شناسهٔ خبر: 20913204 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: فارس | لینک خبر

مسعود امیری کلیائی

کودتای 28 مرداد ؛درسی برای پرهیز از دو قطبی سازی

مسیری که کودتای 28 مرداد طی کرد و نحوه دخالت و تاثیر گذاری امریکا و انگلیس خود نشانه ی بارزی است برای سیاستمداران ما که اگر به جای توجه به مشکلات اصلی ، درگیر حاشیه ها شده و جامعه را به سوی دوقطبی شدن پیش ببرند نتیجه ای جز شکست و واگذاری منافع و منابع ملی به دشمن نصیب آنها نخواهد شد.

صاحب‌خبر -

یکی از مقاطع زمانی که در بین تاریخ‌نگاران و پژوهشگران ایران معاصر از لحاظ پیچیدگی و اسرار فاش نشده در درجه اهمیت بالایی قرار دارد، مقطع ملی شدن نفت و کودتای 28 مرداد است.

از دلایل مهم بودن این مقطع تاریخی می توان به باز شدن راه نفوذ امریکایی ها اشاره کرد.

 امریکایی ها تا قبل از کودتای 28 مرداد در مقابل انگلستان نفوذ چندانی بر اقتصاد و سیاست ایران نداشته و از این وضعیت ناراضی بودند. شاه نیز که به سلطنت رسیدنش و همچنین حفظ تاج و تخت پهلوی پس از اخراج و تبعید پدرش را بیشتر مدیون انگلیسی ها می دانست تا امریکایی ها، دست آنها را در بهره‌مندی از منابع اقتصادی ایران باز گذاشته بود، انگلستان توانسته بود به وسیله لابی های خود و همچنین به وسیله قراردادهای شرکت نفت بر تمام شئون مسائل سیاسی و اقتصادی ایران نفوذ کرده و به چپاول منابع ملی ایران بپردازد.

امریکا پس از جنگ جهانی دوم به دنبال افزایش حوزه نفوذ و تاثیر گذاری خود بود تا از این طریق بتواند به منافع بیشتری دست پیدا کند که در این میان ایران از لحاظ جایگاه منطقه‌ای در غرب آسیا و منابع بی شمار مورد توجه آنها قرار گرفت. به همین دلیل،  امریکایی ها وارد یک بازی پنهان با انگلستان شدند تا حداقل بتوانند سهمی برابر با آنها از ایران دریافت کنند.

حمایت ظاهری از ملی شدن نفت

زمانی که ملی شدن نفت توسط دکتر مصدق و آیت الله کاشانی مطرح شد، امریکایی ها به ظاهر از ملی شدن نفت استقبال کرده و حتی بارسانه های خود از آن اعلام حمایت کردند.

«واشنگتن‌پست» در این‌باره نوشت: «ایرانی‌ها کمپانی نفت را به چشم یک کشور در شکم یک کشور مصیبت‌زده و بلادیده و مظهر مجسم فقر خود می‌بینند. بنابراین آنان تنها راه نجات را ملی کردن منافع نفت می‌دانند.» روزنامه‌ی «نیویورک‌تایمز» در این زمان نوشت: «اگر ایالات متحده از مصدق پشتیبانی نکند، حیثیت آمریکا در ایران و سراسر خاورمیانه به خطر می‌افتد.»[1]

اما این حمایتها فقط ظاهری بوده و دلیل آن چیزی جز قطع کردن دست انگلیسی ها در راستای باز شدن جای پایی برای خودشان نبود. این حمایت  نیز تا وقتی ادامه پیدا می کرد که انگلستان کنار زده شده و امریکایی ها به جای آنها مدیریت میادین نفتی و فروش آن را در دست بگیرند، در واقع آنها اصلا به دنبال ملی شدن واقعی نفت نبودند، آنها دنبال ملی شدنی بودند که منافع ملی آنها را تامین کند؛ نه منافع ملی ایران را.

بالاخره ملی شدن نفت با تلاشهای آیت الله کاشانی در حمایت از مصدق به ثمر نشسته و در مجلس و سنا به تصویب میرسد، در این بین آیت الله کاشانی به دنبال اجرای همه جانبه و حقیقی ملی شدن نفت برمی‌آید و اجرای واقعی آن یعنی به خطر افتادن منافع امریکا، به همین دلیل آنها درصدد مقابله با ملی شدن حقیقی نفت برمی‌آیند.

امریکایی ها به دنبال ملی شدن ظاهری نفت بودند، در ادامه و پس از پیگیری آیت الله کاشانی در اجرای حقیقی آن و همچنین شروع دخالتهای روسیه در جهت بهره مندی از منافع ایران از طریق نفوذ در حلقه اطرافیان مصدق توسط حزب توده، آنها حمایت ظاهری خود را از ایران قطع کردند، چون هدفی که آنها در حمایت از ملی شدن نفت دنبال می کردند به نوعی محقق شده بود، دست انگلستان از منافع صنعت نفت ایران کوتاه شده بود و انگلیسی ها راضی به مصالحه با امریکا شده بودند. مصدق که با خوش بینی تمام روی حمایت های امریکا حساب کرده و خود را از صف مردم و روحانیت جدا کرده بود پس از قطع حمایتهای امریکا در تنگنا قرار گرفت.

در حالی که ایران به دلیل فشارهای انگلستان از لحاظ بودجه ای و اقتصادی دچار مشکلات عدیده‌ای شده بود، از امریکا درخواست وام نمود، اما امریکا برخلاف وعده‌ای که داده بود از دادن وام سرباز زد و از این طریق با انگلستان در افزایش فشارهای اقتصادی بر دولت ایران همراه شد.

همراهی دو رقیب سابق برای کودتا

با اقدامات وحدت شکن دکتر مصدق، نفوذ اعضای حزب توده در دولت وی، مقابله و ضدیت با روحانیت و همچنین خوش بینی نسبت به امریکایی ها، به محقق شدن شرایطِ کودتا سرعت بخشید.

انگلیس و امریکا دو رقیب سابق بر سر کسب منافع به توافق رسیدند و طرح ریزی کودتا را به صورت مشترک آغاز نمودند و رهبری آن بر عهده "کرمیت روزولت "گذاشته شد. اسنادی که جدیدا توسط موسسه غیرانتفاعی آرشیو امنیت ملی امریکا منتشر شد به خوبی  نشان دهنده همراهی انگلیس و امریکا در موضوع سرنگونی دولت مصدق است.

یادداشت‌های وزارت خارجه آمریکا نشان می‌دهند مقام‌های انگلیسی و آمریکا از مهرماه سال 1331 دست‌کم سه بار برای بحث درباره سرنگون کردن دولت مصدق دیدار کرده‌اند. «کریستوفر استیل»، دومین مقام عالی‌رتبه سفارت انگلیس در واشنگتن این ایده را با مقام‌های آمریکایی در میان گذاشته است.[2]

 

مبانی طرح کودتا براساس تفرقه اندازی و ایجاد دوقطبی در بین مردم استوار شده بود، آنها ابتدا با نفوذ در حلقه اطرافیان مصدق و همچنین جبهه ملی مسیر تحریک نیروهای مصدق در تخریب وجهه آیت الله کاشانی را پیش گرفته و در ادامه با برنامه ریزی حمله به منزل آیت الله کاشانی و همچنین تحریک مردمان مذهبی حامی آیت الله کاشانی با القای این خبر که حمله به آیت الله کاشانی به دستور مصدق بوده ، توانستند دو دستگی و انشقاق در نیروهای مردمی را ایجاد کنند.

بعد از پیگیری موفق ایجاد دوقطبی در صفوف مردم و ارسال اخبار موفقیت آن توسط عوامل کودتا از واشنگتن خواسته می شود که برای حمایت بیشتر از این طرح و همچنین پشتیبانی مالی از دولت کودتا مبلغ 5 میلیون دلار اختصاص داده شده و تحویل نیروها و عوامل کودتا گردد.[3]  عکس 286

 

در این بین ، شاه نیز تمام و کمال با عوامل کودتا همراه شده و تبدیل به اجرا کننده دستوراتی می شود که از واشنگتن و توسط سفیر امریکا به او ابلاغ شده است.

