شناسهٔ خبر: 19176912 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: ایرنا | لینک خبر

بحران لیبی و میانجی گری امارات در میان سراج و حفتر

تهران- ایرنا- رسانه های خبری از توافق 'فایز سراج' نخست وزیر دولت وحدت ملی و 'خلیفه حفتر' فرمانده کل نیروهای مسلح لیبی برای پایان دادن به اختلافات میان خود و برگزاری انتخابات سراسری در آینده نزدیک خبر دادند.

صاحب‌خبر -

'فایز السراج' رئیس شورای ریاست جمهوری و نخست وزیر دولت توافق ملی لیبی و ژنرال «خلیفه حفتر» فرمانده کل نیروهای مسلح این کشور شامگاه سه شنبه پس از دیدار دوجانبه در شهر ابوظبی، پایتخت امارات، بر سر بیشتر مسائل مورد اختلاف، به توافق رسیدند.
لیبی در حال حاضر دو دولت موازی دارد؛ یکی دولت وفاق ملی به ریاست فائز سراج در طرابلس که مورد حمایت جامعه جهانی است و دیگری دولت طبرق در شرق لیبی به ریاست ژنرال حفتر فرمانده نیروهای مسلح این کشور.
کشور لیبی از سال 2011 عرصه تنش ها و آشوب های شدید داخلی و اشغال گروه تروریستی - تکفیری داعش بود. قیام مردم لیبی تحت تاثیر انقلاب‌های تونس و مصر آغاز شد و با برخورد خشن و ضد حقوق بشری قذافی دیکتاتور سابق این کشور با این اعتراضات و دخالت ناتو در راستای حمایت از معترضین و مرگ قذافی، بحرانی در لیبی شکل گرفت که تا امروز ادامه دارد.
لیبی از جمله کشورهای آفریقایی نفت خیز و ثروتمند است که با ظهور اعتراض های مردمی و برخورد شدید معمر قذافی با این اعتراض ها به درگیری های داخلی کشیده شد و نه تنها دموکراسی در این کشور حاکم نشد بلکه دو دولت در این کشور تشکیل و دخالت های بین المللی رو به فزونی رفت و بحران مهاجرت به کشورهای همسایه نیز در کنار مشکلات دیگر افزوده و این کشور عرصه ای برای تاخت و تاز گروه تروریستی - تکفیری داعش شد.
در مارس 2011 عملیات نظامی ائتلاف چند جانبه در پاسخ به اقدامات قذافی و جنگ داخلی در لیبی در راستای اجرای قطعنامه 1973 شورای امنیت سازمان ملل متحد توسط ناتو آغاز شد؛ عملیات ناتو در لیبی در چارچوب اعمال منطقه پرواز ممنوع و حمایت از غیر نظامیان و مناطق غیر نظامی صورت گرفت و در نهایت به سرنگونی رژیم قذافی منجر شد.
با فروپاشی رژیم قذافی در لیبی انقلابیون به دلیل فقدان رهبری و برنامه برای لیبی بعد از قذافی قادر به تحمل و گفتگو نبوده و ساختاری مناسب برای حکومت داری را طرح ریزی نکردند، بنابراین با خلاء حاکمیت، لیبی به سمت جنگ های داخلی بر سر قدرت رفت و در طرابلس و سرت و بنغازی هسته های مدعی قدرت شکل گرفت و در نهایت دولت وحدت ملی به نتیجه نرسید.
درگیری ها در لیبی از سال 2011 آغاز شد و در سال 2014 شدت گرفت. بیشتر این شکاف ها ناشی از اختلاف های ایدئولوژیک، شخصی، مالی و فرا ملی بود؛ این اختلافات با گذشت زمان به قسمت های مختلف لیبی نیز گسترده شد؛ در حال حاضر گروه های نظامی و رهبران سیاسی محلی اوضاع عمومی را به دست گرفتند. تبهکاران و تندروهای افراطی نیز از این شرایط به نفع خود استفاده کردند و توانایی ها و قابلیت های نظامی خود را در لیبی و آن سوی مرز لیبی گسترش دادند.
لیبی به دلیل وسعت زیاد و مناطق گسترده بیابانی و ساختار قبیله ای و فقدان حاکمیت ملی به شدت مستعد حضور نیروهای افراطی و تندرو با رویکرد تروریستی و تکفیری است به خصوص اینکه لیبی بهشتی برای تروریستها برای آموزش سازماندهی و عضوگیری است؛ بنابراین لیبی از اوضاع نابسامان پیش آمده تبدیل شد به مرکزی برای آموزش و نفوذ گروههای تندرو و تروریستی که حمایت های عربستان و قطر را نیز با خود داشتند. تروریست هایی که در 350 کیلومتری اروپا، نزدیکی با شمال آفریقا و حضور در سوریه را می توانستند به راحتی برای خود فراهم آورند؛ بر همین اساس خطری بزرگتر از فقدان دولت وفاق ملی در این کشور و کشورهای همسایه لیبی، گسترش افراطی گری و تروریسم بود که در این کشور ریشه دواند و بحران لیبی را پیچیده تر کرد.
