شناسهٔ خبر: 19644169 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: روزنامه شرق | لینک خبر

اصولگرایان به تشکیک درباره انتخابات ادامه می‌دهند

اتهام مهندسی انتخابات

صاحب‌خبر -

از دفاع و تأکید روی 16‌ میلیون رأی و حتی ارتقایش به 32‌ میلیون (با احتساب کسانی که در انتخابات شرکت نکردند) تا نطق جنجالی یکشنبه‌شب ابراهیم رئیسی و اتهام مهندسی انتخابات به دولت از تریبون‌های رسمی، واکنش‌های این روزهای اصولگرایان به نتیجه انتخابات ریاست‌جمهوری 96 است. 
16‌ میلیون فقط یک عدد است. این عدد می‌توانست 19 یا 10 باشد که فرقی نداشت؛ کما‌اینکه در سال‌های گذشته هم چنین بوده است. سال 84، در مرحله دوم انتخابات محمود احمدی‌نژاد 17‌میلیون‌و اکبر هاشمی‌رفسنجانی 10‌ میلیون رأی آورد. فاصله آن دو رأی هم هفت ‌میلیون بود؛ اما روزنامه کیهان برخلاف امروز که رأی رئیسی را 32‌ میلیون تفسیر می‌کند، فردایش تیتر زد «ملت کار را تمام کرد». آن زمان کسی از حق اقلیت سخن نمی‌گفت، کسی روی خواسته‌های آن 10‌ میلیون ائتلافی که مشخصا «نه» به شعارها و برنامه‌های محمود احمدی‌نژاد و اصولگرایان حامی او بود، مانور نمی‌داد. برای دولت مستقر هم تعیین تکلیف نمی‌کرد. آن زمان حامیان 10‌ میلیونی اکبر هاشمی‌رفسنجانی فقط خواستار رعایت حقوق اساسی خود (آزادی‌های سیاسی -اجتماعی مصرح در قانون اساسی) از سوی دولت مستقر بودند. قاعده بازی پذیرفته‌شده این بود که عطف به گفته ابراهیم رئیسی «مهندسی‌شده» یا نشده، هاشمی به احمدی‌نژاد باخته بود. 
مکانیسم‌های دفاعی و اصولگرایان
با وام‌گیری از دانش روان‌شناسی باید گفت که اصولگرایان از مکانیسم دفاعی انکار و فرافکنی برای تحلیل نتیجه انتخابات استفاده می‌کنند. روی‌آوردن آنها به استفاده از واژه رأی حلال (از سوی موحدی‌کرمانی) و رأی مؤمنانه (از سوی رئیس شورای مرکزی جمنا) و تأکید روی مطالبات 16‌ میلیون رأی‌دهنده و تحمیل آن به دولت منتخب اکثریت، فارغ از توجه به قاعده بازی و نتیجه انتخابات و همچنین نادیده‌گرفتن فاصله عددی با رقیب پیروز دقیقا براساس همین مکانیسم‌های دفاعی است. تفاسیر آنها از رأی 16‌‌میلیونی هم در نوع خود جالب و جدید است. آنها به طور مشخص ادعا می‌کنند که به پشتوانه‌ این رأی حق دارند و می‌توانند کار ویژه برای دولت تدارک ببینند. در نسخه‌پیچی‌های خود، شعارهای نامزد مغلوب را ردیف می‌کنند و می‌گویند که دولت موظف به توجه و اجرای آن است؛ مثلا جبهه پایداری در بیانیه خود نوشته است: «خواست اساسی از دولت دوازدهم این است که با پذیرش اشتباهات گذشته، نسبت به تغییر روش‌ها و روندهای غلط گذشته اقدام کند». پاسخی که باید به جبهه پایداری و دیگران داد، این است که اگر قرار بود دولت بر مبنای نظر و منش شما جلو برود؛ پس چه نیازی به برگزاری انتخابات بود؟ انتخابات برگزار شد تا مشخص شود مردم کدام شیوه و راه را می‌پسندند. 24‌ میلیون نفر برای ادامه مسیر دولت فعلی به روحانی رأی داده‌اند. 
تأکید روی 16‌ میلیون با هدف حفظ بدنه
اصولگرایان به جای واکاوی علت شکست انتخابات ریاست‌جمهوری، شوراهای شهر و تا حدی ازدست‌دادن نیمی از مجلس در انتخابات 94 روی 16‌ میلیون رأی تکیه می‌کنند تا نه‌تنها پاسخی برای خود داشته باشند؛ بلکه شاید مهم‌تر از آن به‌نوعی بدنه حامی خود را حفظ کنند. ناکامی‌های پی‌درپی طبیعتا باعث کاهش اعتمادبه‌نفس یک نیروی سیاسی و جریان حامی آن می‌شود؛ اما شیوه‌ای که آنها برای بازیابی این اعتماد‌به‌نفس دوباره در پیش گرفته‌اند، به جای رویارویی بی‌واسطه با واقعیت و گفت‌وگو با بدنه حامی و آسیب‌شناسی، شیوه انکار است. 
