شناسهٔ خبر: 19108630 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: فارس | لینک خبر

مسئولیت ‌نهادهای‌علمی ‌و دانشگاه‌ها در مواجهه با چالش‌های معاصر - بخش دوم و پایانی

دنیای سیاست، تهدیدها و فرصت‌ها

این پژوهش با تکیه بر روش توصیفی-تحلیلی بر آن است تا با بیان چالش‌های عصر امروز، مسئولیت دانشگاه‌ها را در مواجهه با آنها بیان کند.

صاحب‌خبر -

دنیای سیاست، تهدیدها و فرصت‌ها

مفهوم نظام سیاسی (Political system)، رهیافتی نو در میان پدیده‌های سیاسی است و دایره‌ی معنایی آن تنها مختص و محدود به نهادهای سیاسی رسمی نیست، بلکه همه‌ی انواع فعالیت‌های سیاسی در جامعه را شامل می‌شود. به بیانی دیگر «نظام سیاسی عبارت است از شکل و ساخت قدرت دولتی و همه‌ی نهادهای عمومی، اعم از سیاسی، اداری، نظامی، قضایی، اقتصادی، فرهنگی و مذهبی و چگونگی کارکرد این نهادها و قوانین و مقررات حاکم بر آن‌ها» (ابوالحمد، 1380ش، ص 197).

با این مقدمه می‌توان گفت که چالش‌های سیاسی در دنیای امروز، ابعاد و جوانب متعددی را در بر می‌گیرد که افزایش گستره‌ی دموکراسی و تقارب بین‌المللی و اهتمام رو به افزایش به صلح جهانی، از مهم‌ترین و بارزترین آنها به شمار می‌رود. دموکراسی به‌عنوان شیوه‌ی زندگی سیاسی در جهان مدرن، بر مبانی و اصولی استوار است که در طی فرایند درازمدت مبارزه برای ایجاد حکومت دموکراتیک تکوین یافته‌ است. جوهر این اصول و مبانی را می‌توان در مفاهیم و ارزش‌هایی چون برابری انسان‌ها، اصالت فرد، اصالت قانون، اصالت حاکمیت مردم و تأکید بر حقوق طبیعی، مدنی و سیاسی انسان‌ها یافت (بشیریه، 1385ش، ص 243).

در رابطه با افزایش گستره و خیزش دموکراسی در دوران معاصر باید گفت که جهان امروز شاهد جنبش مستمر مردم و حرکت آنان به سمت مشارکت اجتماعیِ بیش از پیش در سطوح مختلف تصمیماتِ مربوط به سرنوشت خود و کشورشان می‌باشد. این خیزش دموکراتیک، آسیب‌هایی به همراه دارد که می‌توان بارزترین آن را در مواردی نظیر آزادی بی قید و شرط افکار و اندیشه‌ها، ورود فرهنگ از آن سوی مرزها و آن‌چه که در نتیجه‌ی این بی‌قانونی‌ها و افراط‌ها حاصل می‌شود، تهاجم فرهنگی، تبلیغ عقاید ناهم‌خوان با فرهنگ ملی، تأثیر روزافزون افکار و اندیشه‌های وارداتی بر جامعه که تهدیدی جدی برای فرهنگ ملی به شمار می‌رود، برشمرد.

 البته این خیزش با وجود همه‌ی این آسیب‌ها، جنبه‌های مثبتی را نیز به دنبال داشته است که یکی از آنها، افزایش سطح آگاهی مردم نسبت به حقوق خود و گرایش بیش از پیش به مشارکت های سیاسی و حضور در عرصه‌های مختلف است. اگر مردم جامعه در سرنوشت کشور خود سهیم شوند و خود را در مقابل تهدیدها و چالش‌های سرزمین‌شان مسئول بدانند، در عین آزادی و حفظ هویت فردی، با هم‌وطنان خود آرمان‌هایی مشترک خواهند داشت که این آرمان‌ها، آن‌ها را به سوی تلاش بیشتر و بهره‌وری افزون‌تر هدایت خواهد کرد.

وجود فضای باز سیاسی جهت طرح آرا و نقد اندیشه‌ها و فعالیت‌های نظام‌های سیاسی، میزان مشارکت مردم را افزایش داده و این امکان را برای آنها فراهم می‌کند که خواسته‌های خود را از طریق نهادهای واسط به حکومت پیشنهاد دهند که این کار، خود منجر به آگاهی دولت از نیازهای اساسی مردم خواهد شد (اکبری، 1388ش، ص 18). بدیهی است وقتی مردم در اداره‌ی امور مشارکت نداشته باشند، مسئولیتی را برای خود در قبال آن متصور نخواهند شد. بنابراین وقتی حکومت، سیاست‌های مهمی اتخاذ کند، اما آن‌ را در معرض افکار عمومی قرار ندهد، مردم سرخورده شده و در نتیجه نسبت به مسائل حیاتی سرنوشت کشور خود بی‌تفاوت خواهند بود.

