شناسهٔ خبر: 19011852 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: روزنامه وطن‌امروز | لینک خبر

رئیس‌جمهور آینده وارث حکومت ویشی جدید در کاخ الیزه خواهد بود

اشغال فرانسه توسط آلمان و ناتو

صاحب‌خبر - فرانسوی‌ها دیروز در شرایطی شبه‌جنگی پای صندوق‌های رای رفتند. ادامه وضعیت اضطراری و حضور 50 هزار نیروی امنیتی مشهود و همچنین هزاران ایست بازرسی و گشت امنیتی آشکار و پنهان دیگر به بهانه تامین امنیت انتخابات که بویژه پس از حمله تروریستی 20 آوریل در شانزه‌لیزه تشدید شده بود، باعث شد عملا در این کشور حکومت نظامی برقرار شود. فرانسوا فیون، نخست‌وزیر سابق و نامزد جمهوری‌خواهان در انتخابات ریاست‌جمهوری 2 ماه پیش متنی انتقادی منتشر کرد که روی آن با دولت اولاند و دستگاه امنیتی بود. او نوشت: «ما در شرایط شبه‌جنگی زندگی می‌کنیم که روند طبیعی کارزار انتخاباتی را مختل کرده است... من به عنوان نخست‌وزیر سابق و یک عضو منتخب ملت، نخست‌وزیر و دولت فعلی را قویا متهم می‌کنم که شرایط مردمسالاری را به شکل کافی رعایت نمی‌کنند. آنها مسؤولیت سنگینی را با اعطای مجوز ورود کشور به فضای شبه‌جنگی (با تمدید وضعیت اضطراری) متحمل شده‌اند، وضعیتی که تنها به سود تندروهاست». او نه‌تنها صریحا خواستار الزامی شدن موضع‌گیری نامزدهای ریاست‌جمهوری نسبت به عوامل به وجود آورنده این بحران یعنی منابع حامی تروریسم شده بود بلکه تلویحا نیروهای نامرئی داخلی و خارجی را متهم به ایجاد این ناامنی ساختگی کرده بود. اتفاقا فیون، پنجشنبه پیش بلافاصله پس از تیراندازی مرگبار شانزه‌لیزه در مناظره تلویزیونی خواستار تعویق انتخابات روز یکشنبه(دیروز) به‌خاطر عدم وجود شرایط دموکراتیک در فرانسه شد. طبق پیش‌بینی ضمنی او، تهدید‌های تروریستی تا خود روز انتخابات نیز ادامه یافتند و پلیس پایتخت خبر داد یک فرد مسلح به چاقو را که در حال تهدید پلیس در ایستگاه قطار «گاردی‌نور» در شمال پاریس بوده، دستگیر کرده است. نه‌تنها نسل جدید بلکه نسل‌های پیشین هم به سختی به یاد می‌آورند آخرین‌بار چه زمانی فرانسه تحت حکومت نظامی اداره شده بود؛ شورش‌های دانشجویی دهه 1960، حوادث تروریستی همزمان با انقلاب الجزایر در دهه 1950 یا روزهای اشغال سرزمین گل توسط نازی‌ها. اما در حالی که فرانسوی‌ها از توالی دوگانه ترور و حکومت نظامی در کشورشان به تنگ آمده‌اند، شواهد بسیاری به چشم می‌خورد که این دو در حقیقت یک موجودیت واحد هستند. در کشوری که زمانی مهد آزادی اندیشه در غرب محسوب می‌شد هنوز هم رگه‌هایی از روشنفکری و روشن‌بینی مستقل به چشم می‌خورد. نگاه‌هایی که دریافته‌اند تروریسم ساختگی داعش و امثالهم چیزی نیست جز بهانه‌ای برای سرکوب پلیسی یک ملت. همه از پیش می‌دانستند سال 2017 در فرانسه سال انتخابات است. انتخابات ریاست‌جمهوری دیروز قطعا به دور دوم کشیده می‌شود، پس روز 7 اردیبهشت‌ماه نیز دوباره صندوق‌های رای بازگشایی می‌شوند. همچنین اوایل تابستان نیز انتخابات پارلمانی این کشور برگزار می‌شد. بدین‌گونه در فرانسه سازوکار دموکراتیک اخذ رای تبدیل به بهانه‌ای برای ادامه