شناسهٔ خبر: 19080730 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: مشرق | لینک خبر

رابطه دولت 51 درصدی با اقلیت 4 درصدی

دولت آقای روحانی، دولت "اکثریت 51 درصدی" است. با کمترین مقبولیت "قرار قدرت" یافته است. این قدرت به شدت متزلزل است و به آسانی می شکند.

صاحب‌خبر -

به گزارش مشرق، محسن مهدیان  در کانال تلگرام خود نوشت: قالیباف شب گذشته دو گروه را مورد خطاب قرار داد؛ اول دولتی ها و دوم مافیای 4 درصدی. رابطه این دو چیست؟

چند نکته؛

1) اول اینکه برای اولین بار در تبلیغات انتخاباتی، انتقادها بجز "قدرت سیاسی" سمت یک "قدرت اقتصادی" رفته است.  اینکار شجاعت می خواهد؛ چون بدون شک "موتور تخریب های مافیایی" کلید می خورد.

این مدل انتقادی را باید در نسبت "قدرت داران" و "قدرت سازان" تحلیل کرد.
قدرت سیاسی جابجا می شود اما جریانی وجود دارد که "همه زمانی" و "همه مکانی" است و خیلی ها را وامدار می کند و با تغییر دولت ها جابجا نمی شود.

️اهمیت سخنان قالیباف اینجا است که رقیب مردم تنها یک "قدرت سیاسی انحرافی" نیست. در کنار این قدرت سیاسی، یک "جریان اقلیتی قدرت ساز" باید حذف شود.
منشا برخی قدرت ها از ناحیه ای است که نه "نظارت پذیر" است و نه "دموکراتیک"؛ اما از "ثبات" برخوردار است.

2) دوم. تبار این اقلیت 4 درصدی چیست؟
این جریان 4 درصدی مافیای واردات و قاچاق و اقتصاد زیرزمینی است که بجهت "هم سودی" و "هم منافعی" با قدرت سیاسی پیوند می  خورد. لذا مهمترین ویژگی این جریان رانتی بودن آن است.

از سوی دیگر "سود سرشار" این جریان در آزاد سازی اقتصادی است ولذا با لیبرالیسم اقتصادی بیشترین "هم آوایی" و "هم سازی" را دارد؛ این درحالی است که محل تجمع لیبرال های وطنی در این دولت است. لذا چه از جهت قدرت سیاسی و چه قدرت علمی و برنامه ریزی، با این دولت پیوندی درهم تنیده دارد.

3) سوم. رابطه رانت اقتصادی و قدرت سیاسی
مافیای 4درصدی نمی تواند بدون ارتباط به بدنه قدرت سیاسی "حیات" داشته باشد. نباید مافیای 4 درصدی را با "خلافکاران جیب زن" و "قاچاق چیان کول بر" اشتباه گرفت. این جریان برای حذف رقیب سیاسی دست به هرکاری می زند چون حیاتش به استقرار قدرت وابسته است.  4 درصدی ها در جای جای قدرت رد پا دارند.این گروه را «منتفعانِ وضع موجود»شکل می دهند.

 اشتباه نشود؛ نباید تصور کرد که بین قدرت سیاسی و مافیای اقتصادی تبانی آشکار وجود دارد. گرچه ممکن است در مواردی هم تبانی شکل بگیرد اما عمده این رابطه از ناحیه "هم سودی" است. عهدی نانوشته که منجر به "تقسیم کار" می شود.

4) چهارم.  رابطه اقلیت 4 درصدی و دولت 51 درصدی

دولت آقای روحانی، دولت "اکثریت 51 درصدی" است. با کمترین مقبولیت "قرار قدرت" یافته است. این قدرت به شدت متزلزل است و به آسانی می شکند.

اما چه ارتباطی بین این اکثریت حداقلی با مافیای 4 درصدی وجود دارد؟
مهمترین ویژگی مافیای 4 درصدی، عدم شفافیت و کدری است. دولتی با حداکثر آرا به قدرت می رسد که بالاترین سطح شفافیت را برای مردم ایجاد کند. اقبال مردم در شفافیت صورت می گیرد. اما توان مافیای 4 درصدی فراتر از ساخت یک دولت 51 درصدی نیست. علت هم این است که دشمن مافیای 4 درصدی، شفافیت است. هرمیزان شفافیت ایجاد شود این جریان زودتر نابود می شود.

برای همین مردمی تر شدن هر دولتی یعنی شفافیت که معادل نابودی بیشتر این مافیاست. لذا به حداقلی برای قدرت اکتفا می کند؛ امیدش به "دو قطبی ها توهمی" است. سازش و مقاومت، جنگ و صلح، مرگ و زندگی.

 اما با روشن تر شدن فضای سیاسی و نشستن "غبارهای موهومی" در دوقطبی های کاذب، "دولت اکثریت حداقلی" به سقوط نزدیک می شود.

نظر شما