شناسهٔ خبر: 20969211 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: روزنامه شرق | لینک خبر

سایه همه‌پرسی استقلال کردستان عراق بر روابط آنکارا- اربیل:

عمل‌گرایی یا بازگشت ترکیه به رویکرد سنتی

رحمت حاجی‌مینه. پژوهشگر مرکز مطالعات خاورمیانه

صاحب‌خبر -

همه‌پرسی استقلال کردستان عراق به دلیل پیامدهای چندگانه‌اش بر منظومه سیاسی منطقه خاورمیانه به یکی از دغدغه‌های جدی بازیگران منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای تبدیل شده است؛ موضوعی که انجام آن در‌عین‌حال که متأثر از شرایط تاریخی، سیاسی و امنیتی عراق و منطقه خاورمیانه است، متعاقبا بر ساختار سیاسی قدرت در داخل عراق، موازنه قدرت در منطقه خاورمیانه و روندهای استقلال‌طلبی در سطح جهانی نیز تأثیرگذار خواهد بود؛ بنابراین تاکنون بازیگران مختلف فروملی، منطقه‌ای و فراملی که منافع‌شان با این همه‌پرسی گره خورده است، به آن واکنش نشان داده‌اند. در این راستا اکثر بازیگران منطقه‌ای خصوصا کشورهایی که جمعیت کُرد دارند، آن را از دریچه امنیت ملی خود نگریسته و پیامدهای آن را در چارچوب بازی دومینو بر آینده سیاسی خود منفی ارزیابی کرده و با آن مخالفت کرده‌اند. در‌این‌میان، ترکیه به‌عنوان بازیگری منطقه‌ای با داشتن بیش از 20‌ میلیون کُرد، به نظر می‌رسد موضعی چندلایه و سیاستی چند‌مرحله‌ای در‌این‌باره در پیش گرفته است. بر‌اساس‌این، سؤال اصلی این نوشته چرایی رفتار ترکیه در قبال همه‌پرسی استقلال کردستان عراق است؟ سؤالی که پاسخ دقیق و جامع آن نیازمند درک اهمیت تحولات منطقه کردستان عراق (KRG) برای ترکیه از یک طرف و همچنین تبیین سیاست‌های تاریخی ترکیه در قبال کردهای منطقه از طرف دیگر است. فرضیه اصلی این نوشته عبارت است از اینکه رفتار ترکیه در قبال همه‌پرسی استقلال، علاوه بر لحاظ‌کردن نیازهای امنیتی ترکیه، بر‌آمده از عمل‌گرایی معطوف به آینده است. در اینجا منظور از عمل‌گرایی، پراگماتیسم جان دیویی است که ابزارگرایی از اصول اساسی آن است. از این منظر، افکار و نظریه‌ها (سیاست‌های نظری و عملی) مانند ابزارهایی برای حل مشکلات هستند و تا زمانی که نتایج رضایت‌بخشی داشته باشند، صحیح و حقیقی هستند؛ در غیر‌این‌صورت به نظریه یا رویکردی اشتباه تبدیل می‌شوند که باید جایگزینی برای آنها اتخاذ کرد.

