شناسهٔ خبر: 20502077 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: روزنامه کیهان | لینک خبر

جایگاه جمهوری آذربایجان در سیاست خارجی دولت یازدهم(نگاه)

صاحب‌خبر -



 دولتمردان جنجالی حال حاضر آمریکا طی مدت کوتاه زمامداری خود، توجه ویژه‌ای به جمهوری آذربایجان داشته‌اند که ارسال سه پیام «ترامپ» به «الهام علی‌اف» رئیس‌جمهوری آذربایجان در کمتر از شش ماه گذشته، دعوت از الهام علی‌اف برای حضور در نشست «اسلام آمریکایی» با حضور ترامپ در ریاض -که با شرکت و تمجید الهام علی‌اف همراه بود- ملاقات چند روز قبل رئیس‌جمهوری آذربایجان با وزیر خارجه آمریکا در حاشیه کنگره نفت استانبول و... از جمله نشانه‌های این نگاه ویژه است،که به نظر می‌رسد همین موضوع رقابت قدرت‌های منطقه‌ای و فرا‌منطقه‌ای را در منطقه استراتژیک قفقاز و مخصوصا جمهوری آذربایجان تشدید خواهد نمود.
اگرچه می‌توان موقعیت جغرافیایی استراتژیک و منابع انرژی مناسب جمهوری آذربایجان را از دلایل مهم اقبال بازیگران مطرح منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای به این کشور دانست ؛ لیکن مطرح بودن این جمهوری به‌عنوان دومین کشور شیعی دنیا - از لحاظ ترکیب جمعیتی - و قرار گرفتن آن در همسایگی تنها حکومت شیعی جهان، مهم‌ترین دلیل اهمیت این کشور محسوب می‌گردد؛ به عبارت دیگر جمهوری آذربایجان بخش عمده‌ای از اهمیت ژئوپلتیک خود را مدیون جمعیت شیعه خود به‌ویژه دینداران شیعی این کشور و در عین حال همسایگی با انقلاب اسلامی ایران می‌باشد و این موضوعی است که باید آن را به دولت سکولار باکو تفهیم نمود؛ البته دولت باکو طی سال‌های گذشته توانسته به خوبی از این ویژگی به عنوان «برگ برنده» در ایجاد موازنه قوا و اخذ امتیاز از قدرت‌های مختلف استفاده نماید؛ علاوه بر خود این کشور؛ بازیگران فعال در منطقه و جمهوری آذربایجان نیز با علم بر اینکه اشتراک مذهبی در کنار اشتراکات تاریخی، فرهنگی و زبانی بین مردم ایران و جمهوری آذربایجان مهم‌ترین مزیت اختصاصی جمهوری اسلامی ایران در کشور همسایه خود می‌باشد‌، تلاش کرده‌اند اولا مانع بهره‌مندی دو کشور از این مزیت گردند و ثانیا در‌صددند تا مانع تعمیق باورهای اصیل اسلامی و اندیشه‌های شیعی در بین مردم جمهوری آذربایجان شوند که متاسفانه این خواسته آنها با سیاست داخلی دولت جمهوری آذربایجان در جهت کنترل و سرکوب باورهای دینی که ریشه در باورهای کمونیستی دارد، به نقطه اشتراک رسیده است.
