شناسهٔ خبر: 20529707 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: روزنامه جام‌جم | لینک خبر

طعم گس پاستای کره‌ای

دهه دوم هزاره جدید دهه استیلای سریال‌های تلویزیونی در جهان است. سریال‌هایی که به نوعی تمام گونه‌های دیگر نمایشی را مقهور خود کرده و در حال حاضر هم با گسترش حیرت‌آور شبکه‌های اینترنتی به نوعی از انحصار تلویزیون‌های کلاسیک خارج شده‌اند.

صاحب‌خبر -

در این میان و در کنار قدرت‌های سنتی سریال‌سازی مانند آمریکا، انگلستان و کانادا کشوری در چند سال گذشته وارد این حوزه شده که بی‌اغراق از غولی همچون ژاپن هم پیشی گرفته است.

حالا کره جنوبی با مجموعه‌های تاریخی و کمدی در سریال‌سازی تلویزیونی همانند سینمای وحشتش تبدیل به یک برند مهم جهانی شده است.کره جنوبی همانند دیگر عرصه‌ها در سریال‌سازی هم صنعتی رفتار می‌کند و پس از آن به وجهه هنری کار اهمیت می‌دهد و در این میان اولویت اول تولید انبوه و تصاحب بازار‌های جهانی است. کره‌ای‌ها علی‌رغم نداشتن پیشینه و تاریخ کهن اتفاقا با سریال‌های تاریخی توانسته‌اند گوی سبقت را از کلمبیا و ترکیه در این زمینه بربایند و با سادگی برگرفته از سبک زندگی شرق دور به تولیدات چند ده و صد قسمتی برسند.

پاستایی در شرق دور

سریال «پاستا» که این روزها از شبکه تماشا پخش می‌شود تولید سال 2010 به کارگردانی مشترک کوانگ سوگ جانگ و کونگ هیو جین داستان زن جوانی است که به عنوان کمک آشپز در یک رستوران ایتالیایی استخدام می‌شود و با ورود سرآشپز جدید موقعیت شغلی او دچار چالش می‌شود. سرآشپز جدید که پخت پاستا را در ایتالیا آموزش دیده معتقد است هیچ کارمند زنی نباید در رستوران کار کند، اما در مواجهه با قهرمان قصه ما درگیر یک رابطه عاطفی می‌شود. این کمدی رمانتیک 20 قسمتی داستان آدم‌هایی است که در میانه کار درگیر احساس می‌شوند و حالا باید در این بین به یک تناسب رفتاری برسند. داستان پاستا مانند بسیاری از کارهای دیگر کره‌ای مبتنی بر روابط انسانی است و در هر پلان آن می‌توان به فرهنگ مردمان این کشور رسید و این در حالی است که اساسا پاستا نسبتی با غذاهای این کشور ندارد، اما داستان به گونه‌ای است که از یک جایی به بعد مخاطب این موضوع را فراموش می‌کند. این مجموعه کمدی عاشقانه قصه‌اش را روان و راحت تعریف می‌کند و همین سادگی مطلق برگرفته از تعالیم و آموزه‌های کنفسیوسی باعث می‌شود با اثری روبه‌رو باشیم که بدون واسطه‌اش با مخاطب مواجه می‌شود. این بی‌واسطگی اساسا در بسیاری از آثار تلویزیونی شرق دور وجود دارد و نوعی حرکتی میانه بین آثار فاخر و آثار ضعیف تلویزیونی است، روشی که مختص این نقطه از کره زمین است.

هیجان در آشپزخانه

پاستا با آن که داستانی عاشقانه با لحن کمدی دارد، اما از عنصر هیجان غافل نشده است. نکته مهم اینجاست که این هیجان اساسا در درصد بالایی از سکانس‌ها وجود دارد و تقریبا در هر قسمت مخاطب چند بار با آن روبه‌رو می‌شود. این راز مهم آثار اینچنینی است که برای مخاطبش به جای پیام‌های اخلاقی مستقیم و گل درشت، دل‌خوشی‌های زندگی روزمره پدید می‌آورد و این در یک آشپزخانه معروف با غذاهای متنوع بسیار بیشتر اتفاق می‌افتد. اما به نظر نگارنده جالب‌ترین قسمت این سریال ساختار آشپزخانه یک رستوران در کره است که کاملا مشابه یک کارخانه بزرگ صنعتی است. قوانین محکم، منشور کاری پیشرفته، احترام مطلق به مشتری‌مداری و ارجح دانستن کار بر هر چیز مواردی است که در پاستا مانند تمام آثار شرق دور وجود دارد و مثلا شما هرگز نمی‌توانید در این آثار کاراکتری بیکار را ببینید که با سود بانکی زندگی می‌کند یا مدیر یک مجموعه هرگز تفاوت آنچنانی با پرسنلش ندارد. این تزریق روحیه کار و تلاش بشدت در این آثار وجود دارد و به همین دلیل می‌توان پاستا را نمونه خوبی از روابط کاری در زیر متن جوامع صنعتی همچون کره جنوبی دانست. نکته مهم دیگر مرکزیت یک آشپزخانه به عنوان لوکیشن اصلی داستان است که با تحرک و شلوغی و سرعت همراه است و در این میان همان نظم و انضباط مثال زدنی باعث می‌شود همه چیز بخوبی پیش برود.

