مطبوعات کشور به طور روزانه مهمترین و برجسته ترین رخدادهای داخلی و خارجی را پوشش می دهند. این در حالی است که بخش زیادی از خبرها، یادداشت ها، گزارش ها، گفت وگوها و ... به انعکاس شرایط اجتماعی و فرهنگی جامعه اختصاص می یابد؛ موضوعی که توجه ویژه به آن اهمیتی فزاینده دارد.
گروه اطلاع رسانی ایرنا؛ موضوع های یادشده را که انعکاس قابل توجهی در روزنامه های صبح شنبه 28 مرداد 1396 داشت؛ با هدف آگاهی بخشی و اطلاع رسانی بررسی کرده است.
** حضور فعال سازمان های مردم نهاد در کاهش آسیب های اجتماعی
همکاری مردم با مسوولان کاهش آسیب های اجتماعی را به دنبال دارد، در واقع آسیب هایی مانند طلاق، اعتیاد و تکدی گری مشکلاتی هستند که در جریان حل آنها سازمان های مردم نهاد باید حضور فعال تری داشته باشند، زیرا کارهای بزرگ در جامعه تنها به وسیله مردم انجام می شود و در این میان سمن ها به عنوان حلقه ارتباطی میان مردم و دستگاه های اداری، نقش تعیین کننده و حایز اهمیتی دارند.
روزنامه«ایران» در گزارشی با عنوان«منع ازدواج دختران کم سن با مردان مسن» نوشت: بسیاری از ازدواجهای کودکان که زیر 13 سال اتفاق میافتد در واقع فروش کودکان توسط خانواده به دلیل فقر وبیکاری است. ذوالقدر هم میگوید فراکسیون زنان درگام نخست به دنبال برداشتن دو تبصره است که به پدر کودک و دادگاه اجازه میدهد تا کودک را زیر 13 سال به عقد کسی درآورند. باید قانونی مصوب شود که دادگاه اجازه ندهد مثلاً یک دختر 13 یا 15 ساله بایک مرد میانسال 50-60 سال یا حتی بیشتر ازدواج کند. ما آمار داریم که یک کودک 10ساله با یک مرد 60-70 ساله ازدواج کرده است. آمارها نشان میدهد در سال 94 تعداد دختران و پسران 14-10 ساله ازدواج کرده به ترتیب 48519 و 14071 نفر بوده و نیز ازدواج دختران زیر پانزده سال از 4.55 درصد در سال 90 به 5.41 درصد در سال 94 افزایش یافته که در بعضی استان ها مانند استان زنجان شیوع آن به 12.5 درصد رسیده است.
در ادامه این گزارش می خوانیم: در همین ارتباط صدها کنشگر اجتماعی در بیانیهای خواستار افزایش سن ازدواج به 18 سال شدهاند. آنها در این بیانیه تأکید کردهاند که آسیبهای جسمی و روانی مثل بارداری در سن کمتر از 18 سال که خطر عفونت، خونریزی و مرگومیر مادران نوجوان را به دنبال دارد، اضطراب، افسردگی و اقدام به خودکشی؛ در کنار آسیب های اجتماعی همچون طلاق در سنین نوجوانی، محرومیت از تحصیل، افزایش خشونت خانوادگی و تداوم چرخه محرومیت از عمدهترین پیامدهای پدیده کودک-همسری هستند که سلامت و حیات فردی و اجتماعی کودکان را به خطر میاندازند. این ازدواجها پنهانی نیست و با اجازه دادگاه اتفاق افتاده است.
