شناسهٔ خبر: 21356055 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: روزنامه وطن‌امروز | لینک خبر

گزارش «وطن‌امروز» از مهم‌ترین رویدادهای فرهنگی هفته

جایزه‌های خودمانی!

صاحب‌خبر - گروه فرهنگ و هنر: در جشن خانه سینما که سه‌شنبه شب در زمین چمن باشگاه پیام برگزار شد، فیلم فروشنده به کارگردانی اصغر فرهادی جوایز بهترین فیلم، بهترین کارگردانی، بهترین فیلمنامه، بهترین بازیگر اصلی و مکمل مرد، بهترین تدوین و بهترین طراحی صحنه را دریافت کرد. این درحالی است که در این جشن هیچ خبری از فیلم‌های تحسین شده در جشنواره فجر نظیر «ماجرای نیمروز»، «فراری»، «بیست و یک روز بعد» و... نبود. اما درکنار جشن خانه سینما، سخنان تهمینه میلانی درباره روشنفکری در ایران بود که گرد و خاک‌های فرهنگی هفته سوم شهریور را به نام خود زد. به گزارش «وطن‌امروز»، در این هفته واکنش هنرمندان به نسل‌کشی مسلمانان در میانمار، واکنش افشین علاء به تفقد رهبری از شعر وی، راهی شدن کتب دفاع‌مقدس به نمایشگاه فرانکفورت، جایزه بخش افق جشنواره ونیز به فیلم «بدون تاریخ، بدون امضا» و اکران مستند جنجالی «انقلاب جنسی» و جشن خانه سینما از جمله رویدادهایی بودند که هفته گذشته را پرخبر کردند. روشنفکری در ایران یعنی زنبارگی، مشروب لباس عجق وجق و موی دم اسبی! تهمینه میلانی، کارگردان سینما و فیلم‌هایی نظیر «سوپر استار» و «آتش‌بس» در گفت‌وگو با یکی از برنامه‌های گفت‌وگومحور اینترنتی که وابسته به سایت کافه سینما است، انتقادات شدیدی را علیه روشنفکری وارد کرد و اظهار داشت: «روشنفکران ما تصور می‌کردند که اگر دور و برشان پر از زن و مشروب باشد روشنفکرند، اگر مشروب بخورند، روشنفکرند. این روشنفکری نیست، تعریف این کلمه داخل آن مستتر است.» وی در این برنامه که در مقابل امیر قادری نشسته بود، گفت: «در سینما همه روشنفکر نیستند. روشنفکر در سینما داریم، اما روشنفکرنما فراوان داریم. بقیه هم اغلب تکنیسین هستند، کار فکری نمی‌کنند. یادتان باشد روشنفکری ایرانی بحثی است که روی آن باید مطالعه جدی شود. من از بچگی مجذوب بسیاری از روشنفکران ایرانی بودم که زیر 20 سال همه آنان برای من فرو ریختند. چون با همه آشنا شدم و دیدم من تصوری دیگری داشتم و آنان چیزی نبودند که از دور می‌دیدم. اما با مطالعات مختصری که داشتم فهمیدم روشنفکری حاصل جامعه ما نبود. سیر رشد روشنفکری در ایران مثل اروپا نبوده است. ما روشنفکر وارداتی داشتیم. یعنی در یک دوره‌ای مردم ثروتمند شدند و راه به اروپا در دوره قاجار باز شد». خالق فیلم آتش‌بس در ادامه افزود: «افرادی به عنوان دانشجو به اروپا رفتند و به عنوان روشنفکر بازگشتند. بعد به جای تفکر یک نوع ظاهر روشنفکری را با خودشان آوردند. یعنی اینجا دیدند خواهر و مادرشان توی چادر هستند اما خانم‌ها در اروپا دست می‌دهند، لباس‌های شیک می‌پوشند و روشنفکران این ظواهر را با خودشان آوردند. روشنفکران ما تصور می‌کردند اگر دور و برشان پر از زن و مشروب باشد روشنفکرند، اگر مشروب بخورند، روشنفکرند. این روشنفکری