شناسهٔ خبر: 20506246 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: روزنو | لینک خبر

کپی میرسلیم از توکلی

اصل بر برائت است یا نه را باید در جای خود مورد بحث و بررسی قرار داد، اما ریشه عادت در تکرار است و وقتی پای تکرار و عادت به میان آمد دیگر جایی برای حرف زدن از اضطرار وجود نخواهد داشت.

صاحب‌خبر -
روز نو :
اصل بر برائت است یا نه را باید در جای خود مورد بحث و بررسی قرار داد، اما ریشه عادت در تکرار است و وقتی پای تکرار و عادت به میان آمد دیگر جایی برای 
حرف زدن از اضطرار وجود نخواهد داشت.
به گزارش روز نو :میرسلیم، نامزد مورد تایید موتلفه اخیرا در مصاحبه‌ای مفصل، پای یکسری مسائل را به میانه ماجرا کشانده است که بدون درنگ ما را به برخی از حرف‌ها و ادعاهای احمد توکلی، نماینده سابق مجلس رهنمون می‌سازد. وقتی خبرنگار از آقای میرسلیم می‌پرسد:«مواضع آقای قالیباف و رئیسی در دوره انتخابات را در چارچوب اصولگرایی می‌بینید؟» و میرسلیم جواب می‌دهد: «خیر. به مسائل دیگری وارد شدند که ضرورتی نداشت.» خواننده حق دارد به فکر فرو رود که بالاخره داستان اصولگرایان و عقایدی که تا بدین اندازه متزلزل نشان می‌دهد به کجا می‌تواند ختم شود؟ پاسخ میرسلیم به این سوال ساده نشان می‌دهد نقد نوشتن بر دعوت تتلو و بهنوش بختیاری به جلسه‌ای با حضور برخی از چهره‌های سرشناس پایداری و اصولگرایان، در آن هنگام که روی پایه‌ای‌ترین مباحث اتفاق‌نظر ندارد کاری است عبث و از بین برنده زمان و سرمایه‌های فکری و ذهنی. این مصداق بارزی است از تشتت، فاصله، اختلاف و دیدگاه‌های کاملا متفاوتی که خیلی‌ها را مجاب می‌کند از اصولگرایی فاصله بگیرند، از قطار اصولگرا بودن پیاده شوند یا اساسا تلاش کنند در حرف و عمل خود را بیگانه با بسیاری از این دست مسائل نشان دهند.
**گریزی ناگزیر به گذشته!
احمد توکلی یکی از نامزدهای انتخابات 84 بود که به رسم وفاداری به میثاق اصولگرایان از کاندیداتوری انصراف داد. میثاقی که احمدی‌نژاد به آن پایبند نبود و اگر او هم انصراف می‌داد قالیباف پیروز انتخابات بود. در آن انتخابات، 
6 نامزد اصولگرا که حکمیت شورای هماهنگی نیروهای انقلاب را پذیرفته بودند - لاریجانی، قالیباف، محسن رضایی، ولایتی، احمدی‌نژاد و توکلی- میثاق نامه‌ای را امضا کردند تا جملگی به نفع نامزد برتر از نگاه نظرسنجی‌ها، کنار بکشند. میثاقی که گویا تنها توکلی به آن عمل کرد. هرچند ولایتی هم پس از اعلام نامزدی هاشمی رفسنجانی به احترام او که زمانی وزیرش بود، کنار رفت. محسن رضایی هم اگرچه کناره‌گیری کرد، اما در فاصله یک روزه تا انتخابات این تصمیم را گرفت، نه به دلیل پایبندی به میثاق و نتیجه نظرسنجی‌ها. تصور توکلی این بود که اگر کنار برود، رضایی و احمدی‌نژاد هم تحت‌تاثیر قرار می‌گیرند و کنار می‌کشند که نشد. به‌زعم وی اگر این کار صورت می‌گرفت، قالیباف حتما برنده می‌شد، اما احمدی‌نژاد وفا نکرد. نماینده سابق تهران می‌گوید: «عدم رعایت میثاق اصولگرایان باعث رئیس‌جمهور شدن آقای احمدی‌نژاد شد» و نیز تاکید می‌کند:«اگر عقل امروز را داشته باشم و به انتخابات ریاست‌جمهوری دوره نهم بازگردم به احمدی‌نژاد رای نمی‌دهم.»
اما احمد توکلی کمی بعد اعتراف می‌کند که نه یک بار که دوبار به احمدی‌نژاد رای داده است. او اگرچه معتقد است قالیباف می‌توانسته رئیس‌جمهور شود، اما بعد از مسئله املاک نجومی به قالیباف هم پشت کرده، می‌گوید: «من خودم 2 بار از آقای قالیباف در انتخابات ریاست‌جمهوری حمایت کردم، اما با این قضایا دیگر نمی‌کنم.»