وظیفه ای که برای شاه مشخص شده بود امضای فرمان برکناری نخست وزیری مصدق و گماشتن سپهبد زاهدی به جایگاه او بود و پس از این فرمان بنا بر آن بود تا پیامی از طرف شاه در رادیو مبنی بر کناری مصدق و لزوم پیروی از زاهدی پخش گردد که حتی محتویات این پیام نیز توسط سفیر امریکا به شاه دیکته میشود. عکس شماره 287

 

مرحله اصلی کودتا در شب 25 مرداد کلید می خورد، سرلشکر نصیری رئیس گارد سلطنتی شبانه فرمان عزل مصدق را به وی ابلاغ می کند، در این میان فرماندهان تیپ‌های رزمی تهران که طرفدار مصدق بوده وبه حزب توده گرایش داشتند و از اخبار درز کرده کودتا با خبر بودند مصدق را همراهی و حمایت کرده و موفق به خنثی کردن کودتای 25 مرداد می شوند، فرمان دستگیری اعضای گارد سلطنتی صادر و سرلشکر نصیری بازداشت می شود.

شاه با اطلاع از خبر شکست کودتا ابتدا به رامسر رفته و سپس با هواپیما راهی بغداد می شود و در بغداد تنها فردی که به استقبال او می رود سفیر امریکا در بغداد است.

 

متن خبر عزیمت محمدرضا پهلوی و ثریا اسفندیاری از رامسر به بغداد

از بدو ورود شاه به بغداد دستورات و توصیه های واشنگتن مستقیما از سوی سفیر امریکا به وی ابلاغ شده و در کل زمان اقامت شاه در بغداد سفیر امریکا دائما در کنار او حضور دارد.

در یکی از پیامهای ارسالی به واشنگتن سفیر امریکا ضمن شرح وضعیت روحی شاه می نویسد: شاه مدت 3 شب است که نخوابیده و به علت شکست کودتا سردرگم و پریشان است، با این حال هیچگونه ناراحتی از او در مورد این که ما برنامه کودتا را طراحی کردیم، ندیدم. عکس 271

 

شکست نهضت در سایه دو قطبی سازی

در حالی که پس از شکست کودتای 25 مرداد، عوامل کودتا در حال پی ریزی عملیات دیگری هستند، مصدق و اطرافیان او به جای کنترل صحنه و مدیریت کشور و پیگیری دستگیری دیگر عوامل کودتا در باد پیروزی بر کودتا 25 مرداد خوابیده و درگیر حاشیه ها شده و از موضوع اصلی منحرف می شوند.

در این بین ،تنها آیت الله کاشانی است که با درک درست از صحنه سیاسی کشور و اتفاقات رخ داده خطر کودتایی دیگر را حس کرده و در نامه ای به تاریخ 27 مرداد به مصدق هشدار می دهد. اما مصدق در جواب این نامه می نویسد" مرقومه حضرت آقا به وسیله آقای حسن زیارت شد. این جانب مستظهر به پشتیبانی ملت ایران هستم." 

در حالی که آیت الله کاشانی با از خود گذشتی و با درک درست صحنه و با همه تخریب هایی که علیه او توسط طرفدارن مصدق انجام شده، دست وحدت و یاری به سوی مصدق دراز می کند، نخست وزیر متکبرانه همراهی ایشان را رد کرده و به دست خود مهر ابطال بر دولت خود می زند.

 

پس از شکست کودتا و غفلت دولتمردان در کنترل کشور ، عوامل کودتا صحنه را برای کودتایی دیگر مناسب دیده و طی یک جلسه مشترک رای به ادامه طرح کودتا می دهند، آنها می دانند که پس از کودتای 25 مرداد خوش بینی مصدق به امریکا از دست خواهد رفت و در نتیجه توده‌ای ها بیش از پیش به او نزدیکتر خواهند شد و منافع امریکا و انگلیس به خطر خواهد افتاد.

نتیجه این جلسه که شرح وضعیت و رای به ادامه کودتا است طی پیامی به واشنگتن ارسال می گردد.در این پیام آمده است: مصدق توان بیشتری یافته، مجلس را منحل کرده و اعضای حزب توده مشاغل مهمتری را در دولت تصاحب خواهند کرد و دیگر کشاندن مصدق به سمت امریکا شدنی نیست. عکس 284

 

کودتای دوم برنامه ریزی شده و در روز 28 مرداد آغاز می شود. امریکایی ها با عبرت گرفتن از کودتای 25 مرداد این کودتا را با نیروهای نظامی آغاز نمی کنند، به جای استفاده از نیروهای نظامی، بنا را بر استفاده از اراذل و اوباش و نیروهای عادی قرار می دهند.

