، سجده کردند، فقط در چند مرحله کوتاه، اما بسیار اثرگذار، دچار تغییر و تحول بنیادی شد.

 

محور این تحول انسانی و اساسی که مسیر بشریت را در هر مقطعی عوض کرده است، پیامبران الهی‌اند، به خصوص پنج برگزیده اولوالعزم که از جامعیت بیشتری نسبت به دیگر پیامبران الهی برخوردار بوده‌اند. امین خلقت، محمد مصطفی (ص) آخرین اولوالعزم الهی، با کاملیت و جامعیت، برای احیای ابدی بشریت و هدایت آن در مسیر الی الله، با رساله‌ای کامل و جامع نزول یافته، نازل شده در فهم بشریت مبعوث گردید.

 

پیامبر اسلام(ص) با کلمات الهام گرفته از وحی و سیره عملی به همراه اهل بیت معصوم خود، انسان ها را بی نیاز از هر نیازی، هدایت و تربیت کرد. اما پس از ارتحال جانسوز پیامبر اعظم (ص)، اداره مسلمان ها دستخوش آشوب و از مدار اصلی خود خارج شد. حوادث دردناک پس از پیامبر (ص) موجب فاصله گرفتن امت از سرچشمه زلال نبوت گردید. دنیا طلبی و کم توجهی به وصایای پیامبر (ص) موجب محروم شدن دردناک امت از هادیان و حامیان حقیقی قرآن ونبوت شد.

 

شهادت مظلومانه دختر پیامبر (ص) صاحب فضایل نبوی و اعجازهای عجیب، که رسول خدا (ص) بوی بهشت را از او استشمام می کرد و او را «سیدة النساء العالمین» نامیده بود و در ساعت‌های اندکی از رحلت پیامبر حرمت او شکسته شد، خانه ای که پیامبر در پشت درب آن می ایستاد و اهل آن را سلام می‌داد و اذن ورود می‌گرفت، در حالی که ثمره جان پیامبر و قلب عالم خلقت در آن خانه محقر بود، به آتش کشیده شد.

 

این بی‌ادبی‌ها سر آغاز انحرافی عظیم شد تا جایی که پس از چندی، بر فرق قرآن ناطق، تنها شنونده وحی و بیننده فرشتگان وحی، مدافعی که از کودکی جان مبارک خود را سپر جان خلقت قرار داد، علی ابن ابی‌طالب (ع) که جان پیامبر در دامن او به آسمان‌ها برده شد و فرشتگان الهی او را در غسل و تدفین نبی معظم اسلام (ص) کمک می‌کردند، شمشیر زدند و بشریت را از سرچشمه زلال اسلام محروم کردند و پس از شهادت وصی پیامبر (ص) فرزندان او یکی پس از دیگری به شهادت رساندند.

 

شهادت غمبار و دردناک حسین بن علی (ع) سرور جوانان بهشت به همراه برادران و برادرزاده ها و همه کسان او آن قدر سنگین بود که عالم خلقت تا ابد از آن شرمیگن است. حادثه‌ای که عرب در تاریخ خود مشابه آن را ندیده و نشنیده بود.

 

بر اثر این غفلت‌ها و قساوت‌ها، فرعون‌ها مجدداً سر برآوردند و جهان پر از فراعنه شد و اسلام ناب، از نظر پنهان و اسلام اموی و عباسی جایگزین گردید؛ تا اینکه پس از قرن‌ها غربت و غبیت اسلام ناب، مردی از کوثر فاطمه بنت رسول الله  قیام کرد و انقلابی بزرگ را پایه ریزی کرد و با حمایت ملتی برگزیده برای چنین پیش آمدی عظیم موفق شد.

 

طی 15 سال مبارزه، فرعون زمان خود را با همه قدرت و شوکت ظاهری و حامیان قدرتمند خارجی‌اش، در هم بشکند و اولین حکومت اسلامی علوی را بر مبنای سیره نبوی و اهل بیت مطهرش پایه‌گذاری کند و ملت ایران را بر سرنوشت خود حاکم و حاکمان را خادمان آن قرار دهد و خود، در جایگاه خادمی در خدمت به ملت افتخار کرد و به همه بخش‌های اجتماعی، سیاسی، امنیتی و نظامی نظام، هویت حقیقی عزتمندانه بخشید. جامعه را از لجن‌زار فساد نجات داد و به قله علم و دانش، تربیت و تزکیه هدایت کرد. ایران را از هم‌پیمانی دشمنان اسلام خارج به حامی مسلمانان و مستضعفان تبدیل کرد.