امروزه میزان علاقه‌مندی کشورهای جهان به تقارب بین‌المللی، صلح جهانی، مبارزه با ترور، تروریسم و خشونت و زندگی در سایه‌سار صلح و آرامش و به دور از جنگ و خونریزی، رو به افزایش است. در بیانه‌ی یونسکو در سال 1993 میلادی، بر این موضوع تاکید شده که باید شعار تربیت برای صلح و طرد تروریسم، در رأس اهداف تربیت جهانی در قرن حاضر باشد.

چالش‌های سیاسی دنیای امروز و لزوم تربیت افرادی با اندیشه‌ها و باورهایی سالم که به آسانی تحت تأثیر افکار انحرافی و افراطی گروه‌های تروریستی و دیگر باندها و نحله‌های گمراه قرار نگیرند،‌ مسئولیت‌های سنگینی را بر عهده مراکز آموزشی نهاده که مهمترین آن، اقناع دانشجویان به این امر است ‌که جزئی از جهان بزرگ‌تر خود محسوب شوند و باید در راه صلح و آشتی و مقابله با هم‌نوع کشی، خون‌ریزی و خشونت، همراه دیگر مردمان تلاش کنند.

رویارویی با چالش‌های فرهنگی

با تحولاتی که دنیای ارتباطات امروز را درنوریده، شاهد تعامل بی‌واسطه و هم‌زمان کاربران در اقصی نقاط جهان هستیم. این شمول و سرعت در بخش ارتباطات باعث شده تا برخی از عناصر فرهنگ‌های جهانی بر فرهنگ‌های داخلی جوامع سیطره یابند و آنها را تحت کنترل خود درآورند. در واقع، «تبلیغات گسترده از طریق تکنولوژی ارتباطات و وسایل ارتباط جمعی به دلیل ویژگی‌هایی که برای آن برشمرده‌اند، بسیار مورد توجه عاملان تهاجم فرهنگی قرار می‌گیرد از جمله: الف) پوشش فراگیر ب) فرامحیطی بودن ج) چندحسی بودن د) قابلیت تطابق داشتن با فهم عوام» (جاودانی، 1382ش، ص 97).

کشورهای توسعه‌یافته تلاش می‌کنند تا به‌صورت مستقیم یا غیرمستقیم، فرهنگ خود را در میان مردم دیگر کشورها رواج دهند و لباس واحدی را برای تمدن و فرهنگ انسان‌ معاصر دوخته و بر قامت دیگر ملت‌ها بپوشانند تا آن‌جا که به سختی می‌توان حد فاصل میان فرهنگ ملی و فرهنگ جهانی را مشخص نمود. چنین تسلط و چیرگی، تبعاتی را نیز در بر دارد؛ از جمله فروپاشی فرهنگ‌ ملی کشورهای متأثر از این فرهنگ وارداتی که مشکلات بسیاری را فراروی این کشورها قرار داده است که در این راستا می‌توان به خودباختگی فرهنگی، احساس حقارت، خودکمتربینی، انزوای جوانان و در نتیجه تبعیت کردن بی چون و چرا از آن‌چه از سوی قدرت‌های برتر به آن‌ها دیکته می‌شود، اشاره کرد.

فرهنگ و تمدن، دستاورد انسان است. یکی از ارکان مهم و برجسته‌ی توسعه‌ی انسانی که از بن‌مایه‌های توسعه‌ی همه‌جانبه و پایدار است، همان رشد فرهنگی است و توسعه و ارتقای فرهنگ انسان‌ها نیز جز با تعلیم و آموزش میسّر و ممکن نخواهد بود. در این میدان، نقشی که مراکز آموزشی ایفا می‌کنند بی‌بدیل است. مراکز آموزشی، مهم‌ترین گذرگاه انتقال فرهنگ از نسلی به نسلی دیگر هستند، به عبارت بهتر، یکی از مهم‌ترین نهادهایی که جریان فرهنگ‌پذیری و جامعه پذیری را در جوامع بشری نهادینه می‌کند، مراکز علمی و آموزشی است.

