رئيس جمهور شب گذشته در مجمع عمومي سازمان ملل با اشاره به سخنان زشت و سخيف رئيس جمهور آمريكا گفت: ادبيات جاهلانه رئيس جمهور آمريكا در تقابل با خواست ملت هاست. وي افزود: طرح ادبيات كينه توزانه آمريكا در شأن سازمان ملل نبود.
رئيسجمهور گفت: دولت آمريکا بايد براي مردم خود توضيح دهد که چرا با صرف صدها ميليارد دلار از داراييهاي ملت خود و ملتهاي منطقه به جاي آنکه به ثبات و امنيت کمک کند موجب قتل و فقر و ويراني و رشد تروريسم و افراطيگري شده است.
به گزارش ايسنا، متن كامل سخنان حجتالاسلام و المسلمين روحاني در مجمع عمومي سازمان ملل به شرح زير است:
آقاي رئيس، آقاي دبيرکل، عاليجنابان، خانمها و آقايان،
مايلم در آغاز سخنم انتخاب رياست مجمع و همچنين دبير کلّي جناب آقاي گوتِرِش را تبريک بگويم و براي ايشان در انجام مأموريت سنگيني که برعهده گرفتهاند، آرزوي موفقيت نمايم. چهار ماه پيش در دوازدهمين دوره از انتخابات رياست جمهوري در ايران، بيش از 41 ميليون ايراني يعني 73 درصد واجدان شرايط با حضور خود در پاي صندوقهاي راي، يک بار ديگر به برنامه اينجانب براي اعتدال، و احترام به «حقوق بشر و حقوق شهروندي» در سياست داخلي، و اتخاذ خط مشي «تعامل سازنده» در سياست خارجي و پيشرفت در،مسير تحول اقتصادي اطمينان کردند. اين راي حاصل بلوغ سياسي - اجتماعي در جامعهاي بود که تنها چهار دهه است حکومتي مردمسالار و آزاد را تجربه ميکند. اين راي صرفاً انتخاب يک رئيس جمهور نبود، بلکه يک سرمايهگذاري بزرگ سياسي از سوي مردمي بود که بزرگترين پشتوانه نظام جمهوري اسلامي به شمار ميروند.
حقوق بشر و حقوق شهروندي، در کنار اسلامخواهي و عدالتجويي، از مهمترين خواستههاي مردم ايران در طول بيش از يکصد و پنجاه سال گذشته و به ويژه در انقلاب اسلامي سال 1357 بوده است. دولت من در دوره قبل، همزمان با پيشبرد مذاکرات هستهاي در عرصه خارجي، براي تدوين حقوق شهروندي در عرصه داخلي نيز تلاش نموده و «منشور حقوق شهروندي» را اعلام و براي اجرا ابلاغ نمود. تحقق اين منشور در راستاي خواسته هاي مردمي بود که 111 سال پيش، انقلاب مشروطيت و 39 سال پيش انقلاب اسلامي را عليه رژيم هاي خودکامه و ديکتاتور و به منظور دستيابي به حيثيت و کرامت والاي انساني و دستيابي به حقوق خود رقم زدند.
خانم ها و آقايان،در اين بزرگترين تريبون بينالمللي با صداي بلند اعلام ميکنم که اعتدال منش و روش ملت بزرگ ايران است. اعتدال نه انزواطلبي است و نه استيلاجويي؛ اعتدال نه بي تفاوتي است و نه پرخاشگري.
مشي اعتدال، مشي صلح است؛ اما صلحي عادلانه و جامع؛ نه صلح براي ملتي، و جنگ و درگيري براي ملتي ديگر؛اعتدال، آزادي و مردمسالاري است؛ اما به صورتي شامل و فراگير؛ نه حمايت ظاهري از آزادي در يک جا، و پشتيباني از ديکتاتوري در جاي ديگر؛
اعتدال،همافزايي انديشه ها است و نه رقص شمشيرها؛و بالاخره مشي اعتدال، زيبايي آفرين است. سلاح هاي مرگبار صادراتي زيبا نيست؛ صلح زيبا است، تحريمهاي ظالمانه زيبا نيست، عدالت زيبا است.