در ابتدا تظاهرات هواداران شاه از بازار آغاز شده و به خیابانهای اطراف کشیده می شود. بر اساس اسناد تازه منتشر شده ،انتخاب مسیر، مراکز تجمع و نوع واکنش عوامل کودتا کاملا توسط عوامل سیا طرح ریزی شده و اجرای آن توسط عوامل امریکایی کنترل می شود. 

منبع عکس ها: http://nsarchive.gwu.edu/NSAEBB/NSAEBB435/

پس از تظاهرات اوباش در تهران ، نیروهای نظامی به بهانه کنترل اوضاع وارد عمل شده و در میدان های اصلی مستقر می شوند و به نوعی عوامل کودتا را دربرابر گروه های مخالف حمایت و پشتیبانی می کنند، سپس تانکها وارد عمل شده و در 3 نقطه اصلی و محل تقاطع و برخورد عوامل کودتا مستقر می شوند.

با نظامی شدن فضای شهر و کنترل نیروهای ضد کودتا، عوامل کودتا ساختمان رادیو را تصرف کرده و فرمان شاه در عزل مصدق  و نخست وزیری زاهدی را در رادیو اعلام می کنند که در ادامه نیروهای نظامی با تانک جهت دستگیری مصدق به سوی منزل او حرکت می کنند.

 

فرمان نخست وزیری زاهدی

متاسفانه در غفلت مصدق و اطرافیان او و متاثر از فضای دوقطبی ایجاد شده  کودتا پیروز شده و دولت مصدق سقوط می کند و امریکا موفق به بازگرداندن شاه به کشور می شود.

در یکی از اسنادی که اخیرا توسط سازمان سیا منتشر شده و به علل اصلی طرح این کودتا اشاره می کند ، سند آمده است:

در پایان سال ١952 روشن بود که دولت مصدق نمی‌تواند با کشورهای غربی که منافعی در ایران دارند به توافقی نفتی برسد. هدف عملیات آژاکس سرنگونی دولت محمد مصدق، بازسازی منزلت و قدرت شاه و جایگزینی دولت مصدق با دولتی بود که ایران را با سیاست‌هایی سازنده اداره کند.

 

منبع عکس : http://nsarchive.gwu.edu /

حال انگلیس و امریکا به عنوان ناجی شاه و سلطنت فرصتی مناسب در بهره برداری اقتصادی و دریافت امتیازهای اقتصادی پرشمار دارند و شاه نیز خود را مدیون آنان می داند، در ادامه شاهد هستیم که قراردادهای پرشمار نفتی بین ایران و شرکت های امریکایی بسته شده و سیستم نظامی ایران بدل به مشتری اصلی سلاح و تجهیزات ساخت امریکا می شود و انگلستان نیز دوباره در سیستم اقتصادی و تجاری ایران نفوذ می کند.

فرجام سخن

اسناد منتشره توسط سازمان سیا و آرشیو ملی امریکا خود نشانه ای بارز بر دخالتهای بی شمار امریکا و انگلیس در کودتای 28 مرداد است، نکته قابل توجه اینجاست که این دخالتها توسط سران این کشور نیز مورد تایید قرار گرفته است.

نهضتی که با همت، تلاش مردمی و اتحاد ، ملی شدن نفت را سبب شده بود ، در سایه غفلت دولتمردان و همچنین دوقطبی ایجاد شده توسط عوامل کودتا شکست خورد و راه را برای چپاول ثروت ملی توسط امریکا و انگلیس بیش از پیش باز کرد.

مسیری که این کودتا طی کرد و نحوه دخالت و تاثیر گذاری امریکا و انگلیس خود نشانه ی بارزی است برای سیاستمداران ما که اگر به جای توجه به مشکلات اصلی ، درگیر حاشیه ها شده و جامعه را به سوی دوقطبی شدن پیش ببرند و خود نیز به دوقطبی سازی دامن بزنند و همچنین در عرصه بین المللی و در مواجهه با دولت های استکباری، نسبت به آنها حسن ظن داشته باشند،  نتیجه ای جز شکست و واگذاری منافع و منابع ملی به دشمن  نصیب آنها نخواهد شد.

پی نوشت:

[1] ایرج امینی، بر بال بحران، نشر ماهی، 1388، ص 101.

[2] فارس،  yon.ir/lurRa

[3] https://history.state.gov/historicaldocuments/frus1951-54Iran/ch3?start=91

انتهای متن/

نظر شما