شناسهٔ خبر: 19585275 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: روزنامه وطن‌امروز | لینک خبر

آیا دولت دوازدهم، اشتباهات دولت یازدهم را ادامه می‌دهد؟

اینها پاسخ می‌خواهد!

صاحب‌خبر - محمد محسن غفوریان: اقتصاد روحانی؛ استراتژی نامناسب، عملکرد نامطلوب 1- انتقاد اصلی از دولت دکتر روحانی نه به عملکردهای خرد آن، بلکه به جهت‌گیری‌های کلان آن معطوف است. شاید قریب به نیمی از دولت 4 ساله دکتر روحانی صرف تدوین، تصویب و اجرای برجام شد، سندی که در یک اشتباه استراتژیک، به عنوان شاه‌کلید رفع معضلات اقتصادی کشور نیز تلقی شد. 2- دکتر روحانی خود وعده کرد که اجرای برجام باعث جذب سرمایه‌های خارجی و گره‌گشایی از اقتصاد کشور خواهد شد (منبع: خبرگزاری ایسنا، کد خبر: 94051106247،94051206868 و 94060201028) 3- استراتژی نادرست «برجام، کلید اصلی برای بهبود اقتصاد» بلافاصله پس از امضای برجام عملیاتی شد. تیم سیاست خارجی و تیم اقتصادی دکتر روحانی تلاش مستمری کرد کشورهای اروپایی و همچنین ایرانیان خارج از کشور را متقاعد به سرمایه‌گذاری در ایران کند. 4- حالا نزدیک به 2 سال از توافق هسته‌ای می‌گذرد و اینک مردانی از همین دولت (نظیر وزیر اقتصاد و رئیس‌کل بانک مرکزی و وزیر امور خارجه) از کارشکنی‌ها، بدعهدی‌ها و برآورده نشدن انتظارات سخن می‌گویند. دولت دکتر روحانی نه‌تنها فرصت‌های اقدام داخلی را از دست داده بلکه شاه‌کلید برجامش نیز موفق به بازگشودن قفل اقتصاد کشور نشده است. نرخ بیکاری بیشتر شده، رکود بر اقتصاد حکمفرماست، کارگاه‌ها یکی پس از دیگری تعطیل می‌شوند و روحانی به‌جای درک اشتباه استراتژیک خود و تغییر آن، در تبلیغات اخیر خود نیز همچنان بر محوریت سرمایه‌های خارجی برای رونق اقتصاد تأکید کرد. 5- اکنون می‌توان از دغدغه اخیر رهبر معظم انقلاب درک بهتری داشت. ایشان در سخنرانی پنجم اردیبهشت‌شان فرمودند: لازم است نامزدهای محترم به مردم قول بدهند برای پیشرفت کشور، توسعه اقتصادی و باز کردن گره‌ها، به بیرون از مرزها نگاه نخواهند کرد، بلکه به توانایی‌های ملت و ظرفیت‌های کشور چشم می‌دوزند. 6- نکته آخر اینکه شاید برخی بگویند در داخل کشور با محدودیت منابع مواجهیم اما کافی است نگاهی به مدیریت نادرست دولت بر هزینه‌های خود داشته باشیم. در طول 4 سال گذشته مصارف عمومی دولت، با بیش از 2 برابر رشد از حدود 409 هزار میلیارد تومان به حدود 880 هزار میلیارد تومان رسیده است. به نظر می‌رسد به‌جای کمبود منابع باید از مدیریت ضعیف منابع کشور سخن بگوییم. 7 - نقد عملکرد اقتصادی دولت دکتر روحانی فراتر از برخی اقدامات مقطعی و محدود است؛ استراتژی چشم دوختن به بیگانه، مغایر اصول انقلاب اسلامی و منافع ملی است، رویکردی که نه‌تنها روحانی از آن اعلام برائت نکرده بلکه عزم خود را جزم کرده در دوره دوم حضور خود، آن را کامل به اجرا بگذارد. بدین ترتیب شاید فرصت‌های غیر قابل جبران بیشتری برای توسعه درون‌زا از دست برود. مردم خودمان بیگانه اما