رويکرد ما صلحخواهي و حمايت از حقوق ملتهاست. ما ظلم را نميپسنديم و از مظلوم دفاع ميکنيم. ما تهديد نميکنيم و تهديد را از جانب هيچ کس نميپذيريم. زبان ما زبان کرامت است و زبان تهديد را برنميتابيم. ما اهل مذاکرهايم، اما از موضع برابر و احترام متقابل، و با رويکرد برد-برد.
در دنياي امروز صلح، امنيت، ثبات و پيشرفت کشورها در هم تنيده شدهاند. نميشود مردم فلسطين توسط رژيمي شرور و نژادپرست از کمترين حقوق انساني محروم باشند و غاصبان اين سرزمين در امنيت؟ نميشود يمن، سوريه، عراق، بحرين، افغانستان، ميانمار، و در بسياري مناطق ديگر در فقر و جنگ و درگيري زندگي کنند و عدهاي گمان کنند که ميتوانند امنيت و رفاه و توسعه بلندمدت در کشورهاي خود داشتهباشند.
آقاي رئيس!ايران از گذشته پرچمدار تسامح در حق اديان و اقوام مختلف بوده است. ما همان ملتي هستيم که يهوديان را از رنج اسارت بابلي نجات داديم؛ ارمنيان مسيحي را با آغوش باز در ميان خويش پذيرفتيم و در ميان خود يک "قاره فرهنگي" و تنوعي کم نظير از اقوام و اديان را جاي دادهايم. اين همان ايران است که همواره از مظلومان دفاع کرده است؛ قرنها پيش مدافع حقوق يهوديان و اکنون مدافع حقوق فلسطينيان است. ايران همان ايران حق جو و آرامش طلباست.
ما امروز در صف مقدم مبارزه با تروريزم و تندروي مذهبي در خاورميانه قرار داريم.نه از موضع فرقهاي و قومي، که از موضعي انساني، اخلاقي و استراتژيک.
ايران نه ميخواهد، امپراتوري تاريخي اش را احيا کند و نه ميخواهد، مذهب رسمياش را حاکم کند و نه ميخواهد انقلابش را با زور سرنيزه صادر کند. ما به استواري فرهنگمان، حقيقت مذهبمان و اصالت انقلابمان آن قدر باور داريم که هرگز نميخواهيم آنها را چونان اهداف استعماري جديد بر کولۀ سربازان صادر کنيم. ما براي ترويج فرهنگ و تمدن و مذهب و انقلابمان در قلبها وارد ميشويم و با عقلها سخن ميگوييم. شعر ميخوانيم و با حکمت سخن ميگوييم. سفيران ما، شاعران و عارفان و حکيمانمان هستند. ما با مولوي تا اين سوي اقيانوس اطلس را در نورديدهايم. ما با سعدي در دل آسيا نفوذ کردهايم. ما با حافظ جهان را فتح کردهايم پس چه نيازي ديگر، به فتح جديد داريم؟!
عاليجنابان،صداي اعتدال از طرف ملتي است که نه فقط در بيان، که در عمل به آنها پايبند بوده است. برجام، بهترين نشانه صدق ادعاي ماست.
برجام حاصل بيش از دو سال مذاکرات فشرده است که نتيجه آن، مورد حمايت شوراي امنيت ملل متحد، و جامعه جهاني قرار گرفت و به صورت بخشي از قطعنامه 2231 شوراي امنيت در آمد. برجام متعلق به يک يا دو کشور نيست، برجام سند شوراي امنيت، و متعلق به کل جامعه بينالمللي است.
