شناسهٔ خبر: 21465913 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: جوان | لینک خبر

كره شمالي آزمون قدرت جهاني آمريكا

صاحب‌خبر -

حادثه 11 سپتامبر در سال 2001 زمينه لازم را براي حضور پررنگ آمريكا در عرصه ها و حوزه هاي مختلف نظام بين الملل فراهم ساخت. مي توان گفت اين حادثه مشكوك بعد از فروپاشي اتحاد جماهير شوروي مهمترين رخداد جهان بود كه به فاصله يك دهه بعد از آن رخ داد. زماني كه جهان از حاكميت دو قطبي و دو ستوني شرق و غرب خارج شده بود، در حالي كه بازمانده شرق تمايلي نداشت كه زير سلطه سيستم غربگرايي آمريكا قرار بگيرد. نشانه هاي اين موضوع از زمان روي كار آمدن ولاديمير پوتين در روسيه خود را نشان داد.

حادثه 11 سپتامبر در قالب برخورد تمدن ها نيز قابل تامل است زيرا با جهاني كه آمريكا علاقه داشت تك قطبي بنامد،‌ و به پايان تاريخ نزديك شده بود،‌ هانتيگتون تمدن اسلام را ستيزه جو و جنگ طلب ناميد كه به دنبال افول قدرت آمريكا است. اين رويكرد دولتمردان جمهوريخواه را واداشت تا سلاح به دست بگيرند و براي تثبيت قدرت خود و تاييد نظام تك قطبي به كشورهاي منطقه حمله كنند تا به عقيده خود تمدن اسلام را كنترل كنند و هم اينكه روسيه را از بازآفريني قدرت بين المللي بازبدارند. اين در حالي است كه نه حمله به برج هاي تجاري دوقلو كه در آن روز خالي از تجار يهودي بود ربطي به اسلام داشت و نه اينكه اقدامات پس از 11 سپتامبر توانست جلوي بازآفريني قدرت رقيب هاي پيشين از جمله روسيه و چين را بگيرد. حتي در دوره اي كه دونالد ترامپ روي كارآمده است اروپا نيز در حال تبديل شدن به رقيب جدي آمريكا است كه گام به گام علاقه دارد استقلال خود را از واشنگتن نشان دهد.

از اين منظر نمي توان عنوان كرد متفكراني كه معتقدند 11 سپتامبر دست‌ساخته آمريكا بوده،‌ از تئوري توهم توطئه پيروي مي كنند زيرا واشنگتن طي اين 16 سال خواست با بهانه قرار دادن حادثه خاص 11 سپتامبر قدرت هژمون خود را تثبيت كند. واقعه اي كه نتيجه معكوس داد و حال آمريكا در حال تبديل شدن به قدرتي ضعيف شده است. اما اين دليل نمي شود كه در شرايط كنوني و حتي در آينده از چنين حوادث و سناريوهايي استفاده نكند بخصوص كه بار ديگر جمهوريخواهان روي كار هستند و به طور مداوم به دنبال نشان دادن قدرت نظامي خود در عرصه جهاني هستند كه مي توان از آزمايش مادر بمب ها در افغانستان و همچنين آزمايش دو بمب هسته اي در خاك كشورشان نام برد كه بر اساس گفته روسيه و بر مبناي توافقات هسته اي پيشين بين دو طرف، خلاف قوانين بين المللي صورت گرفته است.

اما امريكا دوران ترامپ كه با سياست غيرمتجانس و بيشتر بهانه جويانه همراه است، به كارگيري سناريوي 11 سپتامبري كاملا نخ نما و غيرقابل باور است به همين منظور اين دولت بيش از هر چيز به دنبال دشمن سازي مصنوعي براي ايجاد فضاي امنيتي جديد در جهت گيري هاي بين المللي است كه نسبت به گذشته در جغرافيايي جديد و در حوزه شرق و جنوب شرق آسيا متمركز است و بر مبناي تداوم جنگ تمدن ها اين بار دنياي اسلام را در درجه دوم قرار داده و بيش از هر چيز به تمدن كنفسيوس و ارتدوكسي (چيني - روسي) متمركز است. بنابراين كره شمالي فعلا مورد هدف قرار گرفته است اين در حالي است كه رويكردهاي كنوني پيونگ يانگ همواره مثل قبل بوده و اقدام جديدي از سوي آن شكل نگرفته بود تا اينكه آمريكا بر روي آن دست گذاشت و به تحريك آن پرداخت تا از اين طريق تمدن كنفسيوسي – ارتدوكسي را وارد معركه بازي جنگ طلبي خود كند.

با اين وجود نمي توان به راحتي عنوان كرد حوادثي كه در پس اين رويكرد رخ مي دهد همچون 11 سپتامبر است زيرا در چنين شرايطي و بعد از گذشت 16 سال چين و روسيه در جايگاه متفاوت تري نسبت به سال 2001 قرار دارند و هم اينكه آمريكاي دوره ترامپ، متحدان سنتي خود را كه يكي از آنها اروپا است،‌ به نسبت قبل با خود همراه ندارد تا جنگي جديد و بين المللي ايجاد كند. از طرفي ديگر كره شمالي بر خلاف عراق و افغانستان از سلاح استراتژيك برخودار است كه توان بازدارندگي و همچنين مقابله به مثل برخودار است كه همين مسئله واشنگتن را به عقب نشيني وادار خواهد كرد و به اين معناي شكست طرح آمريكايي و افول بيشتر قدرت آن است. از اين منظر اگرچه آمريكا در تقابل با پيونگ يانگ بيش از همه پكن و مسكو را هدف قرار داده است اما در عقب نشيني از حمله نظامي به كره شمالي از يك كشور كوچك شكست خورده است بنابراين نتايجي به مراتب بدتر از 11 سپتامبر به دست خواهد آورد.

نظر شما