میگل هشترودی- روزنامه بهار
هر سال بعد از کنکور همین آش است و همین کاسه! در بین عدهای که خوشحال از ورود به دانشگاه هستند و عده دیگری که ناراحت از اینکه رشته مورد نظر خود را قبول نشده اند، عدهای هم هستند که با رتبههای خوب، بعد از انتخاب رشته خبر از مردودی آنها به گوش میرسد. هر سال با نزدیک شدن به اول مهر صدای اعتراض این دسته از پشت کنکوریها بلند است که چرا باید مهر مردود در کارنامه کنکور ما با اینتراز و رتبه ثبت شود و هیچ کس هم پاسخ گوی این موضوع نیست. اما امسال اعتراضها رنگ و بوی دیگری دارد وکار به تجمع روبه روی سازمان سنجش کشیده است. تجمعی که پاسخ آن گاز اشک آور بود نه توجیح مشکلات موجود.
∎
هر سال بعد از کنکور همین آش است و همین کاسه! در بین عدهای که خوشحال از ورود به دانشگاه هستند و عده دیگری که ناراحت از اینکه رشته مورد نظر خود را قبول نشده اند، عدهای هم هستند که با رتبههای خوب، بعد از انتخاب رشته خبر از مردودی آنها به گوش میرسد. هر سال با نزدیک شدن به اول مهر صدای اعتراض این دسته از پشت کنکوریها بلند است که چرا باید مهر مردود در کارنامه کنکور ما با اینتراز و رتبه ثبت شود و هیچ کس هم پاسخ گوی این موضوع نیست. اما امسال اعتراضها رنگ و بوی دیگری دارد وکار به تجمع روبه روی سازمان سنجش کشیده است. تجمعی که پاسخ آن گاز اشک آور بود نه توجیح مشکلات موجود.
***
کنکور گره خورده با سرنوشت جوانان
فرآیند برگزاری آزمون سراسری سال جدید نیز با تمام فراز و نشیب هایی که داشت به پایان رسید و چیزی حدود 500 هزار پذیرفته شده را راهی دانشگاه و مراکز آموزش عالی کشور کرد؛ آزمونی که به مانند سالهای گذشته، معترضانی دارد که معتقدند حقشان در این فرآیند ضایع شده است. مثل داوطلبانی که با رتبههای زیر 5 هزار، جایی در بین 500 هزار پذیرفته شده کشور ندارند و مردود شدند. آزمون سراسری یا همان کنکور که چند دههای است سرنوشت جوانان این کشور به نحوه برگزاری و نتایج آن گره خورده است، در سال جاری نیز سرنوشت چند صد هزار داوطلب و مسیر آینده تحصیلی و شغلی آنها را مشخص کرد؛ کنکوری که هر سال سخن از حذف یا کاهش نقش آن در پذیرش دانشجو به میان میآید، اما ارادهای برای تحقق آن وجود ندارد.
پزشکان آینده پشت در کنکور
جدا از 500 هزار داوطلبی که با اعلام نتایج نهایی کنکور سراسری نام خود را در میان پذیرفته شدگان دیدند و همزمان با آغاز سال تحصیلی باید تحصیلات دانشگاهی خود را آغاز کنند، داوطلبان فراوان دیگری نیز وجود دارند که با رتبههای بسیار عالی و نمراتی قابل تحسین، امکان پذیرششان در دانشگاه فراهم نشد و آینده مبهمی در برابر آنها قرار گرفت. در آزمون سراسری سال جاری آنچنان که اطلاعات به دست آمده نشان میدهد، داوطلبی در رشته تجربی و با جنسیت دختر به رغم کسب رتبه زیر دو هزار منطقه دو و وجود حدوداً 7 هزار نفر گنجایش برای رشتههای پزشکی و دندانپزشکی و در حالی که تمام امکانهای انتخاب رشته خود را انتخاب کرده بود، پذیرفته نشد و در نتیجه نهایی او کلمه مردود قید شد؛ داوطلب دختری که معتقد است، یکی از آشنایانشان با رتبهای بالاتر و جنسیت پسر در همین آزمون سال جاری در رشته پزشکی قبول شده است. داوطلب دیگری از منطقه یک با کسب رتبه 1017 و به رغم اینکه از تمام فرصتهای انتخاب رشته خود استفاده کرد در هیچ یک از رشته محلهای انتخابی خود قبول نشد. حال آنکه این داوطلب معتقد است در سال گذشته، یکی از دوستانش با رتبهای بالاتر در رشته پزشکی قبول شد. نمونههای فراوان دیگری از این داوطلبان هستند که با وجود کسب رتبههای خوب، پس از مراجعه به سایت سازمان سنجش و مشاهده نتایجی که حکایت از مردودی آنها دارد؛ واقعیتی که برای آنها باور پذیر نیست و شاید برای همیشه آنها را از مسیر دانش و تحصیل دور نگه دارد.