ین مراکز می‌توانند با ارتقاء و پرورش حوزه‌های شناختی، ارزشی و گرایشی انسان‌ها، موجبات رشد فرهنگ و نظام‌های درون فرهنگ را میسّر سازند. لذا توسعه‌ی فرهنگی، ارتباطی تام و دو سویه با آموزش و نظام‌های آموزشی دارد. «توسعه‌ی فرهنگی جوامع پیشرفته، نتیجه‌ی حرکت دانشگاه‌های آن جوامع در مسیر فرهنگ بومی‌شان است. رشد، غنی‌سازی، پویایی، تحرک و توسعه‌ی فرهنگی جامعه، تأثیر خود را بر غنا، پویایی، کارآمدی، تحرک و دگرگونی ساختار دانشگاه‌ها بر جای خواهد گذاشت. جامعه نیازمند نیروهای متخصص و کارآمدی است که علاوه بر توانایی علمی پژوهشی، توانایی برقراری ارتباطی فعال و خلاق را با فرهنگ جامعه‌ی خویش داشته باشند» (نیستانی و رامشگر، 1392ش، ص 167).

در برخی شرایط، فرهنگ کشورهای پیشرفته می‌تواند عامل پویایی ذهن و افکار دانشجو شود و برای او، این امکان را فراهم کند که دست به گزینش، تحلیل و حتی تولید فرهنگ زند و این همان است که مرز بین تهاجم فرهنگی و تبادل فرهنگی را مشخص می‌سازد. منظور از گزینش، آن است که هر چیزی که از دیگران است را به طور مطلق و بدون فکر رد نکرده و یا به‌طور مطلق نپذیریم، زیرا هر فرهنگی، اجزای بسیار متعدد و لایه‌های درونی گوناگونی دارد که ممکن است بعضی از آن‌ها نامطلوب باشد و بعضی مطلوب و وظیفه‌ی ما در این مجال این است که اجزای مطابق با ارزش‌های فرهنگ خود را گزینش کرده و در صورت لزوم با فرهنگ ملی بیامیزیم. خداوند متعال در خصوص گزینش شنیده‌ها و انتخاب بهترین اندیشه‌ها می‌فرماید:

«فَبَشِّرْ عِبَادِی الَّذِینَ یَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَیَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُولَئِکَ الَّذِینَ هَدَاهُمُ اللَّهُ وَأُولَئِکَ هُمْ أُولُوا الألْبَابِ» (زمر، 17 و 18).

(پس بندگان مرا بشارت ده! همان کسانى که سخنان را مى‌شنوند و از نیکوترین آن‌ها پیروى مى‌کنند؛ آنان کسانى هستند که خدا هدایت‌شان کرده، و آن‌ها خردمندانند).

مقصود از تحلیل فرهنگ‌ها و گزینش آن‌ها این است که آن‌چه را از فرهنگ دیگر، متناسب و هماهنگ با فرهنگ بومی یافته‌ایم جذب کنیم و به شکل عنصری از فرهنگ خود درآوریم. اگر دو مرحله‌ی گزینش و تحلیل در مورد عناصر فرهنگی درست انجام گیرد، جامعه به مرحله‌ای از رشد و توانایی می‌رسد که می‌تواند با تولید فرهنگ نیازهای جامعه‌اش را برطرف سازد و صرفاً به عنوان مصرف کننده‌‌ی فرهنگ دیگران و تابع بی‌اراده‌ی اندیشه و افکار وارداتی نباشد (افتخاری و کمالی، 1377ش، ص 123).

آموزش دانشگاهی، علاوه بر این‌که ملزم به توجه به جهان پیرامون و فرهنگ عمومی است و نباید تمدن جهانی را نادیده بگیرد، مسئولیت تربیت دانشجویانی را نیز بر عهده دارد که با وجود ارتباط با فرهنگ جهانی، به رشد تمدن و فرهنگ ملی خود اهتمام ورزند. در واقع، وظیفه‌ی اصلی دانشگاه‌ها به‌عنوان یکی از هسته‌های اصلی فرهنگ‌سازی در جامعه، آشناسازی دانش‌پژوهان با نحوه‌‌ی تبادل فرهنگی و عوامل تهاجم فرهنگی و نیز روش‌های مقابله با تهدیدات و چالش‌ها در این مجال است.

آموزش‌هایی که دانشجو در طول دوره‌ی تحصیل خود در دانشگاه فرا می‌گیرد، باید بدون تعصب کور و تخریب‌کننده صورت پذیرد تا از سویی، دیدگان او از دیدن زیباییهای فرهنگ جهانی محروم نشود و از سویی دیگر، با گزینش و تلفیق جنبه‌های مثبت این فرهنگ با فرهنگ بومی خود بتواند مسیر رشد فرهنگی جامعه‌ی خود را هموار گرداند.