برجام ايجاد يک تعامل نو در مناسبات جديد جهاني است. تعاملي مبتني بر مشارکت و سازندگي دوجانبه، ميان ما وجهان. ما درهاي تعامل و همکاري را گشوديم. ما دهها قرارداد توسعه با دولتهاي توسعه يافته شرق و غرب بستيم. متاسفانه برخي خود را از اين امکان تازه محروم کردند. به خود تحريمي دست زدند و حال با احساس غبن، فکر
ميکنند فريب خوردهاند.در حاليکه ما نه فريب خوردهايم و نه کسي را فريب دادهايم.ما سطح برنامه هستهاي خود را، خود تعيين کردهايم. ما بازدارندگي هستهاي را نه از سلاح هستهاي که از دانش و مهمتر از آن از مقاومت ملت خود بدست آوردهايم.اين هنر و تکنيک ماست. آنها ميخواستند سلاح نداشتۀ اتمي را از ايران، سلب کنند و البته ما از سلب چيزي که نداشتيم و مدعي آن هم نبوديم، ابايي نداشتيم و نداريم. نميتوان پذيرفت رژيم غاصب صهيونيستي که با سلاح هستهاياش منطقه و جهان را تهديد ميکند و متعهد به هيچ مقررات و نظارت بين المللي نيست، ملتهاي صلح طلب را نصيحت کند.
تنها يک لحظه تصور کنيد که منطقه خاورميانه بدون برجام، در چه وضعيتي قرار داشت. تصور کنيد اگر در کنار جنگهاي داخلي، تروريسم تکفيري، بحران هاي انساني، و وضعيتهاي پيچيده سياسي اجتماعي در غرب آسيا، يک بحران ساختگي هستهاي نيز در اين منطقه وجود ميداشت؛ چه ميشد؟
به صراحت اعلام ميکنم که جمهوري اسلامي ايران اولين کشوري نخواهد بود که برجام را نقض کند ولي در مواجهه با نقض آن عکس العمل متناسب و قاطع خواهد داشت. اگر اين توافق به دست «نااهلان عرصه سياست» از بين برود، مايه تأسف خواهد بود و دنيا فرصت بزرگي را از دست خواهد داد؛ اما چنين اقدامي هرگز قادر نخواهد بود جمهوري اسلامي ايران را در مسير پيشرفت و تعالي خود متوقف نمايد.
دولت جديدآمريکا با پيمان شکني و نقض تعهدات بينالمللي،فقط اعتبار جهاني خود را ميشکند و اعتماد دولتها وملتها نسبت به هرگونه مذاکره وتعهدات آينده خودرا ازدست ميدهد.
خانمهاوآقايان،جمهوري اسلامي ايران مبتکر اتحاد جهاني براي مقابله باخشونت و افراطيگري است و گفتگو ومذاکره بر مبناي برد-برد راتنها مسيرحل وفصل بحرانهاي جهاني ومنطقهاي ميداند. تعميق پيوندها باکشورهاي همسايه ومنطقه و افزايش سطح همکاري با کشورهاي دوست، انتخابِ آگاهانه ما است وعبور از تهديدات خطرناک وتحولات پيچيده دوران گذار فعلي جز با افزايش تماسها و مراودات و نهادينه کردن گفتگو ازسوي دولتها وملتها امکانپذير نيست.
ادبيات جاهلانه، زشت، کينهتوزانه ومشحون از اطلاعات غلط و اتهامات بيپايهاي که از زبان رئيس جمهور آمريکا عليه ملت ايران ديروز در اين مجمع محترم شنيده شد، نه تنها در شأن سازمان ملل نبود بلکه درتقابل باخواسته امروز ملتها ازاين اجلاس-يعني اتحاد دولتها براي مقابله باجنگ وتروريسم- قرارداشت.
در همين جا اعلام ميکنم که توان دفاعي جمهوري اسلامي ايران، از جمله توانمندي هاي موشکي، تنها جنبه دفاعي و بازدارندگي داشته و براي حفظ صلح و ثبات در منطقه، و جلوگيري از ماجراجويي بيخردان هدف گذاري شده است. مردم شهرهاي مختلف ما در جنگ تحميلي هشت ساله قرباني موشک هاي دوربرد رژيم صدام بودند و ما هرگز اجازه تکرار چنين جاه طلبي هاي فاجعه بار را نخواهيم داد.
بيثباتي وخشونتورزي در منطقه ما با مداخله نظامي قدرتهاي فرامنطقهاي تشديدشد؛ همان قدرتهايي که اکنون با هدف مداخله بيشتر و فروش سلاحهاي مرگبارشان ايران رابه ايجاد ناامني متهم ميکنند. من به صراحت اعلام ميکنم که مداخله خارجي وتعيين تکليف براي مردم منطقه نتيجهاي جز تداوم وگسترش بحران برجاي نخواهدگذاشت. بحرانهاي سوريه، يمن و بحرين راه حل نظامي ندارند وتنها از طريق توقف خشونت و پذيرش راي و نظر مردم پايانپذير است.