 

در شرایط شکوفایی امید و انتظار، طاغوتیان، این تحولات را که منجر به خیزش بزرگ در جهان اسلام شده بود و سیطره غاصبانه آنها را بر کشورهای اسلامی به چالش کشانده بود، تحمل نکردندو با استفاده از عواملی داخلی خود برای ساقط کردن نظام نوپای اسلام توطئه های مختلفی را سامان دادند اما همه آن ددمنشی‌ها، با لطف خداوند سبحان و هوشیاری ملت و هدایت امام خمینی (ره) به شکست انجامید.

 

پس از ناکام ماندن شکست از توطئه‌های داخلی با تحریک تسلیح و پشتیبانی همه‌جانبه یکی از جنایتکاران منطقه به نام «صدام حسین» جنگ تمام عیاری را برای ساقط کردن نظام اسلامی به راه انداختند.

 

در طی این جنگ طولانی و نابرابر که مستکبران جهان، به رهبری آمریکا، به صورت تمام عیار از آن حمایت می‌کردند؛ همه مبانی انسانی و اسلامی زیر پا گذارده شد؛ از بمباران و شلیک موشک به شهرها گرفته تا استفاده از انواع بمب‌های شیمیایی و گازهای کشنده و به راه انداختن کشتارهای دسته‌جمعی حادثه بمباران شیمیایی حلبچه، سردشت و مریوان خاطره جنایت هیروشیما در ذهن جهان زنده کرد.

 

صدام به عنوان فرمانده میدانی آمریکا و حامیانش در منطقه، کوشید تا به هر قیمتی، با زشت ترین اقدامات در صحنه جنگ، حتی علیه ملت خود در عراق، مأموریت نیابتی را با قساوت تمام به انجام برساند، تا جایی که بمباران شیمیایی مردم عراق و حلبچه هزاران مرد و زن و کودک را به کام مرگ فرستاد. اما ملت بپاخاسته، غریتمند و شجاع و مسلمانان ایران حاضر نشد استقلال و عزت و شرفی را که بر اثر این انقلاب ارزشمند به دست آورده بود، با سیطره مجدد دشمنان اسلام از دست بدهد و برای حفظ این دستاورد عظیم کمر همت بست و با تمام توان به حمایت از نظام خود به پا خاست.

 

امام خمینی (ره) خود شخصاً فرماندهی و اداره جنگ را بر عهده گرفت و مردان شجاع و سلحشور و پر افتخار کویر کرمان و سیستان و بلوچستان و هرمزگان حافظ همیشه نگهدار مرز خلیج فارس با فاصله بیش از 1000 کیلومتر، سپاهی سترگ به نام ثارالله را به بنیان گذاردند. این سپاه قدرتمند، به عنوان اولین سازمان مردم‌نهاد، در بحبوحه جنگ متولد شد و برای دفاع از کشور از شرق تا غرب و از شمال غرب تا جنوب را برای دفاع و مقابله با دشمن متجاوز در نوردید. لشکر قدرتمند کویر، با شرکت مؤثر در بیش از 24 عملیات سرنوشت ساز و بزرگ و ده‌ها عملیات کوچک، زمینه آزا سازی سرزمین‌های اشغالی و تعقیب و شکست قطعی دشمن شد.

 

حضور قدرتمندانه و مؤثر ثاراللهیان در شکست حصر آبادان، آزادی بستان و ده‌ها روستای اطراف آن در طریق‌القدس، دور کردن دشمن از محیط سوسنگرد، حمیدیه در ام‌الحسنین و شهیدان رجایی و باهنر، آزادی دشت عباس و ارتفاعات مشرف بر آن تا تنگه ابوغریب در فتح المبین، از اعمال به یادگار مانده لشکر ثاراللهیان‌اند.

 

پذیرفتن مسئولیت محوری عملیات در شمال خرمشهر، در عملیات طریق‌القدس و آزادسازی بیش از 2 هزار کیلومترمربع از 5 هزار کیلومتر اراضی آزاد شده در این عملیات، از جمله آزادی پادگان حمیدیه کوشک، جفیر و بیرون راندن دشمن تا خطوط مرزی، سند دیگری از افتخارات سلحشوران کویر است.

 

تعقیب و انهدام دشمن در عملیات رمضان و تصرف خطوط مرزی دشمن، حرکت سپاه ثارالله به سمت مریوان وسردشت و تصرف ارتفاعات پنجوین در والفجر4، کربلای 10، نصر 4، عبور از باتلاق‌های هورالعظیم کمک به تصرف جزایر استراتژیک مجنون و هجوم به عمق دشمن در اطراف رودخانه دجله و انهدام آن در عملیات‌های بزرگی موسوم به خیبر و بدر نیز برگ‌های زرینی از کارنامه پرافتخار فرزندان کویردر دفاع از عزت و شرف میهن اسلامی‌اند.