بیگانگان محرمند 1- افشای اقدام اخیر دولت یازدهم در امضای مخفیانه و تعهد به اجرای سند آموزش 2030 یونسکو، بدون طی شدن روال قانونی امضای اسناد اینچنینی و بدون مطلع کردن کارشناسان و مسؤولان حوزه فرهنگی کشور، از یکی دیگر از استراتژی‌های ناکارآمد و مخرب دولت روحانی پرده برداشت؛ اعتماد به بیگانگان و نامحرم دانستن مردم. خوب است بدانیم همین دولت، طی ۴ سال گذشته بارها مهر «محرمانه» را به گزارش‌ها، فعالیت‌ها، قراردادها، اسناد و آمارهای غیرمحرمانه‌ای زد که باید به اطلاع مردم می‌رسید. 2- بارزترین نمونه نامحرم دانستن مردم، از همان ابتدای تشکیل دولت و در خلال مذاکرات هسته‌ای نمود یافت؛ آنجا که تیم مذاکره‌کننده هسته‌ای از اعلام واقعیت‌ها درباره برجام طفره می‌رفت و ما از زبان طرف مقابل و از کانال رسانه‌های غربی، بسیاری از ناگفته‌های برجام را می‌شنیدیم! 3- اما این تازه آغاز راه بود، در دولت یازدهم حجم عظیمی از قراردادهای اقتصادی میان دولت و طرف‌های خارجی به امضا رسید که نه‌تنها مردم که ذی‌نفعان اصلی همه اقدامات و تصمیمات دولتند، بلکه کارشناسان خبره حوزه‌ مربوط، رسانه‌ها و گاه حتی نمایندگان مجلس شورای اسلامی نیز از چند و چون و شرایط این قراردادها بی‌اطلاع باقی ماندند؛ قراردادهای کلان نفتی (مهر 95)، قرارداد با شرکت‌های رنو و پژوی فرانسه (مهر و اسفند 95) و قرارداد با شرکت ایرباس (بهمن 94) برخی از این موارد است. 4- مرور مختصر یک نمونه از این قراردادهای اقتصادی خالی از لطف نیست؛ بر مبنای قرارداد تعرفه ترجیحی میان ایران و ترکیه، 2 کشور 5۰ تا ۱۰۰ درصد از تعرفه‌های گمرکی خود را خواهند کاست. این کاهش تعرفه‌ها برای ایران درباره محصولات عمدتا کشاورزی است، در حالی که ترکیه در این قرارداد با زیرکی صادرات محصولات صنعتی خود را به ایران انجام خواهد داد (نظیر: لوازم خانگی، انواع منسوجات، موتورهای صنعتی و...). بر اساس این قرارداد کاهش تعرفه کالاهای ایرانی جهت ورود به ترکیه یکبار از جانب طرف مقابل انجام می‌شود ولی ایران ملزم به کاهش پلکانی تعرفه برای هر سال است به طوری که مستمرا کفه ترازو را به نفع ترکیه سنگین‌تر می‌کند. چنین موافقتنامه‌ای که در تنظیم آن نظر معاونت تولید وزارت صنعت، معدن و تجارت نیز لحاظ نشده، با تمام توان، تولید را نشانه گرفته است. مذاکرات ایران و ترکیه برای اجرای تعرفه ترجیحی از ۱۰ سال پیش آغاز شد، حتی وزیر سابق صنعت، معدن و تجارت در آن زمان اعلام کرد استعفا می‌کنم اما این قرارداد را امضا نمی‌کنم، چرا که طرف ترک حاضر به پذیرش حقوق منطقی ما نیست. گزارش روزنامه «حریت» ترکیه حاکی است: پس از اجرایی شدن این موافقتنامه، تجار ایرانی انتقادات فراوانی را نسبت به آن مطرح کرده‌اند که متاسفانه تأثیری در انجام توافق نداشت. 