روزنامه «ایران» در یادداشتی با عنوان«مجازات بدنی: آری یا نه؟» که به قلم الهه ذابح کارشناس ارشد حقوق عمومی نگاشته شد، آورده است: در چرایی مجازات های بدنی و جانی همچون اعدام هر چند نیاز به مداقه خاص است و مجال سخن درباره این مهم را در اینجا نمییابیم؛ اما آنچه مبرهن است در خصوص تناسب جرم و مجازات است. در کنار مفهوم تناسب جرم و مجازات، مفهوم «فردی سازی کردن» مجازاتها نیز مطرح است یعنی تناسب مجازات با شخصیت فردی اجتماعی خانوادگی فرد؛ خوشبختانه، طبق قانون جدید کاهش مجازات اعدام قاچاقچیان مواد مخدر، گامی در جهت توجه به این اصل از طریق دستور به تشکیل «پرونده شخصیت» در کنار پرونده کیفری برای مجرم برداشته شده است. علاوه بر مباحث جرم شناسی در این راستا، سؤال دیگر آن است آیا مجازات اعدام برای جرمهایی چون قاچاق مواد مخدر آنطور که باید اثربخش هست یا خیر. اثربخشی هم از منظر بعد فردی و هم اجتماعی. هر چند گرفتن جان آدمی مجازاتی است بر لبه تیغی که کرامت انسانی را یحتمل دچار خدشه میکند؛ با وجود این ، این مهم، یعنی اثر بعد فردی این مجازات، اختلاف نظرهایی وجود داشته و دارد که ناشی از مبانی نظری است. پس در حداقلیترین نگاه که اشتراک نظر وجود دارد، اثرات «بعد اجتماعی» ناشی از مجازات اعدام برای جرایم قاچاق مواد مخدر باید مد نظر قرار گیرد که میتواند برای پاسخ گفتن به سؤال فوق راه حلی باشد.
در ادامه این یادداشت آمده است: در این راستا، به خاطر رعایت اصل تناسب باید متن قانون به نوعی نوشته شود تا امکان اجرای این اصل باشد و این ممکن نیست جز با در نظر گرفتن مجازاتهای جایگزین که جنبه تأمینی و ترمیمی بیشتری دارد. چه فایده دارد قانونگذار الزام به تشکیل «پرونده شخصیت» بدهد در حالی که دست قاضی بسته است تا حکم به مجازاتی متناسب با شخصیت و سابقه آن فرد صادر کند؛ زیرا متن قانون تنها گفته است برای این جرم کیفری جز اعدام نیست. پس مدرج کردن تنها جرم برای تعیین مجازات کافی نیست (آنکه بگوییم از n مقدار قاچاق مواد مخدر به بالا مجازات مطلق اعدام است).
روزنامه«جام جم» با درج گزارشی با عنوان«پرسه کودکان کار خارجی در کلانشهرها» می نویسد: هر بار که شکل برخوردهای قانونی تغییر میکند، شگرد مافیاهای فعال در حوزه استثمار کودکان هم عوض میشود. این روزها اگر در نیمههای شب، گذرتان به خیابانهای کلانشهرهای کشور افتاد، احتمالا با افزایش محسوس کودکان کار مواجه خواهید شد؛ کودکانی که از ترس دستگیری در طول روز، کارشان را به نیمههای شب کشاندهاند. ناگفته پیداست که این کودکان، هیچ گناهی ندارند و قربانی بزرگترهایی هستند که به دلیل بی پولی، طمع یا شیرینی پول زحمت نکشیده، کودکان را به دل خیابانها میبرند و آنها را استثمار میکنند. آمارهای تازه هم از وخامت اوضاع خبر میدهد.
در ادامه این گزارش می خوانیم: باید در نظر داشت که آمارهای اعلام شده درباره کودکان کار، آمارهایی است که از سوی مراجع رسمی منتشر شده است، اما وقتی از آسیبهای اجتماعی صحبت میکنیم، همواره آمارهای واقعی و غیررسمی، خیلی وخیمتر از آمارهای رسمی است. با وجود این، اگر همین آمارهای رسمی را هم ملاک قرار دهیم، میبینیم که وضعیت کودکان کار، بخصوص کودکانی که در زمره اتباع بیگانه قرار میگیرند، وضعیت نابسامان و فراموش شدهای است. در عین حال، همچنان وظیفه ساماندهی این کودکان نیز بین سازمانهای مختلف، دستبهدست میشود و دورنمای خاصی برای مدیریت مساله کودکان کار به چشم نمیخورد. اینکه گفته میشود حدود 65 درصد کودکان کار، اتباع خارجی هستند، آمار دقیق و قابل اتکایی نیست، زیرا هیچ مرجع رسمی، آمارگیری دقیقی در این خصوص نداشته است. البته شکی نیست که جمعیت قابل توجهی از کودکان کار را اتباع بیگانه تشکیل میدهند، اما اینکه چند درصد از کودکان کار، ایرانی و چند درصد خارجی هستند، هیچ تحقیق جامع و قابل اتکایی در این زمینه انجام نشده است.