نیست تعریف این کلمه داخل آن مستتر است». میلانی درباره تعریف صحیح روشنفکری اشاره می‌کند: «روشنفکر کسی است که روشن فکر می‌کند و نور می‌اندازد به جای تاریک؛ تا مردم درون تاریکی را کشف کنند. ما تعریف‌مان از روشنفکری این است که طرف کتاب دست بگیرد، پیپ بکشد و لباس عجق وجق بپوشد و موهایش را دم اسبی ببندد. طرف پیش خودش تصور می‌کند روشنفکر است. در ایران ما بیشتر ظواهر روشنفکری را می‌بینیم تا خود روشنفکری را.» تقدیر رهبر انقلاب از شاعر شعر شهید حججی در روزهای گذشته افشین علاء از شاعران برجسته کشورمان با اشاره به قدردانی رهبر انقلاب پیرامون یکی از اشعار این شاعر، ارزش آن را بالاتر از هر پست و منصبی دانست. علاء پس از دریافت پیام قدردانی رهبر انقلاب نوشت: «طی تماسی از دفتر مقام معظم رهبری، پیام سپاس و قدردانی ایشان به خاطر 2 شعری که برای شهید محسن حججی سرودم به اطلاع بنده رسید. ایشان پیش از این نیز در ملاقات‌ها، یا از طریق دفترشان و گاه با ارسال دستخط، بابت سرودن اشعار آیینی و انقلابی از بنده تشکر و قدردانی کرده‌اند. توجه ایشان به اینگونه اشعار، همراه با نکته‌سنجی و قدرشناسی‌شان همانقدر برایم ارزشمند است که از بی‌خبری، قدرنشناسی و نخوت برخی مسؤولان فرهنگی کشور ملول و آزرده خاطرم. البته سرودن شعر برای شهیدان، در برابر عظمت حماسه آنان، هنری نیست که بخواهم بابت آن به خود ببالم یا از کسی طلبکار باشم. ولی نمی‌توان از کنار اینگونه ظرافت‌های رفتاری رهبر انقلاب از یک سو و بی‌مهری‌های مسؤولان اجرایی و فرهنگی از سوی دیگر، بی‌تفاوت گذشت. بسیاری از صاحبان قدرت و جناح‌های سیاسی نشان داده‌اند چهره‌های فرهنگی را فقط برای ایام تبلیغات و جلب آرای مردم می‌خواهند و چون به مراد خود رسیدند، دغدغه‌های ما را فراموش می‌کنند. در حالی که بلندپایه‌ترین مقام رسمی و معنوی نظام، بدون در نظر گرفتن گرایش‌های سیاسی افراد، در همه حال ناظر و مشوق نیروهای وفادار به ارزش‌های انقلاب اسلامی است. لازم است بنده نیز به‌رغم همه تلخکامی‌ها، بار دیگر اعلام کنم همین حسن‌ظن و قدرشناسی رهبر فرزانه انقلاب را از همه پست‌ها، مقام‌ها و رانت‌ها ارزشمندتر می‌دانم و به فضل الهی، موهبت شاعر اهل بیت (ع) و انقلاب بودن را با تعلق به هیچ جناح، جایگاه و منصبی عوض نخواهم کرد. بنده پیر خراباتم که لطفش دائم است / ورنه لطف شیخ و زاهد گاه هست و گاه نیست...». شعر افشین علاء از این قرار است: سر می‌برند، از ماه ‌ای شب بیا تماشا با ذکر یا اباالفضل (ع) بر لب بیا تماشا ای کربلا تنش را، حالات رفتنش را هر روز کن زیارت هر شب بیا تماشا افتاده است یارم، آن ماه بی‌مزارم بی سر به سینه خاک، مرکب بیا تماشا من عاجزم ز وصفش، سوسن ز باغ برخیز با کاکل پریشان کوکب بیا تماشا ای نام و رسم و عنوان، خاکی بریز بر سر مصدر بیا به پایین، منصب بیا تماشا دیگر مرا نترسان ‌ای مرگ بعد از این داغ از سوختن چه دانی؟ ‌ای تب بیا تماشا بانو! مدافعت را بردند سوی مقتل بر تل خویش بازآ زینب بیا تماشا... جشنی برای خانه سینما جشن خانه سینما با حضور برخی سینماگران و اهالی رسانه در زمین چمن باشگاه پیام برگزار شد. محمدمهدی حیدریان، رئیس سازمان سینمایی در حاشیه برگزاری نوزدهمین جشن خانه سینما درباره مساله اصلی سینمای ایران اظهار داشت: یک چیزهایی افراد را از مسائل حقیقی دور می‌کند، اینکه از 300 فیلم ۱۰ فیلم موفق به دریافت پروانه نمایش نشده مساله اصلی سینما نیست، مساله اصلی این است که سینما با چه تعداد از مردم ارتباط برقرار کرده و در چه عمقی اثر گذاشته است. مهم‌تر از همه اینها این است که چقدر توانسته‌‌‌‌‌ایم سینما را جهانی کنیم. اگر نتوانیم سینما را جهانی کنیم در داخل هم نمی‌توانیم کاری انجام دهیم. باید سعی کنیم تعداد تماشاگران سینما را افزایش دهیم. وی در پایان درباره تغییرات سازمان سینمایی عنوان کرد: با صالحی درباره سازمان سینمایی صحبت کرده‌‌‌‌‌ایم و قرار نیست تغییری در ریاست سازمان سینمایی انجام شود. نخستین چیزی که تعیین‌کننده است برنامه است و بر اساس آن کار می‌کنیم، ما تغییرات را انجام داده‌‌‌‌‌ایم و اگر تغییری باشد بسیار کوچک است. در این جشن فیلم فروشنده به کارگردانی اصغر فرهادی جوایز بهترین فیلم، بهترین کارگردانی، بهترین فیلمنامه، بهترین بازیگر اصلی و مکمل مرد، بهترین تدوین و بهترین طراحی صحنه را دریافت کرد. «رگ خواب» نیز با 5 جایزه در رتبه بعدی قرار گرفت. این در حالی است که در جشن خانه سینما هیچ خبری از فیلم‌‌های تحسین‌شده در جشنواره فجر نظیر «ماجرای نیمروز»، «فراری»، «بیست و یک روز بعد» و... نبود. ماه همراه بچه‌ها در فرانکفورت گلعلی بابایی، نویسنده ادبیات پایداری و دفاع‌مقدس با چند جلد از آثار خود در شصت‌ونهمین دوره نمایشگاه کتاب فرانکفورت که 19 تا 23 مه در این شهر برگزار می‌شود، حضور خواهد داشت. بابایی در گفت‌وگو با «وطن‌امروز» درباره ترجمه کتاب‌هایش و حضورش در نمایشگاه فرانکفورت گفت: کتاب «ماه همراه بچه‌هاست» زندگینامه شهید همت به زبان عربی و انگلیسی ترجمه شده است. همچنین «هاله‌ای در غبار» که به زندگی حاج احمد متوسلیان می‌پردازد به زبان‌‌های انگلیسی و عربی منتشر شده است. او با اشاره به کتاب «گردان نهم» و «پهلوان گود گرمدشت» از ترجمه این کتاب‌ها به زبان انگلیسی خبر داد و گفت قرار است این آثار در نمایشگاه فرانکفورت عرضه شود. بابایی «پیغام ماهی‌ها» را که برگزیده جایزه جلال بود، جزو آثار برتر ارسالی عنوان کرد. وی همچنین با اشاره به تازه‌‌‌‌ترین اثر خود یعنی کتاب «شراره‌‌های خورشید» اظهار داشت: این کتاب قرار است سه‌شنبه آینده 28 شهریور در تالار سوره حوزه هنری رونمایی شود. بابایی با بیان اینکه در این کتاب برای نخستین‌بار برخی ناگفته‌‌های جنگ مطرح می‌شود، بیان داشت: شراره‌‌های خورشید به 4 ماه پایانی حیات دنیوی شهید همت می‌پردازد و عملکرد لشکر 27 در عملیات خیبر را مورد کنکاش قرار می‌دهد. این کتاب با ۷۷۰ صفحه، ۱۰ فصل موضوعی را در بر می‌گیرد که یک فصل از آن هم به تصاویر، نقشه‌ها و اسناد اختصاص پیدا کرده و این ضمایم با فهرست و نمایه‌‌های کتاب، در مجموع حجم کتاب را