آریا صالحی:مسئول روابط عمومی فدراسیون والیبال در یادداشتی نوشته است که بهتر است والیبال گزارشگری مثل عادل فردوسی‌پور داشته باشد. حمید احمدی نیا در یادداشتش اشاره کرده کارشناسان و مفسران پا به سن گذاشته والیبال در تحلیل های شان  خیلی عادلانه برخورد نمی کنند. بدون شک عادل فردوسی پور تک ستاره ای در عالم ورزش است اما این اعتراض و چنین یادداشتی از کجا ناشی می شود؟

برویم در بطن این نوشته. خیلی ساده است. همه چیز خیلی ساده اتفاق افتاده است. تیم بد نتیجه گرفته و جواد محتشمیان که خود کارشناس و استخوان خرد کرده والیبال است ، لب به انتقاد گشوده. گفته تیم اسیر بازیکن سالاری شده است. این حرف را نه امروز که مرحوم اینانلو سه سال قبل برای اولین بار به درستی گفته بود. همان روزی که سعید معروف و دوستان خیلی طلبکارانه در رختکن یقه رئیس دفتر رئیس جمهور و نایب رئیس مجلس را گرفتند و خیلی طلبکارانه گفتند یالا پاداش های ما را بدهید. باز تاکید می کنم؛پاداش! نه حقوق!

پاداش هایی که البته پرداخت شده بود اما دوستان شاکی بودند که چرا مثل سال های قبل و دولت قبلی از آن مجوزهای واردات خودرو نیست. آن سال هم آنها به هر ترتیبی بود ، توانستند ماشین وارد کنند ولی ماشین هایی که نهایتا 2500 سی سی بودند و این ماشین های حداقلی که سود مجوزش خیلی بالا نمی شد ، حسابی دلشان را به درد آورده بود.

بدون شک کسی تردید ندارد که این نسل با استعدادترین و بهترین نسل تاریخ والیبال ایران است که کارهای بزرگی انجام داده است که تا ابد در تاریخ مان می ماند اما این دلیلی نیست که برایش از هر خط قرمزی عبور کنند و نباید از یاد ببریم که این ها معصوم نیستند. در همین تیم کلی بازیکن با استعداد داریم که اتفاقا از بزرگ های تیم هم هستند اما این قدر طلبکارانه برخورد نمی کنند و روز خوب و بدشان احترام نگه می دارند. اینکه چند نفر چون خوبند ، این طور از زمین و زمان طلبکار باشند ، دردی است که حالا دیگر همه بر ان تاکید دارند و انتقاد از بازیکن سالاری به جایی رسیده که دکتر ابراهیم عضو هیات رئیسه فدراسیون برایش فریاد می زند و محمدرضا داورزنی هم برابرش کرنش می کند و می پذیرد که اشتباه کرده اند.

ولی هنوز در فدراسیون گروهی هستند که از این شدت گرفتن انتقادها می ترسند. همان هایی که منافع شان با این ستاره سازی خارج از عرف گره خورده است. آنها که به یک گزارشگر اجازه انتقاد نمی دهند. اگر کارشناسی نقدی کند ، جوی راه می اندازند که تین ایجر های عاشق چشم و ابروی ستاره های شان هر توهینی را نثارشان کنند.

مطلب حمید احمدی نیا و مصاحبه تند امیر خوشخبر نمونه ای از این ترویج فرهنگ نقد ستیزی است. اینکه آقایان نمی پذیرند که کارشناسان حق نقد دارند. نقد سازنده درباره ضعف های تیم ، حق کارشناسی مثل جواد محتشمیان است. کافی است قبل از اینکه برای خوشایند تیم مشترک و پر ستاره شان در تیم ملی ، اینچنین به استخوان خرد کرده های والیبال بتازند ، نگاهی به پیشینه والیبالی خود کنند و یا حتی نگاهی اصلا به خود بیاندازند و ببینند این بزرگواران بیشتر لایق حرف زدن از والیبالند ، یا خودشان. 

بیایید بپذیریم که نقد حق کارشناس است و خود عادل فردوسی پور هم اتفاقا بیش از بقیه طعنه هایش را به وقتش وارد گزارش هایش می کند.

تیم ملی والیبال ایران هم می تواند با تمرین بهتر ، با کمی انگیزه بیشتر و کمی پرهیز از این خوی من سالاری که بر بعضی از ارکان تیم غالب شده ، دوباره جان بگیرد. اینکه قدرت به نیمکت تیم برگردد  و بازیکن ، بداند فقط باید بازی اش را بکند ، سبب می شود تا تیم جان بگیرد و انتقادی هم نباشد که دوستان بترسند یا بلرزند و دستور حمله به منتقدان صادر شود.

4141