شناسهٔ خبر: 19192823 - سرویس اقتصادی
نسخه قابل چاپ منبع: فولاد نیوز | لینک خبر

گزارشي تحليلي از فولاد نيوز :

صنعت فولاد و يارانه : نگاهي از چند جهت

صاحب‌خبر -

بالغ بر 35 درصد از ظرفیت تولید فولاد در دنیا   اضافی است و واحدهای تولیدی  بیش از نیاز بازار به تولید فولاد می پردازند.ولفگانگ ادر  رییس اتحادیه جهانی فولاد در مصاحبه ای با اشاره به سیاسی شدن فضای صنعت فولاد  تاکید کرد صنعت فولاد تحت تاثیر مسایل سیاسی  است و تصمیمات  اصلی این صنعت نه توسط فعالان صنعتی و اقتصاددانان یا بازرگانان بلکه توسط سیاستمداران اتخاذ می شود و این یک ضعف بزرگ در بازار فولاد دنیا است . این ضعف در بسیاری از صنایع دیده می شود ولی مطالعات تاریخی نشان  می دهد اقتصاد باید از دنیای سیاست دور باشد تا فرصت رشد را بدست اورد.

 باید در نظر داشت فولاد صنعتی بسیار بزرگ و تاثیر گذار است و باید با این صنعت مانند دیگر صنایع برخورد کرد و به اصطلاح کار را به کاردان سپرد . اگر  مسایل سیاسی بر تصمیمات اقتصادی اولویت پیدا کند این صنعت نخواهد توانست به بقای خود ادامه دهد و مشکلاتش هر روز بیشتر می شود. در سالهای اخیر تصمیمات صنعت فولاد در چین به شدت تحت تاثیر تصمیمات سیاسی قرار گرفته است و این می تواند صنعت فولاد چین را با آسیب های جدی روبرو کند .این تولید مازاد بر نیاز در صنعت فولاد باعث شده است تا تعادل در بازار بر هم بخورد و حتی اگر از همین امروز سیاستهای اصلاحی در تمامی کشورها اجرا شود باز هم نسل امروز بشر نمی توانند تعادل بازار را شاهد باشد و اثر بخشی این سیاستها در نسل های اتی مشاهده می شود.به زبان ساده تر اصلاح صنعت فولاد دنیا در عرض چندین سال انجام نمی شود و شاید به گذشت یک یا د نسل نیاز داشته باشد تا تغیرات عمده و اساسی  در صنعت مشاهده شود و زمینه شکوفایی صنعت فراهم شود.

چگونه می توان مشکل را حل کرد

رییس اتحادیه جهانی فولاد  تاکید کرد برای اینکه وضعت بازار را متعادل تر بکنیم  و فشار موجود روی بازار فولاد را تقلیل دهیم  باید در اولین گام ظرفیت تولید را کم کنیم.  مطالعات ما نشان داده است بین 30 تا 35 درصد ظرفیت تولید فولاد در دنیا اضافی است  ولی از انجا که  سیاست به شدت مخالف تعطیلی واحدهای تولیدی  و بیکار شدن شماری از نیروی کار فعال در این صنعت است  اصلاح ساختار صنعت فولاد پروسه ای زمان بر و طولانی خواهد بود.البته هم اکنون تمامی فعالان صنعت فولاد و اقتصاددانان این حوزه در مورد ضرورت کاهش تولید صحبت می کنند ولی آغاز این روند اصلاحی  نقطه آغاز درگیری بین  اصلاح بازار و خواسته سیاستمداران است. اختلافی که به سختی حل می شود و حتی اگر در یک کشور یا واحد تولیدی خاص فعالان صنعت فولاد بتوانند در مورد کاهش تولید با دولت به توافق برسند ولی باز هم این پروسه زمان بر و هزینه بر است.

یارانه دادن به صنعت اشتباه است

برخی از فعالان اقتصادی در مورد ارایه یارانه به واحدهای صنعتی و تولیدی صحبت می کنند تا از این طریق  قیمت تمام شده فولاد و فراورده های آن در بازار کم شده  و تقاضا برای آن رشد کند. ولی این سیاست در بلند مدت اثر بخش نیست  و اجرای آن سبب می شود تا پروژه های بسیار قدیمی با راندمان بسیار پایین به دلیل دریافت این یارانه ها همچنان اجرا شوند.باید در نظر داشت یک کارخانه فولاد سازی 50 یا 100 ساله قدرت رقابت با یک کارخانه مدرن را ندارد  و تنها به این دلیل که دولت از کارخانه قدیمی حمایت مالی می کند در بازار باقی مانده است . بنابرانی در شرایط عادی اقتصادی کارخانه مذکور تعطیل می شود و اگر به کارش با وجود راندمان و بهره وری پایین ادامه دهد در واقع تایید کننده انی مساله است که این صنعت یارانه دریافت می کند و تصمیم گیر نهایی نه فعالان صنعتی بلکه فلان سرمایه گذار سیاسی است. بنابراین یارانه دادن به واحدهای تولیدی در بلند مدت تنها به ضرر صنعت است و هزینه های واقعی فعالیتهای صنعتی را افزایش می دهد .  اروپا این تجربه را داشته است . در دهه 1980 میلادی  صنعت فولاد در تمامی کشورهای اروپایی  با منابع مالی دولتها اداره می شد و یارانه های زیادی دریافت می کرد اما زمانی رسید که  دولتها دیگر توان مالی ارایه کمک مالی را نداشتند  و در ان زمان صنعت فولاد سازی اروپا شکست بزرگی را تجربه کرد. بعد از این تجربه اروپا به مطالعه در مورد روشهای اصلاح مشکلاتش پرداخت  و  یارانه های قیمتی برای صنعت فولادسازی ممنوع شد و به تدریج بعد از سال 1990 بود که صنعت فولاد در اروپا رشد کرد.این بحرانی است که در اروپا مشاهده شده است ولی ممکن است در هر کشوری که از طریق یارانه های کلان  قصد حفظ صنعت  فولاد سازی را دارد  هم مشاهده شود .

نظر شما