پیشینه سیاست‌های ترکیه در قبال کردهای عراق
سیاست‌های ترکیه در قبال کردهای عراق شامل مراحل و وضعیت‌های چندگانه بوده است که علاوه بر منافع ملی ترکیه، برایند وضعیت داخلی کردهای عراق و تحولات منطقه نیز بوده است. به لحاظ سنتی، سیاست‌های ترکیه در قبال کردهای عراق تا دهه 1990 مبنی بر پرهیز از ورود به این مسئله به طور مستقل بوده است و اغلب روابط آنکارا به دولت‌های مرکزی منطقه دارای جمعیت کُرد محدود می‌شد؛ اما به دنبال جنگ خلیج‌فارس و ظهور منطقه خودمختار کردستان عراق در اوایل دهه 90 شاهد نوعی سیاست تعامل موقت از طرف رئیس‌جمهور فقید ترکیه تورگوت اوزال بودیم؛ به‌گونه‌ای‌که اوزال با بیان اینکه «در شرایطی که همه با رهبران کُرد عراقی ارتباط برقرار کرده‌اند، ما چرا بی‌ارتباط باشیم» در اوایل دهه 1990 ضمن دعوت آنها به ترکیه، روابط صمیمانه‌ای با آنها برقرار کرد؛ هرچند این سیاست ابتکاری اوزال در سال 1993 با مرگ ناگهانی او جای خود را به رهیافت سنتی اتحاد و ائتلاف آنکارا با قدرت‌های منطقه‌ای برخوردار از جمعیت کُرد داد تا از شکل‌گیری دولت مستقل کردی در منطقه جلوگیری شود؛ سیاستی که در دوره اول حکومت حزب عدالت و توسعه تا سال 2008 ادامه پیدا کرد؛ اما پس از سال 2008 شاهد آغاز دوره جدیدی از روابط ترکیه با کردها در عراق مبنی بر روابط مستقیم و شناسایی بودیم. شرایطی که علاوه بر انگیزه‌های اقتصادی و روابط دوجانبه، متأثر از تمایلات هژمونیک منطقه‌ای و تا اندازه‌ای الگوی موازنه قدرت در منطقه بوده است؛ به‌گونه‌ای‌که ترکیه در راستای هژمونی منطقه‌ای با بهره‌گرفتن از سیاست تنش صفر با همسایگان در آن زمان تلاش کرد نفوذ خود را در عراق و به‌ تبع آن در خاورمیانه هم از لحاظ اقتصادی و هم سیاسی افزایش دهد. البته این چرخش ترکیه نسبت به کردهای عراق از رویکرد سنتی عدم شناسایی به رویکرد جدید روابط دوستانه، خود یکی از فاکتورهای مؤثر بر اعلام همه‌پرسی استقلال کردستان عراق از سوی مقامات کُرد عراقی نیز هست؛ زیرا قبلا مخالفت ترکیه با استقلال کردستان به‌عنوان یکی از موانع جدی در این مسیر تلقی می‌شد.
اهمیت سیاست‌های ترکیه
حکومت منطقه‌ای کردستان عراق و آینده آن به دلیل موقعیت ژئوپلیتیکی، هم‌مرزبودن با کردهای ترکیه در جنوب شرق این کشور، داشتن اقلیت ترکمن، وجود منابع غنی نفت و گاز همراه اشتراکات تاریخی از اهمیت زیادی برای ترکیه برخوردار است؛ به‌گونه‌ای‌که سیاست‌های ترکیه در قبال آن و همه‌پرسی پیش‌رو را تحت‌ تأثیر قرار داده است. درواقع ترکیه از برقراری روابط و تقویت آن با کردستان عراق تاکنون اهداف چندگانه‌ای را دنبال کرده است: نخست؛ مدیریت مسئله کردی در داخل و خارج، به‌گونه‌ای‌که آنکارا از داشتن روابط رسمی با کردهای عراق درصدد است نشان دهد که با کردها و هویت کردی مشکلی ندارد و تنش آن با حزب کارگران کردستان ترکیه (پ‌پ‌ک) نه مسئله‌ای هویتی، بلکه برآمده از گرایش‌های جدایی‌طلبانه آنها است. ترکیه همچنین از این طریق درصدد کنترل کردهای پ‌ک‌ک در شمال عراق و کردهای سوریه یعنی پ‌ی‌د/ ی‌پ‌گ در شمال سوریه است. دوم؛ دسترسی به منابع غنی انرژی کردستان عراق و انتقال انحصاری آنها به اروپا که علاوه بر تأمین منابع انرژی مورد نیاز خود، آنکارا وابستگی‌اش را به منابع دیگر انرژی کاهش خواهد داد. سوم؛ گسترش دایره نفوذ منطقه‌ای و برقراری موازنه قدرت در سطح منطقه‌ای که رقبای آنکارا از مدت‌ها قبل حوزه‌های نفوذ خود را گسترش داده‌اند. چهارم؛ با توجه به حضور نیروهای فرامنطقه‌ای در کردستان عراق و سرمایه‌گذاری آنها در بخش‌های مختلف، آنکارا درصدد است از انزوای سیاسی خود همانند سال 2003 جلوگیری کرده و بتواند در آینده ژئوپلیتیک کردی در شمال عراق و سوریه و خاورمیانه نقش‌آفرینی کند.
