شناسهٔ خبر: 20054533 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: جوان | لینک خبر

چشم‌پوشي از خطاهاي ديگران براي آرامش بيشتر

اشتباهات آدم‌ها را تعقيب نكنيم

روزنامه جوان

يكي از مهم‌ترين روش‌ها براي زندگي آرام‌تر اين است كه ما تا آن جايي كه مي‌شود به آدم‌ها حق بدهيم و اشتباهات آدم‌ها را تعقيب نكنيم...

صاحب‌خبر -
نويسنده: شكوفه شيباني
 
 
يكي از مهم‌ترين روش‌ها براي زندگي آرام‌تر اين است كه ما تا آن جايي كه مي‌شود به آدم‌ها حق بدهيم و اشتباهات آدم‌ها را تعقيب نكنيم. بسياري از آدم‌ها در زندگي مي‌خواهند اشتباهات آدم‌ها را تعقيب كنند. مثلاً كسي در خيابان جلوي او پيچيده و آن فرد كه احساس مي‌كند به ناحق جلوي او پيچيده‌اند اشتباه آن فرد را تعقيب مي‌كند و در يك جايي كه فرصتي به دست مي‌آورد، او هم همان كار را مي‌كند و جلوي ماشين آن فرد مي‌پيچد. اما چطور مي‌شود اشتباهات آدم‌ها را كه مي‌تواند بسيار فرساينده و پرحاشيه باشد تعقيب نكرد؟ رئيس من امروز از كلمه مناسبي در برخورد با من استفاده نكرد، اگر مي‌شد شخصاً تنبيهش كنم اين كار را مي‌كردم، حتي جايي هم كه نمي‌شود تلافي كرد مسئله حل نمي‌شود، بلكه به صورت عصبانيت و خشم خودش را نشان مي‌دهد و ساعت‌ها و دقايق زيادي از فرد از دست مي‌رود، صرفاً به خاطر اينكه رئيس از كلمه مناسبي استفاده نكرده است. حالا اين تعقيب به صورت خشم و عصبانيت پنهان خود را نشان مي‌دهد و در نهايت فرد را خسته و رنجور مي‌كند. 
 
 
تعقيب‌كننده اشتباهات ديگران نباشيم
 
 
واضح است كه وقتي ما اشتباهات آدم‌ها را تعقيب مي‌كنيم اول از همه به خودمان آسيب مي‌‌زنيم. اين موقعيت را مجسم كنيد. شما از بوي آزاردهنده يك خودروي حمل زباله بدتان مي‌آيد. آن بوي ناشي از پسماندها براي هيچ كسي مطبوع نيست و شما هم آزار مي‌بينيد. حال تصور كنيد كسي كه از يك طرف از اين بوي نامطبوع بدش مي‌آيد و از طرف ديگر آن بو را تعقيب مي‌كند و با آن بو همكلام مي‌شود، وقتي شما اشتباهات آدم‌ها را تعقيب مي‌كنيد در واقع داريد با آن اشتباهات دهان به دهان مي‌شويد. در واقع داريد آن بوها را تعقيب مي‌كنيد. حال تصور كنيد كسي آنقدر اين ماشين حمل زباله را از نزديك تعقيب كرده كه آرام آرام بوي همان ماشين زباله را گرفته است. ممكن است دستش را بيرون بياورد و كلي حرف به ماشين حمل زباله بزند كه چرا جلوي او حركت مي‌كند و نمي‌گذارد كه او رد شود، غافل از اينكه او آنقدر اين ماشين را تعقيب كرده كه ماشين و خود او دقيقاً بوي زباله مي‌دهند، در صورتي كه آن فرد مي‌توانست با يك توقف و نه سبقت خود را از تعقيب آن بوها نجات دهد.
 