جمهوری آذربایجان و قدرت‌های مختلف تاثیرگذار در مناسبات سیاسی و اجتماعی آن طی سال‌های گذشته تلاش کرده‌اند ضمن جلوگیری از گسترش جریان شیعی در این کشور، زمینه‌های بی‌اعتمادی و ناخرسندی نسبت به ایران را در افکار عمومی به‌ویژه بین دینداران آذری ایجاد نمایند و در این خصوص اقدامات مختلفی انجام داده‌اند. به‌عنوان مثال در طول سال‌های گذشته تلاش شده هر‌گونه اقدام سلبی و سخت‌گیرانه علیه جریان شیعی این کشور در ایام حضور هیئت‌های دیپلماتیک ایران در باکو صورت گیرد که نمونه آن، حمله نیروهای قشون داخلی و پلیس جمهوری آذربایجان به «نارداران» همزمان با حضور وزیر آموزش و پرورش ایران در این کشور بود.  در کنار این نوع نگاه و سیاست‌گذاری جمهوری آذربایجان و قدرت‌های منطقه‌ای و فرا‌منطقه‌ای نسبت به اشتراک مذهبی ایران و جمهوری آذربایجان که به اجمال مورد اشاره قرار گرفت؛ متاسفانه جهت‌گیری دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران در بهره‌مندی از اشتراک مذهبی بین ایران و جمهوری آذربایجان و در راستای حمایت از شیعیان جمهوری آذربایجان بسیار منفعلانه بوده است که در این مجال اندک تنها به نمونه‌هایی از آن اشاره می‌گردد‌:
- انفعال دستگاه سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در ارتباط با حادثه تلخ نارداران که تنها چند ماه بعد از سفر آیت‌الله نوری همدانی به باکو در تابستان سال 1394 و استقبال فوق‌العاده مردم نارداران از ایشان صورت گرفت، اعتماد عمومی جامعه دینی جمهوری آذربایجان نسبت به ایران را خدشه‌دار نموده و تا‌کنون علی‌رغم گذشت بیش از یک سال و نیم از این حادثه؛ هنوز آسیب‌شناسی دقیقی در خصوص ابعاد این حادثه و عملکرد دستگاه سیاست خارجی کشورمان در قبال آن صورت نگرفته است.
- مقام معظم رهبری در دو دیدار اخیر خود با الهام علی‌اف رئیس‌جمهوری آذربایجان صراحتا لزوم تکریم شیعیان جمهوری آذربایجان را به رئیس‌جمهوری این کشور یاد‌آور شدند. ایشان در دیدار اول(‌4 اسفند‌ماه 1394) که چند ماه بعد از حادثه نارداران انجام گرفت اظهار داشتند: «‌اعتقادات اسلامی و شیعی مردم آذربایجان سرمایه گران‌بهایی است ... ترویج معارف اسلام و تشیع موجب جلب نصرت الهی و عنایت ائمه اطهار در مقابل مشکلات و تهدیدات خواهد شد»  همچنین مقام معظم رهبری در دیدار دوم که در تاریخ 15 اسفند 1395 صورت گرفت ؛ با تصریح بر اینکه جمهوری آذربایجان دومین کشور شیعی دنیاست؛ فرمودند: «مصلحت دولت آذربایجان در همراهی با احساسات مذهبی مردم است به نحوی که آنان هیچ‌گونه نگرانی نسبت به مسائل مذهبی از ناحیه دولت نداشته باشند.»
طبیعی است که پس از اظهارات فوق که در حقیقت به منزله تعیین خط مشی می‌باشد‌؛ دستگاه سیاست خارجی کشور بایستی پیگیری مسائل شیعی را در اولویت روابط با جمهوری آذربایجان قرار می‌داد؛ لیکن به قاطعیت می‌توان ‌ گفت که عملکرد وزارت خارجه و سفارت جمهوری اسلامی ایران در باکو در این خصوص «تقریبا هیچ» بوده است و البته در مقابل‌؛ کمیته دولتی امور دینی جمهوری آذربایجان تحت تاثیر رژیم صهیونیستی تلاش کرده است در مقابل عنوان «دومین کشور شیعه دنیا»؛ عنوان سازی نموده و جمهوری آذربایجان را پس از اسرائیل‌؛ به عنوان دومین کشوری معرفی نماید که یهودیان با بیشترین تراکم در آن سکونت دارند‌.