عمل‌گرایی آنکارا
روابط ترکیه با حکومت منطقه‌ای کردستان عراق علاوه بر مزیت‌های راهبردی و تجاری برای آنکارا، با توجه به موقعیت قانونی و سیاسی منطقه کردستان در داخل عراق با چالش‌هایی هم روبه‌رو بوده که بزرگ‌ترین چالش آن برای ترکیه، استقلال‌طلبی کردستان عراق بوده است که به نظر می‌رسد همراهی ضمنی آنکارا با آن، خود یکی از دلایل تشویق کردهای عراقی برای تعیین تاریخ همه‌پرسی بوده است. آنچه از دیدگاه ترکیه در بحث مدیریت مسئله کردی مطرح است، اینکه با پذیرش الگوی کردهای خوب و بد تلاش خواهد کرد پ‌ک‌ک را از طریق کردهای عراق مدیریت کند اما با مخالفت با همه‌پرسی استقلال اقلیم می‌تواند با رنجش کردهای عراق، این اهرم را از دست بدهد و از طرف دیگر با واکنش منفی کردهای ترکیه در انتخابات ریاست‌جمهوری 2019 روبه‌رو شود، آرایی که اردوغان بیش از پیش به آنها نیاز خواهد داشت. بنابراین ترکیه که قبلا با میزبانی مقامات کرد عراقی و برافراشتن پرچم کردستان در دیدارهای رسمی از یک طرف و سفر مستقیم وزیر خارجه‌اش به منطقه کردستان عراق بدون هماهنگی با بغداد به‌علاوه قراردادهای دوجانبه نفتی با این منطقه، رفتاری مبنی بر شناسایی کردستان عراق به‌عنوان یک بازیگر مستقل از خود نشان داده بود، اکنون سیاستی سیال و مرحله‌ای بنا به پراگماتیسم ابزاری در قبال همه‌پرسی اتخاذ کرده است به‌گونه‌ای که واکنش ترکیه به تمایلات استقلال‌خواهانه کردستان عراق تاکنون را می‌توان در سه مرحله تقسیم‌بندی کرد:
نخست؛ سکوت و همراهی ضمنی با آن تا زمانی که شرایط عینی برگزاری آن به دلیل مخالفت قدرت‌های دیگر منطقه‌ای و فراملی فراهم نباشد. آنچه از زمان برقراری روابط رسمی و دیپلماتیک آنکارا با اربیل از سال 2009 تا سال 2014 در زمان حمله داعش به موصل در سیاست‌های ترکیه نسبت به اقلیم کردستان عراق وجود داشته است.
 دوم؛ استفاده از ابزارهای نیابتی برای دورکردن یا انصراف رهبران کرد عراقی از مطرح‌کردن خواسته‌های استقلال‌طلبانه است که در زمان حمله داعش به موصل نشان داده شد. تجربه‌ای که در حمله داعش به کوبانی، استفاده ابزاری ترکیه از گروه‌های تروریستی مثل داعش را برای رسیدن به اهداف منطقه‌ای نشان داده بود و در آن زمان تا وقتی که کردهای سوریه از طرف داعش در محاصره و تهدید بودند، آنکارا با ژستی مبنی بر عدم مداخله در امور داخلی دیگران با استقرار تانک‌ها در مرزهای خود با سوریه تنها به محافظت از مرزهای خود متعهد بود، اما با شکست داعش و قدرت‌گرفتن کردها و امکان شکل‌گیری بازیگر خودمختار کردی در مرزهای جنوبی با سوریه، با اتخاذ رویکردی متفاوت تحت عنوان سپر فرات با حملات مستقیم علیه کردهای سوریه به بهانه مبارزه با تروریسم نه‌تنها به مداخله در امور سوریه روی آورد بلکه تلاش کرد مناطقی از آن را تحت عنوان مناطق امن تحت نفوذ خود درآورد.
