شناسهٔ خبر: 21342968 - سرویس استانی
نسخه قابل چاپ منبع: راه دانا | لینک خبر

دقیقاً در میانمار چه می‌گذرد؟

«آنگ سوچی» در رأس یک پاکسازی نژادی/ صلح طلبی که روی داعش و طالبان را سفید کرد

سوچی خود در راس حزبی قرار دارد که اکنون دولت میانمار و هدایت نسل کشی را در اختیار دارد؛ یعنی سوچی خود از رهبران نسل کشی است.

صاحب‌خبر -

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛به نقل از  صبح قزوین؛ میانمار کشوری است در آسیای جنوب شرقی با ۵۵ میلیون جمعیت است که از این میان ۷۰ درصد آنها بودایى و بین 10 تا 15 درصد مسلمان هستند.


جمعیت 55 میلیونی میانمار میان اقوام و اقلیت‌های گوناگونی تقسیم می‌شوند که قوم «روهینگیا» دربردارنده بیش ترین تعداد مسلمانان میانمار است.

در واقع 90 درصد از مسلمان این کشور به این قوم تعلق دارند. آمار رسمی جمعیت روهینگیا ۶ میلیون نفر است اما طبق آمار غیررسمی جمعیت این قوم که صد در صد آنها مسلمان هستند به ۸ میلیون نفر می‌رسد با این حال و با وجود اینکه در سال ۱۹۸۲ قانون حقوق شهروندی به تصویب رسید و به موجب آن قانون از میان ۱۴۴ قومیت موجود در میانمار ۱۳۵ قومیت حق شهروندی دریافت کردند؛ اما قوم روهینگیا از اختصاص حقوق شهروندی خود محروم ماند و دولت این کشور مسلمانان میانماری را خارجی قلمداد کرد.

در ابتدا اعتراضات مدنی بسیاری از جانب مسلمانان به تبعیض‌های نژادی بودائیان علیه مسلمانان روی داد با این حال دولت‌های وقت میانمار این اعتراضات را به فجیع ترین شکل ممکن سرکوب کردند. 

دولت‌های بعدی میانمار برای رفع اختلافات و مشکلات میان مسلمانان و بوداییان، سیاست کوچ اجباری تمامی 8 میلیون مسلمان روهینگیایی را از منطقه «آرکان» اتخاذ کردند تا به واسطه این سیاست اتخاذ شده از جانب دولت، قریب به ۱۵۰ هزار نفر از مسلمانان آرکان به بنگلادش، ۵۰ هزار نفر به تایلند و ۴۰ هزار نفر به مالزی و تعداد قابل توجهی به دیگر کشورهای آسیایی مهاجرت کنند. 

اینها همه در شرایطی روی می‌داد که علم تاریخ برخلاف ادعاهای دولت میانمار و بودائیان نژادپرست معتقد است، تاریخ اولین سکونت مسلمانان در آن منطقه به قرن نه میلادی یعنی هزار و صد سال پیش باز می‌گردد؛ اما با وجود این پیشینه تاریخی برای دولت میانمار، قوم روهینگیا واقعا وجود خارجی ندارد.

هولوکاست واقعی اینجاست 
تحرکات بر ضد مسلمانان را راهبان بودایی و معابد آنها رهبری می‌کنند آنها به درستی می‌گویند اعمالشان مطابق با دستورات آیینشان است. رهبر جنبش مسلمان زدایی میانمار راهبی به نام «ویراثو» است که باور دارد: «مسلمان سرعت بالایی در تولید مثل و زاد و ولد دارند و ممکن است با همین روند تا 20 سال آینده نیمی از میانمار را صاحب شوند برای همین بهتر است برای تعدیل نسل آنها دست به کار شد». 

این اولین بار است که در دنیای معاصر یک رهبر آن هم رهبری مذهبی و جالب اینجاست که رهبر مذهبی که داعیه صلح و انساندوستی دارد آشکارا سخن از پاکسازی نژادی یک قوم به میان می‌آورد.

نتیجه عملی آن نیز مشخص است تا کنون قریب به 400 هزار نفر از مسلمانان این کشور به دست دولت و عناصر مورد حمایت آنها – یعنی چریک های وابسته به معابد بودایی- به خاک و خون کشیده شده اند و این یعنی نزدیک به یک چهاردهم جمعیت این قوم پاکسازی شده اند. 

از سویی نیز آمارهای رسمی و غیررسمی حکایت از آن دارد که 5 میلیون نفر از مسلمانان میانماری آواره هستند و در حال فرار به کشورهای بنگلادش، مالزی و تایلند در معرض خطر مرگ قرار دارند. 

اما دولت میانمار و راهبان بودایی حتی به فرار و مهاجرت مسلمانان هم راضی نیستند آنها در هر شرایطی خواهان کشتار و پاکسازی نژادی مسلمانان هستند و حتی حاضر نیستند زندۀ آنها را در کشورهای همسایه ببینند، برای همین هم در مرز بنگلادش مین ضد نفر تعبیه کرده اند تا طی یکماه اخیر بیش از 5 هزار زن و کودک تنها در اثر اصابت با این مین‌ها جان خود را از دست دهند.

با وجود همه همدردی‌هایی که افکار عمومی دنیا با مسلمانان میانمار داشته اند اما تاکنون هیچ فشار بین المللی علیه نسل کشی واضح دولت میانمار اتخاذ نشده است؛ در حالی که در دهه 40 میلادی، جامعه ملل تنها طی 20 روز کاری دولت وقت آفریقای جنوبی را به جرم نژادپرستی به جنایت علیه بشریت محکوم کرد. 