دولت آمريکا بايد براي مردم خود توضيح دهد که چرا با صرف صدها ميليارد دلار از داراييهاي ملت خود و ملتهاي منطقه به جاي آنکه به ثبات و امنيت کمک کند موجب قتل و فقر و ويراني و رشد تروريسم و افراطيگري شده است.
خانمها، آقايان؛اقتصاد ايران در چهار سال اخير به خوبي نشان داد که از ظرفيتهاي کم نظير رشد و توسعه برخوردار است.
تحريم هاي اقتصادي نه تنها مايه توقف ايران نشد ، بلکه عزم ملي را بر تقويت توليد ملي راسخ تر کرد. دستيابي به بالاترين نرخ رشد جهاني در سال گذشته نيز نشان داد که اقتصاد ايران مي تواند با پتانسيل رشد يک تريليون دلاري در بيست سال پيش رو ، اميدبخش ترين اقتصاد نوظهور جهان شود.سياست راهبردي ما براي تحقق اين رشد پايدار و متوازن، تعامل گسترده با جهان است. باور ما اين است که توسعه و امنيت، دست در دست هم ارتقاء مي يابد و منافع مشترک ، مي تواند ضامن امنيت منطقه اي
و جهاني شود.
ايران با برخورداري از بزرگترين ذخائر گاز و نفت در جهان، آمادگي دارد که در يک همکاري بلندمدت، به امنيت انرژي جهاني کمک کند و با سرمايه گذاري مشترک در زيرساخت هاي
حمل و نقل دريايي، ريلي و جادهاي، ظرفيت کريدورهاي ترانزيت بين المللي را ارتقاء بخشد. تقويت زيرساختهاي اقتصادي در حوزه هاي گاز رساني، شبکههاي برق، و ارتباطات ريلي و جاده اي ، امکان توليد ارزان با دسترسي به بازار بزرگ ملي و منطقه اي را براي پروژه هاي متنوع صنعتي فراهم کرده است. اينک با فراهم آمدن فضاي حقوقي مساعد، هيئت هاي متعدد سرمايه گذاران خارجي به ايران گسيل شده اند که به امضاي روزافزون قراردادهاي بزرگ سرمايه گذاري مشترک و تأمين مالي در حوزه هاي مختلف منجر شده است. سياست دولت در ايران بر آن است که با بهبود مستمر فضاي کسب و کار ، حمايت از حقوق مالکيت فکري، اصلاح مداوم قواعد حکمراني شرکتها و مبارزه جدي با پولشويي، فضاي حقوقي مساعد براي سرمايهگذاري در شرکتهاي دانش بنيان و حوزه هاي
مختلف فني و اقتصادي را بيش از پيش فراهم نمايد. عزم ملت ايران بر ساختن ايراني آزاد و پيشرو، و مشارکت در توسعه منطقهاي امن و آرام، بر مبناي اخلاق و احترام به حقوق بين الملل جدي است و در اين راه ، از مشارکت و همکاري همه سرمايه گذاران و صاحبان انديشه و ابتکار در سراسر جهان استقبال مي کند. من در اين جايگاه جهاني به سخنگويي از ملت مهمان نواز ايران، از همه آنها که صلح و امنيت و پيشرفت را در سايه مشارکت و همکاري ملتها جستجو مي کنند، براي سفر به ايران و مشارکت در اين آينده پراميد، دعوت ميکنم.
خانمها، آقايان،ما ميتوانيم با باور به تصميم چهار سال قبل خود در اين مجمع عمومي، براي ايجاد جهاني عاري از خشونت و افراط، گفتمان تحميل، يکجانبه گرايي، ارعاب و جنگ را به منطق گفتگو، همافزايي و صلح تبديل کنيم؛ تا صداي اعتدال، تنها صداي غالب در جهان باشد.از توجه شما متشکرم.
∎
نظر شما