 

لشکر ثارالله، خالقان عملیات‌های پیروزمند راهبردی، پیچیده و فوق تصور دشمن در کربلای 4 و 5 و والفجر 8 بود که با وجود آواکس‌ها و ماهواره‌های جاسوسی که از صدام و ارتش او حمایت اطلاعاتی می‌کردند، در غافلگیری کامل، به عمق دشمن نفوذ کرده و ارتش عراق را در هم شکستند.

 

فروپاشی تار و پود دشمن، عبور شهادت‌طلبانه از اروند و تصرف پایگاه موشکی دشمن، کارخانه نمک، رأس بیشه مشرف به خلیج فارس، عبور از دریاچه ماهی در کربلای 5 و دور زدن همه لشکرها و سازمان‌های نظامی دشمن در شلمچه و ضربات قاطعی که تأثیر بسزایی در تعیین سرنوشت جنگ داشتند و منجر به قطعنامه 598 این سند پیروزی و حقانیت کشورمان در جنگ شدند از شاهکارهای نظامی تاریخ جنگ‌های دنیا هستند. همه اینها گوشه‌ای از نتایج نبرد مقدس ثاراللهیان است و ثارالله، محور اصلی این تحول عظیم در صحنه نبرد با دشمن بود.

 

هنوز صدای آرامش دهنده و آسمانی «حبیب ـ حبیب» حاج احمد امینی در عبور از اروند و نفوذ به پشت خطوط دشمن و فریاد فرمانده شهید و شجاع ثارالله، طیاری عزیز،در عبور از دریاچه ماهی که پشت دشمن را به لرزه در آورد، در جان‌های یک ملت جای گرفته و از یاد نرفته است. فرماندهان فداکاری همچون میرحسینی، حاج یونس و کازرونی که در صحنه نبرد با دشمن، خود به تنهایی یک لشکر بودند، بخشی از سند افتخارات ثارالله است.

 

ثاراللهیان در والفجر 10، از کوه‌های یخ‌زده پر از برف عبور و راه را بر دشمن به سمت حلبچه سد کردند و دشمن را در حلبچه و اطراف آن فروپاشاندند و صدها اقدام ارزشمند دیگر ثارالله که این دایره‌المعارف، نمادی فشرده، از اقدامات ارزنده و سهم مبارک و عظیم کویریان و خلیج فارسیان، در دفاع از اسلام و امت مسلمان است.

 

دانشگاه ثارالله افتخار می‌کند استادان عارف و سرداران سربداری همچون شهسواری دارد که فریاد در اسارتش، نماد همیشگی آزادگی تاریخ ایران شد که به تأسی به فرزندان اهل بیت سید الشهدا (ع) در محاصره دشمن، با صدای رسا و با دستان بسته و ده‌ها اسلحه به سوی او نشانه رفته، فریاد زد «مرگ بر صدام، ضد اسلام» کلمات کوتاهی که لرزه بر اندام دشمن انداخت؛ فریادی که تا ابد با همان رسایی باقی ماند. مکتب ثارالله، مفتخر است آن 23 نوجوانی که در اسارت، صدام را درون کاخش تحقیر کردند، اغلب، استادان صاحب کرسی این دانشگاه بودند.

 

فرماندهان شهید، شجاع و عارفی همانند میرحسینی، حاج یونس، کازرونی، نصراللهی، یوسف‌الهی، تاجیک، مشایخی، پایدار، زندی، نادری، عرب‌نژاد، ماهانی، کاظمی، سلطانی، قربان زاده، دریجانی، عالی، جعفرزاده، محمدی، زنیلی، میثم، حمید چریک، امینی، عابدنی، بینا، طیاری، احسانی، فرخی، حاجبی، بختیاری، توکلی، سیدعلی ابراهیمی، میرافضلی، اسماعیل کاخ، شریف، شریفی، مغفوری، علوی، شیخ شعاعی، مرادی، اتحادی، ژاله، سلیمانی، علیمردانی ، هندوزاده، ایرانمنش‌ها، خیامی‌ها، کرمی‌ها، عرب‌نژادها، اسدی‌ها و هزاران شهید عارف برجسته‌ای که در این نوشتار کوتاه، فرصت پرداختن به آن چهره‌های نوارنی‌تر از نور نیست، مدرسه‌ای از دین، عرفان، معنویت و ایثار از خود به جا گذاشتند. مکتبی که هر روز، روشن‌تر از روز دیگراست و بر رهروان آن، هر لحظه افزوده می شود و میلیون‌ها انسان عاشق و دلباخته را مجذوب خود کرده است.