در پاستا رابطه عاطفی سئو یوکیونگ و چوی هیون ووک در میانه آشپزخانه درام را شکل می‌دهد و در میانه قانون و کار و غذا، عشق شکل می‌گیرد و حالا سرآشپز باید گاهی در حضور همه اشتباهات سئو را به او تذکر بدهد و حتی سر او فریاد بزند و کمدی زمانی شکل می‌گیرد که همو باید در خفا از عشقش عذر‌خواهی کند و جالب اینجاست که این سر‌آشپز مغرور معتقد است زن‌ها نباید در آشپزخانه کار کنند! پاستا موقعیت اولیه فوق‌العاده‌ای دارد که در اجرا هم به ریزه‌کاری‌های این رابطه عاطفی با انتخاب لحنی درست توجه شده و حاصل اثری است که بیننده آن را همچون طعم یک پاستای واقعی و خوش‌پخت دوست دارد.

افسانه یا حقیقت؟

کره برخلاف چین یا ژاپن تاریخ چند هزار ساله همانند تمدن‌های کهن ندارد و بیشتر قسمتی از یک امپراتوری شرق دور بوده است، اما نکته جالب در مجموعه‌های ساخت این کشور آثار تاریخی جذاب و قهرمان‌سازی برای نسل معاصر است. به یاد بیاوریم جومونگ در دوره‌ای به حدی از محبوبیت و شهرت رسید که بسیاری از کشورها به دنبال وطنی کردن این کاراکتر بودند یا قهرمان‌هایی مانند یانگوم هم به سرعت مرزهای کره را در نوردیدند. این نکته غیر‌قابل تردید است که کره‌ای‌ها به دلیل نداشتن تاریخ کهن سعی در افسانه‌سازی یا شاید ساختن یک تاریخ جعلی هستند که در عمل وجود خارجی ندارد.

در پاستا هم اتفاق جالب اینجاست که یک غذای ایتالیایی به یک غذای کره‌ای تبدیل می‌شود و این فلسفه تمام آثار کره‌ای است که برای توسعه و پیشرفت هر کاری انجام می‌دهند و با هوشمندی دریافته‌اند تلویزیون و اساسا ساختار سریالی یکی از قدرتمند‌ترین شیوه‌های برنامه‌سازی است‌. نکته جالب‌تر شیوه ساخت این سریال‌هاست، بازیگران و اساسا تمامی عوامل به صورت ثابت با کمپانی سازنده قرار‌داد دارند و همانند کارمندان یک شرکت رفتار می‌کنند و قطعا در طول زمان ساخت درگیر پروژه‌های دیگر نخواهند بود. استفاده از دوربین‌های زیاد، شهرک‌هایی تلویزیونی با لوکیشن‌های متنوع که می‌توانند در طول شبانه‌روز در اختیار عوامل باشند و همان نگاه صنعتی باعث می‌شود این مجموعه‌ها در مقایسه با تولیدات بسیاری از کشورها ارزان‌تر تمام شود.

شیوه تسخیر جهان!

سریال‌های کره‌ای ساختار ساده و در عین حال فوق‌العاده‌ای دارند. دوربین بشدت متحرک و حتی شوخ و شنگ است و کوچک‌ترین پیچیدگی در زاویه ندارد و میزانسن‌ها به گونه‌ای است که مخاطب احساس می‌کند خود در صحنه حضور دارد و از نزدیک شاهد قصه است. این نداشتن زوایای عجیب و غریب دوربین الگو گرفته از زندگی واقعی باعث می‌شود کارهای کره‌ای به فلسفه آثار تلویزیونی بسیار نزدیک شود.این نزدیکی به ماهیت سرگرمی‌سازی جعبه جادو بسیار شبیه است و از این جهت سریال‌های کره‌ای انتخاب اولیه تمام شبکه‌های تلویزیونی کابلی و خصوصی و دولتی در جهان هستند.

بهرنگ ملک محمدی

نظر شما