مثلا جبهه پایداری در بیانیه خود گفته است: «این رأی 16‌میلیونی که براساس وجود مبانی عموما مشترک بین رأی‌دهندگان شکل گرفت، قدرت بسیار خوبی برای نظام در جلوگیری از اعوجاج‌های احتمالی دولت دوازدهم ایجاد خواهد کرد... . روزنامه جوان هم نوشته است که برای این ۱۶‌ میلیون رأی باید ارزش ویژ‌ه‌ای قائل شد و آن را رأی سازمانی اعضای یک جبهه جدا از آرای طیف خاکستری جامعه دانست. برخی هم مانند سعید جلیلی معتقدند که رئیسی می‌تواند به پشتوانه این 16‌ میلیون نفر دولت سایه تشکیل دهد. آنها پشتوانه قریب به 16‌ میلیون رأی به‌عنوان نفر دوم را بی‌سابقه و استثنائی توصیف می‌کنند و معتقدند به پشتوانه این جمعیت می‌توان در جایگاه نظارتی و آلترناتیو قوی نسبت به دولت، در پیگیری مطالبات مردم و ضمانت اجرائی وعده‌ها نقشی تاریخی ایفا کرد. حتی تا جایی پیش رفته‌اند که رأی به روحانی را در حد یک «فرصت دوباره» تعبیر کرده و می‌نویسند: «ملت به همه مسئولان و مدیران و سیاسیون فرصت دوباره داد». علیرضا پناهیان هم معتقد است که اصولگرایان توانسته‌اند در این انتخابات پنج پیروزی به دست آورند. به اعتقاد او «گفتمان توجه به محرومــان پیروز شده است. ۱۶‌ میلیون نفــری که تحت‌ تأثیر رقیب‌هراســی‌ها قرار نگرفتند، پیروز شده‌اند، در ایجاد همدلی و همراهی یک اقلیت منســجم پیروز شده‌اند، در بالارفتن هرچه بیشتر سطح آگاهی و مطالبه عمومی از دولتمردان پیروز شده‌اند و پیروزی آخرشان هم حفظ احترام و محبوبیت آقای رئیسی بوده است» یا مثلا روزنامه کیهان نوشته بود: «رأی آقــای رئیســی در پایین‌ترین حد ممکن، می‌توانســت دو برابر آرای اعلام‌شده باشد... به آسانی می‌توان نتیجه گرفت چنانچه ایشان فرصت بیشــتری برای تبلیغات داشت و از امکانات و ظرفیت فراوان دولت برخــوردار بود و حجــم انبوه اتهامات ناروا علیه ایشــان در میان نبود، بــدون کمترین تردید دســت‌کم دو برابــر ۱۶ ‌میلیون رأی کسب‌شــده را به دســت می‌آورد...». مدیرمســئول روزنامــه جوان هم در یادداشــتی کــه خبرگــزاری فارس آن را منتشــر و روزنامه جوان بازنشــر کرده بود، روحانی را نه پیروز انتخابات، بلکه رأی‌آور توصیف کرده بود!
جمع‌شدن اضطراري
اگر اصولگرایی را مانند هر جریان سیاسی به یک هرم تشبیه کنیم که نوک هرم آن نخبگان تصمیم‌ساز قرار گرفته‌اند باید گفت که این نوک هرم، غیرمنسجم و متعدد است. آنها فقط در موارد اضطرار مانند انتخابات دور هم جمع می‌شوند، جبهه و ائتلافی تشکیل می‌دهند و باز از هم می‌پاشند تا دور بعدی. این عدم پیوستگی نوک تصمیم‌ساز هرم یکی از مهم‌ترین چالش‌های اصولگرایان است، برخلاف اصلاح‌طلبان که شورای سیاست‌گذاری و مشورتی دائمی دارند. اصولگرایان برخلاف اصلاح‌طلبان دچار فقدان حلقه میانی نخبگی‌اند. حلقه‌ای که فعال سیاسی است اما یک پا در جامعه مدنی دارد، با جوانان، زنان و فعالان اجتماعی سیاسی مرتبط است و از یک‌سو پا در حلقه تصمیم ساز دارد. نمونه آن را می‌توان در روزهای انتخابات به کرات مشاهده کرد. اصلاح‌طلبانی که از طریق شبکه‌های اجتماعی و حضور در ستادهای انتخاباتی به گفت‌وگو با مردم و پاسخ به سؤالات آنها می‌پرداختند. نتیجه وجود این حلقه واسط را می‌توان در ماجرای انتخابات شورای شهر تهران هم دید. نتیجه اعتراضات به نحوه بسته‌شدن لیست تهران از بدنه به حلقه میانی نخبگان و از آنجا به حلقه تصمیم ساز رسید و آنها را هم به واکنش واداشت. بسیاری رسمی و علنی اعلام کردند که منتقد فهرستند اما برای حفظ انسجام به آن رأی خواهند داد. تاجایی که حتی شایعه شد محمدرضا عارف هم در واکنش به انتقادات گریسته و گفته است. که 24 ساعت قبل از محتوای لیست باخبر شده است. اصلاح‌طلبان بعد از انتخابات 84 بارها به واکاوی علت شکست خود پرداختند و در مواجهه با بدنه حامی خود به آن اذعان کردند، اما تا این لحظه اصولگرايان حاضر به رویارویی با بدنه حامی و توضیح چرایی شکست نشده است.

