شناسهٔ خبر: 19525546 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: روزنامه ابتکار | لینک خبر

20 سال بعد از دوم خرداد 76، اصلاح‌طلبان چگونه به صحنه سیاسی ایران بازگشته‌اند؟

گام سوم خیزش دوباره اصلاحات

صاحب‌خبر - گروه بازتاب – اصلاحات و اصلاح‌طلبی را در گذر تاریخ معاصر ایران و به طور ویژه تاریخ انقلاب اسلامی، می‌توان در برهه‌های مختلفی بررسی کرد؛ سه دوره اخیر انتخابات، بازه سال‌های 84 تا 92، دوران پس از مجلس ششم و یا پیش از آن، رویدادهای مجالس چهارم و پنجم. با این حال در میان همه این بره‌های تاریخی، نمی‌توان دوم خرداد 76 را به عنوان نقطه عطف اصلاحات فراموش کرد، تا جایی که اصلاح‌طلب بودن به گونه‌ای با «دوم خردادی بودن» گره خورده است. با این حال از آن فراز رفیع خرداد 20 سال پیش تا روزی در پایان اردیبهشت 96، راه اصلاح‌طلبان، مسیری پر فراز و نشیب بوده است.
در سال‌های پس از روزهای ابتدایی انقلاب اسلامی که گفتمان سیاسی ایران به دو گفتمان انقلابی و غیرانقلابی – و حتی به تعبیری ضدانقلابی – تقسیم شده بود تا دوران جنگ و البته ترور مقام‌های عالی سیاسی که باعث شد اختلاف‌ها در دیدگاه‌ها و سلایق سیاسی کمتر به چشم بیاید، تنها می‌توان اندیشه‌ها و رفتار چهره‌هایی را دنبال کرد که بعدها پایه‌های اصلاح‌طلبی را پی‌ریزی کردند. اما حرکت جریانی که بعدها اصلاح‌طلبی نامیده شد به سوی انسجام، از مجلس سوم آغاز شد؛ جایی که دو جریان راست و چپ جدا شده بعد از انحلال حزب جمهوری اسلامی، خط خود را بیشتر مشخص کردند. جدایی مجمع روحانیون مبارز از جامعه روحانیت مبارز نیز بخش دیگری از این روند بود. همچنین تشکیل حزب کارگزاران متشکل از برخی مدیران دولت آیت‌الله هاشمی رفسنجانی و جمعی از نمایندگان مجلس وقت، خطوط سیاسی این جریان‌ها را بیشتر مشخص کرد. به دنبال همین تغییر و تحولات و مرزبندی‌ها بود که عملا دو طیف سیاسی راست و چپ در کنار جریانی میانه در مجالس چهارم و پنجم حاضر بودند. چپ‌های سیاسی که بعدها پایه‌های اصلاح‌طلبی را بنا گذاشتند، از زمانی که اعلام موجودیت کردند، اقبال قابل توجهی میان مردم داشتند. با این حال، اولین دو قطبی جدی سیاسی این دو جریان در انتخابات ریاست جمهوری 76 نمود یافت.
در انتخابات دوره هفتم ریاست جمهوری مردم ایران در یک دو قطبی رای دادند. در این انتخابات علی‌اکبر ناطق نوری کاندیدای مورد حمایت دولتی تلقی می‌شد که در آن زمان در برخی عرصه‌ها مورد انتقادهای شدید قرار داشت، در برابر کاندیدای جریانی قرار گرفت که اتفاقا شعارهایش درباره همین حوزه‌های مورد انتقاد بود. توسعه سیاسی، توسعه فرهنگی و موضوع آزادی بیان از جمله مسائلی بود که در برابر سیاست‌های توسعه‌ای و سازندگی دولت آیت‌الله هاشمی رفسنجانی مطرح شد. نتیجه، مشارکتی 80 درصدی در انتخابات و رای 20 میلیونی کاندیدایی بود که این روزها «رئیس دولت اصلاحات» خوانده می‌شود. اختلاف 13 میلیونی رای وی با ناطق نوری نشان از اوج اقبال جامعه به کاندیدای جناح چپ بود. در دوران دولت‌های هفتم و هشتم بود که رسانه‌ها و نهادهای سیاسی گسترش بیشتری یافتند. همین موضوع باعث تبیین نگاهی سیاسی از سوی تئوریسین‌های این جریان مطرح شد و عنوان اصلاح‌طلبی گرفت. نگاهی که انتخاب گسترده اصلاح‌طلبان در مجلس ششم نشان داد مورد وثوق و علاقه مردم قرار گرفته است. جریان‌های سیاسی و احزاب شکل گرفته تحت عناوین اصلاح‌طلبی، دوم خردادی و مشارکتی و نام‌های مشابه در همین زمان شکل گرفتند و به اجزای طیف اصلاح‌طلبی ساختار دادند. انتخابات ریاست جمهوری سال 80 هم نشان از آن داشت که گفتمان اصلاح‌طلبی مطلوب جامعه واقع شده است. با این حال، دوران هشت ساله دولت اصلاحات باعث شد که اجزای طیف اصلاح‌طلبی تا حدی دچار مرزبندی با یکدیگر شوند. نتیجه، حضور با چند کاندیدا در انتخابات ریاست جمهوری 84 بود. این موضوع در کنار تلاش اصولگرایان برای کنار زدن اصلاح‌طلبان با تاسی به ابزارهای درون حاکمیتی و ایجاد تعادل در ترازوی سیاسی ایران، باعث شده بود که اصولگرایان در دوران ردصلاحیت گسترده کاندیداهای اصلاح‌طلب، در مجلس یکه‌تازی کنند.