روزنامه«آفتاب یزد» با انتخاب گزارشی با عنوان«تبلیغ اعتیاد!» آورده است: آمارهای رسمی میگویند حدود 2میلیون 800 هزار نفر معتاد (وابسته به موادمخدر یا مصرفکننده مستمر) در کشور داریم. در حقیقت میتوان به این افراد مارک وابستگی کامل یا اعتیاد زد. ستاد مبارزه با موادمخدر، بهزیستی، آموزش و پرورش، وزارت علوم، وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، پلیس مبارزه با موادمخدر و... همه و همه دست به دست هم دادهاند و پیشگیری را بیش از درمان در دستور کار خود قرار دادهاند. آموزشها در پیشگیری حکم شمشیر دولبه دارد و اگر خطایی در آن صورت گیرد، باید هزینه هنگفتی برای جبران آن پرداخت. در این میان صدا و سیما نقش بسیار برجستهای دارد. برنامههای گفتگو محور و تحلیلی که از رسانه ملی پخش میشود با حضور کارشناسان رنگ و بوی خوبی به خود گرفته و قابل اتکاست اما سریالها که خانواده ها و فرزندانشان آن را به نظاره مینشینند، این پختگی را ندارد و میتوان گفت که این برنامهها به نوعی با مشکلات عدیدهای روبه روست.
در ادامه آمده است: کودکانی که همراه خانواده به دیدن سریالهای تلویزیون میپردازند با ابزار مصرف موادمخدر آشنا میشوند. این در حالی است که حتی در آموزشهای، دانشآموزان از موادمخدر و ادوات آن خبری نیست. پرویز افشار، سخنگوی ستاد مبارزه با موادمخدر در گفتگو با آفتاب یزد در مورد آموزش به دانشآموزان میگوید: «طبق تحقیقاتی که در جهان انجام شده و نتیجه داده است در این خصوص عمل میکنیم و در دوران پیشدبستانی و دو سال اول ابتدایی و در سنین قبل از بلوغ مستقیما در مورد مواد مخدر صحبت نمیکنیم. چرا که ضرورت ندارد شقالقمر کنیم یا کار ویژهای انجام دهیم همین که پیشدبستانی و دو سال ابتدایی را غربالگری کنیم و مداخله زودرس داشته باشیم کافی است.» این بچهها رفتار پدر و مادر خود را یک هنجار هم تلقی میکنند و آن را تا پایان زندگی با خودشان میکشانند. کافی است ما در پیشدبستانی و دو سال اول ابتدایی بتوانیم به صورت غیرمستقیم به این بچهها نظم و انضباط را یاد بدهیم. همین کفایت میکند. نباید نامی از موادمخدر، ناهنجاری یا آسیب اجتماعی ببریم.
** توریسم؛ صنعتی درآمدزا در توسعه اقتصادی
گردشگری در رشد و توسعه اقتصادی کشورها و به خصوص کشورهای در حال توسعه نقش و اهمیتی بسزا دارد به گونه ای که گروهی بدان به منزله فعالیت اقتصادی و در نتیجه یک صنعت می نگرند. امروزه توریسم به عنوان صنعتی درآمدزا و نجات بخش از لحاظ اقتصادی برای کشورهای مختلف معرفی شده است. گردشگری اگر به درستی در راهبردهای توسعه کشور جای گیرد می تواند اساس نظام های مولدی با هدف ریشه کنی فقر و هم پیوندسازی کشورهای در حال توسعه قرار گیرد.
