سرمقاله نویس روزنامه آفرینش در شماره امروز نوشت:
حضور پر شور مردم پاي صندوق‌هاي راي آنقدر حسن آفرين بود كه ازهر طرف كه به آن مي‌نگريم مطالب و ظرايف خاص خود را نمايان مي‌سازد. اين حضور پر معنا در اديبهشت 96 يك غايب بزرگ و تاريخ ساز داشت كه درآخرين حركت سياسي خود موجب تغيير مشي كشور از افراط گرايي به سمت اعتدال و عقلانيت گرديد.
آيت الله هاشمي در آخرين سال‌هاي حيات خويش بارها اين جمله را تكرار كرده بودند كه "ديگر نگران انقلاب نيستم..." . اين ژرف انديشي آيت الله امروز هويدا گرديده و نتيجه آن را بايد در فهم و درك بالاي مردم در مورد مصالح كشور و نظام مشاهده نمود.
وقتي پيچ تاريخي نظام براي مردم قابل لمس شده، اين بيانگر ارتقاي نقش توسعه سياسي دركشور مي‌باشد. نمي‌توان چشم بر كاستي‌ها و كمبودهاي اقتصادي و معيشتي بست، نمي‌توان برخي سليقه گرايي‌هاي فرهنگي را چشم پوشي كرد، نمي توان منكر تمام مشكلات و معضلات اجتماعي شد، اما واقعيت اين است كه جامعه صلاح انديشي لازم را كسب كرده است.
بايد خشنود از اين امر بود كه قشر كثير جوانان امروز متوجه حساسيت زمان خويش شده‌اند و تشخيص مي‌دهند كشورشان در چه عرصه سخت و طاقت فرسايي وارد شده است. لذا با نگاه به تمامي اين مسائل با راي خود مشخص كردند كه درحال حاضر نياز كشور به اعتدالي گرايي درتمامي امورات حكومتي است.
جامعه تشخيص داد كه ابقاي حاميان برجام به صلاح سياست خارجي ماست و بايد براي عبور از سد تحريم‌ها تعامل معقولانه با جهان را حفظ و ارتقا بخشيم. امروز جامعه عليرغم وجود مشكلات معيشتي متوجه ثبات در بازار شده است و تفاوت تورم 41 درصدي با تورم تك رقمي را مي‌فهمند. درمسائل فرهنگي واجتماعي نيز هرچند انتقادات و خواسته‌هاي بسياري براي جامعه حل نشده باقي مانده است، اما به اين درك رسيده‌اند كه بايد مطالبات خود را با تغيير مشي كشور پيگيري كنند.
لذا با توجه به دوسويه بودن روند تكامل و رشد سياسي از سوي جامعه و دولت، ضروريست تا مسئولان نيز اهميت اين همراهي را دريابند. مديران اجرايي و ديگرنهادهاي حكومتي نيز بايد با پذيرش خواست مردم به يك خانه تكاني ساختاري در نگرش خود دست بزنند. همانطور كه امروز آگاهي عمومي مردم رشد كرده بايد عملكرد وساختار اجرايي كشور نيز پا به پاي آن تكامل يابد. نمي‌توان از يك راننده حرفه‌اي توقع داشت با يك ماشين فرسوده برنده مسابقه شود!
لذا تمامي دستگاه‌ها و به ويژه دولت كه امروز وام دار نگرش آگاهانه مردم مي‌باشد، بايد دراين فرصت چهارساله فارغ از مشي قبلي به تحولات مناسبي دست بزند كه مردم آن را احساس كنند. همانطور كه مردم متوجه حساسيت زمان براي مشاركت در انتخابات شدند و به مشي مورد نظرشان راي دادند، به همين دليل نيز مي‌توانند در دوره بعد راي خود را بستانند و بر طريقي ديگر حركت كنند.
البته لازم به ذكر است كه حركت ناصواب دولت و ديگر دستگاه‌ها در آينده پيش روي، مي‌تواند آسيبي جدي به اعتماد عمومي وارد كند و تضميني براي حضور حداكثري و مشاركت چشم گير وجود ندارد. چراكه اعتماد از دست رفته جامعه به سختي جبران خواهد شد و حفظ نيروهاي مردمي در شرايط نابسامان كاربسيار دشواري است.
جان كلام اينكه مسئولان ما بايد متوجه اين امر باشند كه فرزندان انقلاب امروز به دوره بلوغ فكري رسيده‌اند و تمام امور براي آنها قابل تشخيص است. لذا اگر اين امر را به فال نيك مي‌گيريم و دستاوردي بزرگ براي نظام و انقلاب قلمداد مي‌كنيم، بايد پاسخگوي اذهان رشد يافته و بلوغ رسيده اين جامعه باشيم. اگر امروز اعتماد مردم به دولت و نظام موجب ارتقاي توان اجرايي و جايگاه كشور نزد كشورهاي دنيا و دشمنان گرديده، بايد متوجه افزايش مسئوليت‌ها براي تحقق خواسته‌هاي مردم باشيم.
نمي‌توان از مردم انتظار مشاركت داشت و پس از پايان انتخابات همان مسير سابق را درپيش گيريم. مطمئناً حركت برچنين شيوه‌اي همراهي مردم را درپي نخواهد داشت. اما اميدواريم همانطور كه مردم با قضاوت درمورد عملكردها توانستند مشي اجرايي كشور را مشخص كنند، مسئولان نيز با تلاش بيشتر و پرهيز از حواشي به خدمت رساني همت گمارند.