گاز اشک آور پاسخ یک اعتراض
آنچه در آزمون سال جاری برای بسیاری از داوطلبان کنکور نتیجه مردودی را برخلاف تصور و محاسبات پیشین آنها پدید آورد، موج جدیدی از اعتراضها را به مانند سالهای قبل شکل داد و جمع زیادی از خانوادهها را در استرس و اندوهی توصیف ناشدنی فرو برد؛ اعتراض هایی که شکل میدانی به خود گرفت و عده زیادی رو به روی ساختمان مرکزی سازمان سنجش تجمع کردند ودر آخر هم با کمک گاز اشک آور و برخورد نظامی به پایان رسید.
و پس از آن هم حسین توکلی، مشاور عالی سازمان سنجش در پاسخ به اعتراضهایی که بلافاصله پس از اعلام نتایج آزمون سراسری شکل گرفت و نتایجی که برای بسیاری از داوطلبان پذیرفتنی نیست، به رسانهها گفت: این نتایج اصلاً عجیب نیست. واقعیت این است که شرایط یک دوره آزمون سراسری با دورههای پیشین متفاوت است و هر کنکور شرایط منحصر به خود را دارد. ممکن است در یک سال تعداد داوطلبان و سطح توانایی آنها زیاد باشد، ولی در سال دیگر این موضوع کاهش یابد. جدا از این مسأله موضوع سهمیههای خاص، مناطق و جنسیت نیز وجود دارد که در سنجش نتیجه داوطلبان مهم است. یکی از دلایلی که برخی داوطلبان به رغم رتبه خوب موفق به پذیرش در دانشگاه نشدند، افزایش علاقه سالانه داوطلبان به برخی رشتهها است که برای هر سال شرایط مخصوص به خود را دارد و قابل مقایسه با سالهای قبل یا بعد از خود نیست. پس از آن هم ابراهیم خدایی، رئیس سازمان سنجش، یکی از دلایل تفاوت نتایج امسال با نتایج سال گذشته را اعمال سهمیه 5 درصدی برای خانواده جانبازان با جانبازی کمتر از 25 درصد عنوان کرد؛ قانونی که بر اساس آن مقرر شده بود، در راستای اجرای ماده 90 قانون برنامه پنج ساله ششم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشور، سهمیه 5 درصد برای جانبازان با جانبازی کمتر از 25 درصد، همسر و فرزندان آنان و همچنین همسر و فرزندان رزمندگان با حداقل شش ماه مدت حضور داوطلبانه اعمال شود.
پشت پرده اعتراض به نتایج کنکور
این طور که معلوم است وزارت علوم با افزایش یکباره ظرفیتها در مقطع فوقلیسانس، ظرفیت لیسانس را کاهش داده و همین مساله امسال زمینهساز عدم قبولی بسیاری از دانش آموزانی شده که سودای دانشجو شدن در دانشگاههای معتبر را داشتند.
پذیرش در دانشگاههای ایران با تغییرات جمعیتی گره خورده و این تغییرات بالاخره امسال پس از تاثیرات چراغ خاموش متعدد، خود را نشان داد. استناد همه کسانی که امسال رتبه خوبی داشتند اما مهر مردودی در کارنامه آنها ثبت شد به رتبههای سال قبل است. چرا که براساس رسمی سنتی در کنکور داوطلبان براساس آخرین رتبههای قبولی در سال قبل با توجه به رتبه و دانشگاه قبولی انتخاب رشته میکنند و این رسم سنتی سالها است که جواب داده است. اما امسال همین رسم سنتی با تغییر سیاست وزارت علوم، بخش زیادی از داوطلبان را گمراه کرد.
