به گزارش
جهان نيوز به نقل از مشرق؛
«حمیدرضا جلاییپور»، از استادان اصلاحطلب به تازگی در یک مصاحبه با روزنامه اعتماد و در اشاره به برگزاری نخستین مناظره انتخاباتی گفته است:«آقای سیدمحمد خاتمی و دوستان اصلاح طلبی که دارای سابقه و پختگی هستند، پیشنهاد خوبی داشتند. آقای جهانگیری در مناظرهها بسیار خوب ظاهر شد و اینکه اصلاح طلبان در سال ١٤٠٠ روی آقای جهانگیری حساب کنند، ایده بی ربطی نیست!»
*از لحاظ روش تحلیل، این اظهارات آقای جلاییپور با رویکرد بازارگرمی بیان شده است و گرنه به هیچ وجه منطقی نیست که در پایان راند اول یک رقابت چند رانده، بلافاصله به تعیین برنده و بازنده نهایی پرداخته شود.
از طرفی بر خلاف آنچه که اصلاحطلبان وانمود میکنند، جهانگیری به گواه عقل نهتنها قید خوب را در مناظره نگرفت بلکه پاسخ هیچیک از انتقادات اصولی محمدباقر قالیباف را نداد و کنایه دندانگیری هم به زبانش نیامد که به رقبای خود بگوید.
این در حالی است که تحلیلگران حتی معتقدند جهانگیری، در کنار شکست سختی که در زمینه هماوردی با شهردار تهران خورد، زمینه ضربهپذیری بیشتری را هم برای رئیسجمهور روحانی فراهم کرده است بدون آنکه دفاع یا مانع خاصی در این جبهههای نوگشوده فراهم کند.
و این مسئله یقینا از نگاه اعتراضی رئیسجمهور روحانی نسبت به ماجرای کاندیدای پوششی دور نخواهد ماند.
با اینهمه ولی نکته مهمی که در اظهارات جلاییپور وجود دارد، اشاره او به تلاش اصلاحطلبان برای چهرهسازی در انتخابات بعدی، یعنی انتخابات ۱۴۰۰ است.
اگرچه این چهره به دلائل مختلف، قطعاً آقای جهانگیری نخواهد بود اما بهتر است که صحبتهای جلاییپور و برخی اظهارات دیگر اصلاحطلبان، علائم هشدار برای عملگری مطلوب جریان ارزشی و اصولگرای کشور در انتخابات بعدی را فراهم در معرض دید قرار دهد.
کما اینکه در موقعیت فعلی نیز به نظر میرسد بایستی توجهات ویژهتری را به انتخابات شورای شهر که همزمان با انتخابات ریاستجمهوری برگزار میشود مبذول داشت.
بطور خاص قابل ذکر است که اصلاحطلبان از هماکنون در حال برنامهریزی برای انتخاباتهای مجلس یازدهم در سال ۹۸ و ریاستجمهوری در سال ۱۴۰۰ هستند و تدارکات گستردهای را نیز در این زمینه فراهم آوردهاند.
این مسئله برای آنها در حدّی از اهمیت قرار داشت است که حتی تلاش کردهاند گزینههای اصلی خود برای ریاستجمهوری ۱۴۰۰ را از معرض انتخابات ۹۶ دور نگه دارند و حتی خود آنها نیز بعنوان یک جریان سیاسی پر مسئله، تلاش کردهاند از حضور رسمی در انتخابات ۹۶ طفره بروند تا نهتنها مشکلات آنها بیشتر نشود و بواسطه مقولاتی مثل «فتنه» بیش از این مورد بازخواست قرار نگیرند بلکه از قرار گرفتن در معرض کارنامه ضعیف رئیسجمهور روحانی بعنوان حامیان رسمی نیز در امان باشند.
عدم حمایت رسمی آنها از جهانگیری و روحانی، اعلام چندباره اینکه روحانی نامزد اصلی ما نیست، بروز روایات متناقض در زمینه کاندیداتوری جهانگیری و نبود حتی یک بیانیه رسمی و امضادار از سوی لیدر اصلاحطلبان در حمایت از جهانگیری یا روحانی، در راستای همین تاکتیک ارزیابی میشود...
∎
*از لحاظ روش تحلیل، این اظهارات آقای جلاییپور با رویکرد بازارگرمی بیان شده است و گرنه به هیچ وجه منطقی نیست که در پایان راند اول یک رقابت چند رانده، بلافاصله به تعیین برنده و بازنده نهایی پرداخته شود.
از طرفی بر خلاف آنچه که اصلاحطلبان وانمود میکنند، جهانگیری به گواه عقل نهتنها قید خوب را در مناظره نگرفت بلکه پاسخ هیچیک از انتقادات اصولی محمدباقر قالیباف را نداد و کنایه دندانگیری هم به زبانش نیامد که به رقبای خود بگوید.
این در حالی است که تحلیلگران حتی معتقدند جهانگیری، در کنار شکست سختی که در زمینه هماوردی با شهردار تهران خورد، زمینه ضربهپذیری بیشتری را هم برای رئیسجمهور روحانی فراهم کرده است بدون آنکه دفاع یا مانع خاصی در این جبهههای نوگشوده فراهم کند.
و این مسئله یقینا از نگاه اعتراضی رئیسجمهور روحانی نسبت به ماجرای کاندیدای پوششی دور نخواهد ماند.
با اینهمه ولی نکته مهمی که در اظهارات جلاییپور وجود دارد، اشاره او به تلاش اصلاحطلبان برای چهرهسازی در انتخابات بعدی، یعنی انتخابات ۱۴۰۰ است.
اگرچه این چهره به دلائل مختلف، قطعاً آقای جهانگیری نخواهد بود اما بهتر است که صحبتهای جلاییپور و برخی اظهارات دیگر اصلاحطلبان، علائم هشدار برای عملگری مطلوب جریان ارزشی و اصولگرای کشور در انتخابات بعدی را فراهم در معرض دید قرار دهد.
کما اینکه در موقعیت فعلی نیز به نظر میرسد بایستی توجهات ویژهتری را به انتخابات شورای شهر که همزمان با انتخابات ریاستجمهوری برگزار میشود مبذول داشت.
بطور خاص قابل ذکر است که اصلاحطلبان از هماکنون در حال برنامهریزی برای انتخاباتهای مجلس یازدهم در سال ۹۸ و ریاستجمهوری در سال ۱۴۰۰ هستند و تدارکات گستردهای را نیز در این زمینه فراهم آوردهاند.
این مسئله برای آنها در حدّی از اهمیت قرار داشت است که حتی تلاش کردهاند گزینههای اصلی خود برای ریاستجمهوری ۱۴۰۰ را از معرض انتخابات ۹۶ دور نگه دارند و حتی خود آنها نیز بعنوان یک جریان سیاسی پر مسئله، تلاش کردهاند از حضور رسمی در انتخابات ۹۶ طفره بروند تا نهتنها مشکلات آنها بیشتر نشود و بواسطه مقولاتی مثل «فتنه» بیش از این مورد بازخواست قرار نگیرند بلکه از قرار گرفتن در معرض کارنامه ضعیف رئیسجمهور روحانی بعنوان حامیان رسمی نیز در امان باشند.
عدم حمایت رسمی آنها از جهانگیری و روحانی، اعلام چندباره اینکه روحانی نامزد اصلی ما نیست، بروز روایات متناقض در زمینه کاندیداتوری جهانگیری و نبود حتی یک بیانیه رسمی و امضادار از سوی لیدر اصلاحطلبان در حمایت از جهانگیری یا روحانی، در راستای همین تاکتیک ارزیابی میشود...
نظر شما