5- موضوع به قراردادها ختم نشد، دولت حتی از در اختیار قرار دادن آمارها و اطلاعات ضروری ملی به مردم و رسانه‌ها نیز مضایقه کرد؛ محرمانه ماندن آمار چک‌های برگشتی (دی 94)، آمارهای اقتصادی مربوط به وضع صنعت (اردیبهشت 95)، حتی آمار کم اهمیتی مثل آمار تأخیرهای پروازی (اردیبهشت 95)، تنها بخشی از این ماجراست. وزیر کار گزارش وضعیت اشتغال کشور را محرمانه به مجلس شورای اسلامی می‌برد (اردیبهشت 96) و سخنگوی دولت حتی نامه 4 وزیر را که مهرماه 94 خطاب به رئیس‌جمهور نوشتند و از ایشان تقاضای رسیدگی به وضعیت اقتصادی را داشتند نیز برنتابید و آرزو کرد این نامه محرمانه می‌ماند (سخنان سخنگوی دولت در 14 مهرماه 94). آمار فروش مرکز مبادلات ارزی، نشست ویژه شورای پول و اعتبار، گزارش کیفیت بنزین وارداتی، مصوبه برداشت 1/4 میلیارد دلار از صندوق توسعه ملی، گزارش مقصران حوادث صنعت نفت در سال 94 و... همه و همه باید محرمانه بماند تا نکند بر قبای تدبیر دولت و دولتمردان گردی بنشیند. 6- پرونده کرسنت که با وجود شایعات مختلف مبنی بر محکومیت سنگین مالی ایران، جزئیات بیشتری از آن منتشر نشده است، پرونده حقوق‌های نجومی و ده‌ها پرونده اقتصادی دیگر که دست مردم و رسانه‌ها از مندرجات آنها کوتاه است، نشانه‌های دیگری از استراتژی نادرست «نامحرم دانستن مردم» در دولت یازدهم است. خنده‌دار آنکه معاون اول دولت «محرمانه‌ها» مدعی است: «گردش آزاد اطلاعات در دولت تدبیر اجرایی شده است»! 7 - اما ایجاد انحصار در اطلاعات بویژه اقتصادی و عدم انتشار جزئیات مربوط به قراردادها، 2 فاجعه مهم را در جامعه رقم می‌زند؛ نخست ایجاد بی‌اعتمادی در مردم و از میان رفتن سرمایه‌های اجتماعی و دوم ایجاد رانت برای افراد خاص و زمینه برای ثروت‌اندوزی خاصگان منتسب به منابع اطلاعاتی ویژه. نفوذ ایدئولوژی ترس از طریق کلید واژه جنگ 1- در خلال حدود 20 ماه مذاکرات هسته‌ای بین ایران و 6 کشور (از آبان 92 تا تیرماه 94)، نوعی چارچوب نظری و مفهومی شکل گرفت که نه‌تنها رویکرد دولت دکتر روحانی را در تعاملات بین‌الملل شکل داد، بلکه پایه‌گذار جهت‌گیری کلان او در حوزه سیاست و اقتصاد داخلی نیز شد. مفهوم محوری آن چارچوب نظری «ترس از بروز جنگ» بود. 2- این نکته بتدریج پس از انعقاد توافق هسته‌ای و در بیان جسته و گریخته مسؤولان دولتی و برخی صاحبنظران جلوه کرد. ابتدا سفیر سابق ایران در فنلاند اوایل شهریور 94 برجام را دورکننده سایه جنگ از کشورمان دانست. همین نکته بزودی توسط دکتر روحانی در نشست با خبرنگاران داخلی و خارجی (7 شهریور 94) مطرح شد. چند روز بعد عمادالدین باقی (از صاحبنظران جریان اصلاحات) با یادآوری اینکه بروز جنگ فجایع زیادی را به همراه دارد، بر همین کارکرد برجام تاکید کرد. آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی رئیس فقید مجمع تشخیص مصلحت نظام نیز در آستانه بزرگداشت ایام دفاع‌مقدس گفت: آیندگان قضاوت خواهند کرد که دولت یازدهم چگونه با تدبیر و امید، سایه جنگ، تهدید و تحریم را از فضای کشور دور کرد. 3- چندی بعد در فرآیند تصویب کلیات طرح برجام در مجلس شورای اسلامی (19 مهر 94) به این برداشت اعتراض شد. علیرضا زاکانی (رئیس کمیسیون وی‍‍ژه برجام در مجلس شورای اسلامی) در سخنانی گفت:‌ در بررسی‌های ما در کمیسیون برجام معلوم شد اینکه برجام سایه جنگ را از کشور برگرفت، ادعایی نادرست است بلکه این مساله به واسطه اقتدار ایران بوده است. چندی بعد اعتراض مشابهی توسط سیدمحمود نبویان، نماینده مردم تهران در مجلس انجام شد. وی گفت: برخی گفتند اگر این توافق را انجام نمی‌دادیم دشمن به ما حمله نظامی می‌کرد. چرا این دروغ را به مردم می‌گویید؟ دشمن جرات حمله نظامی به ایران را ندارد، چون می‌داند اگر بزند خواهد خورد. وقتی فکر مسؤول مملکتی عوض شد پای هر توافقی را امضا می‌کند. 4- اما سفر دکتر روحانی در ۷ بهمن 94 به فرانسه، نقطه عطف این ماجراست. ظاهراً در این سفر رئیس‌جمهور وقت فرانسه به ایشان می‌گوید قرار بوده است به ایران حمله نظامی انجام شود و تنها درباره زمان اجرای آن اختلاف نظر وجود داشت که مذاکرات هسته‌ای باعث شد سایه جنگ از سر ایران برداشته شود. این نقل قول در سخنان مجید انصاری، معاون پارلمانی رئیس‌جمهوری و سیدحمید طاهایی، استاندار البرز به عینه عنوان می‌شود. 5- از این پس شاهد شکل‌گیری جریان ویژه‌ای هستیم که با تکرار و تکرار می‌کوشد این ایده را در ذهن همگان مستحکم کند که اگر برجام (و بخوانید مذاکرات مشابه بعدی) نبود، کشور وارد جنگ و ویرانی می‌شد. شخص رئیس‌جمهور، معاونان ایشان، وزرا و استانداران می‌کوشند این شاه‌بیت را در سخنرانی‌های خود قرائت کنند. صدالبته در این میان باید نشان ویژه «خدمت» را به مسعود سلطانی‌فر (رئیس سابق سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری و وزیر کنونی ورزش و جوانان) بدهیم که بیش از 10 بار رسماً بر این عبارت پافشاری کرده است! 6- اندک مقاومت برخی نمایندگان مجلس، ائمه جمعه و صاحبنظران در برابر این القائات سیل‌گونه، چندان مؤثر نمی‌افتد تا اینکه سخنان رهبر معظم انقلاب در جمع کارگران و کارآفرینان در 10 اردیبهشت 96 فصل‌الخطاب این ماجرا باشد. ایشان تصریح می‌کنند: گاهی می‌شنویم و در گذشته شنیده‌ایم که بعضی‌ها گفته‌اند «ما که آمدیم مسؤولیت پیدا کردیم، توانستیم سایه‌ جنگ را از سر کشور برداریم»؛ نه! این حرف‌ها حرف‌های درستی نیست؛ از بنده بشنوید، آنچه سایه‌ جنگ را، سایه‌ تعرض دشمن را در طول این سال‌های متمادی از سر این کشور رفع کرده، حضور مردم بوده است. 7- کلام آخر: «نفوذ» تنها از طریق سیستم‌های پیچیده جاسوسی انجام نمی‌شود، گاه القای یک ایده‌ غلط از سوی دشمنی بدخواه (مثل رئیس‌جمهور وقت فرانسه) و ترساندن یک جامعه از خوفی موهوم، می‌تواند روال عادی و منطقی تصمیم‌گیری را در مسؤولان ما مختل کرده و در عمل ما را به همان چیزی وادارد که دشمن در انتظار او است؛ یعنی تسلیم از ترس جنگ و خودکشی از بیم مرگ. ناتوان و بی‌انگیزه در مقابله با فساد 1- دستیابی به «ثروت کلان» آن هم در زمانی کوتاه، مسیر مشخصی دارد. در خوشبینانه‌ترین حالت اگر با تخلف، قانون‌گریزی و تقلب هم صورت نگرفته باشد، حتماً «برخورداری از رانت» رکن اساسی آن است. رانت‌خواری، منشأ اصلی فساد در حوزه اقتصاد است که گاه حتی با پوشش قانون نیز پوشانده می‌شود به طوری که اقدام رانتی یک مقام دولتی در سرمایه‌گذاری، ایجاد شرکت، خرید و فروش سهام و نظایر آن، به عنوان حقوق شهروندی مطرح و موجه جلوه داده می‌شود. 2- شاید یکی از دلایل هجوم بیش از حد انتظار افراد در ثبت‌نام انتخابات شوراهای شهر و مجلس شورای اسلامی، همین امتیاز ویژه‌ای باشد که مقامات شاغل در این مشاغل دارند، اگرنه چه توجیهی دارد که برای عضویت در شورای یک شهر یا مجلس شورای اسلامی که حقوق مادی مشخص و محدودی دارد، کسی حاضر باشد هزینه‌های میلیاردی کند؟ 3- در کابینه دکتر روحانی وزرایی حضور دارند که بنا بر اعلام آگاهان (از جمله برخی نمایندگان مجلس شورای اسلامی) دارای ثروت‌های حدود هزار میلیارد تومانی هستند. وزیر صنعت، معدن و تجارت و وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی از جمله وزرایی هستند که موضوع ثروت آنها حتی در جلسه رای اعتماد به ایشان نیز مورد توجه قرار گرفت. عدم اطلاع دقیق از ثروت مابقی نیز به دلیل خودداری وزرای دولت از اعلام دارایی‌های خود و اعضای خانواده‌شان است. 4- اسحاق جهانگیری که خود نامزد ریاست‌جمهوری شد و مدعی پیشگامی برای مبارزه با فساد است، خوب است توضیح دهد برادرش آقای مهدی جهانگیری چگونه در طول سال‌های اخیر به عنوان سرمایه‌گذار بزرگ حوزه‌ گردشگری درآمده‌است؟ آیا همه مردم و علاقه‌مندان سرمایه‌گذاری در حوزه گردشگری، از چنین امکان رشدی برخوردار بوده‌اند؟ 5- از همه غم‌انگیزتر ماجرای اخذ دکترای برادر آقای دکتر روحانی، یعنی جناب حسین فریدون از دانشگاه شهید بهشتی است. دکتر محمدمهدی طهرانچی سوم بهمن‌ماه سال گذشته به خاطر رفتار شرافتمندانه خود در انجام وظایف و اجرای مسؤولیت واگذارشده و خودداری از تبعیض در امور اداری مرتبط با تحصیل آقای حسین فریدون، پس از تحمل فشارهای مکرر، توسط وزیر علوم از ریاست دانشگاه شهید بهشتی عزل شد. 6- حال سوال این است: آیا دولتی که علاوه بر بالاترین مسؤول آن، سایر مدیران ارشدش نیز کمابیش برخوردار از رانت بوده‌اند، انگیزه و توانی برای مبارزه با فساد دارد؟ بدیهی است اراده برای برخورد با فساد زمانی شکل می‌گیرد که دامن شخص مدیر و اطرافیانش از چنین آلودگی‌ای پاک باشد. 7- آخرین «بر» رسیده از این باغ، ماجرای مضحک واردات پوشاک توسط دختر مظلوم(!) وزیر آموزش‌وپرورش است که حتی اگر قانونمند و از مجاری رسمی کشور هم انجام شده باشد، از رانت اقتصادی دیگری پرده بر‌می‌دارد. حتی اگر غیرقانونی هم نباشد، ناجوانمردانه است؛ خوب است وزیر محترم توضیح دهند در روزگاری که به لطف سیاست‌های اقتصادی دوستان ایشان در دولت، صنعت نساجی فلج شده و با بیکاری گسترده کارگاه‌های تولید پوشاک مواجهیم، واردات پوشاک از ایتالیا چه معنایی دارد؟ 