روزنامه«دنیای اقتصاد» با انتخاب گزارشی با عنوان«ایران، بازار پنجم توریسم گرجیها» می نویسد: گرجستان یکی از کشورهایی است که بهتازگی برای ایرانیان به یک مقصد سفر تبدیل شده و بر اساس گزارشهای رسمی گرجستان، ایران یکی از بیشترین میزان رشدها را در بین مبادی سفر به این کشور داشته است. در جدیدترین گزارشی که از سوی مقامات گردشگری این کشور منتشر شده و به بررسی آمار گردشگری گرجستان در ماه ژوئیه پرداخته، ایران در رده پنجم مبادی مهم گردشگری این کشور قرار گرفته است. ایران در رده پنجم مبادی مهم گردشگری این کشور قرار گرفته است. گرجستان در ماه ژوئیه سال 2017 میزبان 982 هزار و 487 نفر بوده است که در مقایسه با ماه مشابه سال گذشته افزایش تقریبا 218 هزار نفری یا به عبارتی 28.5 درصدی را نشان میدهد. ایرانیان که در ژوئیه سال 2016 استقبال چندانی از گرجستان نمیکردند و حدود 24 هزار نفر را به این کشور فرستاده بودند، حالا در ژوئیه سالجاری با افزایش تقریبا 86 درصدی تعدادشان به حدود 45 هزار نفر رسیده است. در این ماه، ایرانیان 4.6 درصد از کل گردشگران خارجی گرجستان را تشکیل دادهاند و پس از روسیه با 219 هزار نفر، ارمنستان با 209 هزار نفر، جمهوری آذربایجان با 191 هزار نفر و ترکیه با 141 هزار نفر در رتبه پنجم قرار دارند.
در ادامه می خوانیم: بر این اساس، 75.6 درصد از سفرها به شکل زمینی انجام گرفته که نسبت به مدت مشابه سال پیش افزایش 146 هزار نفری یا در واقع 24.5 درصدی را نشان میدهد. از سوی دیگر، سفرهای هوایی به این کشور افزایش چشمگیری یافتهاند؛ بهنحوی که با افزایش 46.9 درصدی نسبت به مدت مشابه سال گذشته حدود 22.5 درصد از سفرها را به خود اختصاص دادهاند. سفرهای ریلی نیز با افزایش 25.5 درصدی نسبت به مدت ذکر شده 1.5 درصد کل سفرها را به خود اختصاص دادهاند و سفرهای دریایی با کاهش 38.6 درصدی نسبت به ژوئیه سال گذشته، تنها 0.3 درصد از کل سفرها را دربر میگیرند.
روزنامه«آفتاب یزد» در یادداشتی با عنوان«چشم انداز روشن در انتظار توسعه گردشگری» که به قلم علی مستوفیان کارشناس ارشد برنامه ریزی شهری و مدرس دانشگاه نگاشته شد، آورده است: در جهان امروز که بهره وری و جذب درآمدهای ارزی از گردشگری حائز اهمیت فراوان می باشد. صنعت توریسم به عنوان یک صنعت پاک در ترسیم چشم انداز کلان اقتصاد و توسعه کشور نقش محوری را به عهده خواهد داشت. بنابراین سازمان میراث فرهنگی،صنایع دستی و گردشگری کشور دیگر یک دستگاه و تشکیلات حاشیه ای و ایستا در نظام برنامه ریزی نبوده و نقش و جایگاه آن در ساختار دولت در حال توجه و قوام بوده و می تواند با بهره گیری از پتانسیل های شکل گرفته در دولت و تعامل سازنده با کشورهای دنیا در پی سیاست های تنش زدایی و گشودن درهای مذاکره و گفتگو، وظایف و ماموریت های ذاتی خود را به ظهور و بروز رساند .
