شناسهٔ خبر: 19065371 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: روزنامه اعتماد | لینک خبر

قتل ساقدوش

اسدالله امرايي

صاحب‌خبر -

«هيچ‌كس فكرش را نمي‌كرد مهماني مردانه‌اي كه شب عروسي و به‌ افتخار داماد ترتيب داده شده بود سرآغاز قتل چارلي هتون، رفيق صميمي داماد، مي‌شود. ولي چارلي اولين نفر نيست كه در يك مجموعه جنايت مرموز به قتل مي‌رسد، جنايت‌هايي كه مرتبط با تبهكاران خرده‌پا، مردان اغفالگر و زنان گمشده است... سربازرس وكسفورد و همكارش بِردِن رد ماجرا را مي‌گيرند و ترفندهاي زيركانه‌ آنها گره وقايع دلهره‌انگيز و هيجان‌آور را باز مي‌كند.» قتل ساقدوش نوشته روت رندل با ترجمه فرناز تيمورازف در نشر قطره منتشر شده است. از خانم تيمورازف تاكنون چند عنوان كتاب منتشر شده است. اميل و كارآگاهان اريش كستنر را در نشر ماهي منتشر كرده‌اند. اميل و كارآگاهان ترجمه‌هاي ديگري هم دارد كه از جمله اولين آنها در بنگاه ترجمه و نشر كتاب به ترجمه ع حيدري و ع باقرزاده منتشر شده بود و مژگان عبداللهي ترجمه‌اي ديگر از آن را در كتاب‌هاي كيميا در نشر هرمس منتشر كرد. داستان اميل و كارآگاهان داستان وظيفه‌شناسي تعدادي كودك است در برابر مشكل به وجود آمده براي يكي از همسن و سال‌هاي‌شان. اين داستان ضمن نشان دادن همبستگي و اتحاد كودكان براي پيدا كردن دزد پول‌هاي اميل، دنياي بي ريا و بي‌غل و غش كودكانه را به زيبايي به تصوير مي‌كشد. «اميل براي اولين بار اجازه مي‌يابد به تنهايي راهي برلين شود. مادربزرگ و دخترخاله‌اش كنار يك دكه گل‌فروشي در ايستگاه قطار منتظرش هستند. اما اميل نمي‌آيد. قطار بعدي هم از راه مي‌رسد ولي خبري از اميل نيست. او در شهري بزرگ و غريب درگير تعقيب و گريز مهيجي شده تا دزدي را پيدا كند كه همه پولش را در قطار از او دزديده است. خوشبختانه گوستاوبوقي و رفقايش زود به كمك اميل مي‌آيند....» به نام عشق از مجموعه نامه‌هاي نامداران در انتشارات كتاب‌سراي نيك با ترجمه خانم تيمورازف و كاوه ميرعباسي منتشر شده است. در اين كتاب نامه‌هايي از بوناپارت، بتهوون، بايرون و بورخس در كنار هم قرار گرفته و منتشر شده‌اند. نامه‌هاي بورخس به استلا يكي ديگر از بخش‌هاي خواندني است. بورخس كه از مهم‌ترين نويسندگان ادبيات امريكاي لاتين است، در سال ١٩٤٤ با استلا كانتو، بانوي نويسنده آرژانتيني، ملاقات مي‌كند و نتيجه اين ديدار دل‌باختن بورخس به زن نويسنده است. « كارهايم خيلي زياد شده و بدجوري كلافه‌ام كرده: يك پيشگفتار براي داستان‌هاي نمونه سروانتس، يكي ديگر براي بهشت گمشده ميلتون، يكي هم براي كتاب امرسون، يك داستان براي كتاب خودم، كه قرار است يك گلچين باشد؛ بايد چهار جلد كتاب هم براي داوري جايزه ملي فلسفه بخوانم و چهار تا نمايشنامه هم براي يك همايش؛ مطالبي هم كه بايد براي داخل جلدها، پشت جلدها و روزنامه‌ها بنويسم بي‌حساب‌اند. اميدوارم از اينكه تو را در جريان كارهايم مي‌گذارم بي حوصله نشوي؛ تصور مي‌كنم اين طوري تو را در فعاليت‌ها و دغدغه‌هايم شريك مي‌كنم....» «بريت ماري اينجا بود» نوشته فردريك بكمن، نويسنده سوئدي كه با رمان مردي به نام اوه به شهرت رسيد از ديگر ترجمه‌هاي اين مترجم است و هر دو كتاب او را نشر نون منتشر كرده. از مردي به نام اوه ترجمه ديگري به قلم محمد عباس‌آبادي در انتشارات كتابسراي تنديس منتشر شده. عباس‌آبادي اسم نويسنده را بكمان ضبط كرده است. دو مرد مستاصل با اتومبيل در جاده‌اي باريك پيش مي‌رفتند. خورشيد در حال غروب بود و نوري كه از شيشه خاك‌آلود جلوي اتومبيل مي‌تابيد، چشم‌شان را اذيت مي‌كرد. چله تابستان بود و چشم‌انداز آن جاده فرعي ماسه‌اي چشم‌هاي خسته آن دو را به خود جلب نمي‌كرد. زيبايي غروب فنلاندي نيز به چشم‌شان نمي‌آمد. آن روزنامه‌نگار و عكاس از يك ماموريت بازمي‌گشتند: دو مرد ناراضي و بدبين كه پا به ميانسالي مي‌گذاشتند. به ‌هيچ‌كدام از آرزوهاي دوران جواني‌شان نرسيده بودند. هردو ازدواج ناموفقي داشتند. در عشق فريب داده و فريب خورده بودند. هر دو از زخم معده رنج مي‌بردند و روزهاي خود را با نگراني و دلواپسي سپري مي‌كردند. رمان سال خرگوش نوشته آرتوتاپيو پاسيلينا، نويسنده فنلاندي، در انتشارات كتاب‌سراي نيك منتشر شده است.

نظر شما