ماجرا از چه قرار است؟
آمارهای رسمی نشان میدهد جمعیت کنکوریها در سال ۱۳۸۸ تا ۱۳۹۱، بیشتر در مقطع کارشناسی بودند و آن موج جمعیتی خود را یک پله بالاتر آوردهاند و حالا به کارشناسی ارشد رسیدهاند. این جمعیت امسال و سالهای آینده حجم بالایی از متقاضیان کارشناسی ارشد را تشکیل میدهند و وزارت علوم امسال به بهانه پاسخ به افزایش تقاضا برای ورود به کارشناسی ارشد، بدون اطلاع و چراغ خاموش ظرفیت کارشناسی را کاهش داده است. چرا که دانشگاهی که برای مثال ۵۰۰ هزار ظرفیت برای همه مقاطع دارد، باید از ظرفیت یکی از مقاطع کم کند تا به ظرفیت دیگر مقطع بیافزاید. به بیان سادهتر، وزارت علوم با افزایش یکباره ظرفیتها در مقطع فوقلیسانس، ظرفیت لیسانس را کاهش داده است و همین مساله امسال زمینهساز عدم قبولی بسیاری از دانش آموزانی شده که سودای دانشجو شدن در دانشگاههای معتبر را داشتند.
مهمترین آمار مقایسه میزان دانشجویان ورودی سال ۱۳۹۵ و سال ۱۳۹۶ است. به طوری که براساس آمار رسمی وزارت علوم در سال ۱۳۹۵، ۱۸2 هزار دانشجو کارشناسی ارشد وارد دانشگاه شدند. حالا در سال ۱۳۹۶ آمار دانشجویان کارشناسی ارشدی که وارد دانشگاهها میشوند به یکباره و ظرف مدت یک سال به ۳۵۲ هزار نفر رسیده است؛ یعنی افزایش دوبرابری طی یک سال! همزمان طی یک سال تعداد دانشجویان دوره کارشناسی که دانشگاهها قرار است پذیرش کنند نیز در حال کاهش است. به طوری که در سال ۱۳۹۵، نزدیک به ۴۰۰ هزار دانشجو در مقطع کارشناسی جذب دانشگاهها شدند و این رقم امسال به ۳۷۰ هزار نفر رسید. حتی در مقطع دکتری هم اوضاع به همین منوال است. یعنی بخش زیادی از ظرفیتهای دانشگاهها صرف جذب دانشجویان دکتری و کارشناسی ارشد شده. براساس آمار رسمی وزارت علوم در سال ۱۳۹۵، ۱۳ هزار دانشجو در دانشگاهها جذب شدند و این رقم در سال ۱۳۹۶ به ۲۴ هزار نفر میرسد. باز هم به معنای افزایش دوبرابری طی یک سال.
چالش دو چندان برای کنکوریها
این اتفاق اما چالش دو چندانی برای داوطلبان کارشناسی ایجاد میکند. چرا که همزمان با کاهش میزان ظرفیت در دانشگاهها، ظرفیت دانشگاههای دولتی نیز در حال کاهش است. در ایران طبق عرف جاافتاده دانشگاههای دولتی با کیفیت بالاتری برخوردارند و جدیدترین آمارها نشان میدهد از مجموع کل داوطلبانی که طی یک سال جذب دانشگاهها میشوند، تنها ۱۵ درصد جذب دانشگاههای دولتی، رایگان و با کیفیت بهتر نسبت به سایر دانشگاهها میشوند. چالش دو چندان از این جهت که هم سهم آنها برای ورود به دانشگاه کمتر شده و هم سهم دانشگاههای با کیفیت. به زبان آمار، هم اکنون دانشگاههای دولتی وزارت علوم ۱۵ درصد، دانشگاه پیام نور ۲۵ درصد، دانشگاه آزاد اسلامی ۳۶ درصد، دانشگاه جامع علمی کاربردی ۱۰ درصد، موسسات غیردولتی غیر انتفاعی ۹. ۲ درصد و دستگاههای اجرایی حدود ۷. ۰ درصد بوده و همچنین دانشگاه فنی و حرفهای ۳. ۵ درصد از کل دانشجویان کشور را تحت پوشش خود دارد.
