شناسهٔ خبر: 20521425 - سرویس ورزشی
نسخه قابل چاپ منبع: روزنامه جام‌جم | لینک خبر

گلایه‌های دروازه‌بان سابق لیگ برتری

ثابتی: درخشان و پرسپولیس‌ فوتبالم را تباه کردند!

مهدی ثابتی؛شاید نام او برای خیلی از هواداران فوتبال که سردار آزمون و طارمی وبیرانوند را می‌شناسند آشنا نباشد،اما او یکی از دروازه‌بان‌های خوب ایران بود که شاید آن طور که باید به حقش در این فوتبال نرسید. بازیکنی که سابقه بازی در تیم‌های ابومسلم، راه‌آهن، ملوان، تراکتورسازی و سایپا را در کارنامه دارد، این روزها در حال گذراندن کلاس‌های مربیگری است. او در کنار آکادمی دروازه‌بانی که برای خودش دایر کرده، یک هدف بزرگ را دنبال می‌کند، این که بچه‌های کوچک را آموزش بدهد تا آنها بتوانند روزی آینده دروازه‌بانی این کشور را تامین کنند.

صاحب‌خبر -

خیلی وقت است، از مهدی ثابتی خبری نیست.

هستیم و می‌گذرانیم. از زمانی که مجبور شدم فوتبال را کنار بگذارم،‌ در کلاس‌های مربیگری ثبت‌نام کردم. چند دوره کلاس‌های آکادمیک دروازه‌بانی را هم پشت‌سر گذاشتم و خدا را شکر حالا وضعیت خوب است.

بدون شک هدف خاصی را دنبال می‌کنید.

هدفم کمک به فوتبال این مملکت است. دوست دارم چیزهایی را که خودم یاد گرفته‌ام، به بچه‌ها منتقل کنم. ای کاش زمان ما هم کسی بود و دل می‌سوزاند.

البته در زمان شما شرایط برای همه یکسان بود. منظورم این است که کسی به صورت علمی چیزی را یاد نمی‌گرفت.

درست است، اما حمایت هم نبود. زمان ما فقط آزمون و خطا بود. می‌دانید چقدر استعداد از بین رفت و چه بازیکنانی سرنوشت‌شان تغییر کرد؟ خیلی‌ها فنا شدند.

بدون اغراق باید گفت، جدا از احمد رضا عابدزاده سایر گلرهای آن زمان تفاوت چندان زیادی با هم نداشتند. یعنی فاصله‌ها نزدیک بود.

عابدزاده یکی است؛ مثل حسین رضازاده که تکرار نمی‌شود. آنها اسطوره هستند.

یک زمانی مهدی ثابتی پیشنهادی جدی از جمله پرسپولیس داشت، اما هرگز این انتقال انجام نشد.

داستانش مفصل است. حرف نزنم بهتر است.

سرمربی آن زمان پرسپولیس، حمید درخشان بود. درست است؟ واقعا نمی‌خواهید حرفی بزنید که چرا پرسپولیسی نشدید؟

نمی‌دانم. فکر می‌کنم من را سیاه کردند! یا این که به من احتیاجی نداشتند یا نفعی برای دوستان نداشتم.

چطور؟

من داشتم با گسترش فولاد تمرین می‌کردم و آنها هم به من نیاز داشتند. از باشگاه پرسپولیس به من زنگ زدند و گفتند، ‌درخشان تو را می‌خواهد.من این موضوع را به مسئولان باشگاه گسترش انتقال دادم و آنها گفتند، به من نیاز دارند. با این حال پیشنهاد پرسپولیس بود و نمی‌شد براحتی از کنارش گذشت. بلیت گرفتم و آمدم تهران، اما آنها دیگر جواب تلفنم را ندادند! نمی‌دانم چه اتفاقی افتاده بود، اما مهلت نقل و انتقالات هم تمام شده بود و من بیرون ماندم. یک سال از زندگی فوتبالی‌ام تباه شد.

فکر می‌کنید در آینده بتوانید وارد عرصه مربیگری فوتبال ایران شوید؟

چرخه مربیگری در ایران مثل دانه‌های تسبیح است. همه به هم وصل هستند و کسی از گردونه خارج نمی‌شود. فقط تیم‌ها تغییر می‌کند. نمی‌دانم، امیدوارم اتفاق‌های خوبی در آینده برای همه مربیان جوان بیفتد.

نظر شما