نتیجه‌گیری

پس از بیان چالش‌های دوران معاصر و بررسی رسالتی که دانشگاه‌ها در مواجهه با این چالش‌ها، تهدیدها و فرصت‌ها برعهده دارند، مهم‌ترین نتایج به‌دست آمده از این مقاله را در موارد زیر برمی‌شمریم:

* مهم‌ترین رسالت‌ دانشگاه‌ها در کنار آموزش و پژوهش، خدمت‌گذاری به جامعه و توجه به فرهنگ و باروری و رشد آن است و موفقیت دانشگاه‌ها عموماً با میزان خدماتی که به کشور ارائه می‌دهند، ارزیابی می‌شود.

* مسأله‌ی امنیت ملی در عصر حاضر، یکی از مهم‌ترین مسائلی است که تأثیری مستقیم بر لایه‌های مختلف اجتماعی درون یک کشور دارد و آن چیزی که امروزه در رأس بحران‌های امنیتی جوامع قرار دارد، ناامنی ناشی از ظهور تروریسم است. دانشگاه‌ها موظف‌اند با ارائه‌ی روشنگری‌های لازم، در جلوگیری از نشر اندیشه‌های افراطی گام برداشته و باورهای بشردوستانه و صلح‌طلبانه را در جامعه ترویج نمایند.

* با توجه به توسعه‌ی ارتباطات و فناوری اطلاعات در دوران کنونی، دانشگاه‌ها ملزم‌اند با به روز نمودن تجهیزات ارتباطی، متناسب با نیاز روز، فاصله‌ی زمانی میان دریافت اطلاعات جدید و دست‌یابی جامعه‌ی هدف به آن را به حداقل ممکن برسانند و با ارائه‌ی آموزش‌های لازم، فرهنگ صحیح بهره‌برداری از این فناوری‌ها و اطلاعات را برای جامعه‌ی هدف نهادینه سازند.

* شناخت فرصت‌ها و تهدیدهای چالش‌های سیاسی امروز و برنامه‌ریزی در جهت بهره‌برداری از فرصت‌های موجود و جلوگیری از آسیب‌های احتمالی، یکی از مهم‌ترین رسالت‌های دانشگاه است. خیزش دموکراسی در عصر حاضر که از یک‌سو آسیب‌هایی همچون آزادی بی قید و شرط افکار، تهاجم فرهنگی، تبلیغ عقاید ناهمخوان با فرهنگ ملی و از سوی دیگر، فرصت‌هایی مانند افزایش سطح آگاهی مردم نسبت به حقوق خود و گرایش بیش از پیش به مشارکت‌های سیاسی و حضور در عرصه‌های مختلف را با خود به‌همراه داشته است.

 این خیزش، این امکان را برای دانشگاه فراهم می‌کند تا با ایجاد فضای باز و پویای سیاسی و هدایت صحیح دانشجویان، افرادی با اندیشه‌ها و باورهای سالم پرورش دهد که به آسانی تحت تأثیر افکار انحرافی و افراطی گروه‌های تروریستی قرار نگیرند. ضروری‌ است که دانشگاه‌ها باید این باور را در در دانشجویان تقویت کنند که جزئی از جهان بزرگ‌تر از خود محسوب شده و باید در راه صلح و آشتی و مقابله با هم‌نوع کشی، خون‌ریزی و خشونت، همراه سایر مردم جهان تلاش کنند.

* یکی از چالش‌های عصر حاضر، چالش اقتصاد و بحران فقر و بیکاری در جوامع است. اگر معضل بیکاری به‌صورت یک بحران حل نشده باقی بماند، کسانی که موفق به یافتن شغل نشده‌اند، خصوصاً جوانان تحصیل‌کرده، به آسانی تحت تأثیر افکار گمراه کننده‌ای که نوید یک زندگی بهترِ توأم با پول و رفاه را به اعضای خود می‌دهد، قرار می‌گیرند. در این میان، دانشگاه‌ها می‌توانند با اصلاح نظام آموزشی و توسعه‌ی فنون مولد کار، نیروهایی کارآمد و متخصص را تربیت کنند که خود بتوانند کارآفرینانی موفق در خدمت جامعه باشند.

* یکی از مهم‌ترین عوامل جلوگیری از شیوع ترور و خشونت، رشد فرهنگی جوامع است و در این میان، مراکز علمی و آموزشی می‌توانند با پرورش و ارتقای حوزه‌های شناختی، ارزشی و گرایشی انسان‌ها، موجبات توسعه‌ی فرهنگ و نظام‌های درون فرهنگ را میسّر سازند. در واقع، وظیفه‌ی اصلی دانشگاه‌ها به‌عنوان یکی از هسته‌های اصلی فرهنگ‌سازی در جامعه، آشناسازی دانش‌پژوهان با نحوه‌‌ی تبادل فرهنگی و عوامل تهاجم فرهنگی و نیز روش‌های مقابله با تهدیدها و چالش‌ها در این مجال است.