مادامی که کنکور برگزار شود این اشکالات وجود خواهد داشت و هر تغییر کوچکی در فرآیند برگزاری کنکور، حتی اگر در راستای عادلانهتر کردن پذیرشها رخ بدهد، باز هم معترضانی خواهد داشت و افرادی هستند که خواسته یا ناخواسته در دام خطاهای این تغییر و تحولهای سالیانه قربانی خواهند شد. مسألهای که هر سال و تحت تأثیر تصمیمهای خلق الساعه تغییر میکند و بسیاری از داوطلبان را از داشتن یک الگوی مشخص برای قبولی در کنکور محروم میکند.
کنکور گره خورده با سرنوشت جوانان
فرآیند برگزاری آزمون سراسری سال جدید نیز با تمام فراز و نشیب هایی که داشت به پایان رسید و چیزی حدود 500 هزار پذیرفته شده را راهی دانشگاه و مراکز آموزش عالی کشور کرد؛ آزمونی که به مانند سالهای گذشته، معترضانی دارد که معتقدند حقشان در این فرآیند ضایع شده است. مثل داوطلبانی که با رتبههای زیر 5 هزار، جایی در بین 500 هزار پذیرفته شده کشور ندارند و مردود شدند. آزمون سراسری یا همان کنکور که چند دههای است سرنوشت جوانان این کشور به نحوه برگزاری و نتایج آن گره خورده است، در سال جاری نیز سرنوشت چند صد هزار داوطلب و مسیر آینده تحصیلی و شغلی آنها را مشخص کرد؛ کنکوری که هر سال سخن از حذف یا کاهش نقش آن در پذیرش دانشجو به میان میآید، اما ارادهای برای تحقق آن وجود ندارد.
پزشکان آینده پشت در کنکور
جدا از 500 هزار داوطلبی که با اعلام نتایج نهایی کنکور سراسری نام خود را در میان پذیرفته شدگان دیدند و همزمان با آغاز سال تحصیلی باید تحصیلات دانشگاهی خود را آغاز کنند، داوطلبان فراوان دیگری نیز وجود دارند که با رتبههای بسیار عالی و نمراتی قابل تحسین، امکان پذیرششان در دانشگاه فراهم نشد و آینده مبهمی در برابر آنها قرار گرفت. در آزمون سراسری سال جاری آنچنان که اطلاعات به دست آمده نشان میدهد، داوطلبی در رشته تجربی و با جنسیت دختر به رغم کسب رتبه زیر دو هزار منطقه دو و وجود حدوداً 7 هزار نفر گنجایش برای رشتههای پزشکی و دندانپزشکی و در حالی که تمام امکانهای انتخاب رشته خود را انتخاب کرده بود، پذیرفته نشد و در نتیجه نهایی او کلمه مردود قید شد؛ داوطلب دختری که معتقد است، یکی از آشنایانشان با رتبهای بالاتر و جنسیت پسر در همین آزمون سال جاری در رشته پزشکی قبول شده است. داوطلب دیگری از منطقه یک با کسب رتبه 1017 و به رغم اینکه از تمام فرصتهای انتخاب رشته خود استفاده کرد در هیچ یک از رشته محلهای انتخابی خود قبول نشد. حال آنکه این داوطلب معتقد است در سال گذشته، یکی از دوستانش با رتبهای بالاتر در رشته پزشکی قبول شد. نمونههای فراوان دیگری از این داوطلبان هستند که با وجود کسب رتبههای خوب، پس از مراجعه به سایت سازمان سنجش و مشاهده نتایجی که حکایت از مردودی آنها دارد؛ واقعیتی که برای آنها باور پذیر نیست و شاید برای همیشه آنها را از مسیر دانش و تحصیل دور نگه دارد.
