شناسهٔ خبر: 20559631 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: روزنامه شرق | لینک خبر

زلزله‌هایی که احساسشان نمی‌کنیم

صاحب‌خبر -

محمد بوداغی: برای نداشتن خیلی چیزها، نه‌تنها تقلایی نمی‌کنم، بلکه کنار می‌آیم و فراموش می‌کنم. «همه‌چیز می‌تواند فراموش شود و نداشته‌ها راحت‌تر از همه‌چیز».
وقتی از نداشتن صحبت می‌کنم، درواقع دارم از نقیض داشتن حرف می‌زنم، بنابراین عبارت «همه‌چیز می‌تواند فراموش شود و داشته‌ها راحت‌تر از همه‌چیز»، به شرط صدق عبارت نمی‌تواند صادق باشد. احساس نداشتن و توهم داشتن را نمی‌توانم با دو عبارت بالا توصیف کنم، اما می‌توانم به صورت شهودی، وجود «احساس نداشتن» و «توهم داشتن» را درک کنم.
احساس نداشتن بانوی دانشمند، مریم میرزاخانی را وقتی کنارمان همین بغل در دانشگاه شریف بود، وقتی استعداد خود را برای همه‌مان نشان می‌داد، درک می‌کنم، همان‌طور که اکنون و پس از مرگش توهم بودنش را می‌فهمم. زیرنویسش می‌کنیم و ایرانی صدایش می‌زنیم. توهم داشتن مدالش را داریم... . واقعیت این است که ما چیزی نداریم. زمانی که کنارمان بود هم احساسی برای داشتنش نداشتیم. حتی زلزله‌ای را که از پس مرگ این دانشمند زیر پایمان رخ داده حس نمی‌کنیم.
هرش، فیلسوف ریاضی‌دان، معتقد بود اگر در جای دیگری موجودات دیگری، غیر انسان، به شعوری دست یابند و علمی در سیاره‌ای دیگر پیدا کنند، مطمئنا تنها نقطه مشترک ما انسان‌ها با موجودات دیگر در سیاره و کرات دیگر، ریاضی است. شاید بتوان گفت اگر هنر رو به ابدیت حرف می‌زند، ریاضیات از ازل تا ابدیت گسترده شده است. هر تحول و اثباتی در ریاضیات، به نحوی شگرف، جهان ما را تغییر داده‌ است. ریاضی‌دانان به‌طور خارق‌العاده‌ای با توصیف خود از جهان، صورت‌هایی بدیع از هستی ما را نشان دادند، به‌طورمثال یکی از آخرین تلاش‌های ریاضی‌دانان در سده اخیر، وجود کامپیوتر‌ها و سیستم‌های مبتنی‌بر هوش مصنوعی است که ریشه در نگاه هیلبرت و صورت‌گرایی و فرمالیسم او، اثبات قضیه ناتمامیت گودل و تلاش‌های آلن تورینگ و ماشین مجازی و علم محاسبه‌پذیری دارد.
اهمیت داشتن ریاضی‌دانان برای ایران اهمیتی به اندازه تغییر فضای فکری و سیاست‌گذاری علمی است. تلاش‌های میرزاخانی می‌تواند در سال‌های پیش‌رو تغییراتی بزرگ در فیزیک آماری و چه‌بسا در هندسه محاسباتی و شاید در مباحثی از محاسبه‌پذیری ایجاد کند؛ مباحثی که به‌شدت مورد توجه کشورهای پیشرفته است و نمی‌دانم چرا کسی از سیاست‌گذاران علمی کشور از خود سؤال نمی‌کند این‌همه علاقه کشورهای پیشرفته برای چیست؟ زلزله یافته‌های میرزاخانی در ریاضیات در داخل کشور حس نشد؛ همان‌طور که تلاش‌های پژوهشگران ما درحال‌حاضر روی مسئله P و NP بدون حمایت خاصی صورت می‌پذیرد؛ تلاش‌هایی که به‌مراتب مهم‌تر از تلاش‌هایی است که در علومی مانند نانو و هسته‌ای انجام می‌شود، چراکه با پرداختن به این‌گونه مسائل به‌یک‌باره دریچه‌های بزرگی از دیگر علوم وابسته به ریاضیات گشوده خواهد شد.
تحول بنیادین در نگرش به ریاضیات و پژوهش‌های وابسته به آن احساس می‌شود. هر قدرت علمی در هر رشته مهمی، مجبور به عبور از دروازه ریاضیات است. تغییر احساس داشتن به واقعیت داشتن پژوهشگران علوم ریاضی، مستلزم نگرشی است که هم‌اکنون کشورهای پیشرفته دارند: هر پژوهش اصیل و بنیادینی در ریاضیات مورد حمایت همه‌جانبه است.

 

نظر شما