مراجع

الف) کتاب:

1. قرآن کریم

2. آشوری، داریوش،، فرهنگ سیاسی، تهران، مروارید، 1354ش.

3. آیتی، محسن، محمدزاده، علیرضا، امنیت انسانی و کاربرد فناوری‌های نوین اطلاعاتی و ارتباطی، مجموعه مقالات همایش بین‌المللی امنیت انسانی در غرب آسیا، بی‌تا.

4. ابوالحمد، عبدالحمید، مبانی سیاست، تهران، توس، 1380ش.

5. افتخاری، اصغر و کمالی، علی اکبر، رویکرد دینی در تهاجم فرهنگی، تهران، سازمان مدارک فرهنگی انقلاب اسلامی، 1377ش.

6. اکبری، نورالدین، روابط عمومی در نظام‌های سیاسی دموکراتیک و غیردموکراتیک، ماهنامه علمی-تخصصی انجمن روابط عمومی ایران، شماره‌ی 68، 1388ش.

7. باقری، زهرا و شیاسی، فاطمه، بررسی نقش فناوری اطالعات و ارتباطات در توسعه‌ی فرصت‌های کارآفرینی از دیدگاه اعضای هیأت علمی دانشگاه‌های آزاد و پیام نور، کنفرانس ملی کارآفرینی، دانشگاه مازندران، 1391ش.

8. بشیریه، حسین، آموزش دانش سیاسی، تهران، نگاه معاصر،. 1385ش.

9. دهخدا، على‌اکبر، لغت‌نامه دهخدا، ج 15، تهران، دانشکده‌ی ادبیات دانشگاه تهران، 1343ش.

10. جاودانی شاهدین، حمید، درآمدی بر شناخت ابعاد تهاجم فرهنگی، مجله‌ی حوزه و دانشگاه، سال دهم، شماره‌ی 35، 1382ش.

11. خانیکی، هادی، تحولات نوین اجتماعی و سیاست‌گذاری فرهنگی در دانشگاه، دایره المعارف آموزش عالی، ج1، تهران، بنیاد دانشنامه‌ی فارسی، 1383 ش.

12. ربیعی، علی، و نظریان، زهرا، موانع خصوصی‌سازی آموزش عالی در ایران، فصلنامه‌ی انجمن آموزش عالی ایران، سال چهارم، شماره‌ی دوم، 1391ش.

13. رحیمی، حسین، بحران بیکاری و امنیت ملی در ایران دهه‌ی 80، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، شماره‌ی 159 و 160، 1379ش.

14. رشوان، ضیاء، الإسلام والإرهاب، موقع المصری الیوم، 2016م، 1426ه.ق.

15. عوض‌الله، محمد خیر، rayaam.net موقع صحیفه الرأی العام، 2001م.

16. فرتوک‌زاده، محمد و بهداروند، محمدمهدی، اشاراتی در باب اسلامی شدن دانشگاه‌ها، قم، صبح صادق، 1382ش.

17. نیستانی، محمدرضا، و رامشگر، ریحانه، نقش فعالیت‌های فرهنگی دانشگاه‌ها در توسعه‌ی فرهنگی جامعه، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، سال هشتم، شماره‌ی 76. 1392ش.

18. هادویان، غلامحسین، «مفهوم تروریسم و موضع حقوق اسلامی نسب به آن»، فصلنامه‌ی مصباح، تهران، دانشکده و پژوهشکده علوم انسانی دانشگاه امام حسین(علیه السلام)، شماره‌ی 45، 1382ش.

19. Bistang c.r (2005), mobilization the private sector for public education. J.f.kennedy school of government Harvard Massachusetts.Oktober.

20. NKE. Stiven, (2002), “privatization in higher education: Emerging commonalities and diverse educational perspective in the Philippins , Austtralia, Poland and Iran”, journal of development and society. Vol28, No.2

نویسندگان:

ثریا رحیمی: کارشناس ارشد زبان و ادبیات عرب دانشگاه علامه طباطبایی تهران - از اهل سنت

جواد محمدزاده: دانشجوی دکتری زبان و ادبیات عرب دانشگاه بوعلی سینا همدان

فصلنامه حبل المتین شماره 15

انتهای متن/

نظر شما