در ادامه این یادداشت آمده است: کن یکی از تاثیرگذارترین عوامل در شکوفایی و توسعه پایدار گردشگری موضوع انتخاب یک مدیر توانمند و اجرایی در راس این سازمان عریض و طویل می باشد که از ادغام 3 مجموعه مجزا با ماموریت های مختلف و گسترده طی سنوات گذشته شکل گرفته است و در حال حاضر در قالب یک سازمان علمی- فرهنگی تخصصی که ریاست آن را معاونت رئیس جمهور به عهده دارد در یک پیچ تاریخی برای دستیابی به یک ساختار تشکیلاتی نظام مند و جهش فزاینده جهت دستیابی به اهداف کلان در 3 حوزه میراث فرهنگی،صنایع دستی و گردشگری در نظام برنامه ریزی کشور و افق های ترسیم شده برای این مجموعه می باشد .
روزنامه«جام جم» در گزارشی با عنوان«هشتپر، ستاره گردشگری گیلان» می نویسد: هشتپر یا تالش از شهرهای استان گیلان است. و مردم آن از قوم تالش هستند. در طی جنگ جهانی دوم، متفقین برای رساندن قوای کمکی و تجهیزات نظامی به ارتش شوروی، جادهای از مسیر انزلی-تالش-آستارا ایجاد نمودند و در نتیجه شهر کرگانرود، مرکز وقت تالش، از این جاده به دور ماند. مردم کرگانرود تصمیم گرفتند به کنار جاده جدیدالاحداث کوچ کرده و شهری جدید در آنجا برای خود بنا کنند. چون در مکان احداث شهر، کاخی با هشت در بزرگ در اطرافش وجود داشت و به زبان تالشی به در، «بر» گویند، شهر جدید را هشتبر نام نهادند که به مرور زمان به هشتپر تغییر نام پیدا کرد. روستایی تاریخی در عمق جنگلها و ارتفاعات کوهستانی تالش با آب و هوایی مطبوع که تابستان های خنک آن زبانزد عام و خاص است و زیبایی های طبیعت بهارش عظمت و شکوه طبیعت شگفت گیلان را نمایان می سازد.
در ادامه می خوانیم: روستای ریک از بزرگترین روستا های شهرتالش است و زیر مجموعه دهستان طولارود دربخش مرکزی تالش قرار دارد. این روستا دارای طبیعت بکر ومناظر زیبای طبیعی است که در مسیر راه از یه طرف کوه قرار دارد و در طرف دیگر جلگه ، مردم روستای ریک به کشاورزی و دامداری مشغول هستند . در مسیر راه رودخانه بزرگ کرگانرود که از کنار شالیزار های آن میگذرد نمایان است ومنظره زیبایی را خلق نموده است. این مسیر یکی از زیباترین تفرجی گیلان است که دارای جاذبه های مختلف و اکو توریستی نظیر رودخانه، گونه های مختلف گیاهی وجنگلی، حیوانات وپرندگان جنگلی و آبزیان و ... رشته کوههای تالش، دره های سرسبز ودامنه های زیبا، چشم انداز شهردری، رودخانه، جنگل و رشته کوهها وییلاقات تالش و ... نوع معیشت و زندگی ساکنان روستاهای اطراف مسیر و توالی معیشتی در طول مسیرانسان را از خود بی خود کرده وتسلط تمام و کمال طبیعت وزندگی را بر دود وماشین قطعی می کند.
** جشن حافظ؛ جشن دنیای تصویر
جشن سینمایی تلویزیونی دنیای تصویر یا جشن حافظ نام جشنوارهای است که هر سال در ایران برگزار میشود. اولین دوره این جشن در 1376 خورشیدی برگزار شد. هیات داوران جشن دنیای تصویر ترکیب نه نفره نویسندگان و منتقدان سینمایی دنیای تصویر هستند و علاوه بر جوایز معمول از یک چهره تلویزیونی هم تقدیر خواهد شد. تمامی فیلمهای سینمایی ایرانی نمایش داده شده در سینماهای کشور و مجموعههای داستانی تلویزیونی و ویدئویی پنج شبکه صدا و سیما و شبکه نمایش خانگی از ابتدای فروردین تا انتهای اسفند در معرض داوری قرار میگیرند و نامزدها از میان 78 فیلم اکران شده سال گذشته انتخاب میشوند و جایزه این جشنواره «تندیس حافظ» نام دارد.
