گروه فرهنگ و هنر: مهدی نورمحمدزاده در یادداشت پیش رو محتوای فرهنگی تابلوها و بنرهای شهری را نقد کرده و معتقد است یک تابلو هنرمندانه و جذاب، گاه بیشتر از یک کتاب می تواند مخاطب را درگیر خود کند، باید این امکان فرهنگی را قدر دانست و با عبارات کلیشه ای و شعاری آن را هدر نداد!

در روزگار امروز، بنرها و تابلوهای شهری بخش مهمی از فعالیت های فرهنگی سازمانها و نهادها را تشکیل می دهند.هیچ مناسبت تاریخی و تقویمی نمی گذرد مگر اینکه انبوه بنرها و تابلوها با پول بیت المال از در و دیوار شهرها بالا می روند و فرا رسیدن ایام خاص ملی و مذهبی را برای مردم شهر یادآوری می کنند.نفس بزرگداشت این ایام مصداق حفظ شعائر است و فی نفسه اشکالی ندارد، اشکال کار آنجاست که محتوای غالب این بنرها و تابلوها چیزی نیست جز عبارات شعاری و کلیشه ای «مبارک باد، گرامی باد، تسلیت باد»!

آیا صرف هزینه برای چنین پیام های کلیشه ای، که هیچ بار محتوایی ندارند و هیچ مخاطبی را به فکر و تامل و فهمی جدید وا نمی دارند، توجیه منطقی دارد؟! یا صرفا فقط نوعی رد تکلیف و انجام وظیفه سازمانی است؟!

آیا نمی توان با کمی خلاقیت و بهره مندی از آثار هنرمندان، ضمن تذکر تاریخی مناسبتها، مخاطب را نیز به فکر و تامل وا داشت و حتی نوعی لذت و حظ بصری و فکری برایش فراهم نمود؟!

به جای پیام های شعاری و کلیشه ای در بنرها و تابلوها، می توان از محتواهای فرهنگی و هنری از قبیل اشعار، داستانکها،خاطرات،عکس ها و حتی طنز وکاریکاتور هم استفاده کرد.حتی می توان با استفاده از آثار هنرمندان بومی هر منطقه، علاوه بر تولید محتوای فرهنگی، به معرفی مفاخر فرهنگی و هنری منطقه، در میان عموم مردم نیز پرداخت.

به عنوان نمونه، هفته دفاع مقدس در پیش است.به جای چاپ عناوین تکراری «آغاز هفته دفاع مقدس گرامی باد» و تیترهایی شبیه این در بنرها و تابلوها، موارد زیر را به عنوان راهکار عملی جهت تولید محتوای مفید فرهنگی و استفاده در تبلیغات شهری، پیشنهاد می کنم:

1-استفاده از اشعار حماسی شاعران،داستانکهای جنگی نویسندگان و خاطرات کوتاه و جذاب راویان رزمنده.

2-چاپ عکسهای خاطره انگیز رزمندگان، وصیت نامه های شهدا، متن نامه های شهدا و رزمندگان در دوران دفاع مقدس و حتی کاریکاتورهای طنزآلود مجلات در دوران جنگ.

3- معرفی آثار شاخص و هنرمندان دفاع مقدس(با تکیه بر آثار بومی) در زمینه های خاطره،شعر، عکس و...

4-معرفی شهدای محلات و مناطق در محل تولد و زندگی شان.

5-معرفی جانبازان،خانواده شهدا و رزمندگان شاخص در سطح محلات و مناطق شهر.

6-شرح رویدادهای مهم تاریخی دفاع مقدس در مناطق و محلات شهر(اعزام ها،بمباران ها،ترورها و...)

و دهها محتوای دیگری که با کمی فکر و خلاقیت می توان به آنها رسید و امکانات بیت المال را در جهت مفید و  موثر هزینه کرد.

متاسفانه مسئولین و کارشناسان فرهنگی ما در سازمانها و ادارات، غالبا اهل چنین ظرایفی نیستند و بیشتر دنبال رفع مسئولیت خود هستند تا تلاش برای خلاقیت و تولید محتوا در تبلیغات شهری! هرچند که نمونه های موفقی هم در زمینه تبلیغات فرهنگی در سطح شهرها وجود دارد که باید قدر دانسته شود. تصویر بالا، متن داستانکی از کتاب «خردل خر است!» می باشد که سال گذشته همزمان با هفته دفاع مقدس، در مترو تهران نصب شده بود.

یک تابلو هنرمندانه و جذاب، گاه بیشتر از یک کتاب می تواند مخاطب را درگیر خود کند، باید این امکان فرهنگی را قدر دانست و با عبارات کلیشه ای و شعاری آن را هدر نداد! اگر دوستان و کارشناسان مدیریت شهری، به این اهمیت و تاثیر واقف هستند، که هیچ! اما اگر واقف نیستند، هنوز هم دیر نشده...ماهی را هر وقت از آب بگیرند، تازه است!

انتهای پیام/#