حسن روانشيد
هنوز يک هفته از درج گزارش پخش موزيک زيرزميني رپ از برنامه آواي زندهرود راديو اصفهان که رسانهاي شد و جوهر قلم نويسنده خشک نشده نگذشته بود كه در ساعت 15:15 روز شنبه ۱۷ تيرماه يکي از شنوندگان برنامه با پيامک از مجري برنامه مذکور ميخواهد تا موزيکي براي شادي روح شوهر محرومش پخش کنند و همين اتفاق براي چندمين بار در همين برنامه و ساعت ۱۵ روز پنجشنبه ۲۲ تيرماه به وقوع ميپيوندد که چون برنامه زنده پخش ميشد بلافاصله خواسته شنونده ضمن عرض تسليت اجابت ميگردد! و 48 ساعت بعد اين بدعت ناپسند تکرار و خانم ديگر براي شادي روح فرزند مرحومش پخش ترانهاي را از طريق تلفن برنامه ميطلبد که انجام ميشود! تا آنجا که به ياد داريم و ديده و شنيدهايم تنها تلاوت کلامالله مجيد و قرائت ادعيههاست که ميتواند روح رفتگان را آرامش بخشد نه موزيک و موسيقي آن هم از نوع پاپ آن! که شايد بتواند باعث تخدير روان زندگان شود، اما براي از دسترفتگان تحفهاي نيست؟! به نظر ميرسد رسانه شنيداري اصفهان چوب حراج به تعهداتش زده و همانگونه که در پخش آگهيهاي تجارتي آمادگي پذيرش هر نوع تيزري را اعلام ميکنند، در برنامههاي غيرتجاري خود نيز محدوديتها را کنار گذاشته و به خطوط موجود هم وقعي نميگذارند!
بگذريم که به بعضي از انواع موسيقیهاي روتين رسانه از جانب آيات عظام بارها نفي و تذکراتي داده شده که گوشههايي از غنا در آن مشهود است، اما حالا که پا را از موزيکهاي زيرزميني فراتر گذاشتهاند و براي شادي روح مرحومان هم آهنگ درخواستي آن هم از جنس پاپ پخش ميکنند، معلوم نيست در آيندهاي نهچندان دور بر سر اذانهاي اوقات شرعي به وقت محلي چه خواهد آمد و جايگاه بعضي مسئولان کنترل کيفي و ناظران پخش برنامههاي رسانه کجاي اين پازل است و لختي از تهيهکنندگان چه در سر ميپرورانند!
واضح است رسانه ملي تنها نميتواند درخواست مخاطب را ملاک عمل و دليل و برهان براي ارائه بداند، زيرا سطح اطلاعات شنوندگان رسانه بهخصوص شنيداري آن متفاوت و متغير ميباشد و اين وظيفه تهيهکننده، اتاق فرمان و سياستگذاريهاست که خواستهها را بهخصوص در زمان پخش مستقيم آناليز نمايد تا زواياي مذهبي، عقيدتي، عاطفي، عقلي و احساسي در آنها لحاظ شده باشد. عدم توجه بعضي از مسئولان رسانه ملي به اين امر مهم و حياتي باعث ميشود تا خوراک معاندان بيدين وطنفروش در رسانههاي بيگانه فراهم شود که بتوانند اينگونه اتفاقات بهظاهر سهوي را بزرگنمايي کرده و به تمسخر بگيرند؟!