روزنامه«ایران» در گزارشی با عنوان«جشن سینمایی با طعم غلیظ حاشیه» می نویسد: شامگاه روز پنجشنبه 26 مردادماه شبکه های مجازی و رسانه های خبری حوزه فرهنگ تحت تأثیر مراسمی بودند که در مرکز آفرینشهای هنری کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در حال برگزاری بود. جشن منتقدان و نویسندگان سینما، یازدهمین دورهاش نه بواسطه متن بلکه به دلیل حواشی برآمده از کم حوصلگی های اهالی سینما برای مخاطب عام هم اهمیت پیدا کرده است. جشنی که شاید تا روزهای پایانی هفته فقط اهالی رسانه و سینما و علاقه مندان جدیاش برای آن لحظه شماری می کردند حالا در ریتم منظم برگزاری مورد توجه مخاطبان نه چندان جدی سینما هم قرار گرفته است. در این میان جدا از همسویی اگر چه نگران کننده اما قابل انتظار شبکه های اجتماعی برای بازنشر حواشی ایجاد شده، وب سایتها و محافل سینمایی هم متأثر از جو ایجاد شده به جای پرداختن به نفس برگزاری این مراسم مسائل حاشیهای برایشان اهمیت پیدا کرده است و مباحث مطرح شده حول حواشی این جشن است.
در ادامه می خوانیم: سال گذشته جشن منتقدان فرصتی بود برای ائتلاف و اتحادی که حداقل یک ماهی بود که اهالی رسانه و سینمایی نویسان چشم انتظار آن بودند. دهمین دوره جشن منتقدان بالاخره شرایطی را فراهم کرد تا سینماگران از ابراهیم حاتمی کیا تا مانی حقیقی در مواجهه با یک وهن و بی حرمتی همدل و همزبان شوند و نسبت به حواشی ایجاد شده برای جشن حافظ واکنش نشان دهند. امسال هم نقطه اشتراک و وفاق اهالی سینما بانی جشن حافظ یعنی علی معلم بود. نکوداشت زنده یاد علی معلم که در ابتدای مراسم این دوره از جشن منتقدان برگزار شد تا پایان مراسم ادامه داشت و اهالی سینما در موقعیت های مختلف یاد او را گرامی داشتند. منتقدی که جمع کردن اهالی سینما کنار هم را یکی از شاخصه های اخلاقی و کارنامه کاری او میتوان عنوان کرد. پس از برگزاری بخش یادبود علی معلم که با حضور همسر او آذر معماریان برگزار شد جوایز نامزدها در بخشهای مختلف اهدا شد. حسن مطلع بخش های مختلف برگزیدگان یازدهمین دوره جشن منتقدان بخش بزرگداشت ها بود.
روزنامه«دنیای اقتصاد» در گزارشی با عنوان«سایه سنگین حاشیه ها بر جشن مستقل سینمایی» نوشت: پس از پایان پخش کلیپ، جمشید مشایخی بازیگر پیشکسوت سینما که از پخش این کلیپ دلخوری داشت، با دعوت فرزاد حسنی روی صحنه آمد. حالت برافروخته استاد مشایخی نشان میداد که قرار است اعتراض مهمی از زبان او گفته شود. مشایخی رو به حضار گفت: «یاد گرفتم که مانند زندهیاد علی معلم رک باشم و حرفهایم را بزنم. چرا در تیزرهایی که نشان میدهند تنها چهره یک بازیگر نمایش داده میشود. اگر من میدانستم که فقط یک هنرپیشه برای منتقدان مطرح است سالها پیش این کار را رها میکردم. این مساله را جدی میگویم. گویا سایرین در تئاتر و سینما زحمت نکشیدهاند که فقط یک نفر را نشان میدهند.» مشایخی پس از این سخنان، از صحنه پایین آمد و سالن را به نشانه اعتراض ترک کرد.
