شناسهٔ خبر: 20396631 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: فرهیختگان آنلاین | لینک خبر

نگاهی به نمایش‌ «دشمن مردم» هنریک ایبسن به کارگردانی سینا راستگو

رد پای آنتیگون

فرهیختگان: هانا آرنت فیلسوف سیاسی آلمانی‌الاصل در مقاله سورن کی‌یر‌کگور در کتاب «رسالاتی در شناخت» می‌گوید: «کی‌یر‌کگور نخستین متفکری بود که در جهانی زیست که شباهت بسیاری به جهان خود ما داشت؛ یعنی در جهانی به تمامی دنیوی شده که از جنبش روشنگری مایه می‌گیرد.

صاحب‌خبر -

 سید حسین رسولی
 خبرنگار گروه تماشا

یک زندگی بی‌قید و شرط دینی... تفاوت‌های موجود میان مذهب پروتستان و مذهب کاتولیک در مقایسه با مغاک عظیمی رنگ می‌بازد که مابین جهان مستقل زیباشناختی و وجود دینی از حیث جهان واحد گشوده شده است. متدین بودن در چنین جهانی نه‌تنها به معنای تنها بودن است که شخص به تنهایی در پیشگاه خدا می‌ایستد.» هنریک ایبسن در نمایشنامه «دشمن مردم» زندگی دنیوی شده دموکراسی‌های جدید را در توازی با قدرت لجام‌گسیخته حاکمی مانند کرئون در نمایشنامه «آنتیگون» نشان می‌دهد. دکتر استوکمان، او یک شورشی است که مانند آنتیگون است. از سوی دیگر او مانند ابراهیم(ع) شهسوار ایمان سورن کی‌یر‌کگور است. اما نباید فراموش کنیم که در این اثر نمایشی به‌شدت سیاسی فردیت و نهاد خانواده در برابر قدرت شهر و جامعه قرار می‌گیرد. همان چیزی که در تراژدی‌های یونان باستان شاهد هستیم. وقتی آنتیگون در جهان تراژدی سوفوکل، در برابر کرئون(حاکم) می‌ایستد ما شاهد فردی از یک خانواده هستیم که در برابر قانون شهر خود ایستاده است. در اقتباسی که «ژان آنوی» فرانسوی از آنتیگون در سال‌های ۱۹۴۱-۴۲ انجام داد نیز شاهد همین شورش فرد در برابر نازی‌های مستبد هستیم. در جهان تراژدی قهرمان اغلب یک فرد تنهاست که برای حفظ جهان اخلاقی خود دست به شورش می‌زند. این قهرمان یا باید به زندگی آری گوید یا باید مانند سقراط جام زهرآگین مرگ را سرکشد. در فلسفه کی‌یرکگور می‌بینیم که گزینش و انتخاب میان این یا آن، یک اصل اساسی است. از نظر او نخستین مرحله زندگی انسان در سیر صیرورت، سپهر زیباشناختی(aesthetic) است. شور و سرور در این مرحله بر اندیشه اخلاقی استیلا می‌یابد. از دید کی‌یر‌کگور نمونه واضح چنین انسانی «دون ژوان» است. این شخصیت را بارها در نمایش‌های مختلف هم دیده‌ایم. اگر این انسان به آگاهی از «خطر» و «مرگ» برسد به سپهر اخلاقی(ethic) پا می‌گذارد. از دید کی‌یر‌کگور شخصیت‌هایی مانند «سقراط» و «آنتیگون» چنین هستند. آنها در یک روند تراژیک جان و وجود خود را فدا می‌کنند. وقتی چنین انسانی از ضعف اجرای قانون اخلاقی توسط خود و دیگری آگاه می‌شود به «احساس گناه» می‌رسد. اینجاست که او وارد سپهر ایمان (religion) می‌شود. از دید کی‌یرکگور ابراهیم(ع) نمونه بارز چنین شخصیتی است. محور اساسی کتاب «ترس و لرز» او نیز همین است. شاید دکتر استوکمان هنریک ایبسن نماد شهسوار ایمان کی‌یر‌کگور باشد. در اجرای سینا راستگو در تالار مولوی شاهد جدال فردی شورشی با ایمانی راسخ به پاسخگویی در برابر آینده هستیم. او در برابر مردم شهری است که به واسطه روزنامه و دیگر ارکان زندگی مدرن ادعای دموکراسی هم دارند. مردمی که نام دکتر استوکمان را «دشمن مردم» می‌نهند. راستگو در ابتدای نمایش خود گروهی از مردم شهر را نشان می‌دهد که از خطر سرطان‌زایی پارازیت‌ها می‌گویند. از ازدیاد زباله‌ها در دریاها می‌گویند و از کلی مسائل مهم اجتماعی-زیست‌محیطی دیگر هم می‌گویند. راستگو در مقام کارگردان این موضوعات زندگی معاصر را پیش‌درآمد شورش دکتر استوکمان در برابر مردم می‌داند. در ادامه شاهد حضور روزنامه‌نگارانی سیگار به دهان هستیم که فقط به دنبال سود شخصی هستند. آنها در جای‌جای نمایش در حال تایپ کردن هستند. صدای تایپ کردن مشوش این جمعیت روزنامه‌نگار را مدام می‌شنویم. این فضاسازی تبدیل به مهم‌ترین تصویر کارگردان می‌شود. اما پرسش ما این است که مگر نمایشنامه «دشمن مردم» درباره جدال فرد با رسانه است؟ شاید نکته جالب این انتخاب راستگو در این باشد که یکی از مضمون‌های آثار ایبسن نروژی چه در این نمایشنامه و چه در نمایشنامه‌ای مانند «روسمرسهلم» رسانه و روزنامه‌نگاری به‌عنوان ابزار دموکراسی است. ابزاری که شاید بازیچه قدرت می‌شود.

نظر شما