شناسهٔ خبر: 20509998 - سرویس اجتماعی
نسخه قابل چاپ منبع: شما نیوز | لینک خبر

انتخاب شهردار تهران از بین گزینه‌های غیر متخصص

شاید ابتدا کمتر کسی تصور می‌کرد که اعضای چنین شورایی بر سر انتخاب شهردار با یکدیگر به اختلافات عدیده‌ای بربخورند و با نظر به اینکه تمامی این افراد برآمده از یک ائتلاف انتخاباتی گسترده‌اند بسیاری از صاحب نظران و مردم بر این نظر بودند که تعیین شهردار نیز با همگرایی حداکثری اعضای فهرست امید در کوتاه‌ترین زمان ممکن محقق می‌شود.

صاحب‌خبر -
به گزارش شمانیوز: راهیابی تمامی اعضای فهرست امید به ساختمان پرماجرای خیابان بهشت به عنوان اعضای شورای پنجم شهر تهران از همان ابتدا حرف و حدیث های فراوانی بوجود آورد. اما آنچه که موجب تمایز منتخبین این دوره از شورا از باقی دوره‌های گذشته می‌شود، این است که تا به حال سابقه نداشته تمامی اعضای شورای شهر تهران از فهرست واحد یکی از جناح‌های سیاسی فعال داخل کشور انتخاب شود.

شاید ابتدا کمتر کسی تصور می‌کرد که اعضای چنین شورایی بر سر انتخاب شهردار با یکدیگر به اختلافات عدیده‌ای بربخورند و با نظر به اینکه تمامی این افراد برآمده از یک ائتلاف انتخاباتی گسترده‌اند بسیاری از صاحب نظران و مردم بر این نظر بودند که تعیین شهردار نیز با همگرایی حداکثری اعضای فهرست امید در کوتاه‌ترین زمان ممکن محقق می‌شود. اما آنچه که در میدان عمل به وقوع می‌پیوست خبر از یک جدال درون جناحی کم سابقه برای تصدی صندلی شهرداری تهران می‌داد و رسانه های مختلف هرروز طی گمانه‌زنی‌های جدیدی از تلاش هر طیف از اعضای شورای پنجم برای به کرسی نشاندن گزینه مدنظرشان پرده برمی‌داشتند.

همین اختلاف نظرات و حواشی تعیین شهردار موجب رونمایی از مکانیزمی شد که نشان دهنده اختلاف میان منتخبین شورای پنجم بود. انتخاب 24 گزینه از میان نفراتی که نامشان به عنوان گزینه‌های احتمالی شهرداری مطرح بود، جو حاکم بر منتخبین را به گونه ای وصف می‌کرد که اختلاف نظر در مصادیق "شهردار تهران" به اندازه‌ای است که امکان دارد به ازای هر نفر از اعضای شورا یک گزینه منحصر به فرد برای به دست گرفتن سکان هدایت شهرداری تهران مطرح شود!

با وجود تمامی این کشمکش‌ها بالاخره این اعضا توانستند از میان این 24 نفر به هفت گزینه نهایی دست پیدا کنند که ظاهرا یکی از این هفت نفر به عنوان شهردار آینده شهر تهران شروع به کار خواهد کرد.

محمدعلی نجفی، حسین مرعشی، الهه کولایی، محمدعلی افشانی، حبیب الله بیطرف، محمد شریعتمداری و محسن مهرعلی زاده هفت کاندیدای اصلی تصدی شهرداری تهران هستند که به ترتیب اولویت گزینه های جایگزینی محمد باقر قالیباف به شمار می‌روند. با مرور عملکرد برخی از این اسامی می‌توان شناخت نسبتا عمیق تری از این هفت کاندیدا به دست آورد.

نجفی، مردی که عاشق مسئولیت‌های کوتاه مدت است
بسیاری از رسانه‌ها از محمد نجفی به عنوان اصلی ترین گزینه نام می‌برند و در این رابطه ذکر این نکته نیز الزامیست که بیشترین واکنش‌های فعالین فضای مجازی در بین گزینه های احتمالی به محمد علی نجفی اختصاص پیدا کرده است. برای مثال با توجه به نظر وی در خصوص استفاده از دخانیات، در چند روز گذشته ضمن کنایه به مدیریت احتمالی وی در شهرداری تهران، طرحی از شبیه‌سازی طنزآمیز برج میلاد با قلیان در شبکه های اجتماعی منتشر شد.

اما نکته مهم تر این است که اگر سابقه شهرداری تهران هم به سوابق نجفی اضافه شود، در ادامه باید او را جزو آن دسته از مدیرانی دانست که در اثر گستره‌ی سازمانهای تحت اختیار، در گذر زمان، نمی‌توان از آنها به عنوان مدیران متخصص یک حوزه خاص نام برد؛ چرا که حضور نجفی ازصداوسیما به وزارت آموزش پرورش، سپس فعالیت در سازمان برنامه و بودجه و انتقالش از این نهاد به سازمان میراث فرهنگی و پس از آن دریافت حکم به عنوان دبیری هماهنگی ستاد اقتصادی کشور نشان دهنده این است که نجفی در حوزه‌ای مشخص فعالیت نداشته است؛ که با کمی کنکاش جزیی می‌توان دریافت که سمت‌های مذکور آنچنان ارتباطی به یکدیگر ندارند.