قطعاً هيچگونه تعمدي در اين رفتارها نيست، اما تکرار نفس اشتباه نوعي بيتعهدي بهحساب ميآيد چون به دشمنان خط ميدهند تا بتوانند از آب گلآلوده ماهيهاي چاقوچله صيد نمايند! شايد تذکرات خيرخواهانه براي مسئولان رسانه ملي در شهر اصفهان که پايتخت فرهنگ و تمدن اسلامي است ارزشمند به نظر نرسد که اگر اينچنين است توجه مسئولان امر را در پايتخت ميطلبد تا بررسي نمايند نتيجه اتفاقي که يکشب بعد از عيد سعيد فطر در راديو اصفهان و در پايان برنامه موسيقايي آواي زندهرود و شنبه ۱۷ تيرماه در همين برنامه به نحوي ديگر تکرار ميشود به کجا انجاميد و چه کسي مسئوليت اين خطاهاي آشکار را پذيرفته و چگونه درست يک هفته بعد همين برنامه شاهد خطايي ديگر در ارائه کلام به مخاطبان ميشود! شايد مسئولان حراست صداوسيماي مرکز اصفهان هنوز متوجه نشدهاند که همه اين خطاها تنها بر اثر سهلانگاري و بيتوجهي بعضي از مديران توليد و بيدقتي ناظران کيفيشان پيشآمده که توانسته است گوشهاي از نهاد ملي را اندکي زير سؤال ببرد يا مديران ارشد اولي و دومي را به ديده اغماض نگريستهاند که باعث شده بلافاصله خطاي تازهتري به همان شکل ظهور کند؟!
به هر حال اگر اين سهلانگاريها ادامه يابد، بايد منتظر تازهتر از تازهترهايي از اين رسانه بود که هضمش براي اکثريت آحاد جامعه مشکل به نظر ميرسد و اين در حالي است که بر اساس شايعات تأييد نشده، دولت درصدد ايجاد صداوسيمايي در مقابل رسانه ملي است همچون رسانههاي مکتوب زنجيرهاي در مقابل مکتوب رسانه ملي! که اگر اين شايعه حقيقت داشته باشد معضل تازه پيرامون رقابت را نيز نبايد ناديده پنداشت! بد نيست مديران رسانه ملي دقت بيشتري مبذول فرمايند تا برنامههاي زنده دقيقتر کنترل شود که مواردي همچون «آواي زندهرود» در آنها تکرار نگردد. مجدداً يادآور ميشود نقد از رسانه ملي تنها از راه دلسوزي براي اين نهاد است که به نظر ميرسد نيازمند بازبيني اساسي ميباشد و اين امر وظيفه خطير و حساس رئيس تازهنفس آن را که خوشبختانه دستي بر آتش دارد، دوچندان ميکند.
∎
هنوز يک هفته از درج گزارش پخش موزيک زيرزميني رپ از برنامه آواي زندهرود راديو اصفهان که رسانهاي شد و جوهر قلم نويسنده خشک نشده نگذشته بود كه در ساعت 15:15 روز شنبه ۱۷ تيرماه يکي از شنوندگان برنامه با پيامک از مجري برنامه مذکور ميخواهد تا موزيکي براي شادي روح شوهر محرومش پخش کنند و همين اتفاق براي چندمين بار در همين برنامه و ساعت ۱۵ روز پنجشنبه ۲۲ تيرماه به وقوع ميپيوندد که چون برنامه زنده پخش ميشد بلافاصله خواسته شنونده ضمن عرض تسليت اجابت ميگردد! و 48 ساعت بعد اين بدعت ناپسند تکرار و خانم ديگر براي شادي روح فرزند مرحومش پخش ترانهاي را از طريق تلفن برنامه ميطلبد که انجام ميشود! تا آنجا که به ياد داريم و ديده و شنيدهايم تنها تلاوت کلامالله مجيد و قرائت ادعيههاست که ميتواند روح رفتگان را آرامش بخشد نه موزيک و موسيقي آن هم از نوع پاپ آن! که شايد بتواند باعث تخدير روان زندگان شود، اما براي از دسترفتگان تحفهاي نيست؟! به نظر ميرسد رسانه شنيداري اصفهان چوب حراج به تعهداتش زده و همانگونه که در پخش آگهيهاي تجارتي آمادگي پذيرش هر نوع تيزري را اعلام ميکنند، در برنامههاي غيرتجاري خود نيز محدوديتها را کنار گذاشته و به خطوط موجود هم وقعي نميگذارند!