در ادامه می خوانیم: اما باز هم حاشیهها ادامه داشت. حاشیه دیگر، به جعفر پناهی، کارگردان برنده خرس طلایی برلین مربوط میشد که برای اهدای جوایز بخش بهترین کارگردانی قرار بود روی صحنه بیاید اما این اتفاق نیفتاد و پس از اهدای جوایز این بخش، پناهی پشت میکروفن رفت و گفت: «ما مخالف این نیستیم که چه کسی فیلم بسازد یا نه! وقتی صحبت از ساخت فیلمهای دولتی با بودجههای کلان دولتی و اختصاص چندین سالن سینمایی به آن است، ما میگوییم که حداقل چند سالن سینمایی نیز به ما بدهید.» به نظر میرسد انتقاد او به سازندگان فیلم «ماجرای نیمروز» بود. حاشیه دیگر، انتقاد حامد بهداد به روند پیگیری پرونده پزشکی زندهیاد عباس کیارستمی بود. او گفت: «فکر میکنم آنطور که باید در مورد درگذشت کیارستمی واکنش نشان ندادیم. چیزی که در قلب من مانند یک آشوب خودش را نشان میدهد وضعیت مردم ایران است. چطور بوعلی سینا را سرمایه و پشت قباله مادرمان ایران میدانیم. اما کیارستمی را اینطور نمیدانیم.»
روزنامه«صبح نو» با انتخاب گزارشی با عنوان«جشن منتقدان سینمای ایران» آورده است: جشن منتقدان سینمای ایران، درکنار جشنواره فیلم فجر، جشن حافظ و جشن خانه سینما، یکی از محافل مهم سینمایی است که به طور سالانه با معرفی برگزیدگان خود برگزار میشود. دراین جشن اشخاص مختلفی به روی سن و پشت میکروفون آمدند که یکی از آن ها جمشید مشایخی بازیگر پیشکسوت سینما و تلویزیون بود. مشایخی با اشاره به تیزری که درباره یکی از بازیگران پیشکسوت سینما در همین مراسم پخش شد، گفت: چرا باید منتقدان سینما فقط به یک بازیگر توجه کنند و انگار بقیه در سینما و تئاتر هیچ کاری نکردند. مشایخی بعد از این سخنان با عصبانیت سالن را ترک کرد.
در ادامه می خوانیم: اما سکانس زشت این مراسم، رفتار عجیب و غیرحرفهای جعفرپناهی بود. پناهی به همراه چند سینماگر دیگر برای اعطای جایزه به محمدحسین مهدویان برای فیلم «ماجرای نیمروز» دعوت شد که بهرغم اصرار برگزارکنندگان جلسه، به روی سن نرفت و پس از دریافت جایزه توسط مهدویان، تازه به پشت میکروفن رفت. پناهی در آخرین فعالیتش «تاکسی» را ساخته که در آن اثری از سینما نیست و صرفاً بیانیه سیاسی است که از دهان چند نابازیگر خارج میشود. البته همین پلان سکانس سیاسی که سراسرسیاهنمایی از سرزمینش است، توانسته خرس طلایی برلین را ببرد. اثری که به عقیده روشنفکر و حزباللهی کیلومترها ازیک اثر سینمایی و استانداردهای معمول آن فاصله دارد. اگر صفحه ویکیپدیای کارگردان «آفساید» را بررسی کنید متوجه خواهید شد که اخبار مربوط به او، بیش از آن که هنری باشد، سیاسی است.
*گروه اطلاع رسانی
خبرنگار: مریم همتی**انتشار دهنده: شهربانو جمعه
پژوهشم**9117**9131
ایرنا پژوهش، کانالی برای انعکاس تازه ترین تحلیل ها، گزارش ها و مطالب پژوهشی ایران وجهان، با ما https://t.me/Irnaresearchهمراه شوید.
«بررسی مطبوعات»
مدیریت آسیب های اجتماعی با توجه به برنامه های کلان اقتصادی
تهران- ایرنا- آسیب های اجتماعی مقوله ای است که نظم عمومی جامعه را برهم می زند و هنجارهای آن را مورد تعرض قرار می دهد و توجه به آن اهمیت بالایی دارد و باید در برنامه های کلان اقتصادی به مدیریت آسیب های اجتماعی توجه ویژه ای کرد.
صاحبخبر -
نظر شما