مرعشی؛ شاید به دنبال مادام العمر کردن شهرداری تهران

اما گزینه دیگر، برای تصدی مسئولیت، حسین مرعشی برادر عفت مرعشی، یار نزدیک مرحوم هاشمی رفسنجانی و رییس دفتر ریاست جمهوری در دولت ششم است. وی مسئولیت‌هایی چون هشت سال استانداری کرمان و دو دوره نمایندگی مجلس کرمان در مجلس‌های پنجم و ششم را در کارنامه دارد. مرعشی نیز مانند نجفی از عناصر اثرگذار حزب کارگزاران بشمار می‌رود و هم اکنون در سمت سخنگوی این حزب فعالیت می‌کند.

عجیب‌ترین اظهار نظری که در تاریخ زندگی سیاسی حسین مرعشی یافت می‌شود به دوران نمایندگی وی در مجلس، اختصاص دارد، که ضمن حمایت از طرح مادام‌العمر شدن ریاست جمهوری مرحوم هاشمی گفت: «برای تمدید دوره ریاست‌‌جمهوری آقای رفسنجانی نیازی به تغییر قانون اساسی نیست و خود قانون اساسی پیش‌بینی کرده که در صورت نیاز و ضرورت و طبق تشخیص مصلحت نظام، می‏توان قانونی عادی، بر خلاف قانون اساسی وضع کرد.»

نمایشی از حضور زنان در قدرت به قیمت نادیده گرفتن تخصص
اما گزینه سوم، الهه کولایی است. کولایی از اعضای ارشد حزب منحله مشارکت و هم اکنون عضو هیئت علمی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران است که نمایندگی مجلس شورای اسلامی دردوره پرحاشیه ششم را در کارنامه خود دارد.

انتخاب وی به عنوان سومین اولویت تصدی سمت شهرداری کلانشهر تهران اتفاق عجیبی بود که موجبات تعجب بسیاری از رسانه ها را فراهم آورد. چرا که بدون شک الهه کولایی با کارنامه ای خالی از سوابق اجرایی و مدیریتی نمی‌تواند در جایگاه شهردار تهران به عنوان یکی از اصلی‌ترین مراکز فعالیت‌های کلان اجرایی کشور، موفق باشد.

یکی از جالب‌ترین نکاتی که در رابطه با دکتر کولایی وجود دارد، این است که وی در دوم خرداد سال 84 پس از رد صلاحیت مصطفی معین در انتخابات ریاست جمهوری توسط شورای نگهبان ضمن انتقاد شدید از رد صلاحیت معین، در جمع خبرنگاران گفت: «دقیقاً به موازات اینکه محبوبیت دکتر معین در جامعه افزایش می‌یافت، به همان میزان نیز احتمال رد صلاحیت ایشان نیز بالا می رفت؛ یعنی به همان میزان که شانس ایشان برای پیروزی در انتخابات زیاد می‌شد، به همان میزان احتمال رد شدن آقای معین نیز افزایش پیدا می‌کرد؛ به نظر من این کارها یک نوع اقدامات بازدارنده برای تکرار دوم خرداد بود. چرا که آقای معین به دنبال اجرای فاز دوم اصلاحات در کشور بود.»

شاید اگر کولایی از تایید صلاحیت معین با حکم حکومت رهبر انقلاب و شکست سنگین وی در انتخابات باخبر بود، هرگز چنین جملاتی را برای گفتن در جمع خبرنگاران انتخاب نمی‌کرد.

مردم، متضرران بزرگ انتخاب مدیران بدون تخصص
با توجه به اخباری که از جو میان منتخبین شورا به گوش می‌رسد، بنظر می‌رسد شهردار آینده شهر تهران از میان همین سه اولویت اول انتخاب شود و گزینه هایی چون افشانی، بیطرف و مهرعلیزاده، بخت چندانی برای تصاحب منصب اصلی شهرداری تهران ندارند. همچنین با توجه به احتمال ادامه حضور شریعتمداری در دولت دوازدهم، احتمال انتخاب وی نیز کمی بعید بنظر می‌رسد.

و اما نکته پایانی که می‌توان به عنوان نکته‌ی اصلی انتخاب شهردار تهران از آن یاد کرد، این است که، تمامی معادلاتی که در رابطه با تغییر کادر مدیریتی شهرداری عنوان می‌شود، حول محور اعضای ارشد کارگزاران سازندگی است و در جریان کشمکش بین عناصر کارگزاران و اصلاح طلبان، کمتر کسی احتمال کامیابی اصلاح طلبان در جدال تصاحب مناصب اصلی شهرداری را در ذهن می‌پروراند.

پیش بینی‌های صاحب نظران نیز نشان از آن دارد که پایان داستان شهرداری تهران نیز مانند معرفی وزرای کابینه رییس جمهور در حالتی به اتمام خواهد رسید که کمترین سهم در تقسیم مسئولیت‌ها نصیب اصلاح طلبان می‌شود. بنظر می‌رسد اگر روند تقسیم مسئولیت‌ها همینطور به ضرر اصلاح طلبان پیش برود، شاهد افزایش شکاف میان اصلاح طلبان و اعضای کارگزاران خواهیم بود.

فارغ از تمام این کشمکش های سیاسی، باید پرسید چه کسانی جز مردم، از انتخاب شهردار بدون سابقه تخصصی، متضرر خواهند شد؟ گویا قرار است به غیر آلودگی هوا، دود سیاسی بازی‌ها، هوای تهران را آلوده و حال مردم را بد کند.


نظر شما