سوم؛ مخالفت آشکار با همه‌پرسی از طرف مقامات رسمی ترکیه در زمانی که نشانه‌های استقلال‌طلبی به لحاظ عینی حاصل شوند یا به تاریخ برگزاری همه‌پرسی استقلال کردستان عراق نزدیک‌تر شویم، البته این مرحله پس از مخالفت صریح آمریکا و بازیگران دیگر منطقه‌ای تشدید خواهد شد و به نظر می‌رسد ترکیه علاوه بر مخالفت لفظی، اقدامات عملی دیگری را نیز در پیش بگیرد، همانند آنچه در دهه 1990 و زمان پیدایش منطقه خودمختار کردستان عراق در پیش گرفته بود؛ یعنی از یک طرف به عملیات‌های نظامی فرامرزی به شمال عراق به بهانه مبارزه با پ‌ک‌ک دست بزند که هدف اصلی آن نشان‌دادن مخالفت با استقلال کردهای خودمختار عراق خواهد بود و از طرف دیگر نشست‌های چندجانبه‌ای را با کشورهای منطقه در مخالفت با تشکیل دولت مستقل کردی در شمال عراق برگزار کند. هرچند این‌بار تفاوت‌هایی با دو دهه پیشین دارد، نخست، کشور سوریه غایب بزرگ این نشست‌هاست و ترکیه و ایران به دو رقیب جدی منطقه‌ای در صحنه میدانی سوریه تبدیل شده‌اند، دوم؛ قدرت‌گرفتن کردهای سوریه در مرزهای جنوبی ترکیه به چالش دیگری برای ترکیه تبدیل شده است، سوم؛ ترکیه درصدد است نشست‌های دوجانبه‌ای با مقامات نظامی کشورهای تأثیرگذار بر روند همه‌پرسی استقلال کردستان عراق فراتر از منطقه مانند روسیه و آمریکا برگزار کند تا بتواند از چالش‌های احتمالی دیگر در این زمینه خودداری کند.
 چهارم؛ با میزبانی از رئیس ستاد کل نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران و هیئت نظامی همراه درصدد است اولا با توجه به رقابت منطقه‌ای با ایران در خاورمیانه از جمله عراق و سوریه نسبت به مخالفت ایران در قبال همه‌پرسی استقلال منطقه کردستان عراق اطمینان حاصل کند، واقعیتی که از نگرانی آنکارا درباره نزدیک‌ترشدن کردستان عراق به ایران در آینده حکایت دارد. ثانیا با توجه به اختلاف نظر آنکارا با قدرت‌های منطقه‌ای مانند آمریکا و روسیه درباره پ‌ک‌ک و کردهای سوریه از جمله  پ‌ی‌د/ی‌پ‌گ، بتواند راهبرد مشترکی با ایران در این زمینه به دست آورد، ثالثا زمینه‌های آلترناتیو جدید آرایش منطقه‌ای را در صورت تنش روابط با منطقه کردستان عراق فراهم کند.
پنجم؛ به نظر می‌رسد که ترکیه با این نشست‌های نظامی با بازیگران منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای می‌خواهد نشان دهد که پرونده کردها از جمله همه‌پرسی استقلال کردستان عراق را در صورت نیاز دوباره به متولیان سابقش یعنی نظامیان خواهد سپرد، وضعیتی که نشان از امنیتی‌شدن راهبرد سیاسی- تجاری آنکارا نسبت به اربیل دارد، وضعیتی که البته برای آنکارا هم به معنی ازدست‌رفتن منافع تجاری و سیاسی خواهد بود. روی هم رفته، با توجه به رویکردهای چندلایه و مرحله‌ای ترکیه به همه‌پرسی استقلال کردستان عراق می‌توان گفت نگاه ترکیه به مسئله همه‌پرسی، عمل‌گرایانه و معطوف به آینده است. یعنی ترکیه که روابط دوستانه‌اش در سال‌های اخیر با کردستان عراق یکی از عوامل مؤثر بر تصمیم رهبران کرد عراقی در برگزاری همه‌پرسی استقلال حداقل به لحاظ آگاهی از عدم مخالفت آنکارا بوده است، در ادامه با اتخاذ رویکردی چندمرحله‌ای تلاش خواهد کرد از یک طرف از تیره‌شدن روابطش با حکومت منطقه‌ای کردستان عراق و در نتیجه شکل‌گیری یک جبهه متحد کردی علیه خود در مرزهای جنوبی جلوگیری کند؛ وضعیتی که می‌تواند بر آرای کردهای ترکیه به اردوغان در انتخابات ریاست‌جمهوری ترکیه در سال 2019 نیز تأثیر منفی بگذارد، از طرف دیگر با درپیش‌گرفتن رویکردی ترکیبی از سنتی و مدرن نقش‌آفرینی خود را در تحولات ژئوپلیتیک کردی شکل‌گرفته در شمال عراق و سوریه و منطقه خاورمیانه همچنان حفظ کند و با توجه به شرایط سیال منطقه و احتمالات پیش‌روی آینده، قدرت مانور خود را در اتحاد و ائتلاف‌سازی حفظ کند.

نظر شما