نویسنده: معصومه طاهري
معمولاً وقتي بحث حمايت از توليد ملي ميشود بيشتر فعاليتها حول سخنراني و توصيه به مردم ميگذرد و كمي هم كه هنر در اين مقال بشود، مديران و مسئولان سخنان مقام معظم رهبري را در برنامههاي خود چاشني قرار ميدهند و از آن دم ميزنند؛ اما متأسفانه حمايتهاي عملي و علني از توليد ملي نميشود. بدون شك يكي از مهمترين ابزارهاي حمايت از توليد ملي، رسانه ملي است؛ چراكه به دليل فراگيري و عموميت بيشترين مخاطب را دارد و موجساز است اما با اين وجود رسانه ملي با نگاه رپرتاژمحوري خود تا جايي كه بتواند سعي ميكند از برندهاي ملي هزينه تبليغات گيرد يا حتي اگرهم به صورت اتفاقي در برنامههاي خود از جمله سريالها و برخي گزارشها تصوير برندهاي ملي را نشان بدهد آنها را حذف و سانسور میكند تا جايي كه شطرنجي كردن آرم اتومبيلها يا برخي برندهاي داخلي به سوژه خنده تبديل شده است.
حمايت از توليدات ملي هميشه به كالاهاي سختافزاري منحصر نميشود، بلكه بسياري از كالاهاي استراتژيك نرمافزاري بومي متأسفانه مورد حمايت قرار نميگيرند در حاليكه بعضاً رقباي خارجي آنها به صورت رايگان تبليغ و معرفي ميشود. مشهورترين مصداق اين كالاها همان شبكه اجتماعي تلگرام است. با آنكه در بحث مشكلات امنيتي و خروج ارز توسط تلگرام جلسات و صحبتهاي مختلفي گذاشته شده است در عمل باز هم تلگرام ركن اصلي ارتباطات مجازي بسياري از نهادها و سازمانها از جمله رسانه ملي با مردم است اين درحالي است كه شبكههاي اجتماعي بومي و ملي با همان كارايي و توانايي در كشور وجود دارد و تلويزيون برنامههاي مختلف خود را با محوريت معرفي كانال تلگرامي روي آنتن ميبرد اما از اين برنامههاي داخلي كمتر استفاده ميكند يا تبليغي ندارد. ابتداي سال جاري البته اتفاقات خوبي در اين زمينه افتاده است اما كافي نيست. شايد بتوان گفت پيشگام در اين زمينه برنامه تلويزيوني «سمت خدا» بوده كه سال گذشته با حضور و تبليغ از شبكه ملي سروش تلاش در حمايت از اين شبكه داخلي كرده است؛ حركتي كه امسال به چند برنامه ديگر از جمله بخش ويژه خبري هم كشيده شده است اما با همه اين احوال آنچه در اين راستا ميبينيم رضايتبخش نيست. صداوسيما براي اين كار نه نياز به پرداخت هزينه دارد و نه بحث آگهيهاي معمول مطرح است، درعين حال همه ميدانيم كه آينده در دستان شركتهاي دانشبنياد فضاي مجازي خواهد بود تا جايي كه رقابتهاي اصلي كشورهاي بزرگ دنيا به اين زمينه مهم سوق داده شده است.
در عين حال خروج مغزهاي خلاق و توانا در اين زمينه نيز يكي ديگر از عوارض چنين حركاتي است؛ اين درحالي است كه در همين يكي دو سال اخير شركتهاي مشابه تلگرام به صورت مختلف توسط جوانان ايراني روي خط آمدهاند و فعال شدهاند كه سروش تنها يكي از آنهاست.
پيامرسانهايي همچون گپ، بله (سلام) و... جزئي از افتخارات علمي داخلي هستند؛ افتخارتي كه مطمئناً فراتر از چند مقاله بيحاصل آي. اس.آي براي دانشگاهها محسوب ميشوند؛ چراكه آن مقالات كه به ظاهر توليد علم هستند در باطن براي كشورمان و حتي توليدكننده آن سودي ندارد و سود اصلي را بدون هيچ هزينهاي بيگانگان ميبرند، اما شركتهاي بنياديني همچون سروش، گپ و بله زيرساختارهاي اصلي تكنولوژي در ايران را ميسازند و تضمينكننده ايجاد شغل و امنيت ملي در آيندهاي نه چندان دور هستند؛ پس حداقل اين رسانه ملي است كه باید در كنار شعارزدگيها و حرفهاي بيحاصل، وارد ميدان عمل شود و آستين همت بالا بزند و در برنامههاي گوناگون خود ارتباط مردمي را به اين شبكههاي داخلي بسپارد. گفته ميشود در تلويزيون حرف اول را تهيهكنندگان ميزنند و آنها براي ديده شدن برنامههاي خود به سمت شبكههاي پرمخاطبتر ميروند بنابراين نياز است تا با توجه به اهميت حمايت از توليد ملي، مديريت رسانه ملي خود شخصاً وارد ميدان شود و اين اتفاق مهم را در راستاي اقتصاد مقاومتي مديريت كند.
نظر شما