توضيحات بابک زنجاني درباره تماس با وزير نفت دولت احمدينژاد
چهاردهمين جلسه رسيدگي به اتهامات شرکاي بابک زنجاني در شعبه 28 دادگاه انقلاب به رياست قاضي مقيسه برگزار شد.
به گزارش ايلنا، در ابتداي اين جلسه قاضي مقيسه اعلام کرد که آقايان مهدي شمس و بابک زنجاني در جلسه حضور دارند. آقاي فلاح هروي نيز احضار شده است اما به علت اينکه حالشان در شعبه بد شد در جلسه حضور ندارند و به حضور ايشان نيز احتياجي نيست. دفاعيات ايشان توسط وکلاي او خوانده ميشود اما قبل از آن چون در جلسات گذشته ابهاماتي وجود داشت از آقاي بابک زنجاني دعوت شد تا در اين جلسه حضور يابند تا برخي ابهامات را روشن کنند و نقش آقايان فلاح و شمس را در اين پرونده مشخص کنند. قاضي مقيسه با اشاره به پرونده تامين اجتماعي از زنجاني پرسيد که به چه علت به آقاي فلاح زنگ زديد که شبانه از مشهد حرکت کند و به تهران بيايد و چکها را از تامين اجتماعي بگيرد که زنجاني گفت: آقاي فلاح ربطي به تامين اجتماعي ندارد. من چهار ميليارد يورو به حساب تامين اجتماعي در بانک مسکن واريز کردم و وقتي که در امارات بودم متوجه شدم که مشمول تحريمهاي غرب شدم. براي همين در امارات بازداشت شدم. در آنجا با وزير نفت تماس گرفتم و وزير نفت با آقاي مصلحي وزير اطلاعات تماس گرفتند. ايشان با تيمشان هماهنگ کردند که مشکلي پيش نيايد. از آن طرف هم بانک اف آي آي بي با من تماس گرفت و گفتند که به ما نامهاي زده و گفتهاند ظرف 15 روز آينده حسابهاي ما مسدود ميشود و اگر اين طور شود دسترسي به هيچ پولي نخواهيم داشت.
وي ادامه داد: وزير نفت از من پرسيد که چه کار ميتوانيم بکنيم من به ايشان گفتهام من چهار ميليارد يورو به حساب تامين اجتماعي واريز کردم تا از اين شرکت خريد کنم. وزير نفت گفت ميتوانيد دو ميليارد از آن پول را به ما بدهيد و کمتر خريد کنيد.
زنجاني افزود: براي همين موضوع من به آقاي فلاح دستور دادم که به تامين اجتماعي برود و چکها را بگيرد و از شرکت هم خواستم که به ايشان يک معرفينامه بدهد و چون قرار بود دو ميليارد از اين پول را به شرکت نفت بدهيم طي تماس تلفني با آقاي مرتضوي، از ايشان خواستم که پنج فقره چک صادر کند. فلاح چکها را گرفت و به آقاي ميرکاظمي که امين من بود تحويل داد.
مقيسه پرسيد چرا چکها را پيش خودش نگه نداشت که زنجاني پاسخ داد: احساس کردم اين گونه بهتر است.
مقيسه با اشاره به پرونده فروش نفت توسط مهدي شمس از بابک زنجاني پرسيد: آيا شما شرکت فال را انتخاب کردهايد؟ نحوه فعاليت آقاي شمس را در اين موضوع بگوييد و آيا شما دستور دادهايد که شرکت اونر اير را بخرد؟
زنجاني گفت: شمس اجازه نداشت پول نفت را به وزارت نفت بدهد زيرا طرف حسابش من بودم و طبق قراردادي که با شرکت نفت داشتم بايد پول نفت را به حساب آنها در بانک اف آي آي بي واريز ميکردم. پس يعني اينکه به محض اينکه اين پول به اين حساب واريز شده است ديگر به وزارت نفت مساله مربوط نميشود که آيا پولي گرفته شده است يا خير؟ در رابطه با شرکت فال بايد بگويم زماني که در ترکيه بودم شخصي به نام آقاي هلمي به من مراجعه کرد و ادعا کرد که در کار خريد و فروش نفت است من به آقاي شمس زنگ زدم گفتم که راجع به اين آقا تحقيق کند.
بابک زنجاني تشريح کرد: من به ايشان نامه زدم که با ايشان جلسهاي بگذاريد و اين موضوع را پيگيري کنيد گويا شرکت فال را همين آقاي هلمي معرفي کرده است.