شاید همین مسئله اصلی ترین انگیزه دولت میانمار برای ادامه نسل کشی در این کشور باشد تا جایی که اخیرا وزیر امور خارجه این کشور با خیال آسوده و به صراحت اعلام کرده: «برای اینکه دیگر شاهد خشونت در کشور نباشیم لازم است 800 هزار نفر دیگر از مسلمانان افراطی از میانمار اخراج شوند». 

نقش برنده جایزه صلح نوبل در کشتار مسلمانان میانمار 
شگفت انگیزترین نکته در ماجرا پاکسازی نژادی در میانمار نقش "آنگ سوچی" برنده جایزه صلح نوبل است. 

طی هفته‌های اخیر در غالب رسانه‌ها و همین طور در افکار عمومی مردم در سطح جهان اینگونه القا شده که اتهام آشکار خانم سوچی سکوت در برابر نسل کشی انسانهاست و از این رو همه واکنش‌ها پیرامون این اتهام چرخیده است.

با این حال این همه ماجرا نیست و عمق فاجعه بسی بیشتر از این تصور اشتباه است چرا که سوچی خود در راس حزبی قرار دارد که اکنون دولت میانمار و هدایت نسل کشی را در اختیار دارد؛ یعنی سوچی خود از رهبران نسل کشی است. 

در پی انتخابات ۲۰۱۵ و پیروزی «حزب لیگ ملی برای دموکراسی» به رهبری سو چی این حزب اکثریت را در مجلس در مقابل «حزب همبستگی و توسعه» که مورد حمایت نظامیان است بدست آورد. 

به دلیل مخالفت قانون اساسی برمه با ریاست جمهوری سوچی از جهت داشتن فرزندانی که تابعیت انگلستان را دارند «هتین چیاو» همراه قدیمی او به عنوان رییس جمهور برمه انتخاب شد و اکنون او در راس حزبی قرار دارد که برنامه پاکسازی نژادی مسلمانان را پیگیری می‌کند.

بنابراین وضعیت کاملا آشکار است حزبی که تحت استیلای خانم آنگ سان سوچی قرار دارد در حال قتل عام صدها هزار نفر انسان بی گناه از جمله زنان، کودکان و غیرنظامیان است. 

سوچی که پیش تر در مقام اپوزوسیون دولت نظامی میانمار دو دهه متمادی را در زندان گذرانده بود پس از سرنگونی حکومت نظامیان توانست قدرت را در دست بگیرد؛ اما پس از روی کار آمدن و تشکیل حزب و دولت، در مسیر پاکسازی نژادی گوی سبقت را از نظامیان ربوده و این چنین دولت تحت امر حزب او به یکی از بی سابقه ترین و فجیع ترین نسل کشی های دوره معاصر را محقق کرده است. 

آنگ سوچی غربی‌ها را هم گیج و غافلگیر کرد 
واشنگتن پست به درستی نوشته بود: « شاید هیچ دینی به اندازه بودیسم برای لیبرال‌های غربی خوشایند نباشد. سیاستمداران تملق دالایی لاما را می‌گویند، سلبریتی‌ها به دنبال مراقبه بودیستی هستند و دانشمندان و فلاسفه تاکید می‌کنند که بودیسم درباره طبع انسانی و روانشناسی حرف زیادی برای آموختن به ما دارد.

حتی برخی از این "نو ملحدان" کذایی هم عاشق و شیفته بودیسم شده اند. بودیسم در منظر بسیاری از هوادارن غربی اش، چشم اندازی عمیقا انسانگراست، که بیش از آنکه یک دین باشد، یک فلسفه و یک شیوه زندگی برای برقراری صلح و توازن است... در این میان برای همه ما آنگ سو چی سمبل تمام قد این دین بود از این رو اهدای جایزه نوبل و ساختن فیلم زندگی اش چندان بی راه نبود ». 

ولی حالا از نویسنده مقاله واشنگتن پست تا سلبریتی‌هایی چون «جانی دپ» و «ریانا»که زمانی عاشق شخصیت بودایی منش آنگ سوچی بودند؛ لب به انتقاد از او و سکوتش گشوده اند اما شاید در این میان از همه گیج تر و بهت زده تر آکادمی نوبل و عوامل فیلم the lady باشند که تحت تاثیر القائات سیاستمدارانی قرار گرفتند که از آنگ سان سوچی بت شخصیتی انساندوست و صلح طلب چون گاندی و ماندلا ساخته بودند و حالا بت انسان دوست آنها خود در راس نه یک جنایت یا یک کشتار وسیع که در راس یکی از بی سابقه ترین پاکسازی های نژادی تاریخ معاصر قرار گرفته است.

آنها به درستی نگرانند این حقیقت تلخ هستند که آیا از این پس دیگر کسی به نوبلیست‌هایی که از سوی آنها حامی صلح و انسانیت شناخته می‌شوند، وقعی می‌نهد؟ و البته که در این میان مقصر اصلی این بت سازی نه آکادمی نوبل است و نه عوامل فیلم بانو، بلکه مقصر اصلی سیاست های انسان ستیزانه ای است که حتی قتل یک نفر یهودی صهیونسیت در فلسطین اشغالی را با پاکسازی نژادهای میلیون‌ها مسلمان برابر نمی‌داند و علی الظاهر که برای اولی اهمیت بیشتری قائل است.

پس از آن می‌ماند کشورهایی که از اسلامی بودن نام آن را یدک می‌کشند و از همین حالا با اجرای شویِ دیدار از اردوگاه‌های پناهندگان و کمک مالی به بنگلادش، از کشتار شیعیان مظلوم یمن و بحرین حمایت تسلیحاتی، مالی و سیاسی می‌کنند ولی باز هم داعیه خلافت اسلامی، عثمانی گری و انساندوستی دارند. 
انتهای پیام/

نظر شما