احمدياسر

تجمل گرايي و سيستم سرمايه داري يکي از راه هاي ويراني فرهنگ جامعه است..وقتي تبليغات در سطح شهر و مديوم تلويزيون کار فرهنگي انجام نميشود و همه تبليغات اعم از دکوراسيون و مواد غذايي شيميايي و يا تفريحات مجلل و انواع ديگر از تبليغات ديده ميشود ...جايي براي محصولات فرهنگي قرار ندارد ..و وقتي هم در کنداکتور برنامه ها پيدا نميشود...حالا در خبرها متوجه بليط ازاد و يا بازار سياه. براي اجرا تياتر اعتراف اقاي شهاب حسيني به قيمت يک ميليون تومان شديم..ايا اين موضوع از جايي سرچشمه ميگيرد..و يا اين يک بازي تبليغاتي است.؟
ايا قشر روشنفکر و هنرمند ما از طبقه مرفه هستند؟ و يا طبقه پايين جامعه اگاهي نسبت به تياتر ندارند؟ وقتي هيچ مقامي و يا مسئولي نسبت به قيمت بليط اعتراضي نکردند ..پس بايد مشکوک شد به همه چي و همه کس. از همان فوبياي دايي جان ناپلئوني نسبت به اطراف و اقوام و سيستم فرهنگي کشور..به ياد خاطره اي از پرويز فني زاده افتادم که نمايش و تياتر گروه شان را مجاني در مقابل عاشقان هنر و فرهنگ اجرا ميکردند...البته اقاي شهاب حسيني از اينکه سالها زحمت کشيده و به مرحله سوپر استاري رسيده غير قابل کتمان است..اما هستند کساني مانند شهاب حسيني که از منطقه متوسط به پايين جامعه عاشق هنر و فرهنگ هستند و براي متبلور شدن استعدادشان نياز به ديدن و خواندن نمايشنامه ها با اجراي استارها هستند...حال مسئول کيست نميدانيم...اما ميدانيم که از ماست که بر ماست..هيچ مشکلي بي علت نيست..واي به روزي که ملتي براي ديدن نمايشي و يا خواندن کتابي وزين به هم فخر فروشي کنند ..چون انروز پايان اگاهي است. و طبقه اشراف همچون دوره قبل از رنسانس فقط بدنبال جاه طلبي و قدرت هستند و دوباره تاريخ تکرار ميشود و سيستم فئودالي و بورژوازي مد ميشود..و طبقه پايين جامعه براي دستيابي و رسيدن به مرحله و طبقه بالاتر براي بدست اوردن هر چيز کوچکي اولين يادگيري شان همان چشم و هم چشمي است...و هنرمند هم به سمت کار جوششي نيست بلکه براي بدست اوردن سرمايه ببشتر به سمت کار کوششي و سفارشي ميرود ....اميد انکه هنر و فرهنگ به سمتي حرکت کند تا همه اقشار جامعه بتوانند نمايش خوب را ببينند و درست نظر بدهند...و در اين ستون يادي کنيم از خانواده بيژن مفيد و همه نمايشنامه هايي که اجرا کردند ..و همينطور استاد بيضايي.و براي هر انچه نوشت و به ايندگان آگاهي داد..