حضور پر شور مردم پاي صندوق‌هاي راي آنقدر حسن آفرين بود كه ازهر طرف كه به آن مي‌نگريم مطالب و ظرايف خاص خود را نمايان مي‌سازد. اين حضور پر معنا در اديبهشت 96 يك غايب بزرگ و تاريخ ساز داشت كه درآخرين حركت سياسي خود موجب تغيير مشي كشور از افراط گرايي به سمت اعتدال و عقلانيت گرديد.
آيت الله هاشمي در آخرين سال‌هاي حيات خويش بارها اين جمله را تكرار كرده بودند كه "ديگر نگران انقلاب نيستم..." . اين ژرف انديشي آيت الله امروز هويدا گرديده و نتيجه آن را بايد در فهم و درك بالاي مردم در مورد مصالح كشور و نظام مشاهده نمود.
وقتي پيچ تاريخي نظام براي مردم قابل لمس شده، اين بيانگر ارتقاي نقش توسعه سياسي دركشور مي‌باشد. نمي‌توان چشم بر كاستي‌ها و كمبودهاي اقتصادي و معيشتي بست، نمي‌توان برخي سليقه گرايي‌هاي فرهنگي را چشم پوشي كرد، نمي توان منكر تمام مشكلات و معضلات اجتماعي شد، اما واقعيت اين است كه جامعه صلاح انديشي لازم را كسب كرده است.
بايد خشنود از اين امر بود كه قشر كثير جوانان امروز متوجه حساسيت زمان خويش شده‌اند و تشخيص مي‌دهند كشورشان در چه عرصه سخت و طاقت فرسايي وارد شده است. لذا با نگاه به تمامي اين مسائل با راي خود مشخص كردند كه درحال حاضر نياز كشور به اعتدالي گرايي درتمامي امورات حكومتي است.
جامعه تشخيص داد كه ابقاي حاميان برجام به صلاح سياست خارجي ماست و بايد براي عبور از سد تحريم‌ها تعامل معقولانه با جهان را حفظ و ارتقا بخشيم. امروز جامعه عليرغم وجود مشكلات معيشتي متوجه ثبات در بازار شده است و تفاوت تورم 41 درصدي با تورم تك رقمي را مي‌فهمند. درمسائل فرهنگي واجتماعي نيز هرچند انتقادات و خواسته‌هاي بسياري براي جامعه حل نشده باقي مانده است، اما به اين درك رسيده‌اند كه بايد مطالبات خود را با تغيير مشي كشور پيگيري كنند.
لذا با توجه به دوسويه بودن روند تكامل و رشد سياسي از سوي جامعه و دولت، ضروريست تا مسئولان نيز اهميت اين همراهي را دريابند. مديران اجرايي و ديگرنهادهاي حكومتي نيز بايد با پذيرش خواست مردم به يك خانه تكاني ساختاري در نگرش خود دست بزنند. همانطور كه امروز آگاهي عمومي مردم رشد كرده بايد عملكرد وساختار اجرايي كشور نيز پا به پاي آن تكامل يابد. نمي‌توان از يك راننده حرفه‌اي توقع داشت با يك ماشين فرسوده برنده مسابقه شود!
لذا تمامي دستگاه‌ها و به ويژه دولت كه امروز وام دار نگرش آگاهانه مردم مي‌باشد، بايد دراين فرصت چهارساله فارغ از مشي قبلي به تحولات مناسبي دست بزند كه مردم آن را احساس كنند. همانطور كه مردم متوجه حساسيت زمان براي مشاركت در انتخابات شدند و به مشي مورد نظرشان راي دادند، به همين دليل نيز مي‌توانند در دوره بعد راي خود را بستانند و بر طريقي ديگر حركت كنند.
البته لازم به ذكر است كه حركت ناصواب دولت و ديگر دستگاه‌ها در آينده پيش روي، مي‌تواند آسيبي جدي به اعتماد عمومي وارد كند و تضميني براي حضور حداكثري و مشاركت چشم گير وجود ندارد. چراكه اعتماد از دست رفته جامعه به سختي جبران خواهد شد و حفظ نيروهاي مردمي در شرايط نابسامان كاربسيار دشواري است.
جان كلام اينكه مسئولان ما بايد متوجه اين امر باشند كه فرزندان انقلاب امروز به دوره بلوغ فكري رسيده‌اند و تمام امور براي آنها قابل تشخيص است. لذا اگر اين امر را به فال نيك مي‌گيريم و دستاوردي بزرگ براي نظام و انقلاب قلمداد مي‌كنيم، بايد پاسخگوي اذهان رشد يافته و بلوغ رسيده اين جامعه باشيم. اگر امروز اعتماد مردم به دولت و نظام موجب ارتقاي توان اجرايي و جايگاه كشور نزد كشورهاي دنيا و دشمنان گرديده، بايد متوجه افزايش مسئوليت‌ها براي تحقق خواسته‌هاي مردم باشيم.
نمي‌توان از مردم انتظار مشاركت داشت و پس از پايان انتخابات همان مسير سابق را درپيش گيريم. مطمئناً حركت برچنين شيوه‌اي همراهي مردم را درپي نخواهد داشت. اما اميدواريم همانطور كه مردم با قضاوت درمورد عملكردها توانستند مشي اجرايي كشور را مشخص كنند، مسئولان نيز با تلاش بيشتر و پرهيز از حواشي به خدمت رساني همت گمارند.
نظر شما