شناسهٔ خبر: 20024855 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: شفاف | لینک خبر

ریشه ناکامی ما در صنعت خودرو کجا است

هنگامی که در ابتدای دهه ١٣٤٠ خورشیدی کارخانه ایران ناسیونال آغاز به کار و چندی بعد نخستین خودرو پیکان را تولید کرد، نوعی امیدواری به شکل‌گیری صنایع پیشرو به وجود آمد، ولی حدود ٤٠‌سال بعد محصول این کارخانه که همان پیکان بود به معضلی جدی برای کشور تبدیل شده بود و فشار زیادی برای توقف خط تولید آن آورده می‌شد و در نهایت نیز متاسفانه (به دلایلی) و خوشبختانه (به دلایلی دیگر) تولید آن متوقف شد.

صاحب‌خبر -
  ریشه ناکامی ما در صنعت خودرو کجا است

به گزارش شفاف، محصولی که در ابتدا منشأ اعتمادبه‌نفس برای مردم شده بود، در پایان راه چیزی جز ناامیدی و احساس خجالت در بیننده ایرانی ایجاد نمی‌کرد. مردم از دیدن آن خودرو خسته شده بودند و پیکان به نمادی از در جا زدن تبدیل شده بود و بوی کهنگی می‌داد. آن خط تولید خوشبختانه متوقف شد، تا تحولی در چشم‌انداز خیابان‌های شهر و کشور ایجاد شود، تا مردم در گذشته نمانند، تا مصرف بنزین و در نتیجه آلودگی هوا کاهش یابد. اگر در تهران به جای خودروهای امروزی، همان پیکان قدیمی بود، روزانه شاید تا ٥٠‌درصد بیشتر مصرف بنزین داشتیم و به‌طور قطع امکان نفس کشیدن از این هم که هست کمتر می‌شد. متاسفانه آن خط تولید متوقف شد، زیرا پیکان یک برند بود، نمادی از گذشته صنعتی ایران و قرار نیست که ما با گذشته خود، چه صنعتی باشد و چه سیاسی قطع رابطه کنیم. باید آن را ارتقا می‌دادیم؛ همان‌طور که در جوامع توسعه‌یافته چنین می‌کنند. بنز مدل ١٧٠ و ١٨٠ را همه یادشان است؛ آن خودروها به موزه‌ها پیوسته‌ است و اکنون هیچ‌کدام تولید نمی‌شود، ولی بنز همچنان جزو بهترین خودروهاست و تولید می‌شود. قرار نیست که خط تولید بنز متوقف شود. کسانی که بزرگتر هستند، تویوتاهای اولیه را به‌خوبی به یاد دارند یا فولکس واگن‌های قورباغه‌ای را، ولی امروز فولکس و تویوتا با کیفیت برتر همچنان تولید می‌شود و پیوستگی تاریخی آن برقرار است. جالب‌تر از همه سیتروئن است که در ایران به شکل ژیان درآمد و امروز آن سیتروئن با نام زانتیا در خیابان‌ها جولان می‌دهد. همه این کارخانجات نام اولیه خود را حفظ و فقط آن را متحول کرده‌ و ارتقای کیفی داده‌اند. در مقابل ما چه کار می‌کنیم؟ همان خودرو را ٤٠سال تولید می‌کنیم با شکل و شمایل یکسان، حتی کیفیت آن نیز پایین می‌آید. آن‌قدر به این وضع ادامه می‌دهیم تا دیگر تولید آن خطرناک می‌شود و این بحث امروز درباره پراید مطرح است.

اگر در گذشته در یک بازه زمانی ٤٠ساله به این نتیجه رسیدیم که خط تولید پیکان متوقف شود، اکنون در یک بازه زمانی ٢٠ساله رسیده‌ایم و در نوبت بعد هم این بازه کوتاه و کوتاه‌تر خواهد شد چون دنیا سریع‌تر حرکت می‌کند. از این مرحله وارد تولید خودرو دیگری می‌شویم به نام پراید. این را هم بیش از دو دهه تولید می‌کنیم، بدون آن‌که ارتقای چشمگیری پیدا کند، فقط برخی امکانات به آن اضافه یا کم می‌شود. سپس نگاه می‌کنیم می‌بینیم که کشور پر از پراید است، با انواع و اقسام مشکلات و در حداقل استانداردها تولید می‌شود. بعد به فکر توقف خط تولید آن می‌افتیم. ولی مگر به این راحتی انجام این کار ممکن است؟ فوری متوجه بیکاری و رکود ناشی از این توقف و... می‌شویم. دوباره مثل پیکان توقف را به تاخیر می‌اندازیم؛ خلاصه تا جایی که صدای همه درمی‌آید و کارد به استخوان می‌رسد.
تفاوت ما با دیگران در چیست؟ چرا دوباره و سه‌باره باید چنین روندی را تکرار کنیم؟ چرا نمی‌توانیم پیکان و پراید را حفظ کنیم ولی ارتقا دهیم؟ پاسخ در ساختار سیاسی و اقتصادی است که به برخی از جوانب آن اشاره می‌شود. تا وقتی که این وضع هست، ممکن نیست از این دور باطل خارج شویم.
١ـ رقابتی نبودن تولید و حمایت از تولید داخلی با ابزار تعرفه گمرکی برای واردات.
٢ـ معطوف بودن تولیدات به مصرف داخلی و نه برای صادرات و رقابت جهانی.
٣ـ بسته بودن بازارها و تعاملات فناوری با سایر کشورها و نیز غیرممکن بودن سرمایه‌گذاری و ورود فناوری‌های خارجی.
٤ـ نظام قیمت‌گذاری به‌ویژه در زمینه انرژی و بنزین که موجب می‌شود تولید پیکان با مصرف سوخت حداقل ١٥ لیتر در ١٠٠ کیلومتر، همچنان صورت گیرد! و به‌صرفه تلقی شود. درحالی‌که انجام چنین کاری به لحاظ معیارهای اقتصاد جهانی ابلهانه به نظر می‌رسید.
٥ـ دولتی بودن اداره کارخانجات که موجب می‌شود افراد کم‌صلاحیت یا حتی بی‌صلاحیت و بی‌تجربه مدیرعامل بزرگترین کارخانجات کشور شوند که نمونه آن را در دولت قبل در انتصاب مدیرعامل یک کارخانه بزرگ خودروسازی دیدیم.
٦ـ ناکارآمدی و دولتی بودن نهادهای بیمه‌ای که موجب می‌شود خودروهای کم‌کیفیت، خطرناک و فرسوده حق بیمه کمتری بپردازند. مطالعات نشان داده که کیفیت نازل پراید حداقل موجب بالا رفتن مرگ‌ومیر سالانه یک‌‌هزار نفر بر اثر تصادفات می‌شود. در جوامع دیگر چنین خودروهایی حق بیمه بیشتری می‌دهند.
٧ـ عدم شفافیت و...
اینها و موارد دیگر عواملی است که سرنوشت صنعت را مثل پیکان و پراید کرده است. در چنین شرایطی سرنوشت جامعه و سیاست نیز پیکانی می‌شود.
 
منبع: اقتصاد آنلاین

نظر شما