8- دردناک‌تر از نمونه‌های فوق، رویکرد و نوع مواجهه دولت دکتر روحانی با این مساله است که به نظر از اصل چنین رانتخواری‌هایی خطرناک‌تر است؛ زمانی که سخنگوی دولت به جای عذرخواهی از مردم بابت اخذ حقوق‌های نجومی، از این گونه افراد به عنوان «ذخیره نظام» یاد می‌کند، باید فاتحه اراده دولت برای مبارزه با فساد را خواند. 9- کلام آخر به نقل از امام راحل‌مان باشد که فرمودند: «خدا نیاورد آن روزى را که سیاست ما و سیاست مسؤولان کشور ما پشت کردن به دفاع از محرومان و رو آوردن به حمایت از سرمایه‌دارها شود و اغنیا و ثروتمندان از اعتبار و عنایت بیشترى برخوردار شوند. معاذالله که این با سیره و روش انبیا و امیرالمؤمنین و ائمه معصومین علیهم‌السلام سازگار نیست». (صحیفه امام، ج‏20، ص341) کم تحمل در برخورد با منتقدان 1- انتقادپذیری، علاوه بر محاسنی که به لحاظ منطقی دارد، نشانه‌ای است برای سنجش توانمندی‌های مدیران. بدون شک یکی از مهم‌ترین توانمندی‌ها یا حتی به تعبیر شایسته‌تر، ابزارهای هر مدیر، تحمل شنیدن آرای مخالف است؛ همچنانکه امام علی(ع) نیز در عبارت دقیقی فرمودند: «آلَهُ الرِّیاسَه سَعَهٌ الصَّدرِ» (ابزار ریاست، داشتن سعه‌صدر است). امام صادق(ع) نیز در کلام دیگری فرموده‌اند: «أَحَبُّ إِخْوَانِی إِلَیَّ مَنْ أَهْدَی إِلَیَّ عُیُوبِی» (محبوب‌ترین برادر نزد من کسی است که عیوبم را به من اهدا کند). 2- در روزگاری که حتی در کشورهای غیرمسلمان، مدیران برای نشان دادن شایستگی خود از این رهنمود استفاده کرده و حتی شده وانمود به سعه‌صدر می‌کنند، انتظار می‌رود در کشوری که مدیران آن خود را تربیت شده در مکتب انسان‌ساز اسلام می‌دانند، این توجه و این پایبندی نمود بیشتری داشته باشد. 3- دولت‌ها به‌واسطه سیاست‌گذاری‌ها و انجام امور مختلف اجرایی که طبیعتا دارای تعارضاتی با منافع برخی افراد و گروه‌هاست، همیشه در معرض اعتراض و انتقاد دیگران قرار داشته‌اند و ملزم به ارائه توضیح و دفاع از عملکرد خود یا حتی در صورت درستی انتقادات وارده، ملزم به عذرخواهی و جبران مافات بوده و هستند و این وضعیت برای دولت جناب دکتر روحانی نیز تازگی ندارد. 4- اینکه گفته شود یک دولت مظلوم‌ترین دولت تاریخ بوده یا سیل اتهامات و انتقادات از یک دولت بی‌سابقه بوده است، ادعایی است که نیاز به اثبات دارد. آیا هرگز آماری از هجمه‌ها، انتقادات یا حتی به تعبیری تخریب‌ها از دولت‌های قبلی جمهوری اسلامی تهیه و ارائه شده است؟ آیا از دولت‌های 8 ساله مهندس موسوی، آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی، حجت‌الاسلام خاتمی و دکتر احمدی‌نژاد انتقادات کمی شد؟ 5- در ادبیات رایج سیاسی، به اقدام کسی که «بدون دلیل و مستند» و با اتکا به تحریک عواطف مخاطبان (بویژه در جامعه‌ای نظیر جامعه ایران)، خود را مظلوم‌تر از آنچه هست جلوه می‌دهد، «مظلوم‌نمایی» می‌گویند که البته خود نشان از ضعف موقعیت دارد. چنین فردی خواسته یا ناخواسته، خود به اثبات انتقادات دیگران کمک می‌کند و نشان می‌دهد من امکان مناسبی برای پاسخگویی ندارم. 