پیروزی محمود احمدی‌نژاد در نهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری با حمایت اکثریت اصولگرایان باعث سرخوشی این جریان شد. اصولگرایان بعد از دوران 8 ساله دست بالاتر گفتمان اصلاح‌طلبی در فضای سیاسی و اجتماعی، بسیار خوشحال بودند. از همین زمان هم بود که گفتمان اصلاح‌طلبی در کمرنگ شدن عناصر سیاسی‌اش در عرصه‌های رسمی چنان به حاشیه رفت که برخی اصولگرایان حتی برای پایان آن جشن و پایکوبی کردند. انتخابات ریاست جمهوری سال 88 و رویدادهای پس از آن نیز به این برداشت دامن زد. غیبت اصلاح‌طلبان در میدان رقابت سیاسی اما بلای مشابهی را بر سر اصولگرایان آورد؛ با این تفاوت که این بار دیگر به نقش نهادهای حاکمیتی هم نیازی نبود. اصولگرایان در غیاب اصلاح‌طلبان به رقابت با خود روی آوردند و نتیجه ایجاد شکاف در طیف اصولگرایی شد. شکل سیاست‌ورزی احمدی‌نژاد و عملکرد ضعیف و پرانتقادش که باعث شد حامیان اصولگرایش از او دورتر و دورتر شوند در کنار شکل‌گیری جریان‌های نواصولگرای تندروتری مثل جبهه پایداری بر تعمیق و گسترش این شکاف دامن زد. از سال 90 معلوم بود که در انتخابات ریاست جمهوری 92، این موضوع اصولگرایان را با چالش جدی مواجه می‌کند. در همین حال، اصلاح‌طلبان تلاش داشتند جایگاه خود را در حاکمیت و فضای سیاسی کشور ترمیم کنند. آن‌ها با اعتدالگرایان به تعامل رسیدند و نتیجه در انتخابات ریاست جمهوری 92 خود را نشان داد.
تعامل زعمای اصلاح‌طلبی و اعتدال‌گرایی باعث شد که در نهایت از میان محمدرضا عارف و حسن روحانی به عنوان کاندیداهای دو جریان، اولی به نفع دومی کناره‌گیری کند و روحانی با سرمایه اجتماعی اصلاح‌طلبی که در این مدت به صورت پتانسیل تحت فشار در جامعه داشت، به «پاستور» برسد. گام اول اصلاح‌طلبان در مسیر بازگشت به فضای سیاسی ایران به کامشان شیرین آمد و در شرایطی که اصولگرایان برای رسیدن به وحدت و همگرایی هر چه دست و پا می‌زدند، موفق نمی‌شدند، این جریان در ائتلافی دوباره با اعتدالیون، در انتخابات دوره دهم مجلس شورای اسلامی نیز در حوزه‌های انتخابیه مختلف لیست معرفی کرد که در نهایت با توجه به بضاعت این جریان از نظر نیروهای گذر کرده از فیلتر شورای نگهبان، نتیجه قابل قبولی گرفت. عملکرد مجلس دهم نشان داد که در مجموع، حاصل انتخابات 94، بیشتر مجلسی معتدل و اصلاح‌طلب است تا اصولگرا.
حال، 20 سال بعد از 2 خرداد 76، اصلاح‌طلبان در حالی به خرداد پر از حادثه‌شان قدم می‌گذارند که در آخرین روزهای اردیبهشت، گام سوم بازگشت به فضای سیاسی را هم محکم برداشته‌اند. پیروزی دوباره و قاطع حسن روحانی بر کاندیدایی مثل سید ابراهیم رئیسی که تمام اصولگرایی را پشت خود داشت و توانسته بود بالاخره این جریان را بر سر یک کاندیدا به وحدت نسبی برساند – حزب موتلفه میرسلیم را در صحنه داشت و شواهد نشان می‌داد که محمدباقر قالیباف به سختی راضی به کناره‌گیری به نفع رئیسی شده است – در کنار پیروزی بزرگ در لیست‌های امید شوراهای شهرهای ایران نشان می‌دهد که اصلاح‌طلبان و مردم درباره حضور نظام‌مند در فضای سیاسی به درک متقابل بیشتری رسیده‌اند.
با این که اصلاح‌طلبان اکنون می‌توانند ادعا کنند که سه‌گانه قدم‌های بازگشت خود را خوب پیموده‌اند، اما باید به ضعف‌هایی مثل کادرسازی و انتقادهایی مثل شفافیت سازوکار و فردگرایی نیز رسیدگی کنند تا زیر پای قدم‌های بعدی‌شان خالی نشود. با این همه، 20 سال بعد از 2 خرداد 76، امروز می‌تواند شادترین 2 خرداد سال‌های اخیر اصلاح‌طلبان باشد.

نظر شما