شناسهٔ خبر: 20936891 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: ایکنا | لینک خبر

خواندن صرف ترجمه قرآن در اعطای نشان انجمن عکاسان مطبوعاتی/ پایه‌گذار سنت‌های سیئه نباشیم

گروه فعالیت‌های قرآنی: در مراسم اولین دوره اعطای نشان انجمن صنفی عکاسان مطبوعاتی، شاهد قرائت صرف ترجمه قرآن بودیم، امری که به ظاهر صحیح و در کشوری فارسی‌زبان عاقلانه محسوب می‌شود، اما چرا خالی از اشکال نیست؟

صاحب‌خبر -
به گزارش خبرگزاری بین‌المللی قرآن(ایکنا)، مراسم نخستین دوره اعطای نشان انجمن صنفی عکاسان مطبوعاتی، همزمان با روز جهانی عکاسی روز گذشته 28 مردادماه در تالار شهناز خانه هنرمندان برگزار شد.
طبق روال صحیح مجالس رسمی، مراسم با تلاوت آیاتی از کلام الله مجید آغاز می‌شود تا آن جلسه متبرک به آیات نورانی قرآن شود، در ابتدای این مراسم نیز قرآن خوانده شده اما با نگاهی متفاوت؛ در واقع به جای این که یک قاری با در نظر گرفتن جوانب صوتی، لحنی و ... به تلاوت آیات بپردازد، صرفا ترجمه قرآن خوانده شده است. حال سؤال اینجاست که آیا می‌توان به این صورت قرآن خواند یا خیر؟
با توجه به این که مردم کشور ما عرب‌زبان نیستند، در نتیجه لزوم مراجعه به ترجمه از اهمیت فراوانی برخوردار است و برای فهم آیات ناگزیر باید به ترجمه‌های دست اول مراجعه کرد.
با همه این اوصاف، اما تلاوت قرآن با توجه به پاره‌ای از آیات و روایات موضوعیت داشته و همواره توصیه شده است، به گونه‌ای که نباید خواندن ترجمه یا تفسیر قرآن ما را از تلاوت الفاظ آن غافل نماید.
یکی از دلایلی که اثبات می‌کند باید به متن عربی قرآن توجه داشته باشیم، آیه دو سوره مبارکه یوسف است که خداوند می‌فرماید: «إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ قُرْآنًا عَرَبِيًّا لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ»، در واقع قرآن به زبان عربی نازل شده تا مردم در آن تعقل کنند؛ چراکه زبان عربی به جهت فصاحت و بلاغت کامل‌ترین زبان است و با تدبر در الفاظ عربی قرآن می‌توان به نکات مهمی دست یافت.
از دیگر مواردی که لزوم توجه به متن عربی قرآن را اثبات می‌کند، اعجاز بلاغی قرآن است، در واقع الفاظ قرآن از چنان فصاحت و بلاغتی برخوردارند که در طول تاریخ بسیاری از کفار و مشرکانی که با پیامبر(ص) در ستیز بوده‌اند در مقابل آن چاره‌ای جز فرود آوردن سر تسلیم نداشته‌اند و مسحور این جنبه از اعجاز شده‌اند، لذا الفاظ قرآن اهمیتی این چنینی دارد و باید علاوه بر خواندن آن در آن تدبر نمود.
از جمله آیاتی که می‌توان ادعای فوق را به وسیله آن اثبات کرد آیه 26 سوره مبارکه فصلت است که خداوند می‌فرماید: «وَ قَالَ الَّذِینَ کَفَرُواْ لَا تَسْمَعُواْ لِهَذَا الْقُرْآنِ وَالْغَوْاْ فِیهِ لَعَلَّکُمْ تَغْلِبُونَ»، ترجمه آیه چنین است که کافران به همکیشان خود گفتند: به این قرآن گوش فرا ندهید و در آن سخن لغو بیندازید(هلهله و غوغا بپا کنید) تا شاید از این رهگذر(بر پیامبر) پیروز شوید، آری این آیه سندی است تا اثبات کند الفاظ قرآن به قدری از فصاحت و بلاغت برخوردار است که کافران از ترس این که مسحور آن شوند از گوش فرا دادن به آن شانه خالی می‌کنند.