- طی چند سال گذشته در حالی که دیدارهای متعددی بین روسای جمهوری ایران و جمهوری آذربایجان صورت گرفته و برخی متولیان سیاست خارجی کشور به استناد این دیدار‌ها از روابط مستحکم و حتی استراتژیک ایران و جمهوری آذربایجان صحبت نموده‌اند؛ سیاست‌های ضدایرانی و ضد‌شیعی جمهوری آذربایجان به اشکال مختلفی تداوم یافته و دستگاه سیاست خارجی کشور در اکثر این موارد به سکوت آزاردهنده خود ادامه داده است؛ صدور حکم سه سال حبس برای «حاج سردار حسنلی» از روحانیون سرشناس جمهوری آذربایجان به اتهام تحصیل علوم دینی در جمهوری اسلامی ایران‌؛ اتهام‌زنی دستیار رئیس‌جمهوری آذربایجان به ایران در ماجرای تخریب مسجد «حاج‌جواد باکو » که معترضین به تخریب این مسجد را جاسوسان و عوامل ایران خوانده بود‌؛ اظهار‌نظر چند ماه قبل برخی نمایندگان پارلمان ملی آذربایجان که ایران را به تجزیه تهدید کرده بودند!؛ راهپیمایی ضد‌ایرانی تعدادی از جوانان قوم‌گرای جمهوری آذربایجان با چراغ سبز دولت باکو در ایام کشته شدن کودک دو ساله آذری در روستای آلخانلی علی‌رغم محکومیت تمام قد آن از سوی ایران؛ عدم اجازه به برگزاری مراسم روز قدس در مقابل سفارت رژیم صهیونیستی و بازداشت دسته جمعی دیندارانی که قصد برگزاری تجمع ضدصهیونیستی داشتند؛ اعمال سخت‌گیری‌های شدید علیه رئیس ‌محبوس حزب اسلام و تبعید وی به زندان مخوف قوبستان به اتهام تبلیغ دینی در داخل زندان و ... تنها نمونه‌هایی از اقدامات دولت جمهوری آذربایجان می‌باشد که با عکس‌العمل مناسب دستگاه دیپلماسی کشور مواجه نگردیده است. سفارت جمهوری اسلامی ایران در باکو نیز ظاهرا مشغول انجام امور دیگری  است که هیچ عکس‌العملی در خصوص این موارد از خود نشان نمی‌دهد. طبیعی است تداوم این روند منافع دراز‌مدت جمهوری اسلامی ایران در جمهوری آذربایجان را با خطر جدی مواجه خواهد نمود.
البته مسئولین سیاست خارجی کشورمان همواره در قبال انتقادهای صورت گرفته به رفتار آنان در حوزه مسائل شیعی‌؛ توجیهاتی مبنی بر لزوم عدم دخالت در امور داخلی کشورها‌؛ لزوم گسترش روابط اقتصادی؛ لزوم جلوگیری از غلطیدن جمهوری آذربایجان به اردوگاه دشمنان انقلاب اسلامی از جمله رژیم صهیونیستی و... را مطرح می‌کنند؛ ولی واقعیات این است که همه این موارد بهانه‌هایی برای توجیه تداوم انفعال دستگاه دیپلماسی کشور هستند. طبق آخرین اطلاعات رسمی کمیته دولتی آمار جمهوری آذربایجان؛ در پنج ماهه اول سال 2017 فقط 1/3 درصد واردات جمهوری آذربایجان از ایران صورت گرفته و این درحالی است که در همین بازه زمانی 8/16 درصد واردات جمهوری آذربایجان از ترکیه انجام یافته است. سالهاست که سطح روابط تجاری ایران و جمهوری آذربایجان در شرایط مختلف؛ پانصد میلیون دلار اعلام می‌شود و این در حالی است که حتی این رقم با ارقام اعلامی منابع رسمی دولت جمهوری آذربایجان همخوانی نداشته و ارقام اعلامی آنها در حدود نصف این میزان  است.  قراردادهای تسلیحاتی چندین میلیاردی باکو با تل‌آویو ؛ نفوذ رژیم صهیونیستی در حوزه‌های پزشکی،  کشاورزی و اقتصادی جمهوری آذربایجان و تاثیرگذاری این رژیم در ارکان سیاسی دولت باکو در حدی است که «یئودا آبرام اف»، نماینده یهودی پارلمان جمهوری آذربایجان صراحتا اعلام می‌کند که «سیاستمداران ایرانی در دیپلماسی و سواد عقب ‌مانده‌اند‌؛ روابط اسرائیل و جمهوری آذربایجان گسترش خواهد یافت‌؛ هرکس از این می‌سوزد؛ بسوزد ...»
واقعیت این است که سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در قبال منطقه قفقاز جنوبی به خصوص در قبال دومین کشور شیعی دنیا؛ نیاز به تجدید‌نظر اساسی دارد که در این روند بایستی توجه به دیپلماسی عمومی و دینی و حرکت در جهت جلب افکار عمومی مردم مسلمان جمهوری آذربایجان به ویژه دینداران این کشور به عنوان یکی از اولویت‌های اساسی مورد توجه قرار گیرد.
مصطفی مرتضوی

نظر شما