گاز اشک آور پاسخ یک اعتراض
آنچه در آزمون سال جاری برای بسیاری از داوطلبان کنکور نتیجه مردودی را برخلاف تصور و محاسبات پیشین آنها پدید آورد، موج جدیدی از اعتراضها را به مانند سالهای قبل شکل داد و جمع زیادی از خانوادهها را در استرس و اندوهی توصیف ناشدنی فرو برد؛ اعتراض هایی که شکل میدانی به خود گرفت و عده زیادی رو به روی ساختمان مرکزی سازمان سنجش تجمع کردند ودر آخر هم با کمک گاز اشک آور و برخورد نظامی به پایان رسید.
و پس از آن هم حسین توکلی، مشاور عالی سازمان سنجش در پاسخ به اعتراضهایی که بلافاصله پس از اعلام نتایج آزمون سراسری شکل گرفت و نتایجی که برای بسیاری از داوطلبان پذیرفتنی نیست، به رسانهها گفت: این نتایج اصلاً عجیب نیست. واقعیت این است که شرایط یک دوره آزمون سراسری با دورههای پیشین متفاوت است و هر کنکور شرایط منحصر به خود را دارد. ممکن است در یک سال تعداد داوطلبان و سطح توانایی آنها زیاد باشد، ولی در سال دیگر این موضوع کاهش یابد. جدا از این مسأله موضوع سهمیههای خاص، مناطق و جنسیت نیز وجود دارد که در سنجش نتیجه داوطلبان مهم است. یکی از دلایلی که برخی داوطلبان به رغم رتبه خوب موفق به پذیرش در دانشگاه نشدند، افزایش علاقه سالانه داوطلبان به برخی رشتهها است که برای هر سال شرایط مخصوص به خود را دارد و قابل مقایسه با سالهای قبل یا بعد از خود نیست. پس از آن هم ابراهیم خدایی، رئیس سازمان سنجش، یکی از دلایل تفاوت نتایج امسال با نتایج سال گذشته را اعمال سهمیه 5 درصدی برای خانواده جانبازان با جانبازی کمتر از 25 درصد عنوان کرد؛ قانونی که بر اساس آن مقرر شده بود، در راستای اجرای ماده 90 قانون برنامه پنج ساله ششم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشور، سهمیه 5 درصد برای جانبازان با جانبازی کمتر از 25 درصد، همسر و فرزندان آنان و همچنین همسر و فرزندان رزمندگان با حداقل شش ماه مدت حضور داوطلبانه اعمال شود.
پشت پرده اعتراض به نتایج کنکور
این طور که معلوم است وزارت علوم با افزایش یکباره ظرفیتها در مقطع فوقلیسانس، ظرفیت لیسانس را کاهش داده و همین مساله امسال زمینهساز عدم قبولی بسیاری از دانش آموزانی شده که سودای دانشجو شدن در دانشگاههای معتبر را داشتند.
پذیرش در دانشگاههای ایران با تغییرات جمعیتی گره خورده و این تغییرات بالاخره امسال پس از تاثیرات چراغ خاموش متعدد، خود را نشان داد. استناد همه کسانی که امسال رتبه خوبی داشتند اما مهر مردودی در کارنامه آنها ثبت شد به رتبههای سال قبل است. چرا که براساس رسمی سنتی در کنکور داوطلبان براساس آخرین رتبههای قبولی در سال قبل با توجه به رتبه و دانشگاه قبولی انتخاب رشته میکنند و این رسم سنتی سالها است که جواب داده است. اما امسال همین رسم سنتی با تغییر سیاست وزارت علوم، بخش زیادی از داوطلبان را گمراه کرد.
ماجرا از چه قرار است؟
آمارهای رسمی نشان میدهد جمعیت کنکوریها در سال ۱۳۸۸ تا ۱۳۹۱، بیشتر در مقطع کارشناسی بودند و آن موج جمعیتی خود را یک پله بالاتر آوردهاند و حالا به کارشناسی ارشد رسیدهاند. این جمعیت امسال و سالهای آینده حجم بالایی از متقاضیان کارشناسی ارشد را تشکیل میدهند و وزارت علوم امسال به بهانه پاسخ به افزایش تقاضا برای ورود به کارشناسی ارشد، بدون اطلاع و چراغ خاموش ظرفیت کارشناسی را کاهش داده است. چرا که دانشگاهی که برای مثال ۵۰۰ هزار ظرفیت برای همه مقاطع دارد، باید از ظرفیت یکی از مقاطع کم کند تا به ظرفیت دیگر مقطع بیافزاید. به بیان سادهتر، وزارت علوم با افزایش یکباره ظرفیتها در مقطع فوقلیسانس، ظرفیت لیسانس را کاهش داده است و همین مساله امسال زمینهساز عدم قبولی بسیاری از دانش آموزانی شده که سودای دانشجو شدن در دانشگاههای معتبر را داشتند.