6- اوضاع وقتی بحرانی‌تر می‌شود که مدیران دولتی و در رأس آنها رئیس‌جمهور، نه‌تنها پاسخگوی مطالبات منتقدان خود نباشند، بلکه تلاش کنند با تحقیر، توهین و تخریب آنها، اذهان عمومی را به سمت دیگری متوجه کرده و از ارائه پاسخ فرار کنند. عبارت‌های نامناسبی که در مناظره دوم نامزدهای ریاست‌جمهوری توسط آقای مهندس میرسلیم به نقل قول از جناب دکتر روحانی و برخی مدیران ایشان فهرست و ارائه شد (نظیر: تخریبگر، بزدل، به جهنم، تندرو، متوهم، بی‌شناسنامه، کم‌سواد، هوچی‌گر و...) نشانه‌های خطرناکی است که در کنش و سیره دولت یازدهم دیده می‌شود که به‌رغم تذکر دلسوزان، کمتر بدان‌ها عطف عنایت شد. 7- عدم موضع‌گیری قاطع دولت در قبال رفتار ناشایست وزیر راه‌وشهرسازی با یکی از خبرنگاران، تشدیدکننده گمان همراهی دولت با این اقدام غیراخلاقی و حتی غیرحرفه‌ای است. حتی تحلیل وزیر مربوط از «انگیزه» طرح سوال از سوی خبرنگار، در توجیه رفتار ناشایست خود (به جای عذرخواهی صریح) کار را از آنچه بود بدتر کرد، چرا که پاسخگویی به سوال، هیچ ارتباطی با انگیزه تولید آن ندارد. تازه‌ترین برگ این مثنوی نیز برخورد مجری گردهمایی انتخاباتی دکتر روحانی در قبال کارگران معترضی بود که با دغدغه نان، زبان به اعتراض گشودند، آن هم با چگونه پاسخی؟ تهدید به خرد کردن دهان! و صدالبته بازهم رئیس محترم دولت با سکوتی معنادار از کنار این جریان می‌گذرد! 8- آیا به عقیده شما بالاترین مدیر اجرایی کشور، نباید مجهز به اصلی‌ترین ابزار مدیریتی باشد؟ آیا تصور می‌کنید وقتی که ایشان به نظر مثبت و رأی مردم احتیاج مبرمی دارند، چنین بی‌تحمل در مناظرات سخن می‌گویند، امروز که دوباره بر سریر قدرت نشسته‌اند، با مخالفان خود چه خواهند کرد؟ ترسیدن و ترساندن 1 - در ادبیات قرآن «ترس» کلیدواژه مهمی است؛ در شناخت الزامات زندگی فردی و اجتماعی انسان‌ها، در تعیین سرنوشت افراد و جوامع و در آزمودن عیار دینداری و ایمان مومنان. از جمله نخستین و فراگیرترین آزمون‌های الهی برای همه افراد و جوامع، آزمون «ترس» است. خداوند وعده داده «قطعاً شما را با ترس خواهیم آزمود/ 155 بقره» و باز فرمود: «از دیگران نترسید و فقط از من بترسید/ 44 مائده» و باز هم فرمود: «این شیطان است که دوستان خود را می‌ترساند/ 175 آل عمران». 2- قطعا و یقینا شرایطی در زندگی فردی و اجتماعی افراد حاصل می‌شود که در پس‌زمینه آن «ترس» (ترس وارد شدن لطمه جانی به خود یا دیگران، ترس از دست دادن اموال، ترس از آبرو، ترس به خطر افتادن سلامت و امنیت، ترس ورود خسارت به منافع مادی و غیرمادی فردی و اجتماعی و نظایر آن) قابل مشاهده است، اما مهم نحوه مواجهه دیندارانه با ترس‌هاست. 3- مختصرا اینکه در مواجهه با ترس 2 اقدام اساسی لازم است؛ نخست توکل و اعتماد به پروردگاری که سررشته همه امور و ابتلائات به دست او است و دوم عمل به تکلیف بر اساس شناخت درست از شرایط موجود. با این اوصاف «ترس» همراه همیشگی زندگی فردی و جمعی ما است و تنها باید مراقب بود «ترس» ما را از دایره اعتماد به خداوند و عمل به تکلیف خارج نکند. 4- اما شیطان همواره می‌کوشد با ترساندن مومنان از جان و مال و آبرو و...