دعوت قرآن به مبارزه‌طلبی و تحدی نیز وجه دیگری است که به وسیله آن می‌توان به اعجاز لفظی قرآن و این که کلام الهی دارای فصاحت و بلاغت است، پی برد، در آیات مختلفی از قرآن، خداوند همه مردم را به آوردن آیه یا سوره‌ای از قرآن فراخوانده و اصطلاحا ندای «هل من مبارز» سر داده است اما با وجود این که بیش از 14 قرن از این مبارزه‌طلبی می‌گذرد، هنوز کسی نتوانسته در این تحدی پیروز شود و یک آیه و یا سوره با اسلوب قرآن بیاورد.
البته افرادی بوده‌اند که تلاش‌های نافرجامی داشته‌اند، اما فصحا و بلغای عرب به ویژه عرب عصر زمان نزول که در فصحات ید طولانی داشته‌اند، هرگز نتوانستند به مبارزه با قرآن بپردازند و برعکس با شنیدن آیات آن مسحور می‌شدند، در نتیجه لفظ قرآن مانند سایر کلمات عربی نیست که خواندن یا نخواندن آن علی السویه باشد، بلکه وقتی سراغ قرآن می‌رویم با الفاظی مواجه هستیم که بزرگترین فصحا و بلغای تاریخ در مقابل آن چاره‌ای جز زانو زدن نداشته‌اند.
در آیه شریفه 23 سوره مبارکه فصلت می‌خوانیم: «اللَّهُ نَزَّلَ أَحْسَنَ الْحَدِيثِ كِتَابًا مُتَشَابِهًا مَثَانِيَ تَقْشَعِرُّ مِنْهُ جُلُودُ الَّذِينَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ ثُمَّ تَلِينُ جُلُودُهُمْ وَقُلُوبُهُمْ إِلَى ذِكْرِ اللَّهِ ذَلِكَ هُدَى اللَّهِ يَهْدِي بِهِ مَنْ يَشَاءُ وَمَنْ يُضْلِلِ اللَّهُ فَمَا لَهُ مِنْ هَادٍ»، در این آیه قرآن به عنوان احسن الحدیث، زیباترین کلام معرفی شده و کسانی که از پروردگارشان ترس دارند هنگامی که آن را می‌شنوند به لرزه می‌افتند، با این وصف آیا الفاظ قرآن و خواندن عربی آن از اهمیت برخوردار نیست؟
نور بودن قرآن نیز دلیل دیگری بر اهمیت دادن به الفاظ عربی آن است، در آیه شریفه 74 سوره مبارکه نساء آمده است: «أَنْزَلْنَا إِلَيْكُمْ نُورًا مُبِينًا»، در واقع قرآن را نور معرفی می‌کند، البته در عبارات حضرت امیر(ع) در نهج البلاغه نیز به این مسأله توجه شده است، علاوه بر این، نکته حائز اهمیت آن است که در زیارت جامعه کبیره نیز خطاب به ائمه طاهرین(ع) می‌گوییم «کَلَامُکُمْ‏ نُورٌ»، با این مقدمه می‌توان به این نتیجه رسید که نه تنها الفاظ قرآن بلکه کلام ائمه(ع) نیز نور است.
به دیگر سخن، وقتی جنس یک کلام از نور بود یعنی می‌تواند مراتب گوناگونی داشته باشد و مخاطب با توجه به ظرفیتش می‌تواند از این کلام بهره‌برداری کند، قطعا نور بودن کلام الهی و حضرات آل الله(ع) به این معناست که در صورت عمل به آن می‌تواند موجب نورانی شدن باطن شود، اما حداقل استفاده از نور استفاده ظاهری است، در واقع وقتی قرآن را به زبان عربی و همانگونه که توسط جبرئیل بر قلب رسول الله(ص) نازل شده تلاوت کردیم، حداقل خاصیت آن این است که آن مجلس را نورانی کرده‌ایم، چیزی که شاید با خواندن ترجمه قرآن حاصل نشود یا کمتر محقق شود.
از جمله دیگر آیاتی که برای اثبات اهمیت توجه دادن به الفاظ قرآن می‌توان بدان استناد کرد آیه 20 سوره مزمل است، در بخشی از این شریفه آمده است: «فَاقْرَءُوا مَا تَيَسَّرَ مِنَ الْقُرْآنِ» و در بخش دیگری از آن می‌خوانیم: «فَاقْرَءُوا مَا تَيَسَّرَ مِنْهُ»، خود قرآن نیز مخاطب را به قرائت الفاظ آن دعوت می‌کند در نتیجه اگر فضیلتی برای قرائت لفظ وجود نداشته باشد هرگز این کتاب مخاطب را به خواندن آن دعوت نخواهد کرد.