به ۹۳۰ صفحه می‌رساند. تنها 14 کیلومتر تا «بدون تاریخ، بدون امضا» فیلم «بدون تاریخ، بدون امضا» به کارگردانی وحید جلیلوند در بخش افق‌‌های هفتاد و چهارمین جشنواره فیلم ونیز که متفاوت با بخش اصلی این جشنواره است، صاحب 2 جایزه در بخش‌‌های بازیگری و کارگردانی شد. نوید محمدزاده بهترین بازیگر مرد بخش افق‌های این جشنواره شد و وحید جلیلوند نیز جایزه بهترین کارگردانی را به دست آورد. فیلم «بدون تاریخ، بدون امضا» روایت مرد فقیری در حاشیه پایتخت است که به‌دلیل فقر مفرط، مرغ مرده را به جای گوشت تازه برای خانواده خود آورده و پس از مدتی فرزند او می‌میرد. داستانی که در جشنواره ونیز برگزیده شده و روایتی خاص از چهره ایران را در این جشنواره به نمایش گذاشت. حبیب کاوش، تهیه‌کننده و کارگردان سینما با انتشار نامه‌ای خطاب به وزیر ارشاد که متناسب با این رویداد هم بود با گلایه از جناب وزیر نوشت: شما در همان ابتدای پذیرفتن مسؤولیت‌تان فرمودید: ما را با سینمای‌مان و اسکارهای‌مان می‌شناسند! واقعا جهانیان ایران امروز را فقط و فقط به فیلم‌های اسکاری‌اش می‌شناسند؟ زودتر گفته باشم که نگارنده خود از طرفداران پروپاقرص آن نوع از سینما هستم و بسیاری از آن فیلم‌ها را بارها و بارها با لذت و گاه با افتخار می‌بینم اما سوال اینجاست که آیا به‌زعم شما فیلم‌های اسکاری و جشنواره‌ای منعکس‌کننده همه چهره ایران است؟ آیا جهانیان فقط ما را به فیلم‌‌های اسکاری‌مان می‌شناسند یا... اما واقعیت دارد که این سال‌ها ایران به سکه‌ای مانند شده است که متاسفانه 2 رو دارد، روی داخلی آن را که اصلا هم قابل دفاع نیست سینمای جشنواره‌ای با قدرت و گاه با بی‌رحمی نمایندگی می‌کند، جامعه‌ای سخت بحرانی، پر از اختلاس و فساد و ریا اما روی دیگر سکه چه؟ آن 14 کیلومتر دلهره‌آور خاطرتان هست؟ تنها 14 کیلومتر لشکریان به‌اصطلاح خلیفه شام و عراق با مرزهای غربی ما فاصله داشتند! زن و بچه و ناموس و مال بلاد سوریه و عراق را که از خود کرده بودند و وحشیانه به غنیمت برده و می‌بردند و هر شب هم تلألؤ چراغ‌های روشن پیش‌روی‌شان به خاطر ایجاد رعب و وحشت در دل همسایگان از بی‌بی‌سی و VOA و... پیروزمندانه پخش و بزرگنمایی می‌شد! خاطرتان هست؟ تقریبا از بزرگ و کوچک همه با اضطراب و وحشت منتظر نفوذش به داخل کشور خودمان بودیم. هنرمندان علیه نسل‌کشی مسلمانان میانمار پس از شدت یافتن فاجعه میانمار، شاعران انقلاب اسلامی در محکومیت نسل‌کشی مسلمانان مظلوم و بی‌دفاع روهینگیایی بیانیه‌ای صادر کردند. در این بیانیه که به امضای بیش از 400 شاعر پارسی‌زبان رسیده است، سکوت مجامع بین‌المللی در قبال نسل‌کشی مسلمانان توسط بودایی‌‌های میانمار به‌شدت محکوم شده و آمده است: «گویی جز ذات اقدس احدیت نمی‌دانست روزی در کشوری به نام میانمار زنان جوان و کودکان مسلمان را زنده زنده «پوست» خواهند برکند و چشمان کودک 3 ساله‌ای را با چنگال از حدقه بیرون خواهند آورد یا ده‌ها زن و کودک و پیرزن و پیرمرد را به جرم داشتن اعتقادات دینی و مذهبی زنده‌زنده در آتش