، آنها را نسبت به حق ناامید کرده و برای «حفظ» داشته‌های‌شان آدمیان را به دروغ، دغل، طمع، خیانت، تخریب و هرگونه صفت و رفتار زشت دیگر وادار کند. 5- «ترس از دشمن به ظاهر قدرتمند خارجی»، از جمله این ترس‌هاست که بالغ بر 40 سال است نظام جمهوری اسلامی ایران مواجه با آن است. ترس از تحریم، ترس از انزوا، ترس از حمله نظامی، ترس از ترور، ترس از ناامنی و ترس‌هایی مشابه که از روز نخست پیروزی انقلاب اسلامی به طور رسمی و غیررسمی در رسانه‌های دشمنان ما بزرگنمایی شد و برخی نیز در داخل، آن را دستاویز اقدامات و تصمیمات منفعت‌طلبانه و نابخردانه خویش کردند. اما آنچه بنیانگذار این نظام مقدس به ما آموخت آن بود که دل، به قادر مطلق بسپاریم و بر اساس تکلیف و وظیفه عمل کنیم، هیچ مانعی بر سر راه اراده خداباوران حق‌طلب تاب ایستادگی نخواهد داشت. 6- سیاست خارجی و داخلی دولت دکتر روحانی متاسفانه دانسته یا ندانسته بر اساس عنصر ترس بنا شده است. نشانه‌های این رویکرد را می‌توان در برخی اقدامات ذیل ملاحظه کرد. - ضعف نشان دادن در جریان مذاکرات هسته‌ای با بیان اینکه خزانه دولت خالی است! - نامحرم دانستن مردم از تصمیمات و سیاست‌های مهم مرتبط با سرنوشت آنها (نظیر پرونده‌های متعدد و متنوعی که مهر محرمانه بر آنها نهاده شد، قراردادهای نفتی، سند 2030 و...) - و بارزتر از همه اظهارات ایشان در مناظره دوم درباره اقدام شجاعانه سپاه در حک شعار ضداسرائیلی روی موشک‌ها. 7- دولتی که خود می‌ترسد استراتژی مواجهه با منتقدان و با مردم را نیز بر همین مبنای غلط بنا می‌کند و اینچنین است که «ترساندن مردم» به رکن اصلی تبلیغاتی دولت یازدهم برای اخذ رأی در انتخابات بدل ‌شد. بیانیه جهانگیری را به یاد بیاورید که حتی به ترساندن مردم از تهیه دارو و کره انجامید. سخنرانی دکتر روحانی در جمع مردم همدان که دیگر نقطه نهایی این استراتژی غیردینی و غیراخلاقی است. ایشان صریحا گفتند اگر منتقدان‌شان رأی بیاورند «در پیاده‌روهای ما هم دیوار خواهند کشید، منطق آنها ممنوع کردن است و چیز دیگری ندارند، آمدند تا همه شبکه‌های اجتماعی را ببندند، دلواپسان از افتتاح بدشان می‌آید، آنها در طول ۳۸ سال فقط اعدام و زندان بلد بودند، می‌خواهند ناامنی را به کشور بازگرداندند و...» و اتهامات دیگری که حتی گاه نشریات زرد و عامه‌پسند هم در ابراز آنها تردید می‌کنند. 8- کلام آخر بیانی از رهبر حکیم انقلاب باشد: «برای یک کشور، بدترین موقعیت این است که مسؤولان کشور از اخم و تهدید و تشر دشمن بترسند؛ اگر ترسیدند، در واقع، در را برای ورود او و دخول او و تجاوز و تعرض او باز کرده‌اند. کسی می‌خواهد بترسد، بترسد اما از طرف مردم نترسد؛ به حساب مردم نترسد. ملت ایستاده‌اند. اگر بنا بود جمهوری اسلامی از اینها ملاحظه می‌کرد، می‌ترسید، عقب‌نشینی می‌کرد، باید اثر و نشانی از ایران و ایرانی باقی نمی‌ماند». (بیانات در دیدار اخیر فرماندهان و کارکنان ارتش)

برچسب‌ها:

نظر شما