روایات اهل بیت‌(ع) نیز در این زمینه راه‌گشاست، آنجا که امام صادق(ع) می‌فرمایند: قرآن را بخوانید و به مصحف نگاه کنید؛ چراکه نگاه به این دلیل که عبادت محسوب می‌شود، افضل است، با این وصف آیا می‌توان این لفظ را که نگاه کردن به آن هم طبق فرموده امام معصوم که کلامش حجت است عبادت محسوب می‌شود با نگاه به ترجمه‌های مختلف مقایسه کرد، دقیقا این روایت اشاره به این مطلب مهم دارد که نه تنها باید لفظ عربی قرآن را تلاوت کرد، بلکه افضل آن است که آن را از روی مصحف تلاوت کرد تا فضیلت و ثواب آن دو چندان شود.
از دیگر روایاتی که ما را به توجه بیش از پیش به متن عربی این کلام الهی ترغیب می‌کند روایتی است که در کافی، یکی از معتبرترین کتب روایی شیعه از رسول خدا(ص) گزارش شده است، حضرت در این روایت می‌فرمایند: قرآن را با الحان و اصوات عربی قرائت کنید، این روایت نیز می‌تواند حجت دیگری باشد برای کسانی که گمان می‌کنند خواندن ترجمه قرآن می‌تواند جای تلاوت لفظ عربی آن را بگیرد.
با توجه به آیات و روایاتی که از نظر گذشت، اهمیت توجه به الفاظ نورانی قرآن کریم به اثبات رسید، علاوه بر موارد فوق می‌توان اشاره‌ای هم به تلاوت قرآن با لحاظ همه نکات فنی آن داشت، در این زمینه به صورت ویژه باید روی قاریان طراز اول کشور مصر تأکید کنیم.
قاریانی نظیر مصطفی اسماعیل، منشاوی و عبدالباسط و ... افرادی بوده‌اند که وقتی در مجالس مختلف تلاوت می‌کردند تقریبا همه حاضران را مجذوب می‌کردند به گونه‌ای که شاهد اسلام آوردن غیر مسلمانان پس از برخی از تلاوت‌های عبدالباسط بوده‌ایم. همه مواردی که ذکر شد نشان می‌دهد که الفاظ عربی قرآن از تأثیرگذاری شگرفی برخوردار است و ممکن است یک نفر که با مفاهیم سر و کار نداشته باشد نیز با شنیدن یک صوت خوش و لحنی حزین و تأثیرگذار حتی به اسلام گرایش پیدا کند.
این در حالی است که خواندن ترجمه هرگز نمی‌تواند چنین تأثیری داشته باشد، مضاف به این که ترجمه‌هایی که از قرآن صورت گرفته نیز همگی کامل نیستند که اگر کامل بودند شاهد ترجمه‌های گوناگون توسط اندیشمندان اسلامی نبودیم، همچنین در بسیاری از موارد ترجمه نمی‌تواند حق مطلب را به صورت کامل ادا کند و ممکن است با ارائه یک ترجمه ناقص حتی مفهوم اصلی کلمات و آیات نیز زیر سؤال رود.
در پایان باید این را متذکر شد که هرگز درصدد نفی رجوع به ترجمه و تفاسیر نیستیم و کسی هم نمی‌تواند آن را نفی کند، اما اگر قرار باشد در مجالس رسمی به جای تلاوت الفاظ عربی قرآن به ترجمه بسنده شود، ممکن است یک فرهنگ غیر صحیح به وجود آید به گونه‌ای که در وهله اول و اندک اندک عدم تلاوت الفاظ عربی را فراگیر کند و در مرتبه بعدی نیز این مسأله را در ذهن مردم ایجاد کند که با وجود ترجمه قرآن از خواندن متن عربی آن بی‌نیاز هستیم که تماما غیر صحیح است.
پیشنهاد می‌شود عوامل برگزاری مراسم و مجالس برای آنکه مخاطبان به ترجمه هم عنایت داشته باشند ابتدا آیات را تلاوت و سپس ترجمه آن را ارائه کنند.
مرتضی اوحدی

نظر شما