 

ثارالله صرفاً پادگانی نظامی نبود، بلکه معسکری بود جامع‌تر از جامعه و وسیع‌تر از حوزه‌های علمیه، مدرسه‌ای فکری که موجب تحول عظیمی در جوانان و مردمان منطقه شد؛ ثارالله، میعادگاه عاشقانی بود که با طواف عملی عشق نه برگرد خانه، بلکه در پیشگاه خود خدا، سر تسلیم فرود آورده و تکلیف الهی خود را به بهترین وجه ادا کردند. میعادگاهی که مملو از اسماعیل‌های نه تنها راضی به رضایت ذبح، بلکه ملتمس جان باختن در راه معبود بود.

 

بیت‌الله ثارالله از آنچنان جاذبه‌ای برخودار بود که کمتر کسی با دیدن آن می‌توانست خود را از آن جدا کند. مدیران این مدرسه عشق و ایثارگری، جوانانی بودند که در دامن‌های پاک پرورش یافته و از صُلبی به صُلبی، برای چنین روزی ذخیره الهی شده بودند عاشقانی که نه تنها عشق را تجربه کرده، بلکه خود اساس بنای عاشقی بودند. استادانی نوجوان که پیران عارفی آنان را شاگردی می‌کردند و چه بسیار پدرانی که از فرزند و معلمانی که از دانش‌آموز خود تلمذ عشق می‌کردند.

 

جوانانی که کرسی مرجعیت را در سطح وسیع‌تری از فقه تصاحب کرده بودند و میلیون‌ها نفر، دیروز و امروز، در راه، روش، اخلاق، مسلک، عشق، وفا، ایثار، حب ولایت، دین محوری و عاشورایی از آنها تقلید می‌کنند.

 

امیران سربدار ثارالله از آنچنان جذابیتی برخوردار بودند که رزمندگان، همچون بچه کبوترها، دهان دل را می‌گشودند و جان خود را از شهید شیرین سیره عملی آنان سیراب می‌کردند و این گونه این عطر در سراسر کشور ما افشانده شد و ایران اسلامی را برای همیشه معطر کرد.

 

حقیقتاً عاجزم از بیان وصف آنها و آن قیامت عظمایی که حقیقت عبودیت را به نمایش حقیقت کشاند. بهتر است تأسی کنم به امام عارفان و مجاهدان «خمینی شهید‌پرور» و با خضوع و خشوع بگویم بهتر است دم فرو بندم و خاضعانه و خاشعانه عرض کنم «السلام علیکم یا خاصه اولیاء‌الله».

 

پدران، مادران، خواهران و برادران و فرزندان، دوستان و همسنگرانم، آنچه در این مقدمه آوردم، جزء بسیار ناچیزی است از آنچه در آن محشرکبرای معنوی قبل قیامت دیدم و آنچه در این اطلس ارائه شده است اگرچه دست گردآورندگان پر همت آن را می‌بوسم، مختصری است از صحنه عظمایی قریب به 3 هزار شب و روزی که در تمام ساعت آن، آتش، خون، نبرد و حماسه حاکم بود.

 

صحنه‌ای که در آن قریب بیش از 5 هزار ستاره از آسمان کویر، به ملکوت اعلی پرواز کردند و ده‌ها هزار مجروح به عنوان سند ذی‌قیمتی از خود بر جای گذاردند و صدها مفقود که هنوز در راه بازگشت به خانه‌اند در حالی که پدران و مادارن چشم به راه، در انتظار، دیده از جهان فرو بستند. در عین حال، همین جزوه کوتاه، سند گویا و ارزشمندی است که از مجاهت مردم شجاع ، غیور و فداکار شرق ایران اسلامی حکایت می‌کند.

 

رحمت خداوند بر پدران و مادارنی که ایثارگرانه از ثمره وجود خود گذشتند و آن را خالصانه تقدیم دفاع بی‌مزد و منت از کشور، ملت و اسلام کردند.

 

سلام و رحمت خداوند بر شیرزنانی که در عنفوان جوانی خود، روشنایی و خورشید زندگانی خود را لباس رزم پوشاندند و با چشمان گریان اطفال خود، آنان را بدرقه کردند و خود با کودک و کودکان خردسال خویش در غربت دنیا، با افتخار  تنها ماندند.

 

رحمت خدا بر خمینی بزرگ، احیاگر و بازگرداننده مسلمانان به سیره حقیقی نبوت و اسلام ناب و فضل و لطف خداوندسبحان شامل حکیم بزرگ انقلاب اسلامی، خامنه‌ای عزیز که امروز جان‌ها و چشم‌ها را متوجه خود کرده است.

 

 

 

نظر شما