چکیده
در نظام شناختیِ حافظه کاری، یکپارچگیِ کارکردهای اندوزشی با فرایندهای شناختیِ دیگر مانند پردازش و کنترل توجه، فرضیه نقش پیشایندی حافظه کاری برای استدلال سیّال را ایجاد کرده است. پژوهش حاضر، این فرضیه را از طریق مرور شواهد عصب روانشناختی و نظریهای و با انجام یک مطالعه کمّی مورد بررسی قرار داده است. از یک سو مرور مطالعات عصبروانشناختی نشان داده است حافظه کاری و استدلال سیّال دارای مکانیسم عصبی مشترکی هستند و از سوی دیگر از حیث نظریهای نیز به نظر میرسد اجرای بهینه تکالیف استدلال سیّال نیازمند منابع در دسترس بیشتر، ظرفیت توجهی اضافی، بازبینی و نظارت ردهای حافظه، فعالنگه داشتن راهبردها و یا راهحلهای میانجی و کشف و فعالنگه داشتن قواعد میانجی است که بخشی از کارکردهای حافظه کاری هستند. نتیجه مطالعه کمّی نیز نشان داده است رابطه ظرفیت حافظه کاری و استدلال سیّال به لحاظ آماری معنادار بوده و بخشی از واریانس تواناییهای استدلالی توسط ظرفیت حافظه کاری پیشبینی میشود. بر این اساس میتوان نقش پیشایندی حافظه کاری برای انجام بهینه تکالیف استدلالی را مورد تایید قرار داد. این یافته میتواند این دلالت کاربردی را با خود داشته باشد که مداخله در حافظه کاری و ارتقاء ظرفیت آن، میتواند برای انجام یک استدلال سیّال بهینه سودمند باشد.
کلیدواژه ها: حافظه؛ ظرفیت حافظه کاری؛ استدلال سیّال
نویسنده:
روح الله شهابی: استادیار گروه روان شناسی،پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
دو فصلنامه تفکر و کودک - دوره 7، شماره 2، زمستان 1395.
∎
نظر شما