مهمترین آمار مقایسه میزان دانشجویان ورودی سال ۱۳۹۵ و سال ۱۳۹۶ است. به طوری که براساس آمار رسمی وزارت علوم در سال ۱۳۹۵، ۱۸2 هزار دانشجو کارشناسی ارشد وارد دانشگاه شدند. حالا در سال ۱۳۹۶ آمار دانشجویان کارشناسی ارشدی که وارد دانشگاهها میشوند به یکباره و ظرف مدت یک سال به ۳۵۲ هزار نفر رسیده است؛ یعنی افزایش دوبرابری طی یک سال! همزمان طی یک سال تعداد دانشجویان دوره کارشناسی که دانشگاهها قرار است پذیرش کنند نیز در حال کاهش است. به طوری که در سال ۱۳۹۵، نزدیک به ۴۰۰ هزار دانشجو در مقطع کارشناسی جذب دانشگاهها شدند و این رقم امسال به ۳۷۰ هزار نفر رسید. حتی در مقطع دکتری هم اوضاع به همین منوال است. یعنی بخش زیادی از ظرفیتهای دانشگاهها صرف جذب دانشجویان دکتری و کارشناسی ارشد شده. براساس آمار رسمی وزارت علوم در سال ۱۳۹۵، ۱۳ هزار دانشجو در دانشگاهها جذب شدند و این رقم در سال ۱۳۹۶ به ۲۴ هزار نفر میرسد. باز هم به معنای افزایش دوبرابری طی یک سال.
چالش دو چندان برای کنکوریها
این اتفاق اما چالش دو چندانی برای داوطلبان کارشناسی ایجاد میکند. چرا که همزمان با کاهش میزان ظرفیت در دانشگاهها، ظرفیت دانشگاههای دولتی نیز در حال کاهش است. در ایران طبق عرف جاافتاده دانشگاههای دولتی با کیفیت بالاتری برخوردارند و جدیدترین آمارها نشان میدهد از مجموع کل داوطلبانی که طی یک سال جذب دانشگاهها میشوند، تنها ۱۵ درصد جذب دانشگاههای دولتی، رایگان و با کیفیت بهتر نسبت به سایر دانشگاهها میشوند. چالش دو چندان از این جهت که هم سهم آنها برای ورود به دانشگاه کمتر شده و هم سهم دانشگاههای با کیفیت. به زبان آمار، هم اکنون دانشگاههای دولتی وزارت علوم ۱۵ درصد، دانشگاه پیام نور ۲۵ درصد، دانشگاه آزاد اسلامی ۳۶ درصد، دانشگاه جامع علمی کاربردی ۱۰ درصد، موسسات غیردولتی غیر انتفاعی ۹. ۲ درصد و دستگاههای اجرایی حدود ۷. ۰ درصد بوده و همچنین دانشگاه فنی و حرفهای ۳. ۵ درصد از کل دانشجویان کشور را تحت پوشش خود دارد.
مادامی که کنکور برگزار شود این اشکالات وجود خواهد داشت و هر تغییر کوچکی در فرآیند برگزاری کنکور، حتی اگر در راستای عادلانهتر کردن پذیرشها رخ بدهد، باز هم معترضانی خواهد داشت و افرادی هستند که خواسته یا ناخواسته در دام خطاهای این تغییر و تحولهای سالیانه قربانی خواهند شد. مسألهای که هر سال و تحت تأثیر تصمیمهای خلق الساعه تغییر میکند و بسیاری از داوطلبان را از داشتن یک الگوی مشخص برای قبولی در کنکور محروم میکند.
نظر شما