**نظر قابل تامل لاریجانی
چندی پیش لاریجانی در انتقاد به عملکرد احمدی‌نژاد در استخدام‌های بی‌قاعده پای احزاب و دموکراسی را به میان کشیده، گفته بود: «مردم‌سالاری یک آورده مهم برای کشور است و یکی از دلایل جایگاه ایران در منطقه به دلیل همین مردم‌سالاری است. ما وقتی شکل مردم‌سالاری را می‌پذیریم باید ساختارهای آن را نیز ایجاد کنیم، در غیر این صورت عده‌ای از مردم‌سالاری استفاده می‌کنند، بنابراین تشکیلات بسیار مهم است. در حالی که بعضی این پز را می‌دهند که ما به تشکیلات کاری نداریم. این حرف عوام‌فریبانه است.» لاریجانی دست روی اصلی‌ترین معضل فعالیت‌های سیاسی گذاشته، می‌گوید: «اگر تشکیلات دموکراسی وجود نداشته باشد عده‌ای با حرف‌هایی رای می‌آورند و بدون عملیاتی‌کردن آنها کنار می‌روند، اما اگر تشکیلات وجود داشته باشد، آن تشکیلات آبروی خود را با حرف‌های پوپولیستی نمی‌برد. در این شرایط ادب سیاسی حاکم می‌شود، اما اگر تشکیلات رشد پیدا نکند افراد نگاه موقت به جامعه و سیاست خواهند داشت. در شرایط وجود تشکیلات و ساختارهای مناسب با مردم‌سالاری، نخبگان درباره‌ سیاست‌های کلی نظام جامعه را توجیه می‌کنند.» بی‌هیچ تعصب و یکسویه‌نگری می‌توان بر این مهم دست گذاشت که اصولگرایان برخلاف قاعده تحزب و رفتارهای تشکیلاتی، هرگز حاضر نبوده‌اند «دانگ» خود از سهمی که در تراشیدن هزینه‌ها داشته‌اند را بپردازند، این را می‌توان از سخنان توکلی و میرسلیم نیز
استخراج کرد.
**نظر میرسلیم و قاعده نفع حزبی و منافع ملی!
جملات زیر بخش‌هایی از مصاحبه اخیر میرسلیم با روزنامه ایران است:
ـ من اصلاً با آقای قالیباف صحبت نکردم. چون آقای قالیباف را قبول نداشتم. ایشان چون در جبهه اصولگرایی بود، من با وی مخالفت نکردم. اما اعتقادی به نامزدی آقای قالیباف در انتخابات ریاست‌جمهوری ندارم.
ـ من گفتم در مورد عملکرد شهرداری که در راس آن آقای قالیباف است، خلاف‌هایی وجود دارد که باید رسیدگی شود. برخی دوستان، هم‌نظر بودند، اما تصمیم‌گیری جمع این شد که: وقتی در یک جبهه کار می‌کنیم، نباید تفرق ایجاد کنیم. شما الان رقیب اصلی دارید که باید به آن بپردازید و اذهان عمومی را متوجه او کنید.
ـ فرض کنید انتخابات به دور دوم می‌رفت و رقابت بین من و آقای قالیباف بود. در آن شرایط البته آنچه را لازم بود می‌گفتم.
ـ آقای قالیباف دیگر نمی‌ماند تمام شد، اما هر جا باشد باید مواظب او بود که خلافی نکند. اینها برای جامعه ما بسیار مضر است. آنچه روشن است و نیازی به تحلیل ندارد اینکه نظیر این سخنان را جسته و گریخته در مورد احمدی‌نژاد از زبان بسیاری از اصولگرایان شنیده‌ایم، اعلام برائت‌ها تا جایی که صدای موحدی کرمانی را درآورد. دوری جستن‌ها و غیره نشان می‌دهد برای اصولگرایان اساسا قاعده منافع ملی درست تعریف و تبیین نشده است و اینکه گفته شده: «اصولگرایان توجیه‌گر وضع موجود هستند» دور از حقیقت نیست، زیرا با مراجعه‌ای کوتاه به آراء و نظرات خواهیم دید انواع این سکوت‌ها و اعتراف‌های دیرهنگام قابل دریافت است چه درباره کسانی که همچنان در راس امور هستند و چه در مورد کسانی که از تخت به زیر آمده‌اند. حضور قالیباف با این ذهنیتی که بخش‌هایی از آن از زبان میرسلیم آشکار شده در انتخاباتی مهم و سرنوشت‌ساز به نام ریاست‌جمهوری چه ضرورتی می‌توانسته داشته باشد تنها ابهامی است که شاید یکی دیگر مثل میرسلیم بعدها در مورد آن توضیحاتی روشنگرانه ارائه دهد!

روزنامه آفتاب

نظر شما