 
اشتباه مي‌كنيم، چون از اشتباه سبقت مي‌گيريم
 
 
ما عموماً تكنيك درستي در مواجهه با اشتباهات آدم‌ها انتخاب نمي‌كنيم. ما به جاي توقف مي‌خواهيم با سبقت از اشتباه آدم‌ها دور شويم در صورتي كه سبقت يعني دنبال كردن و رسيدن به همان اشتباه. وقتي كسي با سرعت 200 كيلومتر در ساعت مي‌آيد جلوي شما مي‌پيچد و مي‌رود، شما براي اينكه بتوانيد او را تعقيب كنيد بايد به چنين سرعتي برسيد و اين يعني شما دقيقاً شبيه او شويد. اين اتفاقي است كه ما در تعقيب اشتباهات آدم‌ها برايمان مي‌افتد. كسي عصباني است و از الفاظي استفاده كرده كه مناسب حال شما نبوده است. اينجا دو تكنيك وجود دارد؛ توقف يا سبقت. اما آدم‌ها عموماً از سبقت استفاده مي‌كنند يعني آنها هم عصباني مي‌شوند. دقيقاً مثل كسي كه مي‌خواهد با سرعت 200 كيلومتر حركت كند تا با كسي كه با اين سرعت جلوي او پيچيده بگويد كه چرا با اين سرعت غير قانوني رانندگي مي‌كرده است، در حالي كه همه به او خواهند گفت خود تو هم داري با همين سرعت پيش مي‌روي. اما مي‌توان تكنيك توقف را هم آزمود يعني به جاي اينكه با عصبانيت از عصبانيت سبقت بگيرم توقف كنيم و با متانت آن صحنه عصبانيت را دور بزنيم.
در حالي كه تلاش براي سبقت گرفتن ضمن آنكه انرژي زيادي از ما مي‌گيرد، ما را مجبور مي‌كند همان رفتاري را از خود نشان دهيم كه منتقدش هستيم.
 
 
 
  اشتباهات آدم‌ها را تعقيب نكنيم
 
 
 
 
توجيه كنيم، ‌اين بار خطاهاي ديگران را
 
 
اما چگونه مي‌توان توقف كرد؟ چگونه مي‌توان با توقف و نه سبقت از اشتباهات آدم‌ها گذشت و از ‌آنها فاصله گرفت. راه اين است كه تا آنجا كه مي‌توانيم به آدم‌ها حق بدهيم و درباره آنها سختگير نباشيم. همچنان كه اگر كسي درباره اشتباهات ما بپرسد به او خواهيم گفت كه من در معرض خطا هستم و تقصير من نبود و شروع خواهيم كرد به آسمان ريسمان بافتن‌ تا سرانجام آن اشتباه را توجيه كنيم، اين بار نه درباره خودمان كه درباره ديگران و خطاهاي آنها دست به توجيه بزنيم و دلايلي بتراشيم كه آن خطا را پوشش دهد، درست مثل موقعيتي كه پليس ما را مي‌خواهد جريمه كند، چطور مثل يك قطار پشت سر هم توجيه مي‌آوريم كه ديرمان شده بود، بايد به مهماني مي‌رسيديم، يا وقت ملاقات داريم، يا داشتيم مي‌رفتيم مطب يا اصلاً جاي پارك نبود و حواسم به عقربه سرعت نبود، يا بچه‌مان مريض شده است و هزاران دليل و توجيه كه مي‌تواند حقيقت داشته باشد يا نداشته باشد، يعني اينكه طرف شايد واقعاً فرزندش مريض باشد يا اتفاق ناخوشايندي براي يكي از اقوامش افتاده باشد.
 
 
درست است كه اگر بخواهيم در ضوابط سخن بگوييم هيچ كدام از اينها باعث نمي‌شود كه ما از مقررات عدول كنيم يا حتي دربست بپذيريم كه ديگران اشتباه كنند و ما بي‌خيال اشتباهشان شويم، اما همه ما مي‌دانيم كه آدم‌ها روي كاغذ زندگي نمي‌كنند بلكه در شرايط واقعي و گاه بسيار دشوار تصميم مي‌گيرند، بنابراين اگر با همين ديد درباره آدم‌ها داوري كنيم در آن صورت در برابر خطاها و اشتباهات آنها خويشتن‌دار و صبورتر خواهيم بود و از خطاهايشان چشمپوشي خواهيم كرد. فقط در اين صورت است كه مي‌توان در برابر اشتباهات ديگران سبقت نگرفت و برعكس توقف و كمي تأمل كرد. در اين صورت است كه مي‌توان زندگي آرام‌تري را تجربه كرد.
 
 
*كارشناس ارشد روانشناسي

نظر شما