تهدیدهای تروریستی و بالطبع حکومت نظامی شده است. در حالی که رسانه‌های فرانسه طی ماه اخیر غرق اخباری بودند که از تهدید‌های تروریستی مستمر گروه‌های وابسته به داعش و القاعده علیه نامزدهای مختلف حکایت داشته اما به شکلی باور نکردنی تنها 2 نامزد راستگرا (مارین لوپن و فرانسوا فیون) از میان 11 نامزد عدم حمایت‌شان از اخوان‌المسلمین جدید را که امروز مقر اصلی‌اش در لندن است و نه قاهره اعلام کرده‌اند. امروز دیگر همه ما می‌دانیم نام اخوان مترادف ماتریکس تروریسم تکفیری است، چرا که این سازمان توسط سرویس‌های اطلاعاتی اعضای ناتوی غربی و ناتوی عربی به اتاق فرماندهی مشترک تروریسم تکفیری در کشورهای اسلامی و سراسر جهان تبدیل شده است. در همین حال کارزار رسانه‌ای مشترکی در دوسوی اقیانوس آتلانتیک به طور همزمان به تخریب وجهه دونالد ترامپ در آمریکا و مقلدهای او در فرانسه پرداخته‌اند که باز هم لوپن و فیون هستند. به عبارت دیگر هرکس واقعا خواهان از بین رفتن ریشه‌های تروریسم باشد، در غرب دشمن شمرده می‌شود! در عین حال این دو نامزد در کنار ژاک لوک‌ملانشون، نامزد چپگرای تازه محبوب شده، تنها نامزدهایی هستند که برنامه‌ای روشن برای اتحادی ضدداعش با روسیه و حتی ایران ارائه کرده‌اند. تیری میسان، محقق فرانسوی در کتاب «پیش چشمان ما» می‌نویسد که چگونه سازمان «ام‌آی 6» انگلیس پس از جنگ دوم جهانی تلاش کرد با استحاله اخوان‌المسلمین، آن را تبدیل به موتور محرکه‌ای برای ایجاد انگیزه‌های ارتجاعی در اسلام سنی و اسلحه‌ای سیاسی برای غرب علیه خود مسلمان از یکسو و بلوک شرق از سوی دیگر کند. حال مردم فرانسه همانند آنهایی که روز شنبه در پاریس تظاهرات کرده و این انتخابات را فریبکاری دانستند کم‌کم به صدا درمی‌آیند که چرا سازمان‌های امنیتی عریض و طویل چهارگانه‌شان آن هم در اتحاد با شرکایی مثل ناتو، سازمان سیا و ام‌ای 6، پس از 2 سال و 3 ماه حملات تروریستی متوالی هیچ کاری برای کاهش زمینه تهدید‌ها در جامعه نکرده و تازه به آن چراغ سبز هم نشان می‌دهند و کسانی مثل مظنون حمله روز پنجشنبه شانزه‌لیزه را در ابتدای سال انتخابات به حال خود رها می‌کنند. نه‌تنها سناریوی اصلی انتخابات ریاست‌جمهوری بر اثر تبلیغ بیش از حد رسانه‌های حاکم روی دوقطبی لیبرال- ملی‌گرا (امانوئل ماکرون در مقابل مارین لوپن) برای بخشی از جامعه فرانسه لو رفته است بلکه حالا پرسش‌ها درباره نحوه ادامه وضعیت امنیتی بغرنج فعلی آغاز شده‌ است. فرانسوی‌های بیشتری از خود می‌پرسند چرا حاکمان آلمان تا این حد در انتخابات کشورشان دخالت می‌کنند؟ حقیقتا فرانسه پس از آزادی از اشغال آلمان هیتلری چه زمان تا این اندازه تحت سیطره ژرمن‌ها بوده است؟ از یکسو رئیس‌جمهور آلمان، فرانک‌والتر اشتاین‌مایر در رسانه‌های جمعی فرانسوی‌ها را از رای دادن به نامزد جبهه ملی (لوپن) نهی می‌کند و از سوی دیگر دولت آنگلا مرکل و نهاد اتحادیه اروپایی علنا از نامزد لیبرال‌های متمایل به دولت فعلی سوسیالیست(ماکرون) حمایت می‌کنند. سوال اینجاست که آیا واقعا این آلمان است که بار دیگر در حال اشغال فرانسه است یا اینکه مقامات برلین و اتحادیه (به مرکزیت بروکسل) تنها واسطه اعمال حاکمیت آنگلوساکسونی ناتو به عنوان مقتدر‌ترین مرکز تصمیم‌گیری نظامی و البته سیاسی بر آخرین کشور نسبتا مستقل اروپایی هستند؟ در حالی که همه نظرسنجی‌ها متفق‌القول بوده‌اند که امانوئل ماکرون در دور دوم انتخابات، نزدیک‌ترین رقیب خود در دور اول یعنی مارین لوپن را شکست داده و رئیس‌جمهور می‌شود اما این رئیس‌جمهور از پیش تعیین‌شده نولیبرال به طرز عجیبی هیچ برنامه مشخصی برای پایان دادن به حکومت نظامی و وضعیت شبه‌جنگی 2 سال اخیر به عنوان بزرگ‌ترین تهدید موجود علیه فرانسه ارائه نداده است. به عبارت دیگر او طی 5 سال آینده می‌خواهد همین سیاست‌های فاجعه‌بار سرکوب و ارعاب را که اولاند کوتوله به فرانسوی‌ها تحمیل کرد پیگیری کند. سیاست‌هایی که از زمان امضای پیمان مخفیانه میان رئیس‌جمهور فرانسه و نخست‌وزیر انگلیس در لندن برای همکاری امنیتی و شنود مشترک توسط سازمان‌های اطلاعاتی 2 طرف (‌جی‌سی‌اچ‌کیوی انگلیس و دس‌ژ‌ای فرانسه) آغاز شد و با نطق تاریخی اولاند در کاخ ورسای برای کنترل همه‌جانبه بر جامعه که به مثابه خاتمه دادن به جمهوری پنجم بود به اوج رسید. بعید است که ماکرون نیز که از دل دولت اولاند و کارتل سیاسی حکومت جهانی حاکم بر برلین و بروکسل برآمده راه دیگری برود. او دنباله‌رو حکومت خائنانه جدید ویشی فرانسوا اولاند- به سبک دولت مارشال پتن تحت اشغال نازی‌ها در زمان جنگ جهانی دوم- خواهد بود. تخلیه کنسولگری فرانسه در نیویورک کنسولگری فرانسه در نیویورک بعدازظهر شنبه در آستانه آغاز رای‌گیری از شهروندان فرانسوی در آمریکا در پی یک هشدار بمب‌گذاری تخلیه شد. «آن کلر لوژاندر» کنسول فرانسه در این باره گفت: «ماموران پلیس نیویورک پس از کشف یک خودروی مشکوک مقابل ساختمان کنسولگری در خیابان پنجم نیویورک دستور تخلیه آن را صادر کردند؛ از آنجا که بتازگی حادثه تروریستی خیابان شانزه‌لیزه پاریس رخ داده است، نگرانی پلیس آمریکا منطقی است». با این وجود از ساعت 19 شنبه به وقت نیویورک روند رای‌گیری از فرانسوی‌های ساکن ایالت‌های نیویورک، نیوجرسی و کانتیکت آمریکا در ساختمان مزبور آغاز شد. حدود ۲۸ هزار و ۵۰۰ فرانسوی ساکن این سه ایالت برای شرکت در انتخابات ریاست جمهوری باید به ۱۶ دفتر اخذ رای از جمله کنسولگری فرانسه در نیویورک مراجعه می‌کردند. تظاهرات پاریس: این انتخابات فریب سیاسی است! از ساعت 8 صبح دیروز به وقت پاریس 47 میلیون واجد شرایط رای دادن در انتخابات ریاست جمهوری 2017 فرانسه پای صندوق‌های رای رفتند اما روز پیش از آن پاریس صحنه درگیری پلیس با صدها تظاهرات‌کننده‌ای بود که این انتخابات را یک «فریب سیاسی» خواندند. اتحادیه‌های مختلف و گروه‌های دانشجویی که تظاهرات روز شنبه را در قلب پاریس، سازماندهی کردند، در شعارهای خود خواستار توجه نامزدها به حل مشکل بیکاری و رونق بخشیدن به اقتصاد کشور شدند. فرانسوی‌ها همچنین خواستار برقراری امنیت شدند اما این تظاهرات با دخالت پلیس به خشونت کشیده شد و پلیس برای متفرق کردن معترضان به سمت آنها گاز اشک‌آور شلیک کرد.

نظر شما