----------------------------------------------------------

رئیسی: 
توهین و ناسزا فضای جهاد را سرد نخواهد کرد

 

انتخابات تمام شده اما نامزد ناکام هنوز در حال و هوای انتخابات است. ابراهیم رئیسی حملات سختی در سخنرانی خود در مشهد به دولت داشته و خود را «وکیل و صدای مردم محروم» خوانده است. او گفته است: «توهین و ناسزا به فردی مثل سید ابراهیم رئیسی این فضای جهاد را سرد نخواهد کرد». واکنش کاربران شبکه‌های اجتماعی به سخنان رئیسی جالب بود. کاربران شبکه‌های اجتماعی نوشته‌اند: «آقای رئیسی یادش رفته که انتخابات تمام شده است». یا: «جای این حرف‌ها در مناظره‌های انتخاباتی بود».
ابراهیم رئیسی گفته است: «مهندسی‌کردن آرای مردم امری ناپسند است. چیزی که بیش از همه بر جان و دل من گران آمد، این بود که برای حوزه‌هایی که احتمال رأی‌دادن به رقیب بیشتر بود، تعرفه‌ها را پنج، شش ساعت دیرتر رساندند... مردم مثل همیشه کم نگذاشتند، اما مسئولین کم گذاشتند. مردمی به پای صندوق‌ها آمدند اما فقط به جرم اینکه می‌خواهند به رقیب دولت رأی بدهند، ساعت‌ها پشت در معطل شدند... اکثر وزارتخانه‌ها، استانداری‌ها، فرمانداری‌ها، بخشداری‌ها و دهداری‌ها به ستاد انتخاباتی کاندیدای دولت تبدیل شد. مگر در قانون نهی نشده که نباید از امکانات دولتی بهره برد؟ ... دولتی که نمی‌تواند به قانون عمل کند نباید وارد عرصه انتخابات شود. باید از مردمی که ساعات بسیاری در پشت صندوق‌های رأی منتظر ماندند عذرخواهی کنند... لحظه‌ای از پیگیری مطالبات مردم خسته نمی‌شویم و با تهمت‌ها عرصه دفاع از مردم و ارزش‌های انقلاب را خالی نخواهیم کرد».
اصولگرایان که این روزها به شدت بر طبل تخلفات گسترده و ساماندهی‌شده می‌کوبند، برای نخستین‌بار نامزد انتخاباتی‌شان از عبارت «مهندسی انتخابات» استفاده کرده است. اصطلاحی که تاکنون خط قرمز این جریان بود. 

برچسب‌ها:

نظر شما