هر یک از کشورهای عربستان، قطر و ترکیه از بازیگران منطقه ای بحران در لیبی هستند که پس از سال 2011 به دنبال منافع خود در این کشور هستند.
اولین اقدام این کشورها در اختیار قرار دادن سلاح به گروههای نامتجانس لیبیایی بود تا منافعشان در لیبی تامین شود؛ اولین کشوری که می توان به آن اشاره کرد عربستان سعودی است که با تقویت سکولارها و سلفی ها تلاش می کند هم پایگاهی برای تفکرات وهابی در لیبی ایجاد کند و هم سکولارها مانند السیسی در مصر را به قدرت بنشاند؛ همین امر موجب شده تا شکاف بین لیبیایی ها افزایش پیدا کند. ترکیه و قطر نیز تلاش دارند تا جریان های اخوانی را تقویت کرده و نفوذ خود را در لیبی گسترش دهند؛ مطلوب این افراد روی کار آمدن اخوانی ها در لیبی همانند مرسی در مصر است؛ مصر نیز درصدد است تا جریانات افراطی اسلامی و اخوانی ها بر مسند کار در لیبی ننشینند و بر همین اساس هریک از این کشورها برای منافع خویش بر جریانات اسلام گرا، سکولار، تکفیری و افراطی اثر می گذارند و با پیچیده کردن اوضاع در لیبی مانع از شکل گیری حاکمیت بر این کشور می شوند و نقشی مخرب ایفا می کنند؛ این اقدامات نه تنها باعث طولانی شدن بحران لیبی شده، بلکه این کشور را به سمت تجزیه و ناامنی بیشتر سوق می دهد.
در مقابل بازیگران داخلی، طرف های غربی و آمریکایی نیز در بحران لیبی نقش اصلی را داشته و ناتو، اروپا ،ایتالیا، آمریکا، بازیگران جهانی هستند که در بحران لیبی ، چه در شکل گیری و چه در استمرار و طولانی شدن آن نقش داشتند. باراک اوباما رئیس جمهور سابق آمریکا خود اعتراف کرد که حمله به لیبی بزرگترین اشتباه دوران ریاست جمهوری وی بوده است.
در حال حاضر نیز رقابت قدرت های بزرگ، عامل اصلی تداوم بی ثباتی در لیبی است. دولت وفاق ملی توسط اروپا، آمریکا، چندین کشور آفریقایی و سازمان ملل متحد به رسمیت شناخته شده است. ژنرال حفتر در طبرق نیز از حمایت روسیه، چین و مصر برخوردار است.
و اما...
چندی پیش «احمد البنداق» نماینده پارلمان امارات از دیدار قریب الوقوع سراج و حفتر در ابوظبی پس از ناکامی دیدار آنها در قاهره در بهمن ماه گذشته، خبر داده بود.
فائز سراج نخست وزیر دولت وفاق ملی و خلیفه حفتر فرمانده ارتش ملی این کشور، بهمن ماه سال گذشته برای دیدار با یکدیگر وارد قاهره شدند.
قرار بود در این دیدار دو طرف درباره حل اختلافات و پایان دادن به بحران لیبی رایزنی کنند که حفتر با دیدار سراج مخالفت کرد و تلاش های مصر برای یافتن راهکار برای بحران لیبی بی نتیجه ماند.
سراج و حفتر طی دعوتی رسمی روز دوشنبه وارد ابوظبی پایتخت امارات شدند و مورد استقبال مقام های بلند پایه امارات قرار گرفتند.
براساس گزارش ها سراج و حفتر توانسه اند در دیدار با هم به توافق هایی برای حل اختلاف های فی مابین و برگزاری انتخابات در لیبی دست یابند؛ باید دید آیا لیبی پس از شش سال بحران و آشوب خواهد توانست این تنش ها را پشت سر بگذارد؟؛ بحرانی که از قبل آن بازیگران منطقه ای و خارجی تنها به منافع خود فکر می کنند و این کشور را با تهدید تجزیه و فروپاشی روبرو کرده اند.
خاورم**9366*1275
گزارش از صغری رحیمی*انتشار دهنده: مجید جعفری

انتهای پیام /*

نظر شما