برافروخته با بامبو خواهند سوزانید». همچنین شاعران با گلایه شدید از رهبر سیاسی دولت میانمار که برنده جایزه نوبل نیز هست، ابراز داشته‌اند: جای بسی تأسف است که در سکوت مرگبار حاکم بر مجامع بین‌المللی حقوق‌بشر در اعتراض به کشتار وحشیانه مسلمانان روهینگیایی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌، رهبر دولت آن کشور (سوچی) در واکنش به معدود انتقادات نسبت به این نسل‌کشی فجیع در کمال وقاحت از وجود «کوه یخ اطلاعات نادرست» دم می‌زند تا ضمن مشروعیت بخشیدن به جایزه صلح نوبلش، فجیع‌ترین کشتار انسان‌ها در جنوب شرق آسیا در سده‌‌های اخیر را سرپوش بگذارد. از وجدان‌های بشری سؤال این است که اگر در شریعت محکوم تکفیری و داعشی، جنایات مسلمان‌نمایان خلق‌آزار برای مردم جهان و برخی مجامع دفاع از حقوق‌بشر بویژه شورای امنیت سازمان ملل آن هم پس از مدت‌ها کج‌دار و مریز سخت و گران آمد، چرا اینک در طریقت اغواگر بودایی‌نمایان میانمار که جنایات‌شان به مراتب سخیف‌تر از داعشیان و تکفیریان و قاطبه تروریست‌های منحوس در سراسر جهان است‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌، سکوت اختیار کرده‌اند؟!» همچنین برخی اهالی سینما با انتشار بیانیه‌ای فجایع میانمار را محکوم کردند. در بخشی از بیانیه آنها آمده است: «این روزها خبرهای دهشتناک نسل‌کشی اقلیت مسلمان روهینگیا در میانمار، دل همه آزادگان جهان را به‌درد آورده است. از این رو ما مدیران شرکت‌ها و موسسات فیلمسازی ایران مسؤولیت خود در قبال تصویر آنچه در حال وقوع است را دوچندان می‌دانیم و ضمن محکومیت اقدامات ارتش میانمار، خواهان اقدام فوری نهادهای بین‌المللی در جهت توقف این اعمال ضدبشری هستیم». «انقلاب جنسی» در بازار «آرمان مدیا» که با آثاری نظیر «سی‌وسه سال سکوت»، «خط سفید»، «میراث آلبرتا» و... نزد مخاطبان شناخته می‌شود، این‌بار سراغ موضوعی بسیار پراهمیت اما جنجالی رفت و در این هفته «انقلاب جنسی» را روانه بازار کرد. مستندهای حسین شمقدری که همواره با استقبال مخاطبان مواجه می‌شود، این بار آزادی‌های جنسی در ایران را نمایش می‌دهد و با طرح جمله «امروز ما در ابتدای مسیری هستیم که غرب از دویست سال پیش در راه آزادی‌های جنسی طی کرده‌است» زنگ خطر را به صدا درمی‌آورد. مستند انقلاب جنسی با نگاهی متفاوت به زیست جنسی مردم هلند، فرانسه و اسپانیا تلاش می‌کند تا مخاطب را نسبت به دنیای غرب نزدیک‌تر کند. محسن یزدی در نقد این مستند نوشته است انقلاب جنسی نوشته است: «اشکال کارهای شمقدری این است که قرار است جذابیت‌‌های ژورنالیستی (گاهی به اعتقاد عده‌ای ناخواسته به مرز قبح‌شکنی هم نزدیک می‌شود) جای تحقیق خوب و پرداخت مناسب را پر کند و به نظرم اتفاقا شمقدری خوب از پس این کار برمی‌آید. با این حال مستند انقلاب جنسی یک حرکت دغدغه‌مند با یک نیت درست درباره یک مساله مهم است. مساله‌ای که اگرچه پرداخت به آن ظرافت‌‌های خود را می‌طلبد ولی همین اندازه که فیلمساز آن را طرح کرده ارزشمند است و این خودش کار مهمی است».

نظر شما