بگذريم که به بعضي از انواع موسيقیهاي روتين رسانه از جانب آيات عظام بارها نفي و تذکراتي داده شده که گوشههايي از غنا در آن مشهود است، اما حالا که پا را از موزيکهاي زيرزميني فراتر گذاشتهاند و براي شادي روح مرحومان هم آهنگ درخواستي آن هم از جنس پاپ پخش ميکنند، معلوم نيست در آيندهاي نهچندان دور بر سر اذانهاي اوقات شرعي به وقت محلي چه خواهد آمد و جايگاه بعضي مسئولان کنترل کيفي و ناظران پخش برنامههاي رسانه کجاي اين پازل است و لختي از تهيهکنندگان چه در سر ميپرورانند!
واضح است رسانه ملي تنها نميتواند درخواست مخاطب را ملاک عمل و دليل و برهان براي ارائه بداند، زيرا سطح اطلاعات شنوندگان رسانه بهخصوص شنيداري آن متفاوت و متغير ميباشد و اين وظيفه تهيهکننده، اتاق فرمان و سياستگذاريهاست که خواستهها را بهخصوص در زمان پخش مستقيم آناليز نمايد تا زواياي مذهبي، عقيدتي، عاطفي، عقلي و احساسي در آنها لحاظ شده باشد. عدم توجه بعضي از مسئولان رسانه ملي به اين امر مهم و حياتي باعث ميشود تا خوراک معاندان بيدين وطنفروش در رسانههاي بيگانه فراهم شود که بتوانند اينگونه اتفاقات بهظاهر سهوي را بزرگنمايي کرده و به تمسخر بگيرند؟!
قطعاً هيچگونه تعمدي در اين رفتارها نيست، اما تکرار نفس اشتباه نوعي بيتعهدي بهحساب ميآيد چون به دشمنان خط ميدهند تا بتوانند از آب گلآلوده ماهيهاي چاقوچله صيد نمايند! شايد تذکرات خيرخواهانه براي مسئولان رسانه ملي در شهر اصفهان که پايتخت فرهنگ و تمدن اسلامي است ارزشمند به نظر نرسد که اگر اينچنين است توجه مسئولان امر را در پايتخت ميطلبد تا بررسي نمايند نتيجه اتفاقي که يکشب بعد از عيد سعيد فطر در راديو اصفهان و در پايان برنامه موسيقايي آواي زندهرود و شنبه ۱۷ تيرماه در همين برنامه به نحوي ديگر تکرار ميشود به کجا انجاميد و چه کسي مسئوليت اين خطاهاي آشکار را پذيرفته و چگونه درست يک هفته بعد همين برنامه شاهد خطايي ديگر در ارائه کلام به مخاطبان ميشود! شايد مسئولان حراست صداوسيماي مرکز اصفهان هنوز متوجه نشدهاند که همه اين خطاها تنها بر اثر سهلانگاري و بيتوجهي بعضي از مديران توليد و بيدقتي ناظران کيفيشان پيشآمده که توانسته است گوشهاي از نهاد ملي را اندکي زير سؤال ببرد يا مديران ارشد اولي و دومي را به ديده اغماض نگريستهاند که باعث شده بلافاصله خطاي تازهتري به همان شکل ظهور کند؟!
به هر حال اگر اين سهلانگاريها ادامه يابد، بايد منتظر تازهتر از تازهترهايي از اين رسانه بود که هضمش براي اکثريت آحاد جامعه مشکل به نظر ميرسد و اين در حالي است که بر اساس شايعات تأييد نشده، دولت درصدد ايجاد صداوسيمايي در مقابل رسانه ملي است همچون رسانههاي مکتوب زنجيرهاي در مقابل مکتوب رسانه ملي! که اگر اين شايعه حقيقت داشته باشد معضل تازه پيرامون رقابت را نيز نبايد ناديده پنداشت! بد نيست مديران رسانه ملي دقت بيشتري مبذول فرمايند تا برنامههاي زنده دقيقتر کنترل شود که مواردي همچون «آواي زندهرود» در آنها تکرار نگردد. مجدداً يادآور ميشود نقد از رسانه ملي تنها از راه دلسوزي براي اين نهاد است که به نظر ميرسد نيازمند بازبيني اساسي ميباشد و اين امر وظيفه خطير و حساس رئيس تازهنفس آن را که خوشبختانه دستي بر آتش دارد، دوچندان ميکند.
نظر شما