مقيسه پرسيد: آقاي زنجاني آقاي شمس ادعا ميکند که شرکت فال را با همفکري شما انتخاب کرده است.
زنجاني گفت: شمس با فال يک جلسه داشت و آنها را ارزيابي کرد من هم در آن جلسه حضور پيدا کردم که ظاهر کار مناسب بود وقتي با آقاي جشن ساز صحبت کرديم آقاي جشن ساز گفت که شرکت فال ورشکسته است.
در ادامه جلسه مهدي شمس بابک زنجاني را مخاطب قرار داد و گفت: شما به من نامه زديد و شرکت فال را معرفي کرديد و آن نامه را خدمت دادگاه ارائه دادم که زنجاني گفت من نامه زدم و گفتم که جلسهاي با شرکت فال بگذاريد و بررسي کنيد.
مقيسه گفت: پس قبول داريد که شرکت فال را شما به آقاي شمس معرفي کرديد.
زنجاني گفت: بله، ولي من در جلسه نبودم که شمس واکنش نشان داد و گفت: شما در آن جلسه بوديد.
مقيسه از بابک زنجاني پرسيد: اين اظهارات را قبول داريد؟
زنجاني گفت: آقاي مقيسه من دستور دادم که جلسهاي بگذاريد. باشد من فال را معرفي کردم شما نمي گذاريد من حرف بزنم.
مقيسه گفت: اين نامهاي که آقاي شمس ادعا کرده جعلي نيست.
زنجاني پاسخ داد: اگر همه اينجا بگويند که من مقصرم، قبول دارم. انتهاي اين ماجرا اعدام است ديگر لااقل اينها نجات پيدا کنند.
مقيسه گفت: پرونده اونور اير به چه شکلي بود. آيا از پول نفت پول خريد اونور اير را دادهايد.
زنجاني گفت: آقاي قاضي شما ميخواهيد به واقعيت دست پيدا کنيد يا خير؟ من معتقدم که اين پرونده دو جبهه دارد يک اينکه بانکي وجود دارد که اينها يک ميليارد و 967 ميليون يورو در آن پول دارند.
مقيسه گفت: شما قصد پرداخت اين پول را نداريد. هشت هزار ميليارد تومان پول مردم دست شما است و نميدهيد.
زنجاني گفت: اين نظر شماست من متعهد به پرداخت اين مقدار پول هستم.
مقيسه گفت: خيلي خوب پرداخت کنيد.
زنجاني گفت: پرداخت کردن که اين طور نيست.
مقيسه گفت: ما پرونده شما را رسيدگي کرديم. راجع به اونور اير بگوييد.
زنجاني پاسخ داد: شمس به من ايميل زد و گفت که 502 ميليون دلار فروش نفت را کجا هزينه کرده است که 235 ميليون دلار آن بابت خريد اونور اير بوده است.
او ادامه داد: پول شرکت اونور اير را من بايد از منابع مالي خودم پرداخت ميکردم و ربطي به شرکت نفت ندارد. شرکت نفت پول خود را قبلا گرفته بود.
شمس در اينجا واکنش نشان داد و گفت: ما به واسطه نفتي که در دست شرکت فال داشتيم يک ميليارد دلار اعتبار گرفتيم و با آن اين خريدها را انجام دادهايم بعدا مشخص شد شرکت فال بدون اجازه ما اين نفتها را فروخته است.
مقيسه گفت: پول اونور اير را پس از پول نفت دادهايد.
شمس گفت: از اعتباري که از شرکت فال گرفتيم داديم.
زنجاني با مخاطب قرار دادن قاضي مقيسه گفت: سوالات شما ناقص است.
مقيسه گفت: شمس به دستور شما با پول نفت، اونور اير را خريد است يا خير؟
زنجاني گفت: شمس از جانب ما مامور بود که اونور اير را خريد کند و مبلغ اين معامله 235 ميليون دلار بود. آقاي شمس براي خريد اين شرکت از يک شرکت که زيرمجموعه شرکت فال بود 235 ميليون دلار چک مدتدار گرفت و به صاحب شرکت اونور اير ارائه داد اما صاحب اين شرکت اين چکها را قبول نکرد. بنابراين آقاي شمس اين چکها را به وسيله فردي در دوبي چکها را زودتر از موعد نقد کرد.
مقيسه گفت: اين پول به چه منظور بود؟ آقاي شمس اين 235 ميليون دلار را به چه حسابي گرفتهاند؟
زنجاني گفت: آقاي شمس با شرکت هوريويون حساب و کتاب داشت و